معنی خطر
danger (ˈdānjər)
شرایطی که در آن افراد احتمالاً به خود یا دیگران آسیب می رسانند و امنیت خود یا دیگران را تهدید می کنند.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
شرایطی که در آن افراد احتمالاً به خود یا دیگران آسیب می رسانند و امنیت خود یا دیگران را تهدید می کنند.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
-احتمال وقوع اتفاقی که باعث آسیب رساندن یا کشته شدن کسی یا نابودی چیزی شود. -احتمال اتفاق بد یا ناخوشایند
-شخص یا چیزی که ممکن است صدمه ای وارد کند یا به کسی آسیب برساند.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
-احتمال آسیب یا مرگ برای کسی
-چیزی یا کسی که ممکن است به شما آسیب برساند -احتمال آسیب یا یا اتفاق ناخوشایند
فرهنگ دهخدا
خطر. [خ َ طَ] (ع مص) بلندقدر و بلندمرتبه گردیدن. (منتهی الارب). خُطور. || (اِ) وسمه. رنگ. (از منتهی الارب) (از تاج العروس). کتم (بحر الجواهر): عرب وسمه را خطر گوید و لیث گوید آن نباتیست که برگ او را در خضاب سیاه بکار برند. (از ترجمه صیدنه). || هم قدر. هم منزلت. (از منتهی الارب). یقال : هذا خطر لهذا؛ ای هذا مثله فی القدر و العلو. (منتهی الارب) (از تاج العروس). || آنچه در میان گذارند چون بر چیزی گرو بندند. ج، اخطار، خطار. جج ، خُطُر. (از منتهی الارب) (از تاج العروس) (از اقرب الموارد). مال رهان. مال قمار. (یادداشت بخط مولف): اجروا اسفاحا؛ ای لغیر خطر. (منتهی الارب ذیل اسفاح ). || غَرَر. (منتهی الارب) (یادداشت بخط مولف). || (اِمص) دلیری. || لغزش. خطا.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
خطرناک بودن. در کار روزمره روانپزشکی هم بیماران سرپائی و هم بستری ممکن است خطرناک به نظر برسند. خطرناک بودن معیاری مهم در توصیه بستری شدن اجباری در بیمارستان است. در دادگاه ممکن است نظر روانپزشک در مورد میزان خطرناک بودن متهم خواسته شود تا حکم مناسب تری برای او صادر گردد. برای ارزیابی خطرناک بودن اصول ثابتی وجود ندارد. روانپزشکان کوشیده اند عوامل مربوط به خطرناک بودن را مشخص نمایند، اما عوامل پیش بینی کننده خشونت معلوم نشده و ارزیابی خطرناک بودن را مشخص نمایند، اما عوامل پیش بینی کننده خشونت معلوم نشده و ارزیابی خطرناک بودن همچنان دشوار باقی مانده است.
واژه های مترادف در فارسی
مخاطره، ناگوار، گرفتاری
واژه های مترادف لاتین
endangerment, harm's way, imperilment, jeopardy, peril, risk, trouble
واژه های متضاد در فارسی
ایمنی، امنیت
واژه های متضاد لاتین
safeness, safety, secureness, security