دوره: انضباط شخصی برای موفقیت در 19 روز

جلسه 3

دوره: انضباط شخصی برای موفقیت در 19 روز

جلسه 3
دوره آموزشی
گفتگوی درونی عمل گرا برای انضباط شخصی مدت مطالعه: 7 دقیقه
ای سنج 18 آبان 1399 مدت مطالعه: 7 دقیقه

گفتگوی درونی عمل گرا برای انضباط شخصی

اکنون که فهمیدید عملکرد روانشناختی هاید درون شما چگونه است نیاز دارید تا با قدرت گفتگوی درونی عمل گرا آشنا شوید. اگرچه تقریبا همه ی افراد با گفتار درونی آشنا هستند اما عده ی کمی می دانند که در واقع چگونه کار می کند. در ادامه اهداف این فصل را با هم مرور می کنیم:

هدف جلسه: آشنایی با گفتگوی درونی

انتظار از جلسه: تغییر، کنترل و هدایت گفتگوی درونی

پیش نیاز: قبل از این جلسه باید زهرها و پادزهرهایی که علیه خودانظباطی عمل می کنند را بشناسیم.

شرایط سنی: نوجوانان و بزرگسالان

نوع جلسه: خودآموزی

اهداف و مواردی که در بالا نیاز است را باید در این جلسه به دست آورید. چنانچه متوجه بخش یا مطلب نمی شوید لطفا به صورت کامنت در انتهای این جلسه مطرح کنید. سعی کنید در شرایط آرامش و بدون دغدغه با تمرکز به مطالعه این مطالب بپردازید. در بخش زیر فهرست مطالب را برای شما آورده ایم:

گفتگوی درونی عمل گرا چیست؟

اکنون که فهمیدید عملکرد روانشناختی هاید درون شما چگونه است نیاز دارید تا با قدرت گفتگوی درونی عمل گرا آشنا شوید. اگرچه تقریبا همه ی افراد با گفتار درونی آشنا هستند اما عده ی کمی می دانند که در واقع چگونه کار می کند. باید بدانیم هنگامی که از گفتگوی درونی صحبت به عمل می آید، شناخت محدود همانند عدم شناخت بی فایده است. گفتگوی درونی یک ابزار موثر است که می تواند به صورت موفقیت آمیزی در مقابل تاکتیک های هاید به کار برود. برای اجرای مناسب شما به سه شرایط اساسی نیاز دارید : اینکه گفتگوی درونی شما مثبت، کاملا معین و مختص به زمان حال باشد.

بنابراین بیایید تا یک نگاه کلی به فرایند گفتار درونی داشته باشیم. گفتار درونی همیشه وجود دارد، حتی زمانی که هشیارانه نسبت به آن آگاه نیستید. بله این موضوع واقعیت دارد که شما به صورت مداوم در حال دریافت پیام از خودتان هستید. این پیام ها هرگزمتوقف نمی شوند. هر ثانیه از زندگی شما در طول روز مبتنی و وابسته به این پیام هاست. اینکه تصمیم بگیرید چه چیزی بخورید، چه بپوشید یا چه کاری انجام دهید در همه ی این حالات فرایند انتخاب در حال اتفاق افتادن است. انتخاب هایی که اعمال شما را تعیین می کنند بر گفتار درونی مبتنی هستند. گفتار درونی مکالمه ای است که شما با خودتان انجام می دهید و اغلب ناهشیار است. این مکالمه ی درونی با یک موسیقی زمینه ای ملایم در هنگام خرید در یک فروشگاه قابل مقایسه است. موسیقی نواخته می شود اما شما تا زمانی که با آن توجه نکنید آن را نمی شنوید. اما حتی اگر هشیارانه نسبت به این موسیقی آگاه نباشید بر رفتار شما تاثیر خواهد گذاشت. چرا فروشگاههای بزرگ این موسیقی را پخش می کنند با اینکه می دانند مشتریان در تکاپوی خرید هستند؟ محققان بارها و بارها نشان داده اند که موسیقی زمینه ای در الگوهای خرید ما بسیار موثر است و در ضمن اگر فروش را افزایش نمی داد فروشگاهها از آن استفاده نمی کردند.

«آیا داستان آن مرد را شنیده اید که پیراهنی را به فروشگاه بازگرداند و به فروشنده گفت: بعد از اینکه به خانه رفتم متوجه شدم این پیراهن را دوست ندارم. من تنها اهنگی را که در حال نواختن بود دوست داشتم!» .

در درون ما به صورت ناهشیار بحث هایی در می گیرد که ما به ندرت آنها را می شنویم، اما شدیدا بر افکار، احساسات و رفتارهای ما تاثیر گذار هستند. برخی اوقات هاید در یک مذاکره ی ناخودآگاه برنده می شود درحالیکه ما حتی از اتفاق افتادن آن بی خبر هستیم. این دقیقا دلیل این موضوع است که برخی اوقات خود را در حال انجام کاری می یابیم که بدان علاقه ای نداریم و یا بالعکس کاری را که دوست نداریم انجام می دهیم. آیا تا بحال به خود گفته اید که «نمی دانم چرا آن کار را انجام دادم؟» آیا تا بدینجای بحث را متوجه شده اید؟

به عبارت دیگر رفتار شما به صورت مداوم تحت تاثیر عواملی است که از آنها آگاه نیستید. هنگامی که با خودانضباطی دچار مشکل شدید به این خاطر است که هاید در حال انجام مذاکرات پنهانی است. آیا اتفاق افتاده است که از کاری که بر عهده ی شما گذاشته شده است طفره بروید و تلویزیون تماشا کنید؟ دلیل این است که قسمتی از شما که می خواهد کار انجام دهد شانسی را برای مباحثه و مکالمه پیدا نمی کند. بنابراین همانطور که می بینید هاید نقش سیاستمدار پشت پرده را برای شما ایفا می کند. این روشی است که او بر اساس آن کار می کند و ناخودآگاهانه ذهن شما را کنترل می کند. برای مثال، هنگامی که هشیارانه به خودتان می گویید باید بروم و کمد لباس ها را سر و سامان بدهم گفتگوی درونی شروع می شود. هاید قسمتی از شما که نمی خواهد به خودانضباطی برسید شما را به سوی عملی دیگر سوق داده و تصمیم به صورت پنهانی گرفته می شود و دو ساعت بعد خود را در حالی خواهید یافت که بر روی کاناپه نشسته اید و در حال تماشای یک فیلم بی سر و ته هستید و تعجب می کنید که چررا وقت خود را به منظم کردن کمد، کار بر روی یک گزارش و یا طرح ریزی رژیم غذایی خود اختصاص نداده اید. چه اتفاقی افتاد؟ قسمت هشیار شما که می خواست سازنده باشد فرصتی برای تاثیر گذاشتن بر رفتار شما پیدا نکرد.

یادآوری

هاید به صورت ناخودآگاهانه عمل می کند. بنابراین چگونه می توان انتظار داشت در مباحثه ای که نمی توانید نام آن را بشنوید برنده شوید؟ نمی توان برنده شد! برای مقابله با تاثیر هاید نیاز دارید تا صدای گفتگوی درونی ناخودآگاه را افزایش دهید. پس از انجام این کار می توانید از ذهن ناخودآگاه خود حمایت نموده و در جهت رسیدن به اهداف خود حرکت کنید. این تنها راهی است که می توان با آن مقدار کنترل هاید را کاهش داد.

با جایگزینی پیام های ناخودآگاه مخرب با پیام های مثبت، مشخص و مربوط به زمان حال، بی درنگ مشاهده می کنید که قدرت خودانضباطی شما ارتقا یافته است. باور کنید که این مفهوم ساده زندگی شما را دگرگون خواهد کرد. مردمی را دیده ام که پس از یک هفته از موفقیت های خود متعجب شده اند. بعد از این با ابزارهای ارتقای خودانظباطی دیگری آشنا خواهید شد که با گفتوی درونی عمل گرا قابل تلفیق هستند.

گفتگوی درونی: چه می گویید و چگونه می گویید؟

گفتگوی درونی عمل گرا با مثبت، مشخص و مختص به زمان حال بودن بر گفتگوی درونی مخرب چیره می شود. چرا؟ ذهن ناخودآگاه شما هر آنچه را که بگویید باور می کند و در جستجوی واقعیت است. اگر شما بگویید که «من اکنون می خواهم روی گزارشم کار کنم»، صرف نظر از اینکه در زمان گفتن این جمله مشغول چه کاری بودید ذهن ناخودآگاه شما تمام توجه خود را بر روی گزارش معطوف خواهد نمود.

ذهن ناخود آگاه تنها زمان حال را می شناسد، بنابراین هر پیامی که مربوط به زمان حال باشد را باور می کند. سپس تمام منابع درونی شما را برای اجرای آن پیام متحد می کند.

اگر گفتگوی درونی هشیار می گوید «من باید بر روی گزارشم کار کنم»، یا «من مجبورم که بر روی گزارشم کار کنم» پیامی که به ناخودآگاه شما منتقل می شود این است که «من در حال کار بر روی گزارشم نیستم» و این شما را به هدفتان نمی رساند. علاوه بر این زمانی که شما در حال گفتن به خودتان هستید که من باید روی گزارشم کار کنم، هاید یک پیام مربوط به زمان حال را ارسال می کند که می گوید «من اکنون در حال تماشای تلویزیون هستم» .

لازم است بدانید که ذهن ناخودآگاه شما پیام هایی را به مناطق مختلف کارکردی ، اجرایی، هیجان ها و دیگر اعضای شبکه ی جسمانی و روانی شما ارسال می کند. اگر ذهن ناخودآگاه شما باور کند که شما در حال کار بر روی گزارش خود هستید، پاها، دست ها و هر قسمت دیگری از بدن شما در اجرای این کار همکاری خواهند کرد و ذهن ناخودآگاه شما بر راه هایی که گزارش خود را کامل کنید تمرکز خواهد نمود.

اجازه بدهید تا فرض کنیم شما در حال انجام فعالیتی هستید که آن را بی فایده می دانید، برای مثال در حال خواندن یک مجله هستید. شما شروع می کنید به فکر کردن در این خصوص که نوشتن یک نامه راه بهتری برای استفاده از وقت خواهد بود. اما هاید بصورت ناهشیار می گوید «من در حال خواندن مجله هستم» و هر گاه که به صورت هشیارانه به نوشتن نامه فکر می کنید هاید تکرار خواهد کرد که «من در حال خواندن یک مجله هستم» .

ذهن ناهشیار شما آنچه را که می گویید باور می کند. بنابراین اگر شروع به تکرار این کنید که «من در حال نوشتن یک نامه هستم» ذهن ناهشیار شما به صورت فیزیکی و روانی بر فعالیت نوشتن نامه متمرکز خواهد شد. در همان حال که دستان شما مجله را گرفته اند دچار بی قراری می شوند و پاهای شما آماده می شوند تا شما را به سمت آنچه که نیاز نامه نوشتن شما را برآورد، حرکت دهند. ذهن شما نیز شروع به فکر کردن درباره ی محتوای نامه خواهد کرد. در واقع کل وجود شما بی قرار و ناآرام خواهد شد تا زمانی که شما به هدف خود برسید. تا زمانی که گفتار درونی شما مثبت، مشخص و مربوط به زمان حال باشد همچنان حس خواهید کرد که نیاز دارید به نوشتن ادامه دهید و هیچ فعالیت دیگری نمی تواند شما را ارضاء کند.

هشدار

به محض اینکه هاید متوجه شود که پیام «من در حال خواندن مجله هستم» برای قانع شدن شما کافی نیست، شروع به استفاده از زهرهای متعددی (شک گرایی، منفی بافی . ...) خواهد کرد که قبلا از آنها صحبت شد. حدس بزنید چه خواهد شد؟ برای این که کار هاید موثر باشد او نیاز به گفتگوی درونی دارد. اما چون اکنون شما از آنچه که هاید می گوید آگاه هستید می توانید بارها و بارها آن پیام را نادیده بگیرید و پیام خود را تکرار کنید. در واقع پیام هاید را رد کنید.

تلاش خود را انجام دهید. در حالیکه بارها و بارها پیام خود را برای ناهشیار تکرار می کنید مشاهده خواهید کرد که ذهن و جسم شما به خوبی پاسخ خواهند داد. حتما متعجب خواهید شد.

تاثیر تکرار در گفتگوی درونی

تکرار کلید موفقیت است. هرچقدر پیامتان را بیشتر تکرار کنید ناهشیار بیشتر در جهت تمایلات شما حرکت خواهد کرد. هاید در گفتگوی درونی بسیار ماهر است، اما شما با تمرین می توانید خیلی زود از او هم بیشتر شوید. به یاد داشته باشید که برای استفاده ی موثر از تکنیک گفتگوی درونی نیاز دارید که برای ناهشیار خود آنچه را که دقیقا می خواهید انجام دهید مشخص کنید، گویی که واقعا دارید آن کار را انجام می دهید. ناهشیار شما واقعیت بیرونی را با واقعیت درونی تطبیق خواهد داد. بنابراین به محض دریافت پیام شما، ذهن ناهشیار همه ی منابع را برای انجام آنچه می خواهید انجام دهید به کار خواهد گرفت.

هنگامی که به طور تکراری، اجبارگونه و مثبت به ناهشیار خود گوشزد می کنید که باید چه کاری انجام دهد از اتفاقی که می افتد تعجب خواهید کرد. این کار هم در مورد اهداف کوتاه مدت و هم اهداف بلندمدت موثر خواهد بود. و اینکه باز تاکید می کنم که این روش در صورتی موثر خواهد بود که گفتگوی درونی شما مثبت، مشخص و مربوط به زمان حال باشد.

«آهای! مراقب زبان خود باشید!»

تاثیر نوع کلمات در گفتگوی درونی

روشی که شما برای بکارگیری کلمات استفاده می کنید، تاثیر فوق العاده ای بر این خواهد داشت که ذهن ناهشیار بر علیه شما عمل کند یا اینکه در جهت اهداف شما باشد. برای نمونه هنگامی که می گویید «من نمی توانم ....» به جای اینکه بگویید «نظر من این است که نمی خواهم ...» به ذهن ناهشیار خود تلقین می کنید که در آن موقعیت حق انتخاب ندارید. این موضوع باعث ایجاد نگرش درماندگی در خصوص رفتار و ضعف در تصمیم گیری شما خواهد شد. «من می خواهم ...» به طور ضمنی به این معنی است که شما در آن موقعیت حق انتخاب دارید. همچنین هنگامی که می گویید «من باید ...» و یا «من مجبورم ...»، به ناهشیار خود می گویید که هیچ کنترلی بر رفتار خود ندارید و شخصی یا چیزی خارج از خودتان بر شما کنترل دارد . و اینگونه نمی توانید به اهدافتان برسید. بنابراین همیشه بگویید «من می خواهم که ...» یا «انتخاب من این است که ...»، که معمولا حقیقت ماجرا نیز این است که انتخاب با شماست.

همچنین در مورد به کاربردن «من باید ...» احتیاط کنید، زیرا به طور ضمنی به ناهشیار این پیام را می رساند که انتخاب شما به خاطر احساس گناه یا تقصیر است که در نهایت منجر به کاهش قدرت خودانضباطی شما خواهد شد.

یادآوری

یادآوری: هنگامی که می گویید «من می خواهم ...» ذهن ناهشیار اولویت های شما را که به صورت اجباری اما مثبت بیان کرده اید خواهد شنید و قدرت شما را حس خواهد کرد و پس از آن از قدرت خود برای اتحاد منابع درونی جهت دستیابی شما به اولویت ها استفاده خواهد کرد. به عبارت کاملتر باید گفت که: قدرت کلمات را دست کم نگیرید.

طنین یا آوای کلمات در گفتار درونی

اگر پیام های گفتگوی  درونی را با صدای بلند بیان کنید آنها قدرتمندتر خواهند بود زیرا در اینجا شما برای انتقال پیام از دو مولفه ی فیزیکی یعنی گفتار و شنیدار استفاده کرده اید. پیام های شما قدرتمند خواهند بود و از شبکه ی عملکرد روانی و جسمانی شما حمایت خواهند کرد. همه ی عضلات و عملکردهای حرکتی که در گفتار و شنیدار درگیر هستند فعال شده و در فرایند حرکت به سمت اهدافتان شما را یاری خواهند نمود. به عبارت دیگر هر چه قسمت های بیشتری از شما درگیر گفتگوی درونی شوند، قدرت پیام منتقل شده به ناهشیار بیشتر خواهد بود. و در نتیجه ذهن ناهشیار شما قدرت بیشتری برای حمایت از اعمال مورد نظر شما خواهد داشت.

برنامه جلسه بعدمان چیست؟

در این جلسه گفتار درونی و تاثیرات آن را درک کردیم. متوجه شدید که چگونه آقای هاید درون شما با گفتار درونی هدایتتان می کند. زمانی که گفتاردرونی مثبت، مشخصی و مبتنی بر زمان حال می شود می تواند سکاندار خوبی برای رفتار شما باشد. حالا جلسه بعد می خواهیم وارد مبحث اصلی یعنی انضباط خویشتن یا خودانظباطی شویم. تا اینجا مطالب ارائه شده برای آمادگی شما جهت تغییر بود. از این پس می خواهیم مراحل رسیدن به خودانضباطی را با هم طی کنیم. حتما سه جلسه اول را بار دیگر مرور کنید. نگذارید آقای هاید در خلال جلسات ما را از پای درآورد. در جلسه بعد حتما با ما همراه باشید تا در مسیر خوانظباطی حرکت نماییم.

لطفا سوالات و یا ابهاماتی که در رابطه با این جلسه و یا کل دوره دارید را در کامنت پرسیده تا به آن ها پاسخ دهیم.

 

 

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید
لطفا امتیاز خود را برای این محتوا ثبت کنید
انضباط شخصی برای موفقیت در 19 روز
مطالب مرتبط