تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

پست وبلاگی
مروری بر نظریه خودکارآمدی بندورا مدت مطالعه: 8 دقیقه
ای سنج 28 آذر 1400 مدت مطالعه: 8 دقیقه

مروری بر نظریه خودکارآمدی بندورا

بندورا یکی از روان شناسان تاثیر گذار در تاریخ روان شناسی بوده است. یکی از مهم ترین اصطلاحاتی که وی در مورد آن مطالعاتی داشته است، خودکارآمدی می باشد.

به هر حال در این مقاله در مورد نظریه خودکارآمدی بندورا صحبت می کنیم. آنچه در ادامه خواهید خواند، بر اساس فهرست مطالب به شرح زیر است:

آلبرت بندورا کیست و دلایل شهرت او

از آلبرت بندورا به عنوان تاثیر گذارترین و بزرگ ترین روان شناس در تمام دوران پیدایش علم روان شناسی یاد می شود.

عمده شهرت بندورا به علت مطرح کردن نظریه یادگیری اجتماعی و خودکارآمدی است. همچنین او در سال 1961 آزمایش معروف عروسک بوبو را انجام داد که در نتیجه این آزمایش ثابت کرد افراد جوان و کم سن و سال تر تحت تاثیر اعمال و رفتار بزرگسالان قرار می گیرند و در نهایت تمرکز را از رفتارگرایی به سمت روانشناسی شناختی برد.

او در ادامه به تفصیل به نظریه شناخت اجتماعی پرداخت و به رابطه خودکارآمدی و نظریه شناخت اجتماعی پرداخت. از سال 1968 تا 1970، او به عنوان عضو هیئت علمی APA خدمت کرد و بعداً در سال 1974 به عنوان هشتاد و دومین رئیس انجمن روانشناسی آمریکا منصوب شد.

در صورت تمایل می توانید مقاله آلبرت بندورا که مربوط به بیوگرافی و زندگینامه این روانشناس می باشد را در مجله ای سنج، مطالعه کنید.

خودکارآمدی از دیدگاه بندورا چیست؟

اصطلاح خودکارآمدی برای اولین بار توسط آلبرت بندورا، یک روانشناس کانادایی-آمریکایی و استاد دانشگاه استنفورد در سال 1977 ابداع شد. بندورا در مورد اصطلاح خودکارآمدی می گفت، این اصطلاح یک قضاوت شخصی است و در مورد خوب بودن فرد در برابر رویارویی با اتفاقات مختلف، می باشد.

خودکارآمدی مجموعه باورهایی است که تعیین می کند، یک فرد تا چه اندازه در موقعیت هایی که در آینده برایش رخ می دهد، می تواند با موفقیت عمل کند. به بیان ساده تر، خودکارآمدی، باور فرد به توانایی هایش برای موفقیت در یک موقعیت خاص است.

درست است که این واژه در ابتدا توسط بندورا معرفی شد، اما در طول تاریخ، دیگر روانشناسان هم این اصطلاح را از دیدگاه های مختلف مورد بررسی و ارزیابی قرار داده اند.

به عنوان مثال، کتی کولب که یک معلم و نویسنده ی کتاب های پرفروش می باشد، بر این عقیده است که، خودکارآمدی که باور به توانایی های خود می باشد در اندازه گیری توانایی های شناختی، نقش مهمی دارد.

همچنین او معتقد است، اراده و تلاش در خودکارآمدی نقش مهمی دارد؛ تلاش و اراده در برخورد با موانع و چالش ها به فرد کمک می کند و باعث می شوند فرد بتواند از توانایی های ذاتی خود برای مقابله با مشکلات بهره بگیرد.

خودکارآمدی چگونه به وجود می آید؟

آلبرت بندورا اذعان داشته است، چهار عامل مهم در به وجود آمدن و ارتقاء خودکارآمدی نقش دارند. این عوامل عبارت اند از:

 تجارب تسلط یا نتایج عملکرد

تأثیرگذارترین منبع خودکارآمدی، نتیجه تفسیر شده از عملکرد گذشته فرد یا تجربه تسلط فرد است. تجارب تسلط، تجربیاتی هستند که فرد در هنگام موفقیت در حین چالش های جدید یا موقعیت های سخت، به دست می آورد.

بندورا می گوید، "تجارب تسلط تاثیرگذارترین و اثر بخش ترین منبع خودکارآمدی هستند، زیرا این تجربیات شواهد معتبری را در مورد اینکه، آیا فرد می تواند در هر رویداد یا چالشی به صورت موفق عمل کند یا نه، ارائه می دهند.

دستیابی به موفقیت باعث یک باور قوی در مورد موفقیت و خودکارآمدی می شود. باید بدانید شکست منجر به تضعیف خودکارآمدی می شود مخصوصاً در مواقعی که خودکارآمدی هنوز در فرد ایجاد نشده باشد.

یکی از بهترین راه های اثبات شده برای یادگیری یک مهارت جدید یا بهبود عملکرد در یک فعالیت خاص، تمرین است. اما سوال اینجاست که تمرین و تکرار چگونه منجر به یادگیری مهارت و تجربیات جدید می شود؟

یکی از دلایلی که برای پاسخ به این سوال آورده شده است، این است که افراد در طول فرآیند تمرین و تکرار به صورت ناخودآگاه به خود یاد می دهند که می توانند مهارت های جدید را به خوبی بیاموزند.

این طرز فکر مثبت که به فرد القا می کند برای انجام امور مختلف، توانایی لازم و کافی دارد، یک موهبت است چرا که بخش مهمی از تلاش برای بهتر شدن در هر فعالیتی یا یادگیری یک چیز جدید این است که، فرد مطمئن باشد برای انجام یک وظیفه و مسئولیت، توانایی لازم را دارد.

 تجربیات جانشین یا الگوهای اجتماعی

دومین منبع مهم خودکارآمدی تجارب جانشین است که در مدل های اجتماعی هم در مورد آن صحبت شده است. بندورا معتقد است، وقتی فردی موفقیت افراد دیگر را مشاهده کند، این باور در آن ها تقویت می شود که آن ها هم می توانند در انجام فعالیت های مشابه موفق شوند.

تجربیات جانشین، آن دسته از تجربیاتی هستند که با مشاهده ی رفتار موفقیت آمیز دیگران حاصل می شوند. اگر فردی، دارای الگوهای مثبت در زندگی باشد، باور های مثبت زیادی را به خود جذب می کند.

الگوهای اجتماعی شامل، پدر و مادر، خواهر و برادر، دوستان نزدیک، آشنایان، معلمان، پدر بزرگ و مادر بزرگ، مدیران و .. می شود.

 تشویق اجتماعی یا ترغیب کلامی

دریافت بازخورد شفاهی مثبت در حین انجام یک کار پیچیده، منجر می شود که فرد احساس کند در انجام فعالیت های مختلف، توانای لازم را دارد. این نوع خودکارآمدی تحت تاثیر تشویق و تحسین های کلامی دیگران رخ می دهد.

به عنوان مثال: اگر به یک کودک دبستانی بگوییم توانایی انجام تکالیف ریاضی اش را دارد، در ایجاد این باور که او موفق می شود، کمک کرده ایم و این رفتار ما نوعی تشویق اجتماعی می باشد.

متقاعد سازی کلامی در هر سنی مؤثر است، اما هر چه زودتر اجرا شود، احتمال افزایش خودکارآمدی بیشتر خواهد بود.

 حالات عاطفی و فیزیولوژیکی

بهزیستی هیجانی، فیزیکی و روانی یک فرد می تواند بر احساس او نسبت به توانایی های شخصی اش در یک موقعیت خاص تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر فردی از افسردگی یا اضطراب رنج ببرد، سلامت روانش تحت تاثیر قرار می گیرد.

آیا در این حالت، ایجاد خودکارآمدی در فرد ممکن است؟ البته که نه! ایجاد خودکارآمدی زمانی که فرد در وضعیت سلامت روان کامل قرار دارد، بسیار ساده تر است.

بندورا در این باره می گوید، شدت واکنش های عاطفی و فیزیکی مهم نیست، بلکه آنچه مهم است نحوه درک و تفسیر آن ها از این واکنش ها است.

افرادی که احساس خود کارآمدی بالایی دارند، احتمالاً حالت برانگیختگی عاطفی خود را به عنوان یک تسهیل کننده انرژی بخش عملکرد می بینند، در حالی که کسانی که به خودشان شک و تردید دارند، برانگیختگی خود را یک عامل تضعیف کننده می دانند.

بنابراین، افراد با یادگیری نحوه مدیریت اضطراب و افزایش خلق و خوی در هنگام تجربه موقعیت های چالش برانگیز، می توانند احساس خودکارآمدی خود را بهبود بخشند.

همان طور که پیش تر گفتیم، اصطلاح خودکارآمدی فقط توسط بندورا مورد بررسی قرار نگرفت. با گذشت زمان، روانشناس دیگری به نام جیمز مادوکس در مورد خودکارآمدی تحقیق کرد و یک عامل مهم دیگر، به عنوان عامل پنجم به نظریه ی بندورا اضافه کرد؛ این عامل تجربیات خیالی یا تجسم بوده است.

 تجربیات خیالی یا تجسم

تجارب خیالی، یعنی فرد در موقعیت های مختلف موفقیت خودش را تصور کند. در تجارب خیالی، فرد تلاش می کند اهدافش را به صورت دست یافتنی به تصویر بکشد. تصور یعنی، فرد به صورت ذهنی خودش را در موقعیتی قرار می دهد که توانایی دستیابی به هر چیزی را دارد.

با این روش، اگر قصد افزایش خودکارآمدی خود یا کودکتان را دارید، می توانید از نقاشی کشیدن استفاده کنید.

مادوکس با ترسیم خود یا دیگران در موقعیت مطلوب، این فرضیه را مطرح کرد که سطوح خودکارآمدی در افراد مذکور افزایش می‌یابد، با توجه به اینکه فرد خودش را در خط پایان موفقیت تصور کند، مستعد خودباوری بیشتری می باشد.

 توجه: در صورت واضح نبودن تصویر اینجا را کلیک کنید.

خودکارآمدی

انواع خودکارآمدی

با تکیه بر پژوهش های انجام شده در خصوص خودکارآمدی باید بگوییم، خودکارآمدی دو نوع می باشد. خودکارآمدی عمومی و خودکارآمدی مربوط به یک تکلیف خاص.
خودکارآمدی عمومی اشاره به ارزیابی فرد از توانایی های خود برای انجام موفقیت آمیز فعالیت ها دارد و خودکارآمدی مربوط به یک تکلیف خاص به ارزیابی افراد از توانایی های خاص خود برای انجام فعالیت ها اشاره دارد.

مولفه های خودکارآمدی

گفتیم خودکارآمدی احساس تسلطی است که فرد در مورد توانایی هایش در انجام فعالیت های مختلف دارد. مهم ترین مولفه های خودکارآمدی و آنچه که در این نظریه بر آن تاکید می شود، اعتماد، اطمینان و عزت نفس فرد نسبت به توانایی هایش در انجام فعالیت های مختلف می باشد.

منابع خودکارآمدی

طبق آنچه پیش تر اشاره کردیم و بر اساس نظر آلبرت بندورا، منابع خودکارآمدی شامل موارد زیر می شود:

  • تجربیات جانشین یا الگوهای اجتماع
  • تجارب تسلط یا نتایج عملکرد
  • تشویق اجتماعی یا ترغیب کلامی
  • حالات عاطفی و فیزیولوژیکی
  • تجربیات خیالی و تجسم

ویژگی افرادی که خودکارآمدی دارند؟

افرادی که دارای خودکارآمدی هستند، دارای ویژگی های زیر می باشند:

  • انتخاب اهداف واقع بینانه و پایداری بیشتر در پیگیری اهداف
  • عملکرد بالا در موقعیت های مختلف
  • توانایی بالا در حل مسائل و چالش ها
  • اراده و پشتکار بالا حتی در مواجهه با سختی ها
  • تعهد و مسئولیت پذیری بال
  • دیدگاه گسترده به مسائل
  • جرئت مندی
  • عزت نفس بالا
  • تفکر تحلیلی و تفکر انتقادی
  • باور به خود
  • اعتماد به نفس بالا
  • و...

چگونه باید خودکارآمدی را ایجاد کرد؟

باورهایی که افراد نسبت به توانایی هایشان دارند، تاثیر عمیقی بر توانایی هایشان می گذارد. نمی توان گفت توانایی یک ویژگی ثابت است بلکه، توانایی و عملکرد ما ممکن است در مواقعی تغییر کند و افزایش یا کاهش داشته باشد.

افرادی که دارای احساس خودکارآمدی باشند، حتی پس از شکست خوردن، احساس خودکارآمدیشان از بین نمی رود؛ این افراد سعی می کنند، علت ایجاد مشکلات را بررسی کنند تا در مواقع مشابه عملکرد بهتری داشته باشند.

 تاکید بر مدل سازی همتایان

شما ممکن است در هر سنی، از همتایان خود، چیزهای مختلفی یاد بگیرید. این نوع یادگیری در هر سنی اتفاق می افتد اما برای کودکان، صادق تر است و کودکان ممکن است از والدین خود یا خواهر و برادر و معلمان خود، چیز های بسیاری یاد بگیرند.

به بیان ساده، مدل سازی همتایان، زمانی اتفاق می افتد که یک کودک یا یک بزرگسال رفتارهای اجتماعی خوبی از خود نشان می دهد و علاقه مند است که این رفتار های خوب و ارزش ها را به یک فرد جدید منتقل کند.

برای مثال، یک شرکت را در نظر بگیرید؛ یک کارمند در طول هفته، با رفتار های خوب خود و موفقیت در پروژه های مختلف، در معرض توجهات قرار می گیرد.

در نتیجه این کارمند یک الگوی همتا برای دیگر کارمندان خواهد بود؛ کارمندان دیگر هم سعی می کنند مانند این کارمند رفتار کنند تا در معرض توجه قرار بگیرند و توسط مدیران مورد تحسین و تشویق قرار گیرند.

 گرفتن بازخورد از دیگران

تصور رایجی که در مورد عدم بازخورد گرفتن وجود دارد، این است که، فرد چون بازخوردی دریافت نکرده است یعنی کارخود را به خوبی انجام داده است؛ اما لازم است بدانید، بازخورد دادن زمانی که هم با نیت درست و هم به شیوه درست انجام شود، می تواند یکی از مهم ترین منابع ایجاد سطوح خودکارآمدی در افراد باشد.

برای مثال، دانشجویان و کارمندان برای اینکه بدانند وظایفشان را خوب انجام داده اند یا خیر، تمایل به دریافت بازخورد از اساتید و مدیران خود دارند. اگر بازخورد به صورت، منطقی، خلاصه و مکرر ارائه شود، تاثیر مطلوبی بر فرد دارد.

اگر بازخورد به صورت مکرر ارائه نشود، ممکن است منجر به سردرگمی فرد در مورد انجام وظایفش شود و اگر مختصر نباشد، فرد در مورد اینکه چه مواردی را باید در خود اصلاح کند، دچار سردرگمی می شود.

خودکارآمدی و عملکرد فرد در انجام وظایفش در آینده، پس از دریافت سطوح بالاتر و دقیق‌تر بازخورد عملکرد، بهبود پیدا می کند.

 تشویق به همکاری و مشارکت

همکاری و مشارکت در امور، در هر محیطی لازم و ضروری می باشد؛ مشارکت منجر می شود فرد متعهد، فعال و مسئولیت پذیر باشد و تاثیر زیادی بر افزایش خودکارآمدی می گذارد.

همکاری و مشارکت در سنین پایین تر، تاثیر بیشتری دارد. برای مثال، آن دسته از دانش آموزانی که در کلاس درس، برای انجام تکالیف با دیگران همکاری دارند و در فعالیت های کلاسی شرکت می کنند، یادگیری بهتری داشته و مطالب بیشتری یاد می گیرند.

مشارکت در کلاس درس، باعث ایجاد تفکر انتقادی و خودکارآمدی در سطوح بالاتر می شود.

 آزادی در انتخاب

وقتی در مورد آزادی عمل و آزادی برای انتخاب صحبت می شود، ناخودآگاه یاد اصطلاح مسئولیت پذیری میوفتیم. فرقی نمی کند که نتیجه ی انتخاب فرد چه باشد، تصمیم گیری به داشتن احساس مسئولیت پذیری در افراد کمک می کند.

شما در مورد هر اتفاقی که تصمیم بگیرید، عواقب آن اتفاق متوجه خودتان خواهد شد.

یکی از مهم ترین نکاتی که در مورد مسئولیت پذیری وجود دارد، این است که به افراد اجازه می دهد، اشتباه کنند و از اشتباهات خود درس بگیرند.

خودکارآمدی چه کاربرد هایی دارد؟

خودکارآمدی بالا، تاثیرات زیادی بر زندگی افراد دارد؛ خودکارآمدی به شما کمک می کند در برابر مشکلات انعطاف پذیری بیشتری داشته باشید، عادات مناسبی را در خود ایجاد کنید و در نتیجه سبک زندگی سالم تری داشته باشید و در بهبود عملکرد های تحصیلی و شغلی شما، تاثیر دارد.

 ایجاد عادات سالم

با توجه به بررسی های روان شناسان، زمانی که افراد به توانایی های خود باور داشته باشند، تمایل بیشتری به انجام رفتار های سالم دارند. به عنوان مثال، اگر خودکارآمدی فرد بالا باشد، به احتمال زیاد این افراد به برنامه ورزشی خود، پایبندی بیشتری خواهد داشت؛ در نتیجه هم سلامت روان و هم سلامت جسم فرد، در وضعیت مطلوب تری قرار می گیرد.

به گفته روان شناسان سلامت، خودکارآمدی در ایجاد عادات های غذایی سالم، ترک سیگار و ... تاثیر خوبی دارد.

 موفقیت تحصیلی

طبق تحقیقی که مارت ون دینتر و همکارانش در سال 2011 انجام دادند، بین آموزش و خودکارآمدی رابطه وجود دارد.

طبق نتایجی که از این تحقیق به دست آمد، خودکارآمدی با عواملی مانند راهبردهایی که دانش آموزان استفاده می کنند، اهدافی که دانش آموزان برای خود تعیین می کنند و دستاوردهای تحصیلی آن ها در ارتباط است و منجر به زندگی دانش آموزی با دانشجویی، موفق تر می شود؛ بدین معنا که، آن دسته از افرادی که سطح خودکارآمدی بالاتری دارند می توانند در مدرسه بهتر عمل کنند و سازماندهی بیشتری داشته باشند.

 درمان فوبیا

به عقیده بندورا، خودکارآمدی تاثیر خوبی بر درمان فوبیا دارد. او برای اثبات این موضوع آزمایشی انجام داد؛ او در آزمایش خود از دو گروه کمک گرفت، گروه اول افرادی بودند که از مار می ترسیدند و گروه دوم افرادی بودند که باید رفتار افراد کسانی که فوبیا داشتند را مشاهده می کردند.

بر اساس نتایجی که از این آزمایش به دست آمد، شرکت کنندگانی که مستقیماً با مار تعامل داشتند، خودکارآمدی بالاتر و اجتناب کمتری از خود نشان دادند و این نتیجه نشان می‌دهد که، تجربه شخصی در ایجاد خودکارآمدی و رویارویی با ترس‌های ما مؤثرتر از مشاهده می باشد.

کاربرد نظریه خودکارآمدی بندورا در آموزش و امور انسانی

خودکارآمدی در یادگیری و آموزش تاثیر دارد؛ افرادی که به خود و توانایی هایشان ایمان دارند، عملکرد بهتری را در امر یادگیری و آموزش از خود نشان می دهند. بر اساس پژوهش های انجام شده، خودکارآمدی تاثیر ویژه ای بر پیشرفت و توسعه فردی دارد.

چگونه می توانیم خودکارآمدی خود را اندازه بگیریم؟

مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE) توسط ماتیاس اورشلیم و رالف شوارتزر ساخته شده است. این تست دارای 8 سوال بر اساس طیف لیکرت است. طیف لیکرت این پرسشنامه از از 1 (کاملاً مخالفم) تا 5 (کاملاً موافقم) درجه بندی شده است.

  1.  "من قادر خواهم بود به بیشتر اهدافی که برای خودم در نظر گرفته ام برسم."
  2.  "وقتی با کارهای سخت روبرو می شوم، مطمئن هستم که آن ها را انجام خواهم داد." 
  3. "به طور کلی، من فکر می کنم که می توانم به نتایجی برسم که برایم مهم هستند."
  4.  "من معتقدم که می توانم حداکثر در هر تلاشی که در نظرم باشد، موفق شوم." 
  5. "من می توانم با موفقیت بر بسیاری از چالش ها غلبه کنم." 
  6. "من مطمئن هستم که می توانم به طور موثر در بسیاری از وظایف مختلف انجام دهم."
  7.  "در مقایسه با افراد دیگر، من می توانم بیشتر وظایف را به خوبی انجام دهم."
  8.  "حتی وقتی شرایط سخت است، من می‌توانم عملکرد خوبی داشته باشم."

سپس نمرات با در نظر گرفتن میانگین هر 8 پاسخ محاسبه می شود. شما باید از یک تا پنج نمره ای برای هر کدام از سوالات در نظر بگیرید؛ نحوه عملکرد شما در این آزمون به این صورت است که هر چه نمره شما بالاتر باشد، سطح خودکارآمدی در فرد شما بیشتر می شود.

 جمع بندی ای سنج

در این مقاله در مورد نظریه خودکارآمدی صحبت کردیم. خودکارآمدی تاثیر زیادی بر سلامت روان افراد دارد و سطوح خود کارآمدی بالا، در افزایش توانایی های فرد تاثیر دارد. اگر در رابطه با مسائل سلامت روان، مشکلاتی دارید، باید معیاری از خودکارآمدی در خودتان ایجاد کنید.

برای مثال، اگر اعتماد به نفس شما تحت تاثیر گرفته است یا انگیزه کمی دارد، باید سطح خودکارآمدی را در خود ارتقا دهید. در نهایت برخی از رفتارهای مرتبط با ارتقای خودکارآمدی و سلامت روان عبارت اند از: ورزش کردن، تغذیه سالم، ترک سیگار و الکل و ... .

 شما میزان خودکارآمدی خود را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا سطح خودکارآمدی خود را بالا می دانید یا پایین؟ لطفا نظرات و دیدگاه های ارزشمندتان را با ما در میان بگذارید.

تله رهاشدگی چیست | علائم، نحوه تشخیص و راه مقابله
اضطراب جنسی چیست | راه‌های موثر برای درمان
مهارت همدردی چیست | روش تقویت آن
طلاق عاطفی چیست | علل و روش‌های پیشگیری
تروما چیست | انواع و راه درمان

اصطلاحات مهم این مقاله

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید

سوالات متداول

  • آلبرت بندورا کیست؟

    • بندورا یک روان شناس تاثیرگذار است که نظریه یادگیری اجتماعی و خودکارآمدی را مطرح کرده است.
  • خودکارآمدی چیست؟

    • خودکارآمدی مجموعه باورهایی است که تعیین می کند، یک فرد تا چه اندازه در موقعیت هایی که در آینده برایش رخ می دهد، می تواند با موفقیت عمل کند.
  • منابع خودکارآمدی چیست؟

    • تجربیات جانشین یا الگوهای اجتماع، تجارب تسلط یا نتایج عملکرد، تشویق اجتماعی یا ترغیب کلامی، حالات عاطفی و فیزیولوژیکی، تجربیات خیالی و تجسم
  • چگونه باید خودکارآمدی ایجاد کرد؟

    • تاکید بر مدل همتایان، گرفتن بازخورد از دیگران، تشویق به همراهی و مشارکت، آزادی در انتخاب
لطفا امتیاز خود را برای این محتوا ثبت کنید

15 بهمن 1402 23:41

سلام مطلب زیبایی بود لطفآ منابع رو معرفی کنید بتوانیم رفرنس دهی کنیم

21 آذر 1402 22:47

با سلام مطالب ارزشمندی بود

02 اسفند 1401 00:08

بسیار سپاسگزار ازمطالب ارزشمندتون