پست وبلاگی
علائم افسردگی مدت مطالعه: 8 دقیقه
ای سنج 06 مرداد 1398 مدت مطالعه: 8 دقیقه

علائم افسردگی

در این مقاله می خواهیم به طور جامع در مورد علائم افسردگی (depression Symptoms) صحبت کنیم. آن چیزی که در ابتدا باید به آن اشاره کرد این است که افسردگی، یک اختلال ساده نیست که بسیاری از ما حس کنیم گرفتار آن شده‌ایم یا آن را به عنوان یک برچسب، برای توصیف وضعیت اطرافیان خود به ‌کار ببریم.

باید به خاطر داشته باشیم که افسردگی به شکلی که در گفتگوی روزمره به‌ کار می‌بریم، بیشتر به غم و اندوه مقطعی شبیه است. اما اگر منظورمان از افسردگی اشاره به بیماری افسردگی است، باید به خاطر داشته باشیم که این بیماری، نشانه‌ها و علائم بالینی مشخصی دارد و به سادگی، به زندگی هر انسانی راه پیدا نمی‌کند. به همین خاطر در ادامه می خواهیم براساس فهرست مطالب زیر به این موضوع به طور جامع بپردازیم:

علائم اختلال افسردگی

به طور کلی افسردگي بر خلق، تفكر، جسم و رفتار اثر مي گذارد:

خلق خو يا «روحيه»

  • خلق در افسردگي توام با حزن، اندوه، دل تنگي و نگراني است.
  • شخص علاقه خود را به فعاليت ها، حتي آن فعاليت هايي كه بر ايشان لذت بخش بوده از دست مي دهند.
  • شخص افسرده ممكن است بخش مهمي از زندگي خود را در اندوه به سر برد يا مدام گريه كند.
  • افراد افسرده ممكن است از خستگي يا فقدان انگيزه شكايت كنند، بخصوص براي شروع كارهاي تازه كه براي فرد دشوار است. اين بي علاقگي در صبح ها بيشتر است.
  • به طور كلي، خلق پایین، ويژگي اصلي افسردگي است و عموماً آثاري چون غم، رنج و تنهايي را به همراه دارد و فعاليتهايي كه قبلاً موجب خشنودي و خوشحالي مي شدند، كسالت آور و يكنواخت احساس مي شوند.

علائم افسردگی

تفکر

  • تفکر بيماران افسرده معمولاً نگاهي منفي به خود و دنيا پيدا مي كنند.
  • متون ذهني آن ها معمولاً شامل اشتغال ذهني غير هذیانی در مورد فقدان، احساس گناه، خودكشي و مرگ است.
  • حدود 10% تمام بيماران افسرده عوارض بارز اختلال تفكر را دارند. كه به معمولاً به صورت انسداد فكر يا فقر محتواي فكر است.
  • در شرايط افسردگي گاه اشخاصي كه معمولاً در برخورد با نقطه نظرهاي مختلف شكيبايي به خرج مي دهند عيب جو مي شوند.
  • فرد افسرده با سماجت در مخالفت با پيشنهادات و دستورات و يا راهنمايي هاي ديگران مقاومت مي كند.
  • افراد افسرده گاه در مقام تحقير خويش بر مي آيند و گاه گناهی را كه به آنها بي ارتباط است به گردن مي گيرند، اين افراد مصراً به امور بدبين هستند و گاه از خود كشي حرف مي زنند و حتي به اين كار اقدام مي كنند.
  • در شرايط افسردگي تمركز كردن و رسيدگي به يك امر خاص دشوار است و نهايتاً می توان ذکر کرد که تصميم گيري براي افراد افسرده دشوار است.

علائم افسردگی

عملكرد جسماني

  • اغلب از دست دادن اشتها و كاهش وزن در افسردگي خفيف و شديد را شامل مي شود.
  • اختلالهاي خواب، مخصوصاً بي خوابي معمولاً روي مي دهند، اختلالهاي خواب و كاهش وزن به خستگي و ضعف منجر مي شوند كه به احساسهاي افسردگي افزوده مي شوند.
  • افراد افسرده ممكن است ميل و پاسخ دهي جنسي را نيز از دست بدهند.
  • در افسردگي خفيف، هنگامي كه فرد به صورت بي اختيار غذا مي خورد، گاهي افزايش وزن روي مي دهد.
  • به طور كلي كم اشتهايي و همراه آن كاهش وزن يكي از نشانه هاي متعارف افسردگي است. اما در برخي از انواع افسردگي اشتها و وزن افزايش مي يابد.
  • اغلب افسرده ها از خواب راحت محرومند، اما در مواردي نيز خواب بسيار سنگين و بيدار شدن از آن دشوار مي شود.  

علائم افسردگی

تغييرات رفتاري

  • فرد افسرده رفتارهايي همراه با گريه، ابراز اندوه و حالت بدني خموده، بي قراري و به هم فشردن دست ها را از خود نشان مي دهند.
  • گروهي كه داراي افسردگي شديد هستند ممكن است از عهده كارهاي روزمره خود مثل پوشيدن لباس و شستشو بر نيايند.
  • اغلب بيماران افسرده نسبت به انجام فعاليتهايي كه زماني از آن لذت مي بردند بي علاقه مي شوند و احتمالاً از ميزان مشاركتها و فعاليتهاي اجتماعي خود مي كاهند و بعضاً حتي نسبت به سرو وضع خود بي تفاوت مي شوند و يا از انجام تكاليف آموزشي، شغلي يا كارهاي منزل سرباز مي زنند.
  • افرادي كه خلق پائين دارند و يا به عبارتي افسرده هستند با كاهش انرژي و علاقه و اشكال در تمركز مواجه هستند.
  • اين اختلال عملاً هميشه منجر به اختلال در عملكرد شغلي، روابط اجتماعي و بين فرد مي گردد.
  • متخصصين معتقدند كه يكي از عوامل اجتماعي خطر ساز و ايجاد كننده افسردگي بيكاري است، افراد بيكار سه بار بيشتر از افراد شاغل احتمال تجربه دوره هاي افسردگي را دارند.
  • در DSM-V-TR يكي از علائم افسردگي خفيف، تخريب جزئي در عملكرد شغلي يا فعاليت اجتماعي و روابط با ديگران ذكر شده ولي اين علائم با شدت يافتن افسردگي افزايش يافته و به طور قابل ملاحظه در عملكرد شغلي يا فعاليت معمول اجتماعي و روابط با ديگران اختلال ايجاد مي كند.
  • تقريباً همه بيماران افسرده (97% ) از كاهش انرژي كه منجر به بروز اشكال در تكميل تكاليف، اختلال در كار تحصيلي و حرفه اي و كاهش انگيزه براي انجام طرح هاي تازه مي گردد رنج مي برند.

علائم افسردگی

ملاک های تشخیصی در DSM-5 

 ملاک های DSM5 برای اختلال افسردگی اساسی

 حداقل پنج تا از علایم زیر همزمان در یک دوره دو هفته ‏ای وجود داشته باشد:

نکته

علایمی را که به وضوح از بیماری طبی عمومی ناشی شده است و نیز هذیان‏ها و توهم‏های ناهماهنگ با خلق را منظور نکنید.

خلق افسرده در اکثر اوقات روز و تقریباً همه روزها، چه طبق گزارش خود بیمار از احساس ذهنیش (مثلاً احساس کند غمگین است، یا احساس پوچی کند)، چه طبق مشاهده دیگران (مثلاً بگویند گریان به نظر می‏رسد). نکته: در اطفال و نوجوانان می‏تواند به صورت خلق تحریک‏پذیر باشد.

کاهش واضح علاقه ‏مندی یا لذت بردن از همه یا تقریباً همه فعالیت‏ها، اکثر اوقات روز و تقریباً همه روزها (چه طبق گزارش خود بیمار از احساس ذهنیش، چه بنا بر مشاهده دیگران.

کاهش چشمگیر وزن بدون اجرای برنامه (رژیم) خاصی برای لاغری، یا افزایش وزن (مثلاً تغییر وزن بدن بیش از پنج درصد در عرض یک ماه)، یا کاهش یا افزایش اشتها تقریباً همه روزها. نکته: در کودکان نرسیدن به وزن قابل انتظار را باید در نظر گرفت.

کم ‏خوابی یا پرخوابی.

سرآسیمگی یا کندی روانی ـ حرکتی (برای دیگران مشهود باشد، نه اینکه فقط خود بیمار احساس ذهنی بی‏قراری یا کند شدن را گزارش کند.

احساس خستگی یا از دست دادن انرژی .

احساس بی ‏ارزشی یا احساس گناه مفرط یا نامتناسب (که حتی ممکن است هذیانی باشد) تقریباً هر روز (صرف ملامت نفس یا احساس گناه به خاطر بیمار بودن کافی نیست.

کاهش قدرت تفکر یا تمرکز، یا احساس بلاتصمیمی، تقریباً هر روز (چه طبق گزارش بیمار از احساس ذهنی خود، چه بنا بر مشاهده دیگران.

افکار عود کننده‏ای درباره مرگ (نه فقط ترس از مردن)، فکر مکرر خودکشی بدون هیچ نقشه خاصی، اقدام به خودکشی، یا داشتن نقشه‏ای معین برای انجام خودکشی.

علایم مذکور واجد ملاک ‏های دوره مختلط نباشد.

علایم از نظر بالینی رنج و عذاب چشمگیری برای بیمار ایجاد کرده باشد و یا کارکردهای او را در حوزه‏های اجتماعی، شغلی، یا سایر حوزه‏های مهم زندگی مختل کرده باشد.

علایم ربطی به اثرات جسمی مستقیم یک ماده (مثلاً ماده‏ای که مورد سوءمصرف قرار می‏گیرد، یا یک دارو) یا یک بیماری طبی عمومی (مثل کمکاری تیرویید) نداشته باشد.

داغ‏ دیدگی، توجیه بهتری برای علایم نباشد، یعنی به دنبال از دست رفتن فرد محبوب، علایم بیش از دو ماه طول کشیده باشد، یا مختل شدن واضح کارکردها، اشتغال ذهنی شدید با احساس بی‏ارزشی، فکر خودکشی، علایم روانپریشی، یا کندی روانی ـ حرکتی به شکلی مشخص وجود داشته باشد.

 ملاک های DSM5 برای اختلال افسردگی مداوم

این اختلال بیانگر اختلال افسردگی مداوم و اختلال افسرده خویی است که در DSM4 توصیف شده است.

خلق افسرده در اکثر اوقات روز و در اکثر روزها به مدت حداقل دو سال، که نشانه‏اش گزارش خود فرد از حالت درونیش باشد، یا مشاهده دیگران.

وجود حداقل دو تا از موارد زیر همزمان با افسردگی:

کم‏اشتهایی یا پرخوری

بی‏خوابی یا پرخوابی

کمبود انرژی یا خستگی

کاهش اعتماد به نفس

ضعف در تمرکز یا دشواری در گرفتن تصمیم

احساس نومیدی

طی این دوره دو ساله اختلال (یک ساله در مورد کودکان و نوجوانان) فرد هرگز بیش از دو ماه فارغ از علایم ذکر شده در ملاک‏های بالا نبوده باشد.

طی اولین دوره دو ساله اختلال (یک ساله در مورد کودکان و نوجوانان) هرگز دوره افسردگی اساسی‏ ای رخ نداده باشد، یعنی علایم را نتوان با اختلال افسردگی اساسی مزمن یا اختلال افسردگی اساسی در حالت فروکش نسبی، بهتر توجیه کرد.

نکته

پیش از پیدایش اختلال دیس‏تایمی، دوره افسردگی اساسی‏ای بوده باشد، منتها باید در فروکش کامل باشد (یعنی به مدت دو ماه هیچ نشانه یا علامت چشمگیری وجود نداشته باشد). وانگهی پس از دو سال اول اختلال دیس‏تایمی (یک سال در کودکان و نوجوانان) همچنین می ‏شود که دوره‏هایی از اختلال افسردگی اساسی سوار شوند، که در این صورت اگر ملاک‏های دوره افسردگی اساسی وجود داشته باشد، هر دو تشخیص را می‏توان مطرح کرد.

هرگز نباید دوره‏ای از نوع مانیا، مختلط، یا هیپومانیا وجود داشته باشد و ملاک‏های مربوط به اختلال سیکلوتایمی را نیز فرد هرگز نباید داشته باشد.

علایم مزبور نباید صرفاً در سیر یک اختلال روانپریشی مزمن نظیر اسکیزوفرنی یا اختلال هذیانی رخ داده باشد.

علایم مزبور نباید ناشی از اثرات جسمی مستقیم یکی از مواد (مثل داروهای مورد سوء مصرف، یا داروهای طبی) یا یکی از بیماری‏های طبی عمومی (نظیر کم‏کاری تیروئید) باشد.

علایم مزبور به لحاظ بالینی ایجاد رنج و عذاب چشمگیر کرده باشد، یا کارکردهای اجتماعی، شغلی، یا سایر کارکردهای مهم فرد را به نحو قابل توجهی مختل ساخته باشد.

رابطه علائم افسردگی و جنسیت

 مهم ترین علائم افسردگی در مردان

لازم به ذکر است که مردان در مقایسه با زنان خیلی کمتر دچار افسردگی می شوند. یعنی به طور معمول نتایج تست افسردگی در پژوهش ها حاکی از آن که مردان نسبت به زنان از افسردگی کمتری برخوردار هستند. ولی به هر حال این بیماری در مردان علائمی دارد که در ادامه به تفکیک گزارش می گردد:

 حالت ناراحتی

حالت ناراحتی مردان با زنان متفاوت است و آن ها در زمان ناراحتی کمتر گریه می کنند و کمتر در رختخواب خود دراز می کشند آنان در زمان ناراحتی بیشتر تمایل دارند که دارو استفاده کنند همچنین لازم به ذکر است که ناراحتی و علائم افسردگی در مردان یک روزه برطرف نمی شود.

ناامیدی

مردانی که دچار افسردگی شده اند به راحتی با کوچکترین چیز ساده در زندگی روزمره دچار ناامیدی و سرخوردگی می شوند.

پرخوری

اغلب مردانی که دچار افسردگی می شوند تمایل زیادی به خوردن غذا پیدا می کنند و همین سبب اضافه وزن و چاق شدن آن ها می شود.

 تمرکز بر مسائل کوچک و ناتوانی در لذت بردن

مطالعات نشان داده است که اغلب مردان افسرده بر مسائل کوچک و بی ارزش تمرکز کرده اند، این مساله تا حدی باعث می شود که آنان  نتوانند از مسائلی که مورد لذت مردم عادی هستند لذت ببرند.

 افزایش بی قراری

مردان افسرده اغلب آنچنان دچار بی قراری می کنند که مدام از فعالیتی به فعالیت دیگر می روند و ثبات ندارند. گویی که می خواهند چند فعالیت را همزمان شروع کنند.

 درد

مردان افسرده اغلب دچار دردهایی از قبیل درد کمر و معده درد می شوند. لازم به ذکر است که علت این درد ها ناشی از استرس های مزمن می باشد. مردان به ندرت رابطه افسردگی را با علائم اختلالات هاضمه (یبوست، اسهال) و درد مزمن (سردرد، درد کمر) تشخیص می دهند.

 از دست دادن میل جنسی

افسردگی سبب می شود که مردان تمایل جنسی خود را از دست بدهند. به این دلیل که تمایل جنسی از مغز نشات می گیرد و توسط متابولیت های عصبی تحریک می شود که در سیگنال دهی بین سلول های مغز و تحریک گردش خون در اندام های جنسی نقش دارند. با این حال، وقتی مردان دچار افسردگی می شوند، این مواد دچار عدم تعادل می شوند.

 اختلالات در خواب

یکی از نشانه های رایج در افسردگی مردان بی خوابی و یا پر خوابی در مردان می باشد.

 مشکلات تمرکزی

مردان افسرده اغلب در پردازش اطلاعات و تمرکز بر مطالب ضعیف هستند. شدیداً دچار حواس پرتی می شوند به طوری که  نمی توانند روی هیچ فعالیتی تمرکز داشته باشند.

 مشکل در تصمیم گیری

مردانی که افسردگی دارند در تصمیم گیری دچار مشکل می شوند. آن ها توانایی مردم عادی در تصمیم گیری یا انتخاب چیز جدیدی را ندارند. افسردگی باعث می شود پردازش اطلاعات مغز دچار مشکل شود و توانایی تصمیم گیری را کاهش دهد.

استرس

در واقع استرس های طولانی هم می تواند سبب افسردگی شود و هم می تواند یکی از نشانه های افسردگی باشد.

 سو مصرف مواد

تحقیقات نشان داده است که افراد الکلی نسبت به افراد غیر الکلی ریسک بالاتری درابتلا به افسردگی دارند .

 افکار خودکشی

مردان افسرده اکثر اوقات به این فکر می کنند چطور می توانند با اقدام به خودکشی به افسردگی خود پایان دهند. لازم به ذکر است که زنان نیز به خودکشی فکر میکنند اما طبق مطالعات انجام شده، مردان بیش از ۴ برابر این اقدام را انجام می دهند.

 از دست دادن انرژی و هیجان

افسردگی یکی از دلایلی است که ممکن است انرژی و هیجان مردان را از بین ببرد. از دست دادن هیجان یا کناره گیری از فعالیت های روزانه مثل سرگرمی ها، ورزش، تعاملات اجتماعی و یا بیرون رفتن با دوستان از نشانه های افسردگی اصلی هستند .

 مشکلاتی در روابط

زمانی که مردان دچار افسردگی می شوند و از آن رنج می برند طبیعتاً اعتماد به نفس، انرژی و تلاش شان را از دست می دهند. که این سبب رنجش و عصبانیت اطرافیان فرد می گردد در نتیجه مشکلات عدیده ای در روابط فرد بوجود می آید.

علائم افسردگی در مردان

 مهم ترین علائم افسردگی در زنان

زنان اغلب به دلیل آشفتگی هورمون های زنانه نسبت به مردان بیشتر دچار افسردگی می شوند. به هر حال روان شناسان پس از مطالعه و بررسی نتایج تست افسردگی زنان، علائم افسردگی آنان را به شرح زیر اعلام کرده اند:

 از دست دادن دلبستگی 

زنان افسرده اغلب اوقات احساس شادی نمی کنند و این به این معنی می باشد که دلبستگی و علاقه ی آن ها به همه امور و فعالیت های روزانه به طور کامل از بین رفته است.

 احساس نا امیدی

زنان مبتلا به افسردگی براین باور هستند که اوضاع روز به روز در حال بدتر شدن می باشد و هیچ روزنه ی امیدی همچون پیشرفت تحصیلی، موفقیت شغلی، خانواده سالم برای خود درست نمی کنند .

 احساس تنهایی

احساس تنهایی یک احساس واقعا دردآوری است. زنان افسرده اغلب به پزشک  مراجعه نمی کنند چرا که بر این باورند که پزشک نمی تواند به آن ها کمک کند.

 دست کم گرفتن خود

زنان افسرده اغلب فکر می کنند که استعداد ندارند و خود را دست کم میگیرند و فکر می کنند که هیچ کاری نمی توانند انجام دهند بنابراین احساس بی فایده بودن می کنند.

 از دست دادن انرژی

زنان مبتلا به افسردگی اغلب درای انرژی خیلی پایینی هستند

 ماندن در شکست ها و اشتباهات گذشته

مدام در اشتباهات گذشته غوطه ورند که این ویژگی در زنان افسرده سبب میگردد که خودرا  بخاطر اشتباهات گذشته مورد سرزنش قرار دهند

 گریه کردن بدون هیچ دلیلی یا گریه بیش از حد

زنان افسرده ممکن است به خاطر هیچ دلیلی گریه کنند. گریه کردن اغلب به دلیل نامعلومی رخ می دهد و این حالت ممکن است چند ساعت یا حتی چند روز در برخی موارد شدید ادامه پیدا کند.

 داشتن درد

یکی از نشانه ها و علائم افسردگی در زنان سردرد و میگرن، کمردرد، درد قفسه سینه و مشکلات دستگاه گوارش می باشد .

 عدم تمایل جنسی

عدم تمایل جنسی نیز به عنوان یکی از نشانه های افسردگی در زنانی در نظر گرفته می شود که علاقه مند به داشتن رابطه جنسی با همسرشان نیستند و از رابطه شان لذت نمی برد.

 قاعدگی نامنظم

قاعدگی نامنظم یکی از نشانه های واضح و علائم افسردگی در زنان است. افسردگی ممکن است بر الگوی شدید هورمونی تاثیر بگذارد که شامل چرخه طبیعی ۲۸ روزه برای زنان در سال های باروری می شود.

 سختی در حفظ و نگهداری ظاهر

توجه به ظاهر یکی از دغدغه های اصلی افراد می باشد و تا حدودی این دغدغه در زنان خیلی بیتشر و حساستر می باشد . اما زمانی که زنان افسرده می شوند به سختی به ظاهر خود می رشند و اغلب اوقات پریشان چهره می باشند.

 
علائم افسردگی در مردان

جمع بندی ای سنج

در این مقاله به طور جامع در مورد علائم افسردگی صحبت کردیم. همچنان که اذعان شد به طور کلی افسردگي بر خلق، تفكر، جسم و رفتار اثر مي گذارد و در ادامه آن ملاک های تشخیصی در DSM-5 معرفی شدند. همچنین در آخر تفاوت علائم افسردگی در بین زنان و مردان مورد بررسی قرار گرفت.
تا به حال کدام یک از علائم افسردگی را تجربه کرده اید؟ برای کاهش این علائم از کدام شیوه های درمانی استفاده کرده اید؟ لطفا دیدگاه و نظرات خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.

اصطلاحات مهم این مقاله

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید
لطفا امتیاز خود را برای این محتوا ثبت کنید