تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

پست وبلاگی
همدلی چیست؟ مدت مطالعه: 5 دقیقه
ای سنج 07 بهمن 1399 مدت مطالعه: 5 دقیقه

همدلی چیست؟

همدلی توانایی درک احساسات دیگران، دیدن مسائل از دیدگاه آنها و دیدن خود از نگاه آنها است. در واقع، همدلی در مورد قرار دادن خود به جای دیگران و درک آنچه آنها احساس می کنند، می باشد.

وقتی دیدید طرف مقابل درد داشته و ناراحت است ، می توانید بلافاصله خود را به جای او بگذارید و نسبت به آنچه که تجربه می کند احساس همدردی کنید. در حالی که افراد تمایل دارند کاملاً با احساسات و عواطف خود سازگار باشند، وارد شدن به ذهن شخص دیگری کمی دشوارتر است. توانایی همدلی به افراد اجازه می دهد تا احساساتی را که افراد دیگر تجربه می کنند را درک کنند.

بسیاری از افراد دیدن شخص دیگری را که درد می کشد کاملاً غیرقابل درک می دانند و با بی تفاوتی یا حتی با خصومت به او واکنش نشان می دهند. این واقعیت که برخی از مردم اینگونه واکنش نشان می دهند، به وضوح نشان می دهد که همدلی لزوما پاسخی عمومی برای رنج دیگران نیست. به عبارتی برخی از درک همدلی و اهمیت آن عاجزند. در ادامه سعی می کنیم بیشتر در رابطه با ویژگی های همدلی صحبت کنیم.

نشانه های همدلی

برخی علائم وجود دارد که نشان می دهد شما فرد همدلی هستید:

شما واقعاً در گوش دادن به صحبت های دیگران مهارت دارید.

مردم اغلب از مشکلاتشان برای شما می گویند.

می توانید احساس دیگران را درک کنید.

شما اغلب به احساس دیگران فکر می کنید.

افراد دیگری برای مشاوره به شما مراجعه می کنند.

وقایع و اتفاقات تراژدی را درک می کنید.

سعی می کنید به افرادی که درد می کشند کمک کنید.

در موقعیت های اجتماعی ناگوار، گاهی احساس ناراحتی یا غمگینی می کنید.

شما به دیگران اهمیت می دهید.

وقتی همدلی زیادی داشته باشید، نگران رفاه و خوشبختی دیگران هستید. با این حال، این همچنین به این معنی است که اگر به احساسات دیگران فکر کنید  گاهی اوقات ممکن است غمگین، غمگین یا حتی افسرده شوید.

انواع همدلی

فرد می تواند چندین نوع همدلی را تجربه کند:

همدلی عاطفی

 شامل توانایی درک احساسات شخص دیگر و پاسخگویی متناسب با آن است. این درک عاطفی می تواند فرد را نسبت به سلامت فرد دیگر نگران.

 همدلی جسمانی

 شامل واکنش فیزیکی به چیزی است که شخص دیگری آن را تجربه می کند. گاهی اوقات افراد از نظر جسمی احساس طرف مقابل را دارند. به عنوان مثال، اگر می بینید شخصی خجالت می کشد، ممکن است سرخ شوند یا معده درد بگیرند.

همدلی شناختی

شامل توانایی درک وضعیت روانی شخص دیگر و درک آنچه ممکن است در واکنش به موقعیت فکر کنند، است. این مربوط به چیزی است که روانشناسان آن را نظریه ذهن می نامند.

نکته مهم

در حالی که همدردی و دلسوزی با همدلی همراه است، اما تفاوتهای مهمی بین این دو وجود دارد. دلسوزی و همدلی اغلب به عنوان یک ارتباط منفعل تلقی می شوند، در حالی که همدلی معمولاً متضمن تلاش بسیار فعال تری برای درک طرف مقابل است.

کاربردهای همدلی

خوود محوری و تعصب در رفتار که ناشی از توجه بیشتر به خود در مقابل توجه به دیگران است، بسیار شایع است. با یک نگاه سریع به زندگی روزمره، بسیاری از رفتارهای خودخواهانه و زننده را می توانیم درک کنیم. اما این سوال مطرح می شود که چرا همه ما دائماً چنین رفتارهای خودخواهانه ای از خود بروز نمی دهیم. یعنی چه چیزی باعث می شود که درد دیگران را احساس کنیم و با مهربانی پاسخ دهیم؟ همدلی چندین مزیت دارد:

همدلی به افراد امکان می دهد پیوندهای اجتماعی با دیگران برقرار کنند. وقتی مردم می فهمند که مردم به چه فکر می کنند و چه احساسی دارند، می توانند به موقعیت های اجتماعی واکنش مناسبی نشان دهند. تحقیقات نشان داده است که ارتباطات اجتماعی برای بهزیستی جسمی و روحی مهم است.

همانطور که با دیگران همدلی می کنید، یاد می گیرید که احساسات خود را مدیریت کنید. تنظیم عاطفی مهم است زیرا شما می توانید با آنچه احساس می کنید کنار بیایید، حتی در مواقع استرس شدید، بدون احساس خستگی زیاد.

همدلی رفتار مفید را تشویق می کند. نه تنها هنگام همدردی با دیگران رفتارهای مفیدی از خود نشان می دهید، بلکه وقتی همدردی می کنید، به افراد دیگر نیز کمک می کنید.

عوامل موثر بر همدلی

همه در هر شرایطی همدلی را تجربه نمی کنند. ممکن است به طور کلی برخی از افراد به طور طبیعی همدل تر باشند، اما افراد همچنین با برخی افراد همدلی بیشتری دارند و با برخی همدلی کمتری نشان می دهند. برخی از عوامل مختلفی که در این روند نقش دارند:

اینکه مردم چگونه شخص دیگری را درک می کنند.

چگونه افراد رفتار شخص دیگری را برداشت می کنند.

اینکه مردم اوضاع و احوال شخص دیگر را چگونه تفسیر می کنند.

اینکه تجارب و انتظارات گذشته در مورد فرد چگونه است.

گزارش علمی

تحقیقات نشان داده است که تفاوتهای جنسیتی در تجربه و ابراز همدلی وجود دارد، اگرچه این نتایج تا حدودی متفاوت است. زنان در آزمون های همدلی نمره بهتری می گیرند و تحقیقات نشان می دهد که زنان همدلی شناختی بیشتری نسبت به مردان دارند.

در ابتدایی ترین سطح، به نظر می رسد دو عامل اصلی در توانایی تجربه همدلی نقش دارند:

عوامل ژنتیکی 

عوامل اجتماعی

والدین ژنهایی را که شخصیت کلی را شکل می دهند، منتقل می کنند، از جمله تمایل به همدلی، دلسوزی و شفقت. از طرف دیگر، مردم نیز توسط والدین، ​​همسالان، جوامع و محیط اجتماعی فرایند همدلی را یاد می گیرند. چگونگی ارتباط افراد با دیگران و چگونگی ارتباط دیگران با آن ها اغلب منعکس کننده اعتقادات و ارزشهایی است که آنها در سنین پایین آموخته اند.

موانع همدلی

برخی از دلایلی که مردم گاهی اوقات همدلی ندارند، تعصبات شناختی، انسانیت زدایی و سرزنش قربانیان است. در ادامه هر مورد را به تفکیک توضیح خواهیم داد:

تحریف شناختی

گاهی اوقات تعصبات شناختی بر نحوه درک افراد از جهان پیرامون تأثیر می پذیرد. به عنوان مثال، مردم اغلب عدم موفقیت دیگران را به خصوصیات درونی نسبت می دهند و عوامل بیرونی را عامل کمبودهای خود می دانند. این تعصبات می تواند درک همه عواملی را که در یک موقعیت تأثیر می گذارند دشوار کند و احتمال اینکه مردم قادر به دیدن وضعیت از منظر دیگری باشند را کاهش دهد.

انسان زدایی

بسیاری نیز در دامی قرار می گیرند که در آن غیر از خود چیزی را ندیده و نمی توانند مانند دیگران احساس یا رفتار کنند. به عنوان مثال، هنگام مطالعه گزارش های مربوط به یک فاجعه طبیعی یا درگیری در یک کشور خارجی، برخی از مردم احساس می کنند که کسانی که رنج می برند تفاوت اساسی با آن ها دارند و این ممکن است احساس همدلی کمتری را در پی داشته باشد.

سرزنش قربانیان

گاهی اوقات وقتی شخص دیگری تجربه وحشتناکی را تجربه می کند، مردم به اشتباه قربانی را مسئول شرایط خود می دانند. به همین دلیل است که غالباً از قربانیان جرم سوال می شود که چرا برای جلوگیری از جرم به گونه دیگری عمل نکردند.

این روند ناشی از نیاز به اعتقاد به این است که جهان مکانی عادلانه و منصفانه است. مردم می خواهند باور كنند كه مردم آنچه را كه سزاوار آن است، بدست می آورند و لیاقت آنچه را كه هستند، دارند. آنها از این مکانیسم استفاده می کنند تا نشان دهند كه چنین اتفاقات وحشتناكی هرگز برای آنها رخ نخواهد داد و اینگونه از اضطراب خود می کاهند.

دلایل زیربنایی همدلی

اصطلاح همدلی اولین بار در سال 1909 توسط روانشناس ادوارد بی. تیتچنر به عنوان ترجمه ای از اصطلاح آلمانی همدلی ابداع شد. نظریه های مختلفی برای توضیح همدلی ارائه شده است. در ادامه مهمترین دلالی نظری تبیین کننده همدلی را آورده ایم:

دلایل نوروبیولوژیک

تحقیقات نشان داده است که مناطق خاصی از مغز در تجربه همدلی نقش دارند. رویکردهای جدید بر فرآیندهای شناختی و عصبی متمرکز هستند که زمینه ساز همدلی هستند. محققان دریافتند که مناطق مختلف مغز نقش مهمی در همدلی دارند، از جمله قشر سینگولاتس قدامی و انسولای قدامی.

تحقیقات نشان می دهد که تجربه همدلی دارای اجزای مهم عصب شناختی است. فعال شدن نورون های آینه ای در مغز در توانایی بازتاب و تقلید از پاسخ های احساسی که افراد در موقعیت های مشابه تجربه می کنند، نقش دارد.

اسکن MRI عملکردی همچنین نشان می دهد که ناحیه ای از مغز معروف به شکنج پیشانی تحتانی (IFG) نقش مهمی در تجربه همدلی دارد. تحقیقات نشان داده است افرادی که به این ناحیه از مغز آسیب می رسانند، در تشخیص حالت های صورت مشکل دارند.

دلایل هیجانی

برخی از مطالعات اولیه در مورد همدلی بر هیجان افراد دیگر متمرکز بوده و به افراد اجازه می دهد تجارب احساسی متفاوتی را تجربه کنند. فیلسوف آدام اسمیت اظهار داشت که همدلی به ما اجازه می دهد چیزهایی را تجربه کنیم که در غیر این صورت هرگز به طور کامل تجربه نخواهیم کرد.

این می تواند شامل احساس همدلی با افراد واقعی و شخصیت های خیالی باشد. به عنوان مثال، همدلی با شخصیت های داستانی به مردم اجازه می دهد طیف وسیعی از تجربیات هیجانی را تجربه کنند که در غیر این صورت غیرممکن بود.

دلایل اجتماعی

هربرت اسپنسر، جامعه شناس، اظهار داشته است که همدلی عملکرد سازگارانه ای دارد و به بقای گونه کمک می کند. همدلی منجر به رفتارهایی پاداش آور می شود که به نفع روابط اجتماعی است. مردم ذاتاً موجوداتی اجتماعی هستند. آنچه در روابط ما با دیگران به ما کمک می کند برای ما نیز مفید است.

وقتی افراد همدلی نشان می دهند، بیشتر در معرض رفتارهای مثبت اجتماعی هستند که به نفع آن ها تمام می شود. مواردی مانند نوع دوستی و قهرمانی نیز با همدلی با دیگران در ارتباط است.

نکاتی برای تمرین همدلی

خوشبختانه همدلی مهارتی است که می توان آن را آموخت و تقویت کرد. اگر می خواهید مهارت های همدلی خود را ارتقا دهید، چندین کار وجود دارد که می توانید انجام دهید:

سعی کنید بدون حواس پرتی مردم حرفهایشان را بشنوید.

به زبان بدن و انواع دیگر ارتباطات غیرکلامی توجه کنید.

سعی کنید افراد را درک کنید، حتی اگر با آنها مخالف باشید.

از مردم سوال کنید تا درباره آنها و دلایل رفتار و زندگی آنها بیشتر بدانید.

خود را به جای شخص دیگر تصور کنید.

جمع بندی ای سنج

در حالی که همدلی گاهی به شکست منجر می شود، اکثر افراد می توانند در شرایط مختلف با دیگران همدلی کنند. این توانایی دیدن مسائل از دیدگاه شخص دیگر و همدلی با احساسات فرد مقابل نقش مهمی در زندگی اجتماعی ما دارد. همدلی به ما امکان درک دیگران را می دهد و اغلب ما را مجبور می کند تا برای تسکین درد و رنج دیگران اقدام کنیم. همچنین همدلی یکی از مهمترین عوامل در مباحث مشاوره و روان درمانی است.

نظر شما در رابطه با همدلی و عوامل موثر بر آن چیست؟ چه فواید دیگری را برای همدلی می توان نام برد؟ تجارب و اطلاعات ارزشمند خود را با ما به اشتراک بگذارید.

اصطلاحات مهم این مقاله

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید
لطفا امتیاز خود را برای این محتوا ثبت کنید
17 بهمن 1400 17:52

سلام خیلی خوبه در مورد همدلی حرف زدن

11 بهمن 1399 19:25

خیلی عالی بود. متشکرم.