

چالشهای تشخیص وسواس
وسواس فکری - عملی (OCD) یک اختلال اضطرابی است که با افکار مزاحم و تکرارشونده (وسواسها) و رفتارهای اجباری (اعمال) مشخص میشود. تشخیص دقیق OCD میتواند به دلیل شباهت برخی از علائم آن با سایر اختلالات و همچنین پنهانکاری برخی از افراد مبتلا، چالشبرانگیز باشد. در این مقاله، به بررسی چالشهای تشخیص OCD و راهکارهای مقابله با آنها میپردازیم.
ویژگیهای اصلی وسواس
بهطورکلی، ویژگیهای اصلی OCD، افکار یا تصاویر غیرمنطقی (وسواس) مزاحم، وحشتناک و بیرحمانه است که موجب اضطراب شدید و رفتارهای خاص، معمولاً بیش از حد، تکراری یا نامرتبط (اجبار) میشود که در تلاش برای خنثیکردن انجام میگیرند.
ازاینرو سعی کنید افکار و احساسات مضطرب را کاهش دهید. علاوه بر این، وسواسهای فکری میتوانند توسط افکار خاص و ناخواسته و همچنین رویدادهای بیرونی ایجاد شوند و ممکن است قابلمشاهده یا پنهان باشند.
چالشهای اصلی در تشخیص وسواس
در این بخش با چالشهای اصلی تشخیص وسواس آشنا میشویم:
تنوع علائم
وسواس فکری – عملی یک اختلال بسیار متنوع است و علائم آن میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. برخی از افراد ممکن است وسواسهای آلودگی و اجبارهای شستشو داشته باشند، درحالیکه برخی دیگر ممکن است وسواسهای مرتبط با ترتیب و نظم و اجبارهای بررسی مکرر را تجربه کنند. این تنوع علائم میتواند تشخیص را دشوار کند.
تداخل با سایر اختلالات
برخی از علائم OCD ممکن است با علائم سایر اختلالات روانشناختی همانند اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی عمده، اختلال وسواس اجباری شخصیتی و اختلال اضطراب اجتماعی تداخل داشته باشند. این تداخل میتواند تشخیص افتراقی را پیچیده کند.
پنهانکاری بیماران
بسیاری از افراد مبتلا به OCD به دلیل احساس شرم یا خجالت، تمایل دارند علائم خود را پنهان کنند. آنها ممکن است از اینکه دیگران در مورد رفتارهای اجباری آنها قضاوت کنند، بترسند. این پنهانکاری میتواند تشخیص را به تأخیر بیندازد و شدت اختلال را دستکم بگیرد.
تغییر علائم در طول زمان
علائم OCD در طول زمان ممکن است تغییر کنند. برخی از افراد ممکن است در دورههایی علائم شدیدتری را تجربه کنند و در دورههای دیگر علائم آنها کمتر شود. این تغییرات در علائم میتواند تشخیص را پیچیدهتر کند.
عدم آگاهی عمومی
بسیاری از افراد و حتی برخی از متخصصان سلامت روان، در مورد OCD و علائم آن آگاهی کافی ندارند. این عدم آگاهی ممکن است منجر به تشخیص نادرست یا تأخیر در تشخیص شود.

وسواس حدود 2 تا 3 درصد جمعیت جهان را تحتتأثیر قرار میدهد.
راهکارهای مقابله با چالشهای تشخیص OCD
مصاحبه بالینی جامع
انجام یک مصاحبه بالینی جامع با فرد مبتلا، یکی از مهمترین مراحل تشخیص OCD است. در این مصاحبه، پزشک یا روانشناس باید بهدقت به شرححال بیمار گوش دهد و در مورد شدت و تأثیر علائم بر زندگی روزمره او سؤال کند.
استفاده از ابزارهای تشخیصی استاندارد
استفاده از ابزارهای تشخیصی استاندارد همانند مصاحبههای ساختیافته تشخیصی و پرسشنامههای خودکار، میتواند به افزایش دقت تشخیص کمک کند.
ارزیابی جامع روانشناختی
انجام یک ارزیابی روانشناختی جامع میتواند به تشخیص افتراقی OCD از سایر اختلالات کمک کند. این ارزیابی شامل ارزیابی شناختی، رفتاری، عاطفی و اجتماعی فرد میشود.
همکاری با متخصصان مختلف
در برخی موارد، ممکن است نیاز به همکاری با متخصصان مختلف همانند روانپزشک، روانشناس و رواندرمانگر باشد تا تشخیص دقیق و درمان مناسب برای فرد مبتلا به OCD ارائه شود.
آموزش به جامعه
افزایش آگاهی عمومی در مورد OCD و علائم آن، میتواند به تشخیص زودهنگام و درمان مؤثر این اختلال کمک کند.
علائم OCD چیست؟
علائم OCD در دستههای وسواس و اجبار قرار گرفته و میتوانند به روشهای مختلفی از فردی به فرد دیگر ظاهر شوند. این علائم ممکن است به دلیل هدردادن وقت، زندگی روزمره را مختل کنند.
برای مثال، شخصی که سه بار قبل از رفتن در خانهاش را میکوبد یا چندین بار قبل از خروج از خانه اجاقگاز خود را چک میکند، ممکن است دیر سر کار برسد. در ادامه به معرفی علائم وسواسها و اجبارها میپردازیم:
وسواسها
وسواسها اغلب با افکار مزاحم مقایسه میشوند و با اضطرابهای روزمره متفاوت هستند. اگر مبتلا به OCD هستید، ممکن است اغلب سعی کنید این افکار را سرکوب کرده یا با یک فکر دیگر جایگزین نمایید. این وسواسها یا افکار میتوانند شامل موارد زیر باشند:
- فکر آسیبرساندن به دیگران
- افکاری که شما آنها را غیراخلاقی، بد یا شرمآور میدانید
- اصرار به انجام کاری که نمیخواهید انجام دهید
اجبارها
اجبارها رفتارهای تکراری هستند که ممکن است برای تسکین اضطراب مربوط به یک وسواس، نیاز شدیدی به انجام آنها داشته باشید. چند نمونه از اجبار عبارتاند از:
- تکرار ذهنی کلمات یا عبارات
- شستن دستها
- تکرار یک عمل
- چککردن قفلها، پنجرهها یا اشیای دیگر
این اجبارها ممکن است مستقیماً با وسواس ارتباط نداشته باشند. بهعنوانمثال، ممکن است شخصی افکار مزاحم در مورد آسیبرساندن به کسی داشته باشد، از این افکار ناراحت شود و سپس مجبور شود برای تسکین آن ناراحتی با او مهربان باشد یا دست بدهد.
زندگی با OCD چگونه است؟
زندگی با OCD برای هر فرد تجربه متفاوتی است. ازآنجاییکه این افکار و اجبارها ممکن است طاقتفرسا به نظر برسند، میتوانند تأثیر زیادی بر زندگی روزمره شما داشته باشند. وسواسها و اجبارها ممکن است روی عوامل زیر تأثیر بگذارند:
- روابط
- اعتمادبهنفس
- زندگی اجتماعی
- مدرسه
- کار کردن
- کارهای معمولی
- خلقوخوی
- روال روزانه
بهعنوانمثال، فردی که در طول امتحان، فکری مرتبط با وسواس دارد، ممکن است احساس کند که باید همان جا به یک اجبار عمل کند. اگر اجبار به دنبال راهرفتن تعداد معینی از مراحل یا صحبت با صدای بلند باشد، ممکن است از امتحان خارج شود یا برای بقیه آن احساس اضطراب کند.
برخی از افراد مبتلا به OCD خود را منزوی میکنند، زیرا میترسند دیگران متوجه اجبار آنها شوند. بهعنوانمثال، ممکن است شخصی از رفتن به رویدادهای اجتماعی اجتناب کند، زیرا میترسد از روی اجبار عمل نماید.
افکاری که با OCD همراه میشوند هم ممکن است خیلی شرمآور یا ترسناک باشند که بتوان در مورد آنها صحبت کرد و این شرم فرد را منزویتر میکند.
چه چیزی موجب OCD میشود؟
دلایل OCD هنوز مشخص نشده است، اما ژنتیک در ایجاد این بیماری بسیار تأثیرگذار است، همچنین عوامل محیطی و خلقوخوی شما هم میتوانند در بروز این بیماری نقش داشته باشند. در ادامه به چند عامل دیگری که میتوانند منجر به وسواس شوند، اشاره خواهیم کرد:
- آسیب مغزی تروماتیک (TBI)
- یک عفونت باکتریایی یا ویروسی
- استرس
مطالعات نشان میدهد که این موارد موجب OCD نمیشوند. در عوض، موجب بروز OCD در افرادی میشوند که قبلاً تمایل ژنتیکی به آن دارند.
برخی از باورها بهشدت با OCD مرتبط هستند و تصور میشود که در ایجاد آن یا تشدید علائم نقش دارند. اگر با OCD زندگی میکنید، ممکن است برخی از اشکال این باورها را در الگوهای فکری خود بشناسید:
مسئولیت زیاد: اعتقاد به اینکه میتوانید پیامدهای منفی را ایجاد یا از آن جلوگیری کنید که واقعاً تحت کنترل شما نیستند.
اهمیتدادن بیش از حد به افکار: احساس اینکه فکر انجام کاری بد (مثل آسیبرساندن به کسی) از نظر اخلاقی با انجام آن کار یکسان است.
کنترل افکار: اعتقاد به اینکه کنترل کامل بر افکار خود لازم و ممکن است.
برآورد بیش از حد مشکل: این باور که رویدادهای فاجعهبار بسیار محتمل هستند.
کمالگرایی: باور به اینکه ناقص بودن غیرقابلقبول است.
عدم تحمل بلاتکلیفی: نیاز شدید به دانستن اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد یا دانستن اینکه هیچ اتفاق بدی نخواهد افتاد.
تشخیص OCD چگونه است؟
تشخیص اینکه آیا OCD دارید یا نه همیشه آسان نیست. متخصصان اغلب از راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) بهعنوان راهنمایی برای تشخیص OCD استفاده میکنند. باتوجهبه DSM-5، معیارهای زیر را برای تشخیص OCD مناسب خواهد بود:
- وسواس، اجبار یا هر دو را تجربه می کنید.
- وسواس ها و اجبارهای شما موجب ناراحتی زیادی میشود یا بر زندگی روزمره شما تأثیر منفی میگذارد.
- وسواسها و اجبارها یک ساعت یا بیشتر از روز شما را اشغال میکنند.
اگر افکار و اجبارهای ناراحتکننده دارید (صرفنظر از اینکه آیا با معیارهای بالا مطابقت دارید یا خیر)، صحبت با یک درمانگر میتواند کمککننده باشد.
بیماریهای مشابه OCD چیست؟
گاهی اوقات، افراد OCD را با شرایط دیگر اشتباه میگیرند (و بالعکس). بسیاری از شرایط سلامت روان، از جمله اختلالات اضطرابی، میتوانند شامل افکار مزاحم و نگرانی بیش از حد باشند. OCD همچنین میتواند شبیه ADHD، اوتیسم یا سندرم تورت باشد. برخی از شرایطی که مستقیماً با OCD مرتبط هستند عبارتاند از:
- اختلال بدشکلی بدن
- اختلال احتکار
- تریکوتیلومانیا (کشیدن مو)
- اختلال در برداشتن پوست
درصورتیکه احساس استرس یا گرفتار شدن توسط یک فکر یا رفتار خاص را دارید، مهم است که با یک درمانگر یا فردی که به او اعتماد دارید صحبت کنید.
گزینههای درمانی برای OCD چیست؟
OCD قابل درمان است و چند راه برای درمان آن وجود دارد. رایجترین درمان برای OCD یک درمان شناختی رفتاری (CBT) و پیشگیری از پاسخ (ERP) است. کارآزماییهای متعدد به این نتیجه رسیدهاند که این روش یک درمان مؤثر برای OCD محسوب میشود.
دارودرمانی
برخی از افراد مبتلا به OCD از داروها، به ویژه مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) استفاده میکنند. شما همچنین میتوانید از یک متخصص پزشکی همانند روانپزشک نسخه دریافت کنید.
استراتژیهای خودمراقبتی
برخی از استراتژیهای مراقبت از خود میتواند به افراد مبتلا به OCD کمک کند. ازآنجاکه استرس میتواند OCD را بدتر کند، مدیریت استرس میتواند کمککننده باشد.
مدیریت استرس برای OCD میتواند همانند درگیرشدن در فعالیتهای آرامشبخش همانند ورزش، مدیتیشن، و سرگرمیهای خلاقانه و پردازش احساسات خود از طریق یادداشت روزانه و سایر فعالیتهای بیانی باشد.
نتیجهگیری درباره چالشهای تشخیص وسواس
تشخیص OCD میتواند چالشبرانگیز باشد، اما با استفاده از روشهای تشخیصی مناسب و همکاری با متخصصان، میتوان به تشخیص دقیق و درمان مؤثر این اختلال دست یافت. تشخیص زودهنگام OCD و شروع درمان بهموقع، میتواند به بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا کمک کند.
اصطلاحات مهم این مقاله
سوالات متداول
-
چه عواملی تشخیص وسواس را پیچیده میکند؟
- عدم آگاهی از وسواس، نگرشهای منفی نسبت به وسواس و نگرانی از برچسب خوردن بهعنوان فرد مبتلا به اختلال روانی میتواند تشخیص وسواس را پیچیده کند.
-
چه کسانی میتوانند به تشخیص وسواس کمک کنند؟
- روانپزشک، روانشناس و روان درمانگر شناختی رفتاری میتوانند به تشخیص وسواس کمک کنند.
-
چه آزمایشهایی برای تشخیص وسواس انجام میشود؟
- معاینه بالینی، پرسشنامهها و آزمایشهای تصویربرداری مغز برای تشخیص وسواس انجام میشود.
-
تشخیص زودهنگام وسواس چه اهمیتی دارد؟
- تشخیص زودهنگام وسواس به دلیل آغاز درمان زودتر، کاهش علائم و جلوگیری از عوارض اهمیت دارد.