هوش مصنوعی روانشناسی منتشر شد ...

هوش مصنوعی روانشناسی منتشر شد ...

پست وبلاگی
تأثیر تست شخصیت شناسی (MBTI) در محیط‌های کاری مدت مطالعه: 8 دقیقه
ای سنج 20 خرداد 1404 مدت مطالعه: 8 دقیقه

تأثیر تست شخصیت شناسی (MBTI) در محیط‌های کاری

در عصر حاضر، سازمان‌ها به طور فزاینده‌ای به اهمیت سرمایه انسانی و نقش آن در دستیابی به اهداف استراتژیک خود پی برده‌اند. در این راستا، شناخت ویژگی‌های فردی کارکنان و بهره‌گیری بهینه از توانمندی‌های آن‌ها، به یکی از اولویت‌های اصلی مدیریت منابع انسانی تبدیل شده است.

تست شخصیت‌ شناسی Myers-Briggs Type Indicator (MBTI) به عنوان یکی از پرکاربردترین و شناخته‌شده‌ترین ابزارهای خودشناسی و شناخت دیگران، نقش قابل توجهی در محیط‌های کاری ایفا می‌کند. این تست، با ارائه چارچوبی برای درک ترجیحات اساسی افراد در چهار بعد کلیدی، می‌تواند تأثیرات عمیقی بر جنبه‌های مختلف عملکرد و پویایی سازمانی داشته باشد.

این مقاله از ای سنج به بررسی جامع و با جزئیات تأثیرات MBTI در محیط‌های کاری می‌پردازد و ضمن تبیین ابعاد مختلف این تأثیرات، به مزایا، محدودیت‌ها و ملاحظات کلیدی در استفاده از آن اشاره خواهد کرد.

مبانی نظری تست شخصیت شناسی MBTI

تست MBTI، مبتنی بر نظریه تیپ‌های روان‌شناختی کارل یونگ، توسط ایزابل مایرز و کاترین بریگز توسعه یافته است. این تست، افراد را بر اساس چهار طیف دوقطبی از ترجیحات ذاتی دسته‌بندی می‌کند که نحوه تعامل آن‌ها با جهان و پردازش اطلاعات را شکل می‌دهد:

جهت‌گیری انرژی (Extraversion - E در مقابل Introversion - I)

این بعد نشان می‌دهد افراد چگونه انرژی خود را کسب و متمرکز می‌کنند. برونگراها (E) از تعامل با افراد و دنیای بیرونی انرژی می‌گیرند، در حالی که درونگراها (I) از خلوت و تفکر درونی انرژی کسب می‌کنند. این ترجیح بر نحوه مشارکت افراد در جلسات، تمایل آن‌ها به کار گروهی یا فردی و سطح تعاملات اجتماعی آن‌ها در محیط کار تأثیر می‌گذارد.

نحوه دریافت اطلاعات (Sensing - S در مقابل Intuition - N)

این بعد نشان می‌دهد افراد چگونه اطلاعات را جمع‌آوری و پردازش می‌کنند. افراد حسی (S) به واقعیت‌های ملموس، جزئیات قابل مشاهده و تجربیات گذشته توجه می‌کنند. در مقابل، افراد شهودی (N) به الگوها، احتمالات، مفاهیم انتزاعی و دیدگاه‌های کلی علاقه‌مند هستند. این ترجیح بر نحوه حل مسئله، توجه به جزئیات در مقابل دیدگاه کلی و رویکرد به نوآوری در محیط کار اثرگذار است.

نحوه تصمیم‌گیری (Thinking - T در مقابل Feeling - F)

این بعد نشان می‌دهد افراد چگونه تصمیم می‌گیرند و قضاوت می‌کنند. افراد فکری (T) بر اساس منطق، تحلیل عینی، اصول و عدالت تصمیم می‌گیرند. در مقابل، افراد احساسی (F) به ارزش‌ها، احساسات، نیازهای افراد و تأثیر تصمیمات بر دیگران توجه می‌کنند. این ترجیح بر نحوه برخورد با تعارضات، ارائه بازخورد و توجه به جنبه‌های انسانی در تصمیمات سازمانی تأثیر می‌گذارد.

سبک زندگی (Judging - J در مقابل Perceiving - P)

این بعد نشان می‌دهد افراد چگونه با دنیای خارج سازماندهی و تعامل می‌کنند. افراد قضاوتی (J) ساختار، نظم، برنامه‌ریزی و قطعیت را ترجیح می‌دهند و تمایل دارند امور را به سرعت به نتیجه برسانند.

در مقابل، افراد ادراکی (P) انعطاف‌پذیر، سازگار، کنجکاو و پذیرای گزینه‌های جدید هستند و از تعویق تصمیم‌گیری برای جمع‌آوری اطلاعات بیشتر لذت می‌برند. این ترجیح بر نحوه مدیریت زمان، رویکرد به ضرب‌الاجل‌ها و میزان سازماندهی در محیط کار تأثیرگذار است.

ترکیب این چهار ترجیح دوقطبی، 16 تیپ شخصیتی منحصر به فرد را ایجاد می‌کند که هر کدام دارای ویژگی‌ها، نقاط قوت و ضعف، سبک‌های ارتباطی و رویکردهای کاری متمایزی هستند.

تأثیر MBTI بر کار تیمی و همکاری

تأثیر MBTI بر کار تیمی و همکاری

یکی از مهم‌ترین حوزه‌های تأثیرگذاری MBTI، بهبود عملکرد و پویایی کار تیمی است. شناخت تیپ‌های شخصیتی اعضای تیم می‌تواند به روش‌های زیر به ارتقای همکاری و اثربخشی تیمی کمک کند:

توزیع وظایف متناسب با نقاط قوت

آگاهی از ترجیحات شخصیتی اعضای تیم به مدیران و رهبران تیم کمک می‌کند تا وظایف و مسئولیت‌ها را به گونه‌ای تخصیص دهند که هر فرد در حوزه‌ای که با نقاط قوت طبیعی او همخوانی دارد، بهترین عملکرد را داشته باشد.

برای مثال، افراد شهودی (N) ممکن است در ایده‌پردازی و نوآوری نقش کلیدی ایفا کنند، در حالی که افراد حسی (S) در اجرای دقیق و گام به گام برنامه‌ها عملکرد بهتری داشته باشند.

بهبود ارتباطات تیمی

شناخت تفاوت‌های ارتباطی بین تیپ‌های مختلف می‌تواند به کاهش سوءتفاهم‌ها و بهبود تعاملات درون تیمی منجر شود. برای مثال، برونگراها (E) معمولاً تمایل دارند در حین فکر کردن صحبت کنند، در حالی که درونگراها (I) ترجیح می‌دهند قبل از صحبت کردن، به طور کامل فکر کنند. آگاهی از این تفاوت‌ها می‌تواند به ایجاد فضایی برای ارتباطات مؤثرتر و شنیدن دیدگاه‌های مختلف کمک کند.

افزایش درک متقابل و احترام به تفاوت‌ها

شناخت تیپ‌های شخصیتی مختلف به اعضای تیم کمک می‌کند تا دیدگاه‌ها، انگیزه‌ها و رفتارهای متفاوت یکدیگر را بهتر درک کنند و با احترام بیشتری با هم تعامل داشته باشند. این امر می‌تواند به کاهش تعارضات ناشی از تفاوت‌های فردی و ایجاد یک محیط کاری مثبت و حمایتی منجر شود.

تقویت فرآیند حل مسئله تیمی

تیم‌های متشکل از تیپ‌های شخصیتی متنوع، دیدگاه‌ها و رویکردهای متفاوتی را در حل مسائل ارائه می‌دهند. افراد فکری (T) بر تحلیل منطقی و عینی مسئله تمرکز می‌کنند، در حالی که افراد احساسی (F) به جنبه‌های انسانی و تأثیرات راه حل‌ها بر افراد توجه می‌کنند. این تنوع دیدگاه می‌تواند به یافتن راه حل‌های خلاقانه، جامع و پایدارتر منجر شود.

مدیریت مؤثر تعارضات تیمی

شناخت ترجیحات شخصیتی در مواجهه با تعارض می‌تواند به مدیران و اعضای تیم کمک کند تا رویکردهای مؤثرتری برای حل اختلافات اتخاذ کنند. برای مثال، افراد قضاوتی (J) ممکن است تمایل به حل سریع تعارض داشته باشند، در حالی که افراد ادراکی (P) ممکن است رویکرد منعطف‌تر و بازتری را ترجیح دهند. آگاهی از این تفاوت‌ها می‌تواند به یافتن راه حل‌های برد-برد و حفظ روابط مثبت در تیم کمک کند.

ادراک مثبت

بسیاری از افرادی که در تست MBTI شرکت می‌کنند، بازخورد مثبتی نسبت به بینش‌هایی که در مورد ترجیحات شخصیتی خود و دیگران به دست می‌آورند، ابراز می‌کنند.

تأثیر MBTI بر رهبری و مدیریت

MBTI می‌تواند ابزار ارزشمندی برای توسعه مهارت‌های رهبری و مدیریت مؤثر باشد. شناخت تیپ شخصیتی خود و درک تیپ‌های شخصیتی زیردستان می‌تواند به رهبران و مدیران کمک کند تا:

اتخاذ سبک رهبری متناسب با تیم

رهبران می‌توانند سبک رهبری خود را با توجه به ترجیحات شخصیتی اعضای تیم تنظیم کنند. برای مثال، برخی از افراد ممکن است به رهبری ساختاریافته و دستورالعمل‌های واضح نیاز داشته باشند، در حالی که دیگران ممکن است استقلال و آزادی عمل بیشتری را ترجیح دهند. رهبران آگاه به MBTI می‌توانند با انعطاف‌پذیری، سبک رهبری خود را با نیازهای مختلف اعضای تیم هماهنگ کنند.

انگیزش مؤثر کارکنان

شناخت آنچه به هر تیپ شخصیتی انگیزه می‌دهد، به رهبران کمک می‌کند تا استراتژی‌های انگیزشی مؤثرتری را به کار گیرند. برای مثال، افراد برونگرا (E) ممکن است از شناخت عمومی و تعاملات اجتماعی انگیزه بگیرند، در حالی که درونگراها (I) ممکن است قدردانی خصوصی و فرصت برای تمرکز را ترجیح دهند.

ایجاد ارتباطات قوی‌تر با کارکنان

رهبرانی که از تیپ‌های شخصیتی مختلف آگاهی دارند، می‌توانند ارتباطات مؤثرتری با تمام اعضای تیم برقرار کنند و از سوءتفاهم‌ها جلوگیری کنند. آن‌ها می‌توانند پیام‌های خود را به گونه‌ای تنظیم کنند که برای افراد با ترجیحات مختلف قابل فهم و پذیرش باشد.

توسعه تیم‌های رهبری قوی و متوازن

درک تیپ‌های شخصیتی اعضای تیم رهبری می‌تواند به ایجاد یک تیم متعادل با دیدگاه‌ها و مهارت‌های مکمل کمک کند. این تنوع در سبک‌های تفکر و تصمیم‌گیری می‌تواند به تصمیم‌گیری‌های بهتر و عملکرد سازمانی قوی‌تر منجر شود.

شناخت نقاط قوت و ضعف رهبری خود

رهبران با شناخت تیپ شخصیتی خود می‌توانند نقاط قوت رهبری خود را تقویت کرده و در جهت بهبود نقاط ضعف خود تلاش کنند. برای مثال، یک رهبر با تیپ شخصیتی قضاوتی (J) ممکن است نیاز داشته باشد تا انعطاف‌پذیری بیشتری در رویکرد خود نشان دهد.

تأثیر MBTI بر ارتباطات سازمانی

ارتباطات مؤثر، شریان حیاتی هر سازمان است و MBTI می‌تواند نقش مهمی در بهبود آن ایفا کند:

بهبود ارتباطات بین فردی

شناخت ترجیحات ارتباطی مختلف به افراد کمک می‌کند تا با همکاران خود به شیوه‌ای مؤثرتر ارتباط برقرار کنند و از بروز اختلافات ناشی از سبک‌های ارتباطی متفاوت جلوگیری کنند. برای مثال، افراد حسی (S) ممکن است به اطلاعات دقیق و جزئیات نیاز داشته باشند، در حالی که افراد شهودی (N) به دیدگاه کلی و مفاهیم اصلی علاقه‌مند هستند.

ارتباطات مؤثر با مشتریان

درک تیپ‌های شخصیتی مشتریان می‌تواند به کارکنان فروش و خدمات مشتریان کمک کند تا رویکردهای ارتباطی مناسب‌تری را اتخاذ کرده و رضایت مشتریان را افزایش دهند. برای مثال، برخی از مشتریان ممکن است رویکردی مستقیم و منطقی را ترجیح دهند، در حالی که برخی دیگر به همدلی و توجه به نیازهایشان اهمیت می‌دهند.

ارائه و دریافت بازخورد سازنده

شناخت نحوه ترجیح افراد برای دریافت بازخورد (مستقیم و منطقی در مقابل همدلانه و حمایتی) می‌تواند به ارائه بازخورد سازنده و قابل پذیرش کمک کند. همچنین، افراد می‌توانند با آگاهی از ترجیحات خود، بازخورد دریافتی را بهتر پردازش کنند.

کاهش سوءتفاهم‌ها در ارتباطات کتبی و شفاهی

آگاهی از تفاوت در نحوه پردازش اطلاعات (حسی در مقابل شهودی) و نحوه سازماندهی اطلاعات (قضاوتی در مقابل ادراکی) می‌تواند به تهیه پیام‌های واضح، مختصر و متناسب با مخاطبان مختلف کمک کند.

تأثیر MBTI بر حل مسئله و تصمیم‌گیری

رویکردهای حل مسئله و تصمیم‌گیری افراد تحت‌تأثیر ترجیحات شخصیتی آن‌ها قرار دارد:

تنوع در رویکردهای حل مسئله

تیم‌های متشکل از تیپ‌های شخصیتی متنوع، مسائل را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار می‌دهند و راه حل‌های خلاقانه و جامع‌تری ارائه می‌دهند. افراد شهودی (N) ممکن است راه‌حل‌های نوآورانه و غیرمعمول پیشنهاد دهند، در حالی که افراد حسی (S) بر راه‌حل‌های عملی و مبتنی بر تجربه تمرکز می‌کنند.

تصمیم‌گیری متوازن

حضور افراد فکری (T) و احساسی (F) در فرآیند تصمیم‌گیری می‌تواند به اتخاذ تصمیماتی منجر شود که هم منطقی و هم از نظر انسانی قابل قبول باشند. افراد فکری بر پیامدهای منطقی و عینی تصمیمات تمرکز می‌کنند، در حالی که افراد احساسی به تأثیرات تصمیمات بر افراد و ارزش‌های سازمانی توجه می‌کنند.

پیشگیری از تعصبات شناختی

آگاهی از ترجیحات شخصیتی می‌تواند به افراد کمک کند تا از تعصبات شناختی ناشی از سبک تفکر خود آگاه شده و تلاش کنند تا دیدگاه‌های دیگر را نیز در نظر بگیرند. برای مثال، افراد قضاوتی (J) ممکن است تمایل داشته باشند به سرعت به نتیجه برسند و از بررسی گزینه‌های متعدد اجتناب کنند.

بهبود فرآیند تصمیم‌گیری تیمی

شناخت نحوه ترجیح افراد برای جمع‌آوری اطلاعات (حسی در مقابل شهودی) و ارزیابی گزینه‌ها (فکری در مقابل احساسی) می‌تواند به تسهیل فرآیند تصمیم‌گیری تیمی و دستیابی به توافق جمعی کمک کند.

تأثیر MBTI بر توسعه فردی و سازمانی

MBTI می‌تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای توسعه فردی و سازمانی مورد استفاده قرار گیرد:

افزایش خودآگاهی

شرکت در تست MBTI و دریافت بازخورد در مورد تیپ شخصیتی می‌تواند به افراد کمک کند تا نقاط قوت و ضعف خود، ترجیحات کاری، سبک ارتباطی و انگیزه‌های خود را بهتر بشناسند. این خودآگاهی می‌تواند مبنایی برای توسعه فردی و بهبود عملکرد باشد.

برنامه‌ریزی توسعه شغلی

شناخت تیپ شخصیتی می‌تواند به افراد در انتخاب مسیرهای شغلی مناسب با استعدادها و علایقشان کمک کند. همچنین، آگاهی از نقاط ضعف مرتبط با تیپ شخصیتی می‌تواند به افراد در جهت بهبود این مهارت‌ها و افزایش اثربخشی فردی کمک کند.

طراحی برنامه‌های آموزشی مؤثر

شناخت تیپ‌های شخصیتی کارکنان می‌تواند به طراحان آموزشی کمک کند تا برنامه‌های آموزشی جذاب‌تر، متناسب با سبک‌های یادگیری مختلف و با اثربخشی بیشتری ارائه دهند. برای مثال، افراد حسی (S) ممکن است از مثال‌های عملی و تجربیات ملموس بهتر یاد بگیرند، در حالی که افراد شهودی (N) به مفاهیم انتزاعی و ارتباطات بین ایده‌ها علاقه‌مند هستند.

ایجاد فرهنگ سازمانی مثبت و فراگیر

درک و احترام به تفاوت‌های فردی که از طریق MBTI حاصل می‌شود، می‌تواند به ایجاد یک فرهنگ سازمانی فراگیر، حمایتی، نوآورانه و مبتنی بر همکاری کمک کند.

بهبود فرآیندهای مدیریت منابع انسانی

از استخدام و جذب گرفته تا مدیریت عملکرد و جانشین‌پروری، شناخت تیپ‌های شخصیتی می‌تواند به تصمیم‌گیری‌های آگاهانه‌تر و مؤثرتر در حوزه منابع انسانی کمک کند.

محدودیت‌ها و ملاحظات کلیدی در استفاده از MBTI

محدودیت‌ها و ملاحظات کلیدی در استفاده از MBTI

علیرغم مزایای متعدد، استفاده از MBTI در محیط‌های کاری با محدودیت‌ها و ملاحظاتی هم همراه است که باید مورد توجه قرار گیرد:

خطر برچسب‌زنی و کلیشه‌سازی

خطر برچسب زدن به افراد بر اساس تیپ شخصیتی و ایجاد کلیشه‌های نادرست وجود دارد. مهم است که به یاد داشته باشیم MBTI تنها یک چارچوب برای درک ترجیحات است و نباید به عنوان یک تعریف قطعی از شخصیت افراد تلقی شود. هر فردی منحصر به فرد است و ویژگی‌هایی فراتر از تیپ شخصیتی خود دارد.

عدم پیش‌بینی عملکرد شغلی

MBTI ترجیحات شخصیتی را اندازه‌گیری می‌کند و نباید به عنوان ابزاری برای پیش‌بینی عملکرد شغلی یا تصمیم‌گیری‌های استخدامی مورد استفاده قرار گیرد. عملکرد شغلی تحت‌تأثیر عوامل متعددی از جمله مهارت‌ها، تجربه، دانش، انگیزه و محیط کار قرار دارد.

تغییرپذیری احتمالی تیپ شخصیتی

اگرچه تیپ شخصیتی در طول زمان نسبتاً پایدار است، اما ممکن است در شرایط خاص یا در طول زندگی تغییر کند. بنابراین، نتایج MBTI باید به عنوان یک عکس فوری از ترجیحات فرد در زمان انجام تست در نظر گرفته شود و نباید به عنوان یک ویژگی ثابت و غیرقابل تغییر تلقی شود.

نیاز به تفسیر تخصصی و آموزش مناسب

برای استفاده مؤثر از MBTI، ارائه آموزش‌های جامع در مورد مبانی نظری، نحوه تفسیر نتایج و کاربردهای آن در محیط کار توسط افراد متخصص و آموزش دیده ضروری است. استفاده نادرست و بدون آگاهی کافی از این ابزار می‌تواند منجر به برداشت‌های اشتباه و نتایج معکوس شود.

تمرکز بر ترجیحات، نه مهارت‌ها و توانایی‌ها

MBTI بر ترجیحات طبیعی افراد تمرکز دارد، نه بر مهارت‌ها، دانش و توانایی‌های اکتسابی آن‌ها. بنابراین، نباید به عنوان تنها ابزار ارزیابی کارکنان مورد استفاده قرار گیرد و باید با سایر ابزارهای ارزیابی عملکرد و شایستگی‌ها تکمیل شود.

مسائل اخلاقی

اطمینان از داوطلبانه بودن شرکت در تست، حفظ محرمانگی نتایج و استفاده از نتایج صرفاً برای اهداف توسعه‌ای و بهبود همکاری، از جمله مسائل اخلاقی مهم در استفاده از MBTI است.

راهکارهای بهره‌برداری بهینه از MBTI در سازمان‌ها

برای استفاده مؤثر، اخلاقی و مسئولانه از MBTI در محیط‌های کاری، رعایت نکات زیر ضروری است:

استفاده به عنوان ابزار توسعه، نه ارزیابی

MBTI باید به عنوان ابزاری برای افزایش خودآگاهی، بهبود ارتباطات، تقویت کار تیمی و توسعه مهارت های فردی و رهبری مورد استفاده قرار گیرد، نه برای ارزیابی عملکرد یا تصمیم گیری های استخدامی.

ارائه آموزش‌های جامع

قبل از انجام تست و پس از دریافت نتایج، آموزش های جامعی در مورد مبانی MBTI، نحوه تفسیر نتایج و کاربردهای آن در محیط کار ارائه شود.

تأکید بر انعطاف پذیری و رشد

بر این نکته تأکید شود که تیپ شخصیتی یک برچسب دائمی نیست و افراد می توانند با آگاهی از ترجیحات خود، رفتارهای خود را در موقعیت های مختلف تطبیق دهند و رشد کنند.

استفاده در کنار سایر ابزارهای توسعه

MBTI باید به عنوان بخشی از یک استراتژی جامع توسعه فردی و سازمانی مورد استفاده قرار گیرد و با سایر ابزارهای ارزیابی و توسعه مکمل شود.

ایجاد فرهنگ احترام به تفاوت‌ها

هدف از استفاده از MBTI باید ایجاد درک متقابل و احترام به تفاوت های فردی باشد، نه ایجاد دسته بندی و تبعیض.

استفاده از متخصصان مجاز

انجام تست MBTI و تفسیر نتایج باید توسط متخصصان مجاز و آموزش دیده انجام شود.

کلام نهایی ای سنج درباره تأثیر تست شخصیت شناسی (MBTI) در محیط‌های کاری

تست شخصیت شناسی MBTI ابزاری قدرتمند است که در صورت استفاده صحیح و آگاهانه، می تواند تأثیرات مثبت و چشمگیری بر جنبه های مختلف محیط کار داشته باشد. از بهبود کار تیمی و ارتباطات گرفته تا توسعه رهبری و افزایش خودآگاهی کارکنان، MBTI می تواند به سازمان ها در جهت ایجاد یک محیط کاری پویا، کارآمد و رضایت بخش کمک کند.

با این حال، آگاهی از محدودیت ها و رعایت ملاحظات اخلاقی در استفاده از این ابزار ضروری است تا از بروز پیامدهای ناخواسته جلوگیری شود و از مزایای بالقوه آن به طور کامل بهره برداری گردد. در نهایت، هدف از به کارگیری MBTI باید توانمندسازی افراد و تیم ها برای درک بهتر خود و دیگران، تعامل مؤثرتر و دستیابی به اهداف سازمانی باشد.

تست کنترل خشم
تست حساسیت به تهاجم
تست تصویر اجتماعی
تست فرسودگی شغلی مادر بودن
20 تست خودشناسی رایگان
تست درک تفاوت عشق در بین زن و مرد
انواع تست استرس رایگان - آنلاین
همه چیز درباره تست اضطراب اجتماعی (SAIN)
8 راهکار برای یافتن شغل

اصطلاحات مهم این مقاله

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید

سوالات متداول

  • مهم‌ترین کاربرد MBTI در محیط کار چیست؟

    • بهبود درک متقابل، ارتباطات، کار تیمی و توسعه فردی کارکنان.
  • آیا MBTI می‌تواند عملکرد شغلی افراد را پیش‌بینی کند؟

    • خیر MBTI ترجیحات شخصیتی را اندازه‌گیری می‌کند و نباید برای پیش‌بینی عملکرد شغلی استفاده شود.
  • چگونه MBTI به بهبود کار تیمی کمک می‌کند؟

    • با افزایش درک اعضا از نقاط قوت و ضعف یکدیگر، بهبود ارتباطات و تسهیل توزیع وظایف متناسب با ترجیحات.
  • چه ملاحظاتی در استفاده از MBTI در محیط کار باید در نظر گرفته شود؟

    • اجتناب از برچسب‌زنی، استفاده به عنوان ابزار توسعه نه ارزیابی، ارائه آموزش مناسب و در نظر گرفتن محدودیت‌های آن.
لطفا امتیاز خود را برای این محتوا ثبت کنید