معنی هشیار
conscious (ˈkän(t)SHəs)
احساس یا آگاهی از وجود درونی یا بیرونی
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
- مربوط به آگاهی
- در نظریه روانکاوی کلاسیک زیگموند فروید، در ناحیه روان، افکار، احساسات، ادراکات و سایر جنبه های زندگی ذهنی وجود دارند که با آگاهی همراه اند. بنابراین محتوای آگاهانه گذراست و به طور مداوم در حال تغییر است زیرا فرد کانون توجه خود را تغییر می دهد.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
- آگاهی از چیزی؛ متوجه شدن چیزی
- قادر به استفاده از حواس و قدرت ذهنی خود برای درک آنچه اتفاق می افتد.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
- فکر کردن، و دانستن آنچه در اطراف شما اتفاق می افتد.
- بیدار، آگاه از آنچه در اطراف شما اتفاق می افتد و قادر به فکر کردن است.
فرهنگ دهخدا
هوشیار. [ هوش ْ] (ص مرکب ) عاقل. فطن. بخرد. باهوش. خردمند. هشیار. ذکی. صاحب عقل. هوشمند
ویکی پدیا انگلیسی (wikipedia)
آگاهی، در ساده ترین حالت، "احساس یا آگاهی از وجود درونی یا بیرونی" است. علی رغم قرن ها تجزیه و تحلیل، تعریف، توضیح و بحث توسط فلاسفه و دانشمندان، آگاهی همچنان گیج کننده و بحث برانگیز است و "در عین حال آشنا ترین و مرموزترین جنبه زندگی ما" است. شاید تنها مفهومی که همه در آن اتفاق نظر دارند، شهود وجود آن باشد.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
هشیار، واقف، خود آگاه در رایج ترین مورد استفاده برای مشخص نمودن حالت روانی فردی به کار می رود که دارای حس و ادراک است و نسبت به محرک ها پاسخ می دهد و احساسات و هیجان دارد، طرح و نقشه دارد.
واژه های مترادف در فارسی
دانا، زیرک، آگاه، با خرد
واژه های مترادف لاتین
alive, aware, cognizant, mindful, sensible, sentient, witting
واژه های متضاد در فارسی
ناهشیار، ناآگاه، بی فکر
واژه های متضاد لاتین
oblivious/ unaware/ unconscious/ unmindful