معنی ثبت
registration (ˌrejəˈstrāSH(ə)n)
عمل ثبت رسمی اسامی و سایر اطلاعات یا سندی که جزئیات را نشان می دهد.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
-عمل ثبت رسمی چیزی/ کسی
-سندی که نشان می دهد پرونده رسمی از چیزی ساخته شده است.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
-عمل ثبت نام یا اطلاعات در یک لیست رسمی
-عمل ثبت رسمی اسامی و سایر اطلاعات یا سندی که جزئیات را نشان می دهد.
فرهنگ دهخدا
ثبت. [ث َ] (ع مص ،ص ، اِ) قرار دادن. برجای بودن. ثبوت . استواری. پایداری. || حجت. دلیل. برهان. بینة. سلطان || نوشتن. || مهر توقیع. || مرد معتمد. || مرد دلاور و قائم بر جای و ثابت رای. || مرد ثابت دل. || مرد ثابت زبان وقت خصومت و جز آن. || و ثبت اگرچه مصدر است گاهی بمعنی مفعول هم میباشد، چنانکه ثبت بمعنی قرار داده شده و نوشته شده و مرقوم می آید. (غیاث)
ویکی پدیا انگلیسی (wikipedia)
ثبت یک لیست معتبر از یک نوع اطلاعات است.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
ثبت. در روانشناسی یادگیری، این اصطلاح به توانایی توجه و ثبت اطلاق می شود. اختلال در ثبت رخدادهای تازه بارز ترین علامت در پسیکوز کورساکف است.
واژه های مترادف در فارسی
درج، مرقوم، مندرج، کتابت
واژه های مترادف لاتین
down, record, register