معنی فرضیه

hypothesis (hīˈpäTHəsəs)

ایده یا توضیحی برای چیزی که مبتنی بر حقایق شناخته شده است اما هنوز ثابت نشده است.

انجمن روانشناسی آمریکا(APA)

گزاره ای قابل آزمایش از نظر تجربی در مورد برخی از واقعیت ها، رفتارها، روابط یا موارد مشابه، معمولاً بر اساس تئوری، که نتیجه مورد انتظار ناشی از شرایط یا فرضیات خاص را بیان می کند.

فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)

-ایده یا توضیحی درباره چیزی که مبتنی بر چند واقعیت شناخته شده باشد اما هنوز صحت یا صحت آن ثابت نشده است.

-حدس ها و ایده هایی که مبتنی بر دانش خاصی نیستند.

فرهنگ لغت کمبریج(CALD)

ایده یا توضیحی برای چیزی که مبتنی بر حقایق شناخته شده است اما هنوز ثابت نشده است.

فرهنگ دهخدا

فرضیه . [ ف َ ضی ی َ ] (ع اِ) واجب . || گمان و حدس و قیاس . (ناظم الاطباء). نظری که درباره ٔ یک مسأله ٔ علمی یا تحقیقی با توجه به معلومات و تجارب گذشته ابراز شود و هنوز به اثبات نرسیده باشد. هر فرضیه پس از اثبات قانون علمی میشود.

wikipedia

فرضیه توضیحی پیشنهادی برای یک پدیده است. برای اینکه یک فرضیه علمی باشد، روش علمی ایجاب می کند که فرد بتواند آن را آزمایش کند. دانشمندان به طور كلی فرضیه های علمی را براساس مشاهدات قبلی بنا می كنند كه با نظریه های علمی موجود نمی توان آن ها را توضیح داد. حتی اگر کلمات "فرضیه" و "نظریه" اغلب به طور مترادف استفاده می شوند، یک فرضیه علمی همان تئوری علمی نیست. فرضیه علمی فرضیه ای است که به طور موقت پذیرفته شده است و برای تحقیقات بیشتر پیشنهاد شده است، در فرآیندی که با یک حدس یا فکر تحصیل شده آغاز می شود.

فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)

از ریشه یونانی در معنای فرض و حدس گرفته شده است. فرضیه عبارت از فرضی است در مورد قضیه ای مورد نظر که در حال حاضر به اثبات نرسیده ولی در زمینه آن شرح و استدلال صورت گرفته باشد. قضیه یا گزاره موقتا پذیرفته شده باید با کمک واقعیات، مورد بررسی، تایید یا طرد قرار گیرد. بطور کلی فرضیه پرسشی است جهت یافته که انسان در برابر یک امر واقع که از قبل برگزیده شده است، مطرح می سازد.