کارکردهای شناختی ESTP چیست؟
MBTI بر اساس نظریه روانکاو کارل یونگ است که می گوید شخصیت شامل کارکردهای مختلف شناختی است. ترتیب سلسله مراتبی این کارکردها، الگوهای شخصیتی و رفتاری را تعیین می کند. عملکرد غالب آن است که بیشترین نقش را در شخصیت ایفا می کند، عملکرد کمکی، پشتیبانی از عملکرد غالب را انجام می دهد. عملکرد سوم، آنچنان در شخصیت پر رنگ نیست اما تاثیری در آن دارد و با تقویت فرد در این قسمت بیشتر نمایان می شود. عملکرد پایین عمدتا ناخودآگاه است، اما نشان دهنده یک قسمت از ضعف است.
عملکرد های شناختی تیپ شخصیتی ESTP به شرح زیر است ...
کارکرد غالب: حس برونگرا
برونگراها از طریق تعامل اجتماعی انرژی می گیرند. به همین دلیل، آنها تمایل دارند اجتماعی، جذاب، و به دنبال چیزهای جدید باشند.
واقع بین: از آنجایی که ESTP ها روی دنیای فعلی متمرکز هستند، تمایل دارند واقع بینانه باشند. آنها به مناظر، صداها و تجربیاتی که در اطرافشان می گذرد علاقمند هستند و برای خیال پردازی یا رویاهای تخیلی علاقه چندانی ندارند.
جستجوی احساسات: افراد با این تیپ شخصیتی به عنوان حسگر می خواهند هر چیزی را که ممکن است برایشان جالب است لمس کنند، احساس کنند، بشنوند، بچشند و ببینند. وقتی چیز جدیدی یاد می گیرند، خواندن یک کتاب درسی یا گوش دادن به یک سخنرانی کافی نیست، آنها می خواهند آن را برای خودشان تجربه کنند.
انرژی بالا: ESTP ها همچنین انرژی زیادی دارند بنابراین می توانند در موقعیت های خسته کننده یا یادگیری با اطلاعات نظری زیاد خسته شوند. کنش گرا: ESTP ها "انجام دهنده" هستند. آنها بلافاصله دست به کار می شوند و برای انجام کار حاضر به ریسک هستند. ESTP ها دوست دارند فعال باشند، اما همچنین می خواهند این فعالیت عملی و سازنده باشد. برای مثال، ممکن است از یک رژیم ورزشی یا دویدن روی تردمیل خسته شوند. آنها ترجیح می دهند فعالیت های جدید را کشف کنند یا کاری مفید انجام دهند.
کارکرد کمکی: تفکر درون گرا
هنگام قضاوت در مورد جهان، ESTP ها بر درون تمرکز می کنند و اطلاعات را به روشی منطقی پردازش می کنند. از آنجایی که این سمت از شخصیت درونگرا است، ممکن است افراد بلافاصله متوجه این موضوع نشوند.
بسیار منظم: این احساس کنترل درونی به ESTP ها درجه بالایی از انضباط شخصی می دهد. آنها در کار مستقل مهارت دارند و اگر می خواهند به هدفی برسند می توانند بسیار هدفمند باشند. بسیار هوشیار: مهارت‌های مشاهده‌ای عالی دارند و به چیزهایی توجه می‌کنند که ممکن است دیگران نادیده بگیرند. سپس با جمع آوری اطلاعات، از حس منطقی خود برای یافتن راه حل های عملی و فوری استفاده می کنند.
کارکرد درجه سوم: احساس برون گرا
این عملکرد بر ایجاد هماهنگی اجتماعی و روابط با دیگران متمرکز است. در حالی که احساسات نقطه قوت ESTP ها نیستند، اما نیاز مبرمی به مشارکت اجتماعی دارند. برونگرا: از بودن در مرکز توجه لذت می برند و در ایجاد روابط دوستانه با دیگران مهارت دارند.
راحت برای مردم: علیرغم اجتماعی بودن، ESTP ها گاهی اوقات کمتر خیلی راحت نظرات و قضاوت های خود را با دیگران به اشتراک می گذارند. آنها گاهی اوقات می توانند نیازهای خود را نادیده بگیرند تا مطمئن شوند دیگران خوشحال هستند.
بشردوستانه: این جنبه از شخصیت ESTP ها را به سمت استفاده از مهارت های خود برای کمک به دیگران و تبدیل جهان به مکانی بهتر سوق می دهد. آنها به دیگران اهمیت می دهند و می توانند راه حل های عملی برای مشکلات را ببینند.
کارکرد پایین: شهود درون گرا
این جنبه از شخصیت بر مطالعه اطلاعات به منظور شناخت الگوها و ایجاد "غریزه" برای موقعیت ها متمرکز است. این ESTP ها را قادر می سازد تا احساسی نسبت به داده های دریافتی داشته باشند و احساسی نسبت به آینده داشته باشند.
آنها به دنبال ارتباط هستند: آنها ممکن است به دنبال ارتباطاتی باشند که به آنها کمک کند تا درک کنند که در آینده چه اتفاقی می افتد. از آنجایی که این جنبه از شخصیت چندان قوی نیست، گاهی اوقات می تواند به نوعی ضعف تبدیل شود. وقتی افراد با شهود قوی رشد کنند، از توانایی درک آنچه یاد گرفته اند برای جستجوی الگوها و ایجاد ارتباط استفاده می کنند. زمانی که افراد رشد ضعیفی داشته باشند، می توانند قضاوت هایی انجام دهند که شواهد آن را تایید نمی کند.