معنی رابطه
relation (rəˈlāSH(ə)n)
هر نوع ارتباط معنی دار بین دو یا چند رویداد یا موجودیت.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
-هر نوع ارتباط معنی دار بین دو یا چند رویداد یا موجودیت. ویژگی این ارتباط بسته به زمینه و نظم متفاوت است. به عنوان مثال در علم، رابطه قبل از هر چیز رابطه علی است.
-شخصی که از طریق خون، ازدواج یا پیوند فرزندخواندگی با شخص دیگری در ارتباط است.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
-روشی که دو شخص، گروه یا کشور با یکدیگر رفتار می کنند.
-راهی که دو یا چند چیز بهم پیوسته است.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
روشی که دو نفر یا گروهی از مردم نسبت به یکدیگر احساس و رفتار می کنند.
فرهنگ دهخدا
ارتباط. [اِ ت ِ] (ع مص) رَبط. بستن. بربستن.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
-رابطه کلی بین دو یا چند رویداد، شی یا شخص. ماهیت رابطه ممکن است فرق بکند و معمولا یکی از موارد زیر مورد نظر است.
-رابطه بین دو متغیر، بگونه ای که تغییر در یکی از آن ها با تغییر در دیگری همراه گردد.
واژه های مترادف در فارسی
بستگی، پیوستگی، پیوند، تماس، دلبستگی، رابطه، ربط، سروکار، علایق، مراوده، مناسبت، وابستگی، وفاق
واژه های مترادف لاتین
communication, communion, contact, correlation, interrelation, interrelationship, liaison, linkage, links, perspective, touch