معنی اجتماعی
social (ˈsōSHəl)
مربوط به تعاملات بین افراد، به ویژه به عنوان اعضای یک گروه یا یک جامعه.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
مربوط به تعاملات بین افراد، به ویژه به عنوان اعضای یک گروه یا یک جامعه. از این نظر، این اصطلاح فقط در مورد افراد محدود نمی شود بلکه در مورد همه حیوانات کاربرد دارد.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
-مرتبط با فعالیت هایی که در آن افراد یک دیگر را ملاقات می کنند و لذت می برند.
-لذت بردن از وقت گذراندن با افراد دیگر.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
-مربوط به جامعه و زندگی مشترک به صورت سازمان یافته
-مربوط به فعالیت هایی که در آن با افراد دیگر ملاقات کرده و با آنها وقت میگذرانند.
ویکی پدیا انگلیسی (wikipedia)
ارگانیسم های اجتماعی، از جمله انسان ها که به طور جمعی در اجتماع زندگی می کنند که این تعامل اجتماعی در نظر گرفته می شود خواه آنها از آن آگاه باشند یا نه، و خواه تعامل داوطلبانه باشد یا غیرارادی.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
صفتی با کاربرد گسترده که به راحتی می توان از آن در هر موقعیتی که دو یا چند همنوع (اعضای یک نوع واحد) درگیر هستند، استفاده کرد. هرچند اکثر کاربردهای آن به انسان اندیشه ورز اطلاق می گردد، روانشناسان تطبیقی، کردارشناسان و جامعه شناسان زیست شناختی نیز از آن استفاده می کنند. این اصطلاح به ندرت به صورت منفرد مورد استفاده قرار می گیرد.
واژه های مترادف در فارسی
برون گرا، انعطاف پذیری، صمیمی، خوش برخورد
واژه های مترادف لاتین
Communicative, talkative, garrulous, expansive, cardial, filksy, friendly
واژه های مترادف در فارسی
منزوی، غیر اجتماعی، کم رو
واژه های متضاد لاتین
Cold, insociable, frosty, aloof, mute, antisocial