معنی آزمایش
experiment (ɪkˈsperɪmənt)
آزمایشی که به منظور یادگیری چیزی یا کشف اینکه آیا چیزی کار می کند یا درست است انجام شده است.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
یک آزمایش شامل دستکاری یک متغیر مستقل، اندازه گیری یک متغیر وابسته و قرار گرفتن در معرض شرکت کنندگان مختلف در یک یا چند شرایط مورد مطالعه است. انتخاب تصادفی شرکت کنندگان از شروط لازم آزمایش است.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
یک آزمون علمی که به منظور مطالعه آنچه قرار است اتفاق می افتد و برای دست آوردن دانش جدید انجام می شود.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
آزمایشی که به منظور یادگیری چیزی یا کشف اینکه آیا چیزی کار می کند یا درست است انجام شده است.
فرهنگ دهخدا
آزمایش. [ زْ / زِ ی ِ ] (اِمص ) اسم مصدر آزمودن. بلا. بلاء. (ربنجنی ). خبرت. (دَهّار). تجربه. تجربت. آزمون. رون. اروند. بلی. (دَهّار). بلیه. (دَهّار) (دستوراللغة). بلوی. (دَهّار). محنت. امتحان. ابتلاء. آزمودن. اختبار. امتحان. سنجش
ویکی پدیا انگلیسی (wikipedia)
آزمایش روشی است که برای پشتیبانی، رد یا تأیید یک فرضیه انجام می شود. آزمایش ها با نشان دادن اینکه چه عواملی هنگام دستکاری یک عامل خاص اتفاق می افتد، بینش علت و معلول را فراهم می کنند. آزمایش ها از نظر هدف و مقیاس بسیار متفاوت هستند، اما همیشه به روش تجزیه و تحلیل منطقی نتایج متکی هستند.
واژه های مترادف در فارسی
آزمون، سنجش، آزمودن، کشف، امتحان
واژه های مترادف لاتین
assay, experiment, experimentation, test, trial, try, exam