مدت مطالعه: 11 دقیقه روانشناسی تابآوری در برابر تغییرات اقتصادی و اجتماعی: از نظریه تا عمل
در مواجهه با پیچیدگیهای روزافزون و سرعت فزاینده تغییرات اقتصادی و اجتماعی، مفهوم تابآوری بیش از پیش به عنوان یک سازه حیاتی در روانشناسی و علوم اجتماعی مطرح شده است. تابآوری، به عنوان یک کیفیت روانشناختی پویا، به افراد این امکان را میدهد که در برابر سختیها، شکستها و چالشهای زندگی مقاومت کرده و نه تنها به وضعیت اولیه خود بازگردند، بلکه از این تجربیات برای رشد و قویتر شدن استفاده کنند.
این توانایی صرفاً به معنای تحمل منفعلانه نیست، بلکه شامل انطباق فعال با شرایط نامساعد، کنار آمدن با مشکلات و بازیابی پس از آنها است. افرادی که از تابآوری بالایی برخوردارند، به جای تسلیم شدن در برابر ناملایمات، از مهارتها و نقاط قوت خود برای مقابله با چالشهایی همانند از دست دادن عزیزان، طلاق، مسائل مالی، بیماری و بلایای طبیعی بهره میبرند. در ادامه با بررسی کامل روانشناسی تابآوری در برابر تغییرات اقتصادی و اجتماعی، همراه ما در ای سنج باشید.
ابعاد اصلی تابآوری و انواع آن
تابآوری را میتوان در سه بعد اصلی تحلیل کرد:
۱) بهبود، به معنای توانایی بازگشت به عملکرد عادی یا سطح پیش از وقوع شرایط نامطلوب
۲) مقاومت که به محدود بودن یا عدم بروز اختلال در زندگی پس از مواجهه با عامل استرسزا اشاره دارد
۳) بازیابی مجدد که شامل یافتن راهحلهای جدید و سازگار با شرایط تغییریافته است.
این ابعاد نشان میدهند که تابآوری یک پدیده ایستا نیست، بلکه یک فرآیند پیچیده و چندلایه است. علاوه بر این، تابآوری دارای انواع مختلفی است که هر یک به جنبه خاصی از زندگی فرد مربوط میشود. تابآوری روانی به توانایی فرد برای رویارویی با شرایط چالشبرانگیز و حل مسئله اشاره دارد که شامل قابلیتهایی همانند انعطافپذیری فکری، خلاقیت و چابکی ذهنی است.
تابآوری هیجانی به نحوه مدیریت هیجانهای قوی همانند خشم، ترس یا غم در موقعیتهای دشوار میپردازد. تابآوری فیزیکی توانایی بدن برای مقابله با تغییرات فیزیکی را نشان میدهد و تابآوری اجتماعی به ظرفیت فرد برای ایجاد و حفظ روابط سالم و دریافت حمایت در مواقع نیاز بازمیگردد.
درک عمیقتر از مفهوم تابآوری نشان میدهد که این پدیده صرفاً یک ویژگی منفعل یا ذاتی نیست، بلکه یک فرآیند فعال و سازنده است. در حالی که برخی منابع اولیه تابآوری را به عنوان یک "کیفیت" یا "توانایی" ذاتی مطرح میکنند، با تحلیل بیشتر مشخص میشود که تابآوری صرفاً یک واکنش طبیعی به استرس نیست، بلکه یک "فرآیند" است که نیازمند مشارکت فعال و سازنده فرد در محیط پیرامونی خود است.
این فرآیند شامل اتخاذ "استراتژیهای مقابلهای سالم"، "پذیرش تغییر" و "تمرکز بر راهحلها" به جای مشکلات است. این دیدگاه، مسئولیت تابآوری را از یک خصوصیت فردی به یک مهارت قابل پرورش منتقل میکند که این امر، توجیهگر آموزش و مداخلات در سطوح مختلف برای تقویت آن است.

مبانی نظری و مدلهای روانشناختی تابآوری
رویکردهای نظری متعددی برای تبیین و تحلیل تابآوری وجود دارد که هر یک از زاویهای متفاوت به این مفهوم پیچیده مینگرند. یکی از مهمترین این رویکردها، نظریه سرمایه روانشناختی است که تابآوری را به عنوان یکی از چهار ستون اصلی آن در روانشناسی مثبتگرا معرفی میکند. سرمایه روانشناختی مجموعهای از ویژگیها و توانمندیهای فردی است که به افراد کمک میکند تا با چالشها به خوبی کنار بیایند و شامل چهار مؤلفه اصلی است:
۱. امید (توانایی دیدن آیندهای مثبت و شناسایی راههای رسیدن به اهداف)
۲. خوشبینی (نگرش مثبت به شرایط و نسبت دادن حوادث منفی به عوامل بیرونی و موقتی)
۳. خودکارآمدی (اعتماد به تواناییهای فرد در انجام وظایف)
۴. تابآوری (قابلیت بازگشت از شرایط سخت و تبدیل چالشها به فرصتهای رشد).
علاوه بر این، مدلهای نظری خاصی هم به تبیین تابآوری پرداختهاند:
- مدل تبادلی کامپفر: این مدل تابآوری را به عنوان یک چارچوب تبادلی پیچیده در نظر میگیرد که شامل "هم سازه فرآیند و هم سازه پیامد" است. کامپفر معتقد است که تابآوری نتیجه تعامل میان عوامل محیطی (مانند استرسزاها، عوامل خطر و عوامل حفاظتی) و عوامل درونی فرد (مانند توانمندیهای شناختی، هیجانی، معنوی و رفتاری) است. این مدل به این نکته اشاره دارد که سازگاری مثبت با زندگی میتواند هم "پیامد" تابآوری باشد و هم به عنوان "پیشایند" آن، منجر به سطوح بالاتری از تابآوری شود.
- مدل روانشناسی مثبتگرا (PERMA): این مدل توسط مارتین سلیگمن، به عنوان یکی از چارچوبهای اصلی برای دستیابی به بهزیستی و شادکامی، معرفی شده است. مدل PERMA شامل پنج عنصر کلیدی است که تقویت آنها به افزایش تابآوری کمک میکند:
P (Positive Emotions): پرورش احساسات مثبت؛ E (Engagement): غرق شدن کامل در فعالیتهای معنادار؛ R (Relationships): داشتن روابط اجتماعی قوی؛ M (Meaning): داشتن هدف و معنا در زندگی؛ و A (Achievement): دستیابی به اهداف و احساس موفقیت.
- مدل چندعاملی ساوتویک و چارنی: این مدل بر اساس تحقیقات گسترده بر روی افراد تابآور در شرایط فوقالعاده دشوار، همانند اسیران جنگی ویتنام و بازماندگان هولوکاست، تدوین شده است. ساوتویک و چارنی عوامل کلیدی متعددی را برای تابآوری شناسایی کردهاند، از جمله:
۱. دنبال کردن یک هدف معنادار
۲. به چالش کشیدن فرضیات و انعطافپذیری شناختی
۳. رشد از طریق رنج
۴. مواجهه با ترس
۵. حفظ دیدگاه خوشبینانه
۶. جستجوی حمایت اجتماعی
این مدل بر این باور است که تابآوری یک ظرفیت چندبعدی است که از تعامل عوامل بیولوژیکی، روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی سرچشمه میگیرد.
تحلیل مدلهای فوق، همافزایی عمیقی میان سرمایه روانشناختی و تابآوری را آشکار میسازد. تابآوری به عنوان یکی از چهار ستون سرمایه روانشناختی، به صورت مستقل عمل نمیکند، بلکه به شدت با امید، خوشبینی و خودکارآمدی درهمتنیده است. فردی که به تواناییهای خود باور دارد (خودکارآمدی) و آینده را روشن میبیند (امید و خوشبینی)، آمادگی روانی بیشتری برای بازگشت از شرایط سخت دارد.
این درهمتنیدگی نشان میدهد که برای تقویت تابآوری، باید به طور همزمان بر روی سایر مؤلفههای سرمایه روانشناختی هم کار کرد. این رویکرد، جامعیت مداخلات روانشناختی را افزایش داده و نشان میدهد که تابآوری یک سازه مستقل و مجزا نیست، بلکه بخشی از یک سیستم روانشناختی منسجم است.
جدول ۱: مقایسه مدلهای نظری تابآوری
| مدل نظری | مبنای نظری | مؤلفههای کلیدی | تمرکز | کاربرد اصلی |
| کامپفر | تبادلی | تعامل عوامل درونی و بیرونی | فردی و محیطی | درک پیچیدگی فرآیند تابآوری |
| PERMA | روانشناسی مثبتگرا | احساسات مثبت، غرق شدن، روابط، معنا، هدف | فردی | افزایش بهزیستی و شادکامی |
| ساوتویک و چارنی | چندعاملی | هدف معنادار، خوشبینی، حمایت اجتماعی، رشد از رنج | فردی و اجتماعی | تبیین تابآوری در برابر ترومای شدید |
تحلیل روانشناختی تأثیر تغییرات اقتصادی
تغییرات اقتصادی، چه در قالب رکود و چه رونق، تأثیرات عمیقی بر سلامت روان فردی و اجتماعی جوامع دارند. رکود اقتصادی، که اغلب با پدیدههایی همانند رکود تورمی (ترکیبی از کاهش تولید و افزایش تورم)، بیکاری بالا و کاهش قدرت خرید همراه است، به طور مستقیم به افزایش استرس و مشکلات روانی منجر میشود.
تحقیقات نشان میدهند که بحرانهای اقتصادی میتوانند باعث افزایش نرخ افسردگی، اضطراب و حتی خودکشی شوند. به عنوان مثال، در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹، نرخ خودکشی در میان مردان به میزان قابل توجهی در اروپا و آمریکا افزایش یافت. این پدیده را میتوان به از دست رفتن شغل و درآمد که به نوبه خود منجر به کاهش اعتماد به نفس و احساس ناامیدی میشود، نسبت داد. بیکاری یک "چرخه معیوب" را ایجاد میکند: از دست دادن شغل به استرس و افسردگی میانجامد که این وضعیت به نوبه خود توانایی فرد برای جستجو و یافتن شغل جدید را کاهش میدهد و این چرخه را تشدید میکند.
در مقابل، رونق اقتصادی تأثیرات روانشناختی و اجتماعی مثبتی به همراه دارد. بهبود شرایط اقتصادی همانند کاهش نرخ بیکاری و کنترل تورم، منجر به افزایش قدرت خرید و کاهش استرسهای مالی در خانوادهها میشود. این امر به نوبه خود، احساس امنیت و اعتماد به نفس افراد را تقویت کرده و سلامت روانی آنها را بهبود میبخشد. علاوه بر این، رونق اقتصادی دسترسی به خدمات سلامت روان همانند مشاورههای روانشناختی را افزایش میدهد و شبکههای حمایت اجتماعی را هم تقویت میکند. حمایتهای اجتماعی نقش بسزایی در افزایش تابآوری افراد در برابر مشکلات زندگی دارند.
فشارهای اقتصادی به صورت مستقیم بر روابط اجتماعی هم تأثیر میگذارند. استرسهای مالی میتوانند پایههای روابط زناشویی را تضعیف کرده و موجب افزایش تعارضها، کاهش همدلی و حتی جدایی شوند. عواملی همانند بدهیهای سنگین، کاهش درآمد و هزینههای پیشبینینشده، به اضطراب و افسردگی منجر میشوند که به نوبه خود، کیفیت رابطه عاطفی را کاهش میدهد.
تحلیل این پدیدهها نشان میدهد که تابآوری فردی در خلاء ایجاد نمیشود، بلکه به شدت با بستر اجتماعی و اقتصادی یک جامعه درهمتنیده است. این یک رابطه دوطرفه و پیچیده است: شرایط اقتصادی بر تابآوری فرد تأثیر میگذارد، اما سرمایه روانشناختی یک جامعه هم میتواند در برابر ریسکهای اقتصادی همانند نوسانات بازار سرمایه، به عنوان یک عامل محافظتی عمل کند.
افرادی که از سرمایه روانشناختی بالایی برخوردارند، میتوانند در محیطهای کاری و اجتماعی موفقتر عمل کنند. این درک، ضرورت یک رویکرد کلنگر را تأیید میکند که تابآوری را نه فقط به عنوان یک ویژگی فردی، بلکه به عنوان یک مسئولیت مشترک در سطوح فردی، اجتماعی و نهادی در نظر میگیرد.
جدول ۲: آثار روانشناختی رکود و رونق اقتصادی
| جنبه | پیامدهای روانشناختی رکود اقتصادی | پیامدهای روانشناختی رونق اقتصادی |
| سلامت روان فردی | افزایش افسردگی، اضطراب و نرخ خودکشی | کاهش استرسهای مالی، افزایش احساس امنیت و اعتماد به نفس |
| دسترسی به خدمات | کاهش دسترسی به خدمات سلامت روان و بیمههای درمانی | افزایش دسترسی به خدمات مشاورهای و درمانی |
| روابط اجتماعی | افزایش تنش و تعارض در روابط خانوادگی و اجتماعی | تقویت شبکههای اجتماعی و حمایتهای جمعی |
| موقعیت شغلی | از دست دادن شغل، کاهش اعتماد به نفس و احساس ناامیدی | ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش امنیت شغلی |
تحلیل روانشناختی تأثیر تغییرات اجتماعی
همانند تغییرات اقتصادی، تحولات اجتماعی هم دارای پیامدهای روانشناختی مهمی هستند. در عصر حاضر، جهانیشدن و پیشرفتهای تکنولوژیک، دو نیروی محرک اصلی در تغییر ساختارهای اجتماعی و روان فردی محسوب میشوند.
جهانیشدن و هویت فرهنگی: جهانیشدن، به عنوان یک پدیده تاریخی، بر الگوهای فرهنگی و سبک زندگی افراد در سراسر جهان تأثیر گذاشته است. این پدیده ملتها را در برابر یک فرآیند اجتماعی-فرهنگی قرار میدهد که در آن، کشورها یا به سمت "همگرایی" با یک فرهنگ جهانی حرکت میکنند یا "واگرایی" و مقاومت در برابر آن را انتخاب مینمایند.
با این حال، شواهدی از یک پدیده متناقض هم وجود دارد: در حالی که جهانیشدن مرزهای ملی را کمرنگ میکند، میتواند به تقویت هویتهای فرهنگی وابسته به مکان و محلهگرایی منجر شود. این پدیده، ارزش "وطنخواهی" را در مقایسه با ملیگرایی افزایش داده و نشان میدهد که فرد به هویتهای بومی خود بیش از پیش بها خواهد داد. این تناقض در واقع، یک چالش اساسی برای تابآوری اجتماعی و فردی ایجاد میکند.
تکنولوژی و روابط انسانی: فناوریهای نوین، به ویژه رسانههای اجتماعی، تأثیرات دوگانهای بر سلامت روان دارند. از یک سو، این فناوریها ارتباط با عزیزان در فواصل دور را تسهیل کرده، دسترسی به منابع آموزشی و درمانی را فراهم میآورند و به افزایش آگاهی در مقیاس جهانی کمک میکنند. با این حال، استفاده افراطی از آنها میتواند به پیامدهای منفی قابل توجهی منجر شود.
مطالعات نشان میدهند که استفاده بیش از حد از دستگاههای دیجیتال میتواند تمرکز را کاهش دهد، منجر به انزوای اجتماعی و احساس تنهایی شود و اختلالات خواب را به دنبال داشته باشد. پدیده "ترس از دست دادن" (FOMO) ناشی از رسانههای اجتماعی هم به طور مستقیم با افزایش استرس و اضطراب مرتبط است. این پدیده، یک تناقض بنیادین را نمایان میسازد: ابزاری که برای اتصال طراحی شده، میتواند به عاملی برای جدایی و انزوا تبدیل شود.
تغییرات در ساختار خانواده: خانواده به عنوان هسته اصلی جامعه، دستخوش تغییرات ساختاری و عملکردی شده است. مدلهای مدرن خانواده همانند خانوادههای هستهای کوچک، تکوالدی یا دو شغله، با چالشهای روانشناختی جدیدی مواجه هستند. این چالشها شامل فشارهای اقتصادی، تغییر در نقشهای جنسیتی و افزایش نرخ طلاق است.
علاوه بر این، مدلهای جدید فرزندپروری، همانند الگوی دموکراتیک-سهلانگار، در صورت عدم تعادل، میتواند به مشکلاتی همانند مسئولیتهای نابهنگام برای کودکان یا عدم وجود عواقب برای رفتارهای نامطلوب منجر شود. با این حال، خانوادههای تابآور، خانوادههایی هستند که با وجود مشکلات، ساختار درونی خود را برای پذیرش موقعیتهای متغیر اصلاح کرده و با حمایت متقابل، به فرد کمک میکنند تا با چالشها مقابله کند.
پدیده "تابآوری دیجیتال" به عنوان یک مهارت ضروری در قرن ۲۱، از تحلیل این تغییرات اجتماعی سرچشمه میگیرد. دادهها نشان میدهند که در دنیای معاصر، فرد به طور همزمان با نیروهای متناقضی مواجه است: فناوری که قرار است ارتباطات را تقویت کند، میتواند به انزوا منجر شود. جهانیشدن که مرزها را محو میکند، میتواند هویتهای محلی را برجستهتر سازد.
بنابراین، تابآوری در این زمینه صرفاً به معنای انطباق با یک مشکل نیست، بلکه به معنای "ماندن در تعادل" در یک دنیای متناقض است. این امر نیازمند پرورش مهارتهایی همانند تعیین مرزهای مشخص برای استفاده از تکنولوژی و اولویت دادن به روابط واقعی است تا فرد بتواند از مزایای فناوری بهرهمند شود بدون آنکه قربانی پیامدهای منفی آن گردد.
برخی پژوهشها نشان دادهاند که حدود ۵۰ تا ۷۰ درصد نوجوانان و جوانانی که در محیطهای پرخطر همانند فقر، جنگ یا اعتیاد والدین بزرگ شدهاند، میتوانند با موفقیت از این شرایط عبور کرده و به سازگاری اجتماعی دست یابند. این آمار نشاندهنده توانایی بالقوه بالای انسان برای تابآوری است.
نقش عوامل حفاظتی و راهبردهای عملی برای تقویت تابآوری
تابآوری یک مهارت اکتسابی است که با راهبردهای مشخص در سطوح مختلف قابل پرورش است. این راهکارها از عوامل درونی فرد آغاز شده و به عوامل بیرونی و نهادی گسترش مییابند.
سطح فردی:
- ذهنیت و نگرش: یکی از مهمترین عوامل درونی، پرورش یک ذهنیت مثبت و واقعبینانه است. افراد تابآور به جای غرق شدن در مشکلات، به طور منطقی به موقعیت نگاه کرده و روی راهحلها تمرکز میکنند. آنها یاد میگیرند که افکار منفی را به چالش بکشند و آنها را با افکار مثبت جایگزین نمایند.
- مهارتهای مقابلهای: آموزش مهارتهای حل مسئله، مدیریت هیجانات (مانند خشم و ترس) و خودآگاهی، به فرد کمک میکند تا واکنشهای خود را در برابر استرس شناسایی کرده و به صورت سازنده با آنها برخورد کند.
- مراقبت از خود: تمرکز بر سلامت جسمانی، شامل ورزش منظم، خواب کافی و تغذیه مناسب، نقش مستقیمی در افزایش تابآوری دارد. این اقدامات به کاهش استرس و بهبود سلامت کلی روان کمک میکنند.
سطح خانوادگی و اجتماعی:
- روابط حمایتی: ایجاد و حفظ یک شبکه اجتماعی قوی از خانواده، دوستان و همکاران، به عنوان یک عامل حفاظتی حیاتی در زمان بحران عمل میکند. حمایتهای عاطفی و مالی از سوی این شبکهها، احساس امنیت و اعتماد به نفس را در فرد تقویت کرده و احساس تنهایی و ناامیدی را کاهش میدهد.
- سرمایه اجتماعی: تابآوری اجتماعی به شدت به سرمایه اجتماعی یک جامعه، شامل اعتماد عمومی، همبستگی اجتماعی و مشارکت مردمی، وابسته است. جوامعی که از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردارند، میتوانند بحرانها را به صورت مؤثرتری مدیریت کرده و با همکاری و همیاری، از مشکلات عبور کنند.
سطح نهادی و حکومتی:
- سیاستهای حمایتی دولت: دولتها و سیاستگذاران نقش حیاتی در تقویت تابآوری اجتماعی دارند. این امر از طریق ایجاد نظامهای سلامت قوی، ارائه خدمات مشاوره و رواندرمانی در دسترس، توسعه برنامههای آموزشی و تقویت شبکههای حمایتی صورت میگیرد. سیاستهای حمایتی همانند بیمههای اجتماعی، یارانههای مسکن و تسهیلات مالی میتوانند فشار اقتصادی بر اقشار آسیبپذیر را کاهش دهند.
- نقش سازمانهای مردمنهاد (NGOs): سازمانهای مردمنهاد به عنوان پل ارتباطی بین مردم و دولت، نقشی حیاتی در تسهیلگری و ارتقای تابآوری اجتماعی ایفا میکنند. این سازمانها با برگزاری کارگاههای آموزشی، توانمندسازی جوامع محلی و ایجاد شبکههای پشتیبانی، به مردم کمک میکنند تا برای مواجهه با بحرانها آمادگی بیشتری داشته باشند.
جدول ۳: راهبردهای تقویت تابآوری در سطوح مختلف
| سطح | راهکارها و اقدامات |
| فردی | پرورش ذهنیت مثبت و خوشبینانه، آموزش مهارتهای حل مسئله و مدیریت هیجانات، مراقبت از سلامت جسمانی و روانی، خودآگاهی و پذیرش تغییر |
| خانوادگی و اجتماعی | ایجاد و حفظ روابط حمایتی قوی، تقویت ارتباطات و همدلی، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی، تقویت سرمایه اجتماعی |
| نهادی و حکومتی | تدوین سیاستهای حمایتی در حوزههای سلامت، آموزش و اشتغال، سرمایهگذاری در زیرساختهای اجتماعی، تقویت نقش سازمانهای مردمنهاد |
مطالعات موردی و تجربیات زیسته
مطالعه تجربیات واقعی افراد و جوامع در مواجهه با بحرانها، تحلیل نظری تابآوری را غنیتر میسازد. در سطح ملی، جوامع مختلف توانستهاند در برابر شوکهای اقتصادی و بلایای طبیعی، تابآوری قابل توجهی از خود نشان دهند. برای مثال، تحلیل تجربه ایران در مواجهه با تحریمها و نوسانات نرخ ارز، بر اهمیت حرکت به سمت "اقتصاد مقاومتی" و "اقتصاد دانشبنیان" به منظور کاهش وابستگی به منابع ناپایدار و تقویت تولید داخلی تأکید دارد. در این چارچوب، سرمایه اجتماعی و همبستگی درونی جامعه نقش حیاتی در مقاومت در برابر فشارهای خارجی ایفا میکند.
در برابر بلایای طبیعی، تابآوری جوامع محلی به توانایی آنها در آمادگی، پاسخدهی و بازیابی از حوادثی همانند سیلاب و زلزله اشاره دارد. تحقیقات نشان میدهند که توانمندسازی اجتماعی، تقویت سرمایههای اجتماعی و افزایش مشارکت مردمی، از مهمترین عوامل در کاهش آسیبپذیری جوامع در برابر این مخاطرات هستند.
در سطح فردی، داستانهای الهامبخش بسیاری از افرادی وجود دارد که از فقر و سختی به موفقیت رسیدهاند و زندگی آنها نمونههای بارز تابآوری است. افرادی همانند چارلی چاپلین که کودکی سختی را با فقر و مشکلات مالی گذراند یا هنری فورد که بارها در کسبوکارهای خود شکست خورد، نشان دادند که پشتکار و مقاومت در برابر مشکلات، کلید موفقیت است.
هاوارد شولتز، رئیس شرکت استارباکس و هارولد هام، سرمایهگذار نفتی هم از خانوادههای فقیر برخاستند و با تلاش و پشتکار فراوان، به ثروتهای بزرگی دست یافتند. موفقیت این افراد تنها نتیجه نبوغ یا استعداد نبوده، بلکه محصول مستقیم تابآوری، انعطافپذیری و داشتن یک هدف معنادار در زندگی بوده است.
تحلیل عمیقتر این روایتهای موفقیت، نشان میدهد که تابآوری فردی در خلاء ایجاد نمیشود. هرچند داستانهای موفقیت فردی اغلب بر پشتکار و خودباوری تمرکز دارند، اما در بررسی دقیقتر مشخص میشود که این افراد غالباً از یک "شبکه حمایتی" یا "فرصت" بهره بردهاند.
برای مثال، رالف لورن برای راهاندازی اولین فروشگاهش به کمک یک "حامی مالی" نیاز داشت و هارولد هام با آشنایی با یک فرد کلیدی در صنعت نفت توانست وارد کار شود. این امر نشان میدهد که تابآوری فردی به شدت به بستر اجتماعی و سرمایه اجتماعی موجود وابسته است. در واقع، تابآوری یک مسئولیت مشترک میان فرد، خانواده، جامعه و نهادها بوده و موفقیت در آن، نیازمند یک رویکرد چندلایه است.
سخن آخر ای سنج درباره روانشناسی تابآوری در برابر تغییرات اقتصادی و اجتماعی
تحلیل جامع روانشناسی تابآوری در برابر تغییرات اقتصادی و اجتماعی نشان میدهد که این مفهوم یک سازه پیچیده، چندوجهی و پویا است. تابآوری نه یک ویژگی ثابت، بلکه یک فرآیند فعال و یک مهارت قابل یادگیری است که به شدت با سرمایه روانشناختی، بستر اجتماعی و شرایط اقتصادی درهمتنیده است. در دنیای امروز که با پدیدههای متناقضی همانند انزوای ناشی از فناوریهای ارتباطی و چالشهای هویتی در برابر جهانیشدن مواجه هستیم، تابآوری یک ظرفیت بنیادین برای حفظ سلامت روان و پیشرفت فردی و اجتماعی محسوب میشود.
توصیهها:
- برای افراد: در راستای تقویت تابآوری، تمرکز بر پرورش ذهنیت مثبت و واقعبینانه، آموزش مهارتهای حل مسئله و مدیریت هیجانات و سرمایهگذاری در روابط اجتماعی سازنده و مراقبت از سلامت جسمانی و روانی ضروری است.
- برای خانوادهها: نهاد خانواده میتواند با فراهم آوردن محیطی امن و حمایتی و با پرورش انعطافپذیری و همدلی درونی، به عنوان یک عامل حفاظتی قدرتمند در برابر فشارهای بیرونی عمل کند.
- برای سیاستگذاران: دولتها و نهادهای اجتماعی باید با سرمایهگذاری در زیرساختهای سلامت روان، ارائه خدمات مشاورهای و برنامههای آموزشی و تقویت شبکههای اجتماعی و نهادهای مدنی، زمینههای لازم را برای ارتقای تابآوری ملی فراهم آورند. سیاستگذاریهای کلان اقتصادی و اجتماعی، در واقع، ابزاری مهم برای تقویت سلامت روان و تابآوری ملی هستند.
اصطلاحات مهم این مقاله
سوالات متداول
-
تابآوری چیست؟
- تابآوری به توانایی فرد برای سازگاری و انطباق با سختیها، استرس و مشکلات زندگی همانند تغییرات اقتصادی و اجتماعی گفته میشود. این توانایی، شامل برگشتن به حالت اولیه پس از تجربه یک رویداد ناخوشایند و در برخی موارد، قویتر شدن از قبل است.
-
چه عواملی باعث تابآوری افراد در برابر تغییرات میشوند؟
- عواملی که به تابآوری کمک میکنند، شامل داشتن شبکهی حمایتی قوی، خوشبینی و امیدواری، مهارتهای حل مسئله، خودآگاهی عاطفی و انعطافپذیری میشوند.
-
آیا تابآوری یک ویژگی ذاتی است یا میتوان آن را یاد گرفت؟
- تابآوری یک ویژگی ذاتی نیست، بلکه یک مهارت است که میتوان آن را یاد گرفت و تقویت کرد. همهی افراد این توانایی را دارند که با تمرین و آگاهی، تابآوری خود را افزایش دهند.
