مدت مطالعه: 9 دقیقه مقابله با تنهایی در تیمهای دورکار و ترکیبی: راهکارهای افزایش پیوستگی اجتماعی با رویکرد شناختی-رفتاری (CBT)
در سالهای اخیر، به ویژه پس از همهگیری جهانی کووید-۱۹، چشمانداز محیطهای کاری دستخوش تحولی بنیادین شده است. الگوی سنتی حضور فیزیکی کامل در محل کار، جای خود را به مدلهای منعطفتر دورکاری و کار ترکیبی داده است.
این تغییر پارادایم مزایای قابل توجهی را برای سازمانها و کارکنان به همراه داشته است؛ از کاهش هزینهها و زمان رفتوآمد گرفته تا افزایش انعطافپذیری و رضایت شغلی. با این حال، در کنار این مزایای آشکار، یک چالش پنهان و در عین حال حیاتی نیز پدیدار شده است: «تنهایی شغلی» (Workplace Loneliness).
تنهایی در محیط کار دورکار، صرفاً یک احساس موقت نیست، بلکه پدیدهای عمیق و چندوجهی است که میتواند بر بهرهوری، تعهد و سلامت کلی نیروی کار تأثیرات مخربی بگذارد. از دست رفتن تعاملات اجتماعی خودجوش و غیررسمی که بخش جداییناپذیر محیطهای کاری سنتی بودند، به طور فزایندهای منجر به احساس انزوا و قطع ارتباط شده است.
این مقاله از ای سنج با هدف ریشهیابی این پدیده، ابعاد روانشناختی و سازمانی آن را مورد بررسی قرار میدهد و سپس، با معرفی رویکرد درمانی شناختی-رفتاری (CBT)، یک چارچوب عملی و مبتنی بر شواهد برای مقابله با این چالش ارائه میدهد.
CBT یک رویکرد روانشناختی است که به افراد کمک میکند تا الگوهای فکری و رفتاری ناکارآمد خود را شناسایی و تغییر دهند و در نهایت، به مدیریت مؤثر هیجانات و بهبود کیفیت زندگی خود بپردازند. این مقاله با رویکردی گام به گام، ابتدا به علل و پیامدهای تنهایی شغلی میپردازد، سپس اصول بنیادین CBT را تشریح میکند و در نهایت، راهکارهای کاربردی را در دو سطح فردی (برای توانمندسازی کارکنان) و سازمانی (برای رهبران و مدیران) معرفی میکند.
هدف نهایی، ارائه یک نقشه راه جامع برای سازمانها و کارکنان است تا بتوانند در عصر جدید کار، پیوستگی اجتماعی را تقویت کرده و سلامت روان را در اولویت قرار دهند.
بخش اول: کالبدشکافی مسئله: علل و پیامدهای تنهایی در محیطهای کاری مدرن
درک دقیق پدیده تنهایی شغلی، مستلزم بررسی لایههای مختلف آن است؛ از عوامل ریشهای که به آن دامن میزنند تا پیامدهای مخربی که بر فرد و سازمان میگذارد. این بخش با تحلیل یافتههای موجود، به این مسئله میپردازد.
علل و عوامل ریشهای تنهایی
اولین و مهمترین عامل در ایجاد احساس تنهایی در محیطهای کاری دورکار، کاهش چشمگیر تعاملات اجتماعی غیررسمی است. "گفتگوهای کنار دستگاه قهوه" یا مکالمات کوتاه در راهروها، که نقشی حیاتی در ایجاد حس تعلق و همدلی دارند، در محیط مجازی از بین میروند. این تعاملات غیررسمی زمینهساز حل مسائل، ایجاد خلاقیت و تقویت روابط کاری بودند.
علاوه بر این، فقدان جدایی فیزیکی بین محل کار و زندگی شخصی هم به این چالش میافزاید. کار مداوم از منزل میتواند مرزهای بین زندگی کاری و شخصی را مبهم کند که این امر به نوبه خود منجر به افزایش استرس و فرسودگی شغلی (Burnout) میشود. این فشار روانی، به جایگاه مهمی در بیانگیزگی کارکنان هم تبدیل میشود.
یکی دیگر از عوامل مهم، فشار ناشی از نقش و حجم کار (Role Overload) است. تحقیقات نشان میدهد که حجم کار غیرقابل کنترل در دورکاری، یک عامل مهم در بیانگیزگی و تشدید احساس تنهایی است. این فشار، زمانی که با ضعف در ارتباطات و فقدان شفافیت همراه میشود، تشدید میگردد.
ارتباطات ناکافی، عدم وضوح در اهداف و وظایف، به دلیل عدم حضور فیزیکی، میتواند منجر به سوءتفاهم، کاهش بهرهوری و افزایش احساس انزوا شود. در نهایت، احساس عدم قدردانی از تلاشها یا ترجیح دادن کارمندی به دیگری، از دیگر علل اصلی بیانگیزگی هستند که به انزوای اجتماعی هم دامن میزنند.
پیامدهای چندوجهی تنهایی بر فرد و سازمان
تنهایی شغلی پیامدهای مخربی بر سلامت روان کارکنان و عملکرد سازمان دارد. از نظر روانشناختی، تنهایی شغلی به طور مستقیم با افزایش نرخ اضطراب، افسردگی و استرس در کارکنان مرتبط است. علاوه بر این، مطالعات نشان میدهند که تنهایی مزمن میتواند منجر به اختلالات شناختی همانند کاهش تمرکز و حافظه شود که به نوبه خود، عملکرد شغلی را تحتتأثیر قرار میدهد. از نظر سازمانی، تنهایی پیامدهای مخربی بر عملکرد کلی دارد؛ از کاهش تعهد سازمانی و افت انگیزه و بهرهوری گرفته تا افزایش نرخ غیبت.
تحقیقات یک زنجیره علّی پیچیده را در این زمینه آشکار میسازد. به عنوان مثال، یک پژوهش نشان میدهد که افزایش تعداد روزهای دورکاری با افزایش فشار نقش (Role Overload) مرتبط است و این فشار، به نوبه خود، احساس تنهایی را تشدید میکند. این یافته با مطالعهای دیگر که نشان میدهد افزایش روزهای دورکاری با افزایش اضطراب مرتبط است و این ارتباط توسط دشواری در تنظیم هیجانات واسطه میشود، همخوانی دارد.
این پیوندها نشان میدهند که تنهایی شغلی صرفاً یک پیامد ساده از کاهش تعاملات نیست، بلکه نتیجه یک زنجیره پیچیدهتر است که به مدیریت بار کاری و مهارتهای فردی مرتبط است. این تحلیل عمیقتر تأکید میکند که راهحلهای سطحی مانند صرفاً برگزاری «جلسات قهوه مجازی» کافی نیستند و سازمانها باید به مسائل بنیادینتری چون مدیریت بار کاری و آموزش مهارتهای تنظیم هیجان به کارکنان بپردازند.
جدول ۱: علل و پیامدهای تنهایی در محیط کار دورکار
| علل ریشهای (Root Causes) | پیامدهای فردی (Individual Impacts) | پیامدهای سازمانی (Organizational Impacts) |
| کاهش تعاملات اجتماعی غیررسمی | اضطراب و افسردگی | کاهش تعهد و پیوستگی سازمانی |
| مرزهای مبهم کار و زندگی | فرسودگی شغلی و استرس | افت انگیزه و بهرهوری |
| فشار نقش (Role Overload) | اختلالات خواب و کاهش تمرکز | افزایش غیبت و نرخ ترک خدمت |
| ضعف در ارتباطات و شفافیت | احساس انزوا و قطع ارتباط | مدیریت پیچیدهتر تیمها |
| فقدان قدردانی و شناسایی | کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس | کاهش خلاقیت و نوآوری |
کارکنان دورکار ۹۸٪ بیشتر از کارکنان حضوری و ۱۷۹٪ بیشتر از کارکنان ترکیبی (هیبرید) احساس تنهایی میکنند. این نشان میدهد که دورکاری کامل، آسیبپذیری بیشتری در برابر تنهایی ایجاد میکند.
بخش دوم: مبانی نظری: اصول کلیدی درمان شناختی-رفتاری (CBT)
برای ارائه راهکارهای مؤثر، ابتدا باید چارچوب نظری آنها را درک کرد. درمان شناختی-رفتاری (CBT)، یک رویکرد روانشناختی مبتنی بر شواهد است که در مدیریت طیف گستردهای از مشکلات روانشناختی، از جمله اضطراب، افسردگی و استرس، کاربرد گستردهای دارد. اصول بنیادین این رویکرد، درک ما از چگونگی تأثیر متقابل افکار، احساسات و رفتارها بر یکدیگر را تغییر میدهد.
مدل شناختی-رفتاری: ارتباط سهگانه افکار، احساسات و رفتارها
اصل بنیادین CBT این است که افکار، احساسات و رفتارها به صورت درهمتنیده بر یکدیگر تأثیر میگذارند. به عنوان مثال، یک فکر منفی میتواند منجر به احساسی ناخوشایند شود و این احساس، رفتاری مخرب را در پی داشته باشد. به همین ترتیب، تغییر در هر یک از این سه مؤلفه، بر دو مؤلفه دیگر هم تأثیر میگذارد.
در این مدل، تأکید بر این است که ادراک ما از یک رویداد، بیش از خود آن رویداد بر احساسات و واکنشهای ما تأثیر میگذارد. به عبارت دیگر، نحوه تفسیر ما از یک وضعیت، عامل اصلی تعیینکننده واکنشهای عاطفی و رفتاری ماست. هدف از CBT، شناسایی و اصلاح این الگوهای فکری و رفتاری برای دستیابی به یک پاسخ مثبتتر و سازندهتر است.

مفاهیم بنیادی در CBT: از افکار خودکار تا تحریفات شناختی
CBT به افراد میآموزد که الگوهای فکری ناکارآمد خود را شناسایی کنند. این الگوها اغلب شامل «افکار خودکار منفی» و «تحریفات شناختی» هستند.
- افکار خودکار منفی (Automatic Thoughts): این افکار، تفکرات ناخودآگاهی هستند که به سرعت و بدون پیشزمینه آگاهانه به ذهن خطور میکنند. این افکار اغلب اغراقآمیز، تحریف شده یا نادرست هستند و تأثیر مستقیمی بر احساسات و واکنشهای فرد در یک موقعیت خاص دارند.
- تحریفات شناختی (Cognitive Distortions): اینها خطاهای منطقی رایج در تفکر هستند که افکار منفی را تقویت میکنند. در محیط کار دورکار، این تحریفات به وضوح مشاهده میشوند:
- ذهنخوانی (Mind Reading): این خطای فکری زمانی رخ میدهد که فرد بدون هیچ مدرکی، فرض میکند که افکار و نیات دیگران را میداند. مثال رایج در دورکاری: "همکارم به پیام من جواب نداد، پس حتماً از من ناراحت است یا مرا نادیده گرفته است. "
- فاجعهسازی (Catastrophizing): در این تحریف، فرد بدترین نتیجه ممکن را پیشبینی میکند، حتی اگر احتمال آن بسیار کم باشد. مثال: "اگر این پروژه را درست تحویل ندهم، اخراج میشوم و آینده شغلیام تباه خواهد شد. "
- تعمیمدهی افراطی (Overgeneralization): فرد یک مورد منزوی و واحد را به عنوان شواهد برای یک نتیجه گستردهتر و نامطلوبتر به کار میگیرد. مثال: "چون در جلسه آنلاین نتوانستم ایده خود را خوب بیان کنم، پس هیچکس در تیم مرا جدی نمیگیرد."
شناسایی و به چالش کشیدن این الگوها، اولین گام برای مدیریت تنهایی و اضطراب ناشی از آن است.
بخش سوم: راهکارهای فردی: توانمندسازی کارکنان با رویکرد CBT
برای مقابله با تنهایی شغلی، کارکنان باید به ابزارهای خود-مراقبتی مجهز شوند تا بتوانند با الگوهای فکری و رفتاری ناکارآمد خود مقابله کنند. رویکرد CBT دو تکنیک کلیدی را برای این منظور پیشنهاد میدهد: بازسازی شناختی و فعالسازی رفتاری.
بازسازی شناختی (Cognitive Restructuring): ابزار مقابله با افکار مخرب
بازسازی شناختی، فرآیندی است که به افراد کمک میکند تا افکار غیرمنطقی و تحریفشده را شناسایی کرده، آنها را به چالش بکشند و با افکاری واقعبینانهتر و متعادلتر جایگزین کنند. یک مدل ساده و مؤثر برای این کار، مدل سه مرحلهای «گرفتن، بررسی و تغییر» (Catch, Check, Change) است که برای کارکنان دورکار بسیار کاربردی است.
- گرفتن (Catch): این مرحله شامل آگاه شدن از افکار خودکار منفی در لحظه بروز احساسات ناخوشایند همانند انزوا یا اضطراب است. فرد باید یاد بگیرد که به عنوان مثال، زمانی که پاسخی به پیام خود دریافت نمیکند و احساس انزوا میکند، فوراً فکر خودکار خود را "بگیرد" و آن را شناسایی کند.
- بررسی (Check): در این مرحله، فرد باید منطق آن فکر را با استفاده از پرسشهای چالشبرانگیز زیر سؤال ببرد. پرسشهایی همانند: "آیا مدرکی برای تأیید این فکر وجود دارد؟" یا "آیا این تنها تفسیر ممکن از این وضعیت است؟" این فرآیند، فرد را از دام ذهنخوانی و فاجعهسازی نجات میدهد.
- تغییر (Change): پس از به چالش کشیدن، فرد باید فکر منفی را با یک فکر واقعبینانهتر جایگزین کند. به عنوان مثال، به جای "او از من ناراحت است"، فکر جایگزین میتواند "شاید او در حال حاضر مشغول کار دیگری است و بعداً جواب خواهد داد. " این فرآیند، فاجعهسازی را خنثی کرده و به فرد میآموزد که به جای واکنش احساسی، پاسخی منطقی به شرایط داشته باشد. این رویکرد، به ویژه برای مقابله با تحریفات شناختی رایج در دورکاری که اغلب ناشی از فقدان اطلاعات کافی هستند، بسیار مؤثر است.
فعالسازی رفتاری (Behavioral Activation): شکستن چرخه انزوا
فعالسازی رفتاری، مفهومی است که به عنوان «اقدام قبل از انگیزه» شناخته میشود. از آنجا که احساس افسردگی و انزوا اغلب منجر به کنارهگیری و اجتناب از فعالیتها میشود، فعالسازی رفتاری با تشویق به انجام اقدامات مثبت، این چرخه منفی را میشکند.
برای مقابله با تنهایی، کارکنان میتوانند به صورت آگاهانه فعالیتهای اجتماعی سادهای را در برنامه هفتگی خود بگنجانند. این فعالیتها میتوانند شامل کار کردن یک روز در هفته از یک فضای کار مشترک، کتابخانه یا کافه برای قرار گرفتن در محیطی اجتماعی باشد. یا حتی برنامهریزی برای یک تماس ویدیویی کوتاه با یک دوست یا همکار در طول روز کاری.
با وادار کردن فرد به انجام رفتارهای اجتماعی (حتی به صورت کوچک)، او میتواند چرخه منفی را شکسته و به تدریج احساسات مثبت را بازگرداند. این رویکرد، درمانی برای پیامدهای رفتاری تنهایی است و به فرد کمک میکند تا کنترل خود را بر زندگیاش بازیابد و انگیزه از دست رفته را بازیابی کند.
جدول ۲: افکار خودکار منفی رایج و راهکار بازسازی شناختی
| موقعیت (Situation) | فکر خودکار (Automatic Thought) | تحریف شناختی (Cognitive Distortion) | راهکار بازسازی شناختی (Cognitive Restructuring) |
| یک همکار به پیام شما فوراً پاسخ نمیدهد. | او از من ناراحت است یا مرا نادیده میگیرد. | ذهنخوانی و شخصیسازی | شاید او در جلسه است یا پیامتان را ندیده است. این موضوع به شخص شما مربوط نیست. |
| در جلسه آنلاین نتوانستید ایده خود را خوب بیان کنید. | من هیچوقت در این شغل موفق نخواهم شد. | تعمیمدهی افراطی و فاجعهسازی | این یک تجربه است، نه یک فاجعه. دفعه بعد بهتر آماده خواهم شد. |
| ایمیل تبریک موفقیت برای تیم ارسال شده، اما اسم شما در آن نیست. | رئیس من به تلاشهایم اهمیت نمیدهد. | فاجعهسازی و ذهنخوانی | شاید این ایمیل به صورت خودکار یا عمومی برای کل تیم ارسال شده باشد. باید نتایج کار خود را ببینم. |
| بعد از ساعت کاری، ایمیلی کاری دریافت میکنید. | باید همیشه در دسترس باشم و به کارم فکر کنم. | بایدهای مطلق (Should Statements) | مرز مشخصی برای کار و زندگی ایجاد کنید. پاسخ دادن بعد از ساعت کاری ضروری نیست. |
بخش چهارم: راهکارهای سازمانی: نقش مدیریت و منابع انسانی در پیادهسازی CBT
مقابله مؤثر با تنهایی در محیط کار، نیازمند یک رویکرد سیستمی است که در آن، مدیریت و بخش منابع انسانی نقشی فعال و استراتژیک ایفا میکنند. سرمایهگذاری بر سلامت روان کارکنان دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت برای پایداری و موفقیت سازمانی است.
مدیریت شناختی-رفتاری (CBC) برای رهبران تیم
مدیریت مدرن نیازمند گذار از نقش یک ناظر صرف به یک مربی (Coach) است. مربیگری شناختی-رفتاری (CBC) به مدیران کمک میکند تا موانع روانشناختی تیم خود را شناسایی و برطرف کنند. این رویکرد بر توانمندسازی افراد برای حل مسائل و مدیریت چالشهای ذهنی تمرکز دارد. مدیرانی که با این اصول آشنا هستند، میتوانند با درک عمیقتری از چالشهای کارکنان خود، به طور مؤثرتری از آنها حمایت کنند.
یکی از مهارتهای کلیدی برای مدیران، تغییر تمرکز از ساعت کاری به نتایج است. نظارت بیش از حد (Micromanagement) اعتماد را از بین میبرد و احساس استقلال را کاهش میدهد. در مقابل، تمرکز بر نتایج، به کارکنان احساس کنترل و اعتماد به نفس میدهد. همچنین، آموزش مدیران برای شناسایی علائم انزوا همانند کنارهگیری از گفتگوها، کاهش کیفیت کار یا تغییر در رفتار، حیاتی است.
یک مدیر میتواند با برگزاری جلسات کوتاه روزانه (Daily Stand-up) به صورت منظم با هر یک از اعضای تیم، به صورت دوستانه و غیرکنترلگر، وضعیت روحی و کاری آنها را رصد کند.
جالب توجه است که یک پژوهش یک یافته غیرمنتظره را نشان میدهد: برای افرادی که تعداد روزهای دورکاری بیشتری دارند، حمایت اجتماعی بالا به طور متناقضی منجر به افزایش فشار نقش و تنهایی شده است. این پدیده ممکن است به دلیل این باشد که تلاش برای حفظ ارتباطات اجتماعی در محیط دورکار، خود به یک بار روانی و زمانی اضافی تبدیل میشود و به جای منبع حمایت، خود به یک منبع استرس بدل میگردد.
این مسئله به مدیران هشدار میدهد که صرفاً افزودن کانالهای ارتباطی یا جلسات اجتماعی کافی نیست و استراتژیها باید بر کیفیت و ماهیت تعاملات تمرکز کنند و از تحمیل "فشار اجتماعی" به کارکنان خودداری نمایند.
ارتقاء فرهنگ پیوستگی اجتماعی
مدیران باید فعالانه برای ایجاد یک فرهنگ سازمانی که پیوستگی اجتماعی را ترویج میکند، تلاش کنند. این امر با ایجاد پروتکلهای ارتباطی شفاف آغاز میشود. استفاده از ابزارهای مدیریت پروژه و پلتفرمهای ارتباطی که به همه امکان پیگیری وظایف و اهداف را میدهد، به کاهش سوءتفاهمها و افزایش وضوح کمک میکند.
باید فرصتهای برنامهریزی شده و خودجوش برای تعاملات غیرکاری فراهم شود. این فعالیتها میتوانند شامل جلسات قهوه مجازی، مسابقات آنلاین تیمسازی یا برگزاری رویدادهای مجازی غیررسمی همانند بازیهای گروهی آنلاین باشند. همچنین، سرمایهگذاری بر روی دورههای آموزشی مشترک که اعضای تیم را به هم نزدیک میکند و حس "رشد با هم" را ایجاد میکند، بسیار مؤثر است.
برنامههای جامع سلامت روان سازمانی
ارائه دسترسی آسان و محرمانه به منابع سلامت روان، از جمله مشاورههای آنلاین و پلتفرمهای سلامت روان دیجیتال، یک استراتژی کلیدی است. تحقیقات نشان میدهد که این برنامهها نه تنها به کارکنان احساس ارزشمندی میدهند، بلکه یک سرمایهگذاری با بازدهی بالا (ROI) هستند. مطالعات موردی در شرکتهایی همانند "جانسون" نشان میدهد که برنامههای سلامت و رفاه کارکنان به طور ملموس منجر به کاهش هزینههای درمانی و افزایش روحیه و مشارکت کارکنان میشوند.
جدول ۳: فعالیتهای تیمسازی مجازی با رویکرد فعالسازی رفتاری
| نوع فعالیت (Activity Type) | هدف CBT | ابزار مورد نیاز (Required Tools) |
| جلسات قهوه مجازی (Virtual Coffee Breaks) | فعالسازی رفتاری، کاهش اجتناب، تقویت تعاملات غیررسمی | پلتفرمهای ویدیویی (Zoom, Google Meet) |
| مسابقات عکس آنلاین (Online Photo Contests) | فعالسازی رفتاری، ایجاد حس رقابت سالم، تقویت ارتباطات | پلتفرمهای ارتباطی (Slack, Microsoft Teams) |
| گروههای ورزشی یا مدیتیشن آنلاین (Online Wellness Groups) | فعالسازی رفتاری، کاهش استرس، ایجاد حس اجتماع | پلتفرمهای ویدیویی، ابزارهای ردیابی فعالیت |
| بازیهای گروهی آنلاین (Online Team Games) | فعالسازی رفتاری، کاهش اجتناب، ایجاد تجربه مشترک | پلتفرمهای بازی آنلاین (Gartic Phone, Skribbl.io) |
سخن آخر ای سنج درباره مقابله با تنهایی در تیمهای دورکار و ترکیبی
تنهایی شغلی در عصر دورکاری، یک چالش پیچیده است که ریشههای روانشناختی در افکار ناکارآمد و ریشههای سازمانی در ساختارهای مدیریتی و فرهنگی دارد. راهکارهای سطحی و مقطعی برای مقابله با این پدیده کافی نیستند. موفقیت در این زمینه، نیازمند یک مدل جامع و تلفیقی است که هم به فکر و رفتار فردی بپردازد و هم به محیط و فرهنگ سازمانی.
این گزارش یک مدل سهمحوری را ارائه میدهد که در آن، توانمندسازی کارکنان با ابزارهای خود-مراقبتی مبتنی بر CBT (بازسازی شناختی و فعالسازی رفتاری) در کنار مربیگری شناختی-رفتاری برای رهبران و برنامههای جامع سلامت روان در سطح سازمانی، قرار میگیرد. این رویکرد ترکیبی، به سازمانها امکان میدهد تا به صورت استراتژیک، پیوستگی اجتماعی را تقویت کرده و سلامت روان کارکنان را به عنوان یک ستون اصلی برای پایداری و موفقیت در مدلهای کاری جدید تعریف کنند.
در نهایت، تنهایی شغلی، یک مسئله ثانویه نیست، بلکه یک شاخص کلیدی از سلامت و پایداری سازمانی است. سازمانهایی که به این چالش به صورت جامع و سیستماتیک میپردازند، نه تنها از پیامدهای مخرب آن جلوگیری میکنند، بلکه محیطی را ایجاد خواهند کرد که در آن، کارکنان احساس تعلق، انگیزه و بهرهوری بیشتری دارند و در نتیجه، برای آینده کار آمادهتر خواهند بود. این گزارش میتواند به عنوان یک نقشه راه برای مدیران، رهبران منابع انسانی و خود کارکنان باشد تا در این مسیر، آگاهانه و با ابزارهای علمی گام بردارند.
اصطلاحات مهم این مقاله
سوالات متداول
-
چرا تنهایی در تیمهای دورکار و ترکیبی بیشتر است؟
- عدم وجود تعاملات چهره به چهره و خودجوش که در محیطهای کاری حضوری رایج است.
-
چه نوع تنهایی در این تیمها شایعتر است؟
- تنهایی اجتماعی، تنهایی عاطفی و تنهایی وجودی
-
آیا تنهایی میتواند بر بهرهوری تأثیر بگذارد؟
- بله، به شدت. تنهایی میتواند به کاهش انگیزه، افت عملکرد و افزایش استرس منجر شود. کارکنان تنها ممکن است کمتر در کار تیمی مشارکت کنند و در نهایت، بهرهوری کل تیم کاهش مییابد.
