
معنی میانگین
mean (mēn)
عددی که حاصل جمع گروهی از اعداد با هم و سپس تقسیم نتیجه بر تعداد اعداد گروه است.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
میانگین عددی مجموعه ای از امتیازات محاسبه شده به عنوان مجموع تمام نمرات، تقسیم بر تعداد نمرات. به عنوان مثال، فرض کنید یک محقق بهداشت از 5 نفر نمونه برداری کرده و تعداد ساعات ورزش آنها در هفته را به ترتیب 3، 1، 5، 4 و 7 ثبت کرده است. بنابراین تعداد متوسط ساعات ورزش در هفته (3+ 1+ 5+ 4+ 7) / 5 = 20/5 = 4 خواهد بود.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
عددی که حاصل جمع گروهی از اعداد با هم و سپس تقسیم نتیجه بر تعداد اعداد گروه است.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
عددی که حاصل جمع گروهی از اعداد با هم و سپس تقسیم نتیجه بر تعداد اعداد گروه است.
فرهنگ دهخدا
میانگین. (ص نسبی ، اِ) وسط. (دانشنامه ٔ علائی ص 77). میانین. اوسط. وسطی . حد اوسط. حد وسط. حد میانگین. حد متوسط، مقابل حداقل و حداکثر. مقابل بیشینه و کمینه. (از یادداشت مؤلف ) -دانش (علم ) میانگین؛ علم اوسط. ریاضی. || وسطی. آنچه یا آنکه در وسط قرار گرفته است.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
یک معیار آماری، مشتق، از مجموع یک رشته نمرات تقسیم بر تعداد آنها
واژه های مترادف در فارسی
حد وسط، متوسط
واژه های مترادف لاتین
intermediate, mean, median, medium, middle, middling, midsize (also midsized), moderate, modest