معنی مختص
conspecific (ˌkänspəˈsifik)
اصطلاحی کردارشناسی برای ارگانیسمی دیگر از همان نوع مورد نظر یا مطالعه.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
چیزی که متعلق به یک گونه است.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
اصطلاحی کردارشناسی برای ارگانیسمی دیگر از همان نوع مورد نظر یا مطالعه.
فرهنگ دهخدا
مختص. [م ُ ت َص ص] (ع ص) خاص کرده. خاص گردیده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مخصوص شده و خاص شده. پسندشده و انتخاب شده. (ناظم الاطباء). ج، مُختَصّات.
واژه های مترادف در فارسی
خاص، مخصوص، ویژه، اختصاص یافته
واژه های مترادف لاتین
particular, peculiar, peculiarity, specific