معنی محرومیت
Deprivation (ˌdeprəˈvāSH(ə)n)
وضعیتی که در آن چیزها یا شرایطی که برای یک زندگی خوشایند لازم است را نداشته باشید.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
حذف، انکار و یا در دسترس نبودن چیزهایی که به آن نیاز ضروری دارید.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
واقعیت نداشتن چیزی که به آن نیاز دارید، مانند غذا، پول کافی یا خانه.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
وضعیتی که در آن چیزها یا شرایطی که برای یک زندگی خوشایند لازم است را نداشته باشید.
فرهنگ دهخدا
محرومیت. [م َ می ی َ ] (ع مص جعلی، اِمص) محروم بودن. محرومی. بی بهرگی. حرمان. || ناامیدی. نامرادی. || امتناع. ممانعت. || احتیاج. || زیان. || نقصان . (ناظم الاطباء).
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
-محرومیت، محروم ساختن. این اصطلاح در واقع معنی فقدان یک شی مطلوب می دهد. و هم برای عمل محروم سازی و هم حالت فقدان اطلاق می شود.
-یک کاربرد تکنیکی نیز دارد مثل محرومیت 48 ساعته غذایی
واژه های مترادف در فارسی
بی بهرگی، نقصان
واژه های مترادف لاتین
exclusion
واژه های متضاد در فارسی
مالکیت، تملاک، به دست آوردن
واژه های متضاد لاتین
ownership, possession, accumulation, acquiring, gain