جدیدترین تست هوش جهان | کلیک کنید

جدیدترین تست هوش جهان | کلیک کنید

پست وبلاگی
اختلال دلبستگی در کودکان: ریشه‌ها، علائم و راهکارهای درمانی مدت مطالعه: 5 دقیقه
ای سنج 02 آذر 1404 مدت مطالعه: 5 دقیقه

اختلال دلبستگی در کودکان: ریشه‌ها، علائم و راهکارهای درمانی

دلبستگی (Attachment) پیوند عاطفی عمیق و پایداری است که بین کودک و مراقب اصلی او (معمولاً والدین) شکل می‌گیرد و اساس رشد هیجانی، اجتماعی و شناختی سالم کودک را بنا می‌نهد. این پیوند نه تنها یک نیاز عاطفی، بلکه یک سازوکار حیاتی برای بقا و امنیت است. وقتی این پیوند حیاتی به دلیل تجارب نامطلوب در سال‌های اولیه زندگی به درستی شکل نگیرد، می‌تواند منجر به بروز اختلالات دلبستگی شود.

در این مقاله از ای سنج، به بررسی کامل ماهیت دلبستگی سالم، انواع اختلالات دلبستگی بر اساس طبقه‌بندی DSM-5، علل و عوامل خطر، علائم بالینی و روش‌های تشخیصی و درمانی مؤثر خواهیم پرداخت.

نظریه دلبستگی و اهمیت آن

جان بالبی و مری اینزورث پیشگامان نظریه دلبستگی هستند. بر اساس این نظریه، کودک دارای یک سیستم رفتاری دلبستگی ذاتی است که او را برای جستجوی نزدیکی و مراقبت در هنگام ترس، درد یا ناامنی برمی‌انگیزد. هنگامی که مراقب به طور مداوم و قابل پیش‌بینی به نیازهای کودک پاسخ می‌دهد، دلبستگی ایمن شکل می‌گیرد. این دلبستگی ایمن به کودک اجازه می‌دهد تا جهان را به عنوان مکانی امن و قابل اعتماد ببیند و با اطمینان به اکتشاف بپردازد.

سبک‌های اصلی دلبستگی در کودکان

سبک‌های اصلی دلبستگی در کودکان

  • دلبستگی ایمن: کودک با حضور مراقب راحت است، در غیاب او پریشان می‌شود و پس از بازگشت او به سرعت آرامش می‌یابد.
  • دلبستگی ناایمن (شامل مضطرب-دوسوگرا و اجتنابی): ناشی از پاسخ‌های متناقض یا غیرقابل دسترس مراقب است. این سبک‌ها، هرچند چالش‌برانگیز هستند، اما لزوماً اختلال دلبستگی محسوب نمی‌شوند.

اختلالات دلبستگی (Attachment Disorders) شدیدترین شکل عدم شکل‌گیری دلبستگی هستند که در نتیجه تجربیات حاد و مزمن غفلت یا سوءرفتار رخ می‌دهند و بر توانایی کودک در ایجاد روابط اجتماعی و هیجانی تأثیر می‌گذارند.

انواع اختلالات دلبستگی (بر اساس DSM-5)

بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، دو نوع اختلال دلبستگی مجزا وجود دارد که هر دو باید قبل از ۵ سالگی شروع شده باشند:

الف. اختلال دلبستگی واکنشی (Reactive Attachment Disorder - RAD)

این اختلال نوعی الگوی مهارشده و عقب‌نشینی شده از تعامل اجتماعی است که مشخصه آن عدم تمایل یا ناتوانی کودک در ایجاد دلبستگی‌های عاطفی انتخابی با مراقبین اصلی است.

علائم کلیدی:

  • عدم جستجوی آسایش یا عدم پاسخگویی: کودک به ندرت به دنبال آسایش یا حمایت عاطفی از مراقبان می‌گردد و در زمان پریشانی، به ندرت به تلاش‌های مراقب برای آرامش پاسخ می‌دهد.
  • حداقل پاسخ‌دهی اجتماعی و هیجانی: کودک به ندرت طیف وسیعی از هیجانات مثبت را نشان می‌دهد و اغلب گوشه‌گیر، درون‌گرا و بسیار محتاط است.
  • رفتارهای احتیاطی: ممکن است کناره‌گیری، ترس یا تحریک‌پذیری غیرقابل توضیح داشته باشد.

این کودکان در واقع "مهار" شده‌اند؛ آن‌ها می‌آموزند که دلبستگی ایمن بی‌فایده یا خطرناک است، بنابراین از ایجاد آن اجتناب می‌کنند.

ب. اختلال آمیختگی تعامل اجتماعی (Disinhibited Social Engagement Disorder - DSED)

این اختلال نوعی الگوی مهار نشده و بی‌رویه از تعامل اجتماعی است که مشخصه آن نزدیکی بیش از حد کودک با افراد غریبه و عدم توجه به مرزهای اجتماعی است.

علائم کلیدی:

  • نزدیک شدن و تعامل بیش از حد: کودک به طور فعال به بزرگسالان غریبه نزدیک می‌شود و با آن‌ها تعامل می‌کند، بدون اینکه ترسی داشته باشد یا قبل از نزدیک شدن با مراقب خود مشورت کند.
  • رفتار کلامی و فیزیکی بسیار صمیمی: ممکن است در آغوش گرفتن غریبه‌ها یا پذیرش لمس فیزیکی از آن‌ها را به آسانی بپذیرد.
  • بی‌تفاوتی در جدایی: کودک به هنگام دور شدن از غریبه‌ها هیچ تردید یا ناراحتی نشان نمی‌دهد.

این کودکان در واقع "بی‌مهار" شده‌اند؛ آن‌ها دلبستگی را به شکل سطحی با هر کسی که در دسترس باشد برقرار می‌کنند، زیرا یاد نگرفته‌اند روابط عمیق و انتخابی را تجربه کنند.

علل و عوامل خطر

اختلالات دلبستگی صرفاً یک مسئله ژنتیکی یا مزاجی نیستند؛ بلکه مستقیماً با تاریخچه غفلت یا محرومیت اجتماعی حاد مرتبط هستند. علل زمینه‌ای مشترک برای هر دو اختلال عبارت‌اند از:

  • غفلت از نیازهای عاطفی پایه: فقدان مداوم آسایش، تحریک و محبت که برای تشکیل دلبستگی ضروری است.
  • غفلت از نیازهای جسمی پایه: عدم تأمین بهداشت، تغذیه یا سرپرستی مناسب.
  • تغییرات مکرر مراقبین: جابجایی‌های مکرر در سیستم‌های پرورشی یا اقامت در پرورشگاه کودکان بی‌سرپرست که فرصت ایجاد یک دلبستگی پایدار را از بین می‌برد.
  • بزرگ شدن در محیط‌های با نسبت مراقب به کودک بالا: محیط‌هایی که در آن تعداد مراقبین برای پاسخگویی به نیازهای فردی کودکان کافی نیست.
  • سوء استفاده یا بدرفتاری: تجربیات دردناک یا ترسناک در تعامل با مراقبین اصلی.

نکته مهم: تشخیص اختلال دلبستگی واکنشی و آمیختگی تعامل اجتماعی تنها زمانی داده می‌شود که شرایط غفلت و محرومیت فاحش در سوابق کودک ثبت شده باشد.

مطالعات نشان داده‌اند که حدود ۸۵ درصد از کودکان مبتلا به اختلالات دلبستگی، هم‌زمان به یک یا چند بیماری روانی دیگر هم مبتلا هستند.

تشخیص افتراقی و ارزیابی

تشخیص اختلالات دلبستگی یک فرایند چندمرحله‌ای و تخصصی است، زیرا علائم آن‌ها ممکن است با سایر اختلالات رشدی یا رفتاری همپوشانی داشته باشد.

تشخیص افتراقی با سایر اختلالات

  • اوتیسم (طیف): کودکان مبتلا به RAD و اوتیسم هر دو ممکن است تعامل اجتماعی ضعیفی داشته باشند. با این حال، در اوتیسم این نقص ناشی از ناتوانی رشدی است، در حالی که در RAD ناشی از تاریخچه غفلت است و معمولاً الگوهای رفتاری تکراری (مانند چرخش یا بال‌بال زدن دست‌ها) در آن‌ها وجود ندارد.
  • اختلال بیش‌فعالی و نقص توجه (ADHD): کودکان مبتلا به DSED ممکن است به دلیل تعامل بی‌مهارشان شبیه کودکان ADHD به نظر برسند. با این حال، بی‌مهاری DSED به طور خاص با غریبه‌ها و در زمینه‌های اجتماعی شدیدتر است.
  • اختلالات اضطرابی/افسردگی: علائم گوشه‌گیری و اندوه در RAD ممکن است با افسردگی اشتباه گرفته شود.

روش‌های ارزیابی

  • مشاهده مستقیم تعامل: متخصص تعامل کودک با مراقب را در موقعیت‌های مختلف (بازی، پریشانی، جدایی) مشاهده می‌کند.
  • مصاحبه جامع: جمع‌آوری اطلاعات دقیق در مورد سابقه زندگی کودک از بدو تولد، شامل سوابق پزشکی، تاریخچه مراقبین و تجربیات سوء استفاده یا غفلت.
  • ابزارهای ارزیابی دلبستگی: استفاده از مقیاس‌ها و پرسشنامه‌های استاندارد برای ارزیابی الگوهای رفتاری.

درمان اختلالات دلبستگی

درمان و پیشگیری از اختلالات دلبستگی

هدف اصلی درمان، ایجاد یک محیط مراقبتی پایدار، مغذی و پاسخگو برای کودک است و نه صرفاً درمان خود کودک. از آنجا که این اختلالات ریشه در رابطه دارند، درمان در وهله اول رابطه‌ای و مبتنی بر خانواده است.

الف. مداخلات درمانی مؤثر

  • روان‌درمانی تعاملی والد-کودک (PCIT): این روش به والدین می‌آموزد که چگونه به روشی ایمن و مثبت با کودک تعامل کنند، به نیازهای او پاسخ دهند و ساختار و مرزهای مناسبی را فراهم کنند.
  • بازی‌درمانی: کمک به کودک برای پردازش ترومای گذشته و ابراز احساسات خود در یک محیط امن و حمایتی.
  • خانواده‌درمانی: بهبود ارتباطات و دینامیک خانواده، به ویژه در مواردی که اختلال دلبستگی در زمینه خانواده فعلی ایجاد شده است (مانند فرزندخوانده).
  • مشاوره و آموزش والدین: آموزش والدین یا مراقبین جایگزین در مورد ماهیت اختلال، نحوه تفسیر نادرست سیگنال‌های کودک و ارائه پاسخ‌های هیجانی مناسب و مداوم.

رویکردهای تأیید نشده و خطرناک:

تراپی نگه‌داشتن اجباری (Holding Therapy) یا تراپی‌های «شکست مقاومت» روش‌های غیرعلمی و بالقوه خطرناکی هستند که از نظر علمی تأیید نشده‌اند و می‌توانند آسیب‌های روانی و جسمی جدی به کودک وارد کنند. هرگز نباید از این روش‌ها استفاده شود.

ب. پیشگیری

پیشگیری کلید اصلی است. از آنجا که اختلالات دلبستگی ریشه در شرایط محیطی دارند، پیشگیری مستلزم:

  • ارائه مراقبت‌های اولیه باکیفیت: در مراکز نگهداری کودکان (مانند یتیم‌خانه‌ها) باید نسبت مراقب به کودک پایین باشد و از جابجایی مکرر مراقبین جلوگیری شود تا کودکان فرصت ایجاد دلبستگی‌های انتخابی را داشته باشند.
  • شناسایی خانواده‌های در معرض خطر: تشخیص زودهنگام غفلت یا سوء استفاده در خانواده‌ها و ارائه خدمات حمایتی و آموزشی به والدین.
  • حمایت از فرزندخواندگی: فراهم کردن آموزش‌های تخصصی و خدمات بهداشت روان برای والدینی که کودکانی با سوابق محرومیت را پذیرفته‌اند.

کلام پایانی ای سنج درباره اختلال دلبستگی در کودکان

اختلالات دلبستگی در صورت عدم درمان می‌توانند عواقب جدی و طولانی‌مدتی داشته باشند. کودکانی که با دلبستگی ناایمن و اختلالات دلبستگی بزرگ می‌شوند، ممکن است در بزرگسالی با موارد زیر دست و پنجه نرم کنند:

  • مشکلات روابط بین‌فردی: ناتوانی در اعتماد به دیگران، حفظ روابط پایدار یا درک متقابل عاطفی.
  • مشکلات هیجانی: افزایش خطر ابتلا به افسردگی، اضطراب، مشکلات مدیریت خشم و پرخاشگری.
  • مسائل رفتاری: رفتار ضد اجتماعی، سوء مصرف مواد یا مشکلات قانونی.

خبر خوب این است که مداخله زودهنگام و پایدار، به ویژه از طریق تأمین یک محیط امن و مراقبتی که در آن یک یا چند نفر مراقب ثابت و پاسخگو حضور داشته باشند، می‌تواند تأثیرات منفی این اختلالات را به میزان قابل توجهی کاهش داده و به کودکان کمک کند تا روابط سالم و دلبستگی‌های ایمن جدیدی را شکل دهند. دلبستگی یک مهارت است که می‌توان آن را حتی در سنین بالاتر تا حدی آموخت، به شرطی که شرایط محیطی مطلوب و درمانی مناسب فراهم شود.

بیش فعالی چیست | علائم و راه های درمان
هیپنوتیزم چیست | کاربرد آن
افسردگی فصلی چیست | علائم و سریع‌ترین راه درمان
اختلال خواب چیست و چگونه درمان می شود؟
اختلال دیسلکسیا چیست | علائم و راه‌های درمان
افسردگی سایکوتیک چیست | انواع، علائم و راه درمان
اختلال اضطراب بیماری چیست | علائم و راه های درمان
آگورافوبیا چیست | بررسی علائم، روش درمان و مقابله
اختلال خواب گردی چیست | بهترین روش درمان

اصطلاحات مهم این مقاله

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید

سوالات متداول

  • اختلال دلبستگی دقیقاً چیست؟

    • اختلال دلبستگی یک بیماری روانی جدی است و زمانی رخ می‌دهد که کودک به دلیل غفلت حاد، محرومیت عاطفی شدید یا سوء رفتار در سال‌های اولیه زندگی، قادر به ایجاد دلبستگی‌های عاطفی سالم با مراقبین خود نباشد.
  • علت اصلی ایجاد اختلالات دلبستگی چیست؟

    • علت اصلی فقدان مداوم مراقبت عاطفی و جسمی کافی و فرصت‌های محدود برای ایجاد پیوندهای عاطفی پایدار (مانند تغییرات مکرر در مراقبین، زندگی در مؤسسات یا پرورشگاه) است.
  • آیا اختلال دلبستگی قابل درمان است؟

    • بله. با مداخله زودهنگام و مناسب، کودکان می‌توانند بهبود یابند و روابط سالم‌تری ایجاد کنند.
  • مؤثرترین روش درمان کدام است؟

    • مؤثرترین درمان فراهم کردن یک محیط مراقبتی پایدار، امن و پاسخگو است. درمان‌ها اغلب شامل روان‌درمانی تعاملی والد-کودک (PCIT)، آموزش تخصصی والدین و خانواده‌درمانی هستند.
لطفا امتیاز خود را برای این محتوا ثبت کنید