

9 نشانه که نشان میدهد فوراً باید از رابطهتان بیرون بیایید
پایان دادن به یک رابطه، تصمیم سختی است، اما گاهی اوقات، ماندن در یک رابطه ناسالم می تواند آسیبهای جدی به سلامت روانی و عاطفی شما وارد کند. در این مقاله به بررسی چند نشانه واضح میپردازیم که نشان میدهد بهتر است هر چه سریعتر از یک رابطه خارج شوید.
این نشانهها نه تنها به شما کمک میکنند تا وضعیت خود را بهتر ارزیابی کنید، بلکه به شما قدرت میدهند تا تصمیمات آگاهانه و سالمی برای آینده خود بگیرید. در ادامه همراه ما در ای سنج باشید.
چرا روابط به پایان میرسند؟
دلایل متعددی میتوانند منجر به پایان یک رابطه شوند. برخی از رایجترین آنها شامل موارد زیر میشود:
- عدم تطابق ارزشها و اهداف: زمانی که دو نفر دیدگاههای متفاوتی در مورد زندگی، خانواده، شغل و سایر مسائل مهم دارند، احتمال بروز تعارض و جدایی افزایش مییابد.
- عدم ارتباط مؤثر: ناتوانی در برقراری ارتباط صادقانه و باز میتواند منجر به سوءتفاهم، نارضایتی و دوری عاطفی شود.
- خیانت: خیانت، چه عاطفی و چه فیزیکی، میتواند اعتماد را از بین ببرد و ترمیم رابطه را دشوار کند.
- خشونت: خشونت، چه فیزیکی، چه کلامی و چه عاطفی، هرگز قابل قبول نیست و باید به سرعت به آن پایان داد.
- فاصله عاطفی: گاهی اوقات، افراد به مرور زمان از یکدیگر دور میشوند و احساس میکنند که دیگر ارتباط عاطفی عمیقی با هم ندارند.
- تغییر شرایط زندگی: تغییراتی همانند نقل مکان، تغییر شغل یا بیماری میتواند بر پویایی رابطه تأثیر بگذارد.
معرفی نشانههایی برای خروج از یک رابطه
اگر برخی از نشانههای زیر را در رابطه خود مشاهده میکنید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که به فکر جدایی بیفتید:
1. تغییر الویتها
ما دائما در حال رشد و تغییر هستیم و امید به این داریم که با شریک عاطفی خود رشد کنیم، اما همیشه این اتفاق نمیافتد. رویدادهای مهم زندگی اغلب ارزشهای یک فرد و اینکه چگونه با شریک زندگی خود مطابقت دارند را مورد آزمایش قرار میدهند.
لازم نیست باورهای شما رونوشتهای دقیقی باشند، اما زمانی که یک ضرر قابل توجه (شخصی یا حرفهای)، یک بیماری شدید یا یک تصادف را تجربه میکنید، همه چیز تغییر میکند. چنین چیزی ممکن است هر دو طرف را وادار کند که در مورد آنچه ضروری است تجدید نظر کنند و حتی سالمترین رابطه را دچار مشکل کند.
2. اشتیاق از دست رفته
در این مورد باید گفت که رابطه همچنان در جریان است، اما در آن کمبود احساس میشود. رابطه دیگر شور و اشتیاق گذشته را ندارد و این یکی از عواملی است که موجب به فکر فرو رفتن برای خروج از یک رابطه میشود. راههایی برای کمک به این وضعیت وجود دارد، اما معمولاً نشان دهنده عدم اشتیاق برای ارتباط است.
3. عدم اعتماد
وقتی یکی از طرفین پیوند اعتماد را شکسته باشد، بازگشت از آن دشوار است. این احساسات معمولاً در موقعیتهایی که یک رابطه نامشروع، از دست دادن مقدار زیادی پول یا هر نوع تخلف دیگری وجود دارد، رخ میدهد. با ادامه زندگی، احساس خیانت ممکن است باقی بماند، به این معنی که رابطه ممکن است بهبود پیدا نکند. در ادامه به چند نمونه از این موارد اشاره خواهیم کرد:
- افشا کردن راز برای دیگران
- دروغ گفتن مکرر
- مشکلات مالی
- زیر پا گذاشتن وعدهها و قولها
- تقابل ارزشها
نیازی نیست که شما در مورد همه چیز احساس یکسانی داشته باشید، اما باید در برخی موارد با هم توافق کنید. اگر احساسات متفاوتی در مورد نحوه پس انداز یا خرج کردن پول، نوع زندگی یا میزان اجتماعی بودن خود داشته باشید، این مسئله میتواند ناامید کننده باشد.
در ابتدا، ممکن است به این تفاوتها علاقه داشته باشید که قابل درک بوده و خوب است که توسط شریک زندگی خود به چالش کشیده شوید تا بهتر عمل کنید، اما شما باید به گونهای زندگی کنید که با ارزشها و خواستههای اصلی شما سازگار باشد.
4. سنگ اندازی
به عنوان یک انسان، تعداد کمی از ما از درگیر شدن در تعارض لذت میبریم، اما این بخشی اجتناب ناپذیر از هر رابطه است. این یک تصور غلط است که تعارض منشأ مشکلات رابطه بوده و این نادرستی خطرناک است، زیرا باعث میشود افراد از تعارض اجتناب کنند.
سنگ اندازی در حقیقت زمانی اتفاق میافتد که میدانیم بحثی پیش رو است، اما هر کاری میکنیم تا از آن اجتناب نماییم. این مسئله هم میتواند به معنای ترک گفتگو و عدم بحث مجدد در مورد آن باشد و هم اینکه وانمود کنید اشتباهی رخ نداده است. وقتی از تعارض اجتناب میکنیم، کینه را درون خود پرورش میدهیم.
به عنوان یک زن و شوهر، با نادیده گرفتن مشکلات یا رفتار منفعلانه-پرخاشگرانه، رابطه شروع به سطحی شدن میکند. مسائلی که زمانی موضوع مهمی نبودند، در نهایت با ادامه سنگ اندازی به یک مشکل بزرگ تبدیل میشوند.
5. انتقاد کردن
مورد انتقاد قرار گرفتن بد است، به خصوص زمانی که توسط شخصی که بیشتر دوستش دارید انجام شود، اما چیزی که انتقاد را بدتر میکند این است که نقد به «نقص شخصیت» تبدیل میشود.
به عنوان مثال، اگر همسرتان به خاطر انجام یک کار نادرست از دست شما عصبانی شود، با خود فکر میکنید که چرا با او ازدواج کردهاید؟ اگر چنین است، شما این کار را به فرزندان خود هم تعمیم داده و آن را به یک نقص شخصیت تبدیل میکنید. این نوع تعاملات به سرعت تشدید شده و درد زیادی را در پی خود به جا میگذارد.
6. احساس تحقیر
ارتباطات بیرونی سالم برای یک ازدواج موفق بسیار مهم است، اما دیدگاه درونی شما از شریک زندگی خود هم باید سالم و مثبت باشد. برای مثال، احساس تحقیر برای یک رابطه بسیار مضر است.
محقق و دکتر جان گاتمن بر این عقیدهاند که تحقیر "بوسه مرگ" برای یک رابطه است. تحقیر چیزی بیش از احساس خشم یا ناامیدی نسبت به شریک زندگی بوده و این شامل حالتی است که فکر کنید شما بهتر از او هستید.
اگر احساس میکنید از شریک زندگی خود بهتر هستید، این بدان معنا است که کمتر به او احترام می گذارید و بنابراین طوری با او رفتار میکنید که گویی با او برابر نیستید.
مطمئناً مجبور نیستید با همه چیزهایی که شریک زندگی شما میگوید یا انجام میدهد موافق باشید، اما باید حداقل به اندازه کافی به او احترام بگذارید تا سعی کنید نظرات و احساسات او را درک نمایید.
7. نقش دفاعی
زمانی که شریک زندگی از قبول اشتباهات خود امتناع می ورزد، شرایط بسیار ناامید کننده خواهد شد. زمانی یک رابطه به درستی پیش میرود که هر یک از طرفین مسئولیت انجام کارهای خود را بپذیرند.
ایفای مداوم نقش قربانی و رفتاری که انگار هیچ چیز تقصیر شما نیست (مخصوصاً وقتی تقصیر شما باشد) باعث میشود که صبر همسرتان کم شود. اشتباه کردن اشکالی ندارد، اما خودداری از قبول این اشتباهات میتواند مشکل ساز شود.
8. نگه داشتن خاطرات منفی
اگر از شما خواسته شود ازدواج خود را به یاد بیاورید و به آن فکر کنید، چه مونتاژی از خاطرات در ذهن شما نقش بسته است؟ در یک ازدواج سالم، خاطراتی که ظاهر میشوند، خوب و بد را در هم میآمیزند، اما بیشتر خاطرات مثبت باقی میمانند. اگر ازدواج خود را فقط با خاطرات منفی مرتبط میدانید، به این معنی است که به طور کلی دیدگاه منفی نسبت به ازدواج خود دارید.
ازدواج نیاز به کار و تعهد زیادی دارد و شما آنچه را که بکارید درو خواهید کرد. برای حفظ یک زندگی زناشویی سالم و شاد، باید از این دامها دوری کنید و با ادامه دادن به تقویت پویایی روابط سالم با همسرتان از طلاق دوری نمایید.
9. رفتارهای توهین آمیز
پیوندی که با شریک عاشقانه خود دارید مقدس است و باید باعث شود همیشه احساس دوست داشتن و امنیت کنید، بنابراین نباید به دلیل مسائل مختلف با او رفتارهای توهین آمیز داشته باشید. اگر دچار این مشکل هستید یا باید با استمرار زیاد یک رابطه محبت آمیز و ایمن ایجاد کنید که شایسته آن هستید، یا آن رابطه را ترک کنید.
علائم هشدار دهنده برای ترک یک رابطه
- رفتار توهین آمیز با دوستان و خانواده خود
- هدف نداشتن
- حسادت کردن بیدلیل
- نادیده گرفتن افکار، احساسات و نگرانیهای شریک عاطفی
- آزار دادن جسمی
- تحت فشار قرار دادن شما برای انجام رابطه جنسی
- مقاومت کردن در برابر تلاشهای شما برای بهبود رابطه
- تهدید به خشونت
- گرفتن دوستان و خانواده از شما
- تحقیر کردن
شما لایق دوست داشتن و امنیت هستید و همه رفتارهای ذکر شده در بالا هم بسیار بسیار جدی هستند و هم میتوانند برای شما خطرناک باشند. لطفاً اگر با هر یک از این موارد سروکار دارید یا سعی کنید رابطه خود را ترک کنید یا با یک متخصص سلامت روان مشورت نمایید.

افرادی که در روابط ناسالم هستند، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی و اضطراب قرار دارند.
مراحل خروج از رابطه
خروج از رابطه فرآیندی تدریجی است که معمولاً شامل مراحل زیر میشود:
- تصمیمگیری: اولین قدم، تصمیمگیری آگاهانه برای پایان دادن به رابطه است. این تصمیم باید بر اساس ارزیابی دقیق شرایط و احساسات شما گرفته شود.
- برقراری ارتباط: پس از تصمیمگیری، باید با طرف مقابل خود در مورد تصمیم خود صحبت کنید. این گفتگو باید با احترام و صداقت انجام شود.
- جدایی فیزیکی: در صورت امکان، بهتر است پس از پایان رابطه، از نظر فیزیکی از طرف مقابل خود جدا شوید. این امر به شما کمک میکند تا فضایی برای پردازش احساسات خود داشته باشید.
- پردازش احساسات: خروج از رابطه میتواند با طیف وسیعی از احساسات دشوار همراه باشد. به خودتان اجازه دهید این احساسات را تجربه کنید و از آنها عبور نمایید.
- بازسازی زندگی: پس از گذر از مراحل اولیه، باید بر بازسازی زندگی خود تمرکز کنید. این شامل مراقبت از خود، ایجاد روابط جدید و تعیین اهداف جدید است.
تأثیر استرس ناشی از ترک رابطه
مهم نیست از کدام سمت به این مسیر بروید، رفتن و ماندن هر دو چالشهایی دارند و استرسزا هستند. یکی از فکرهایی که ممکن است داشته باشید این است که ترک کردن گذشته بسیار دشوار است و زمان زیادی را برای آن گذاشتهاید، پس بهتر است بمانید، اما انجام این اشتباه به معنای غرق شدن است.
به طور کلی افراد معمولاً تمایلی به کنار گذاشتن یک استراتژی یا مسیر ندارند، زیرا سرمایه گذاری زیادی روی آن انجام دادهاند، حتی زمانی که به این درک برسند که رها کردن میتواند برای آنها سودمندتر باشد. اگر برای مدت طولانی در یک رابطه بودهاید، ممکن است فکر کنید که این دلیل برای ماندن و تلاش بیشتر کافی است، اما واقعیت اینگونه نیست.
رابطه سمی چیست؟
گاهی اوقات ما این عبارت را میشنویم یا حتی خودمان از آن استفاده میکنیم، بدون اینکه هیچ وقت به معنای آن فکر کنیم. یک رابطه سمی، چه بین دوستان، عاشقان یا اعضای خانواده باشد، رابطهای است که در آن نیازهای یک نفر به قیمت یا بدون توجه به نیازهای شخص دیگر برآورده میشود.
همه ما روزهای بدی داریم و گاهی اوقات، خشم، غم یا ناامیدی را به خاطر اطرفیان خود تجربه میکنیم. فرد سمی بارها و بارها انرژی منفی را وارد رابطه می کند و به جای اینکه احساس شادی در شما ایجاد کند، موجب استرس شما میشود، انرژی شما را تخلیه کرده و شخصیت شما را خفه میکند.
مشاوره و پشتیبانی
داشتن یک سیستم پشتیبانی از دوستان قابل اعتماد، عزیزان و یک درمانگر در هنگام تصمیم گیری بزرگ ممکن است مفید باشد و میتواند به شما کمک کند تا در مورد تمام جنبههای مختلف فکر کرده و در تصمیم گیری عجله نکنید. اگر به حمایت بیشتری نیاز دارید یا فقط به یک دیدگاه آگاهانه و عینی نیاز دارید، ملاقات با یک مشاور یا درمانگر میتواند بسیار کمککننده باشد.
آیا باید رابطه خود را ترک کنید؟
تنها کسی که میتواند این تصمیم را بگیرد شما هستید. اگر نمیتوانید راهی پیدا کنید که این کار را به گونهای انجام دهید که بر کیفیت زندگی شما تأثیری نداشته باشد، شاید زمان آن رسیده است که تغییری ایجاد کنید.
اغلب اوقات، وقتی افراد با این سؤال به مشاور مراجعه میکنند، از قبل پاسخ را میدانند، اما میخواهند تأیید شوند. مراقب باشید احساسات واقعی خود را در این مورد نادیده نگیرید و اگر تصمیم گرفتید رابطه خود را ترک کنید، سعی کنید موارد زیر را مدنظر قرار دهید:
- اثرات کوتاه مدت و بلند مدت ماندن و رفتن را در نظر بگیرید.
- از همه جهات مختلف به این موضوع نگاه کنید.
- منطق و غریزه را متعادل کنید، یعنی به خودتان اعتماد کنید، اما عقل را نادیده نگیرید.
چگونه میتوان از یک رابطه ناسالم خارج شد؟
خروج از یک رابطه ناسالم میتواند دشوار باشد، اما با برنامهریزی و حمایت مناسب، میتوانید این کار را انجام دهید. در اینجا چند نکته برای شما آورده شده است:
- به احساسات خود اعتماد کنید: اگر احساس میکنید که این رابطه برای شما مناسب نیست، به احساسات خود اعتماد کنید.
-
به خودتان زمان بدهید: به خودتان زمان کافی برای پردازش احساسات و بهبود زخمهای عاطفی بدهید.
-
به خودتان عشق بورزید: به یاد داشته باشید که شما شایسته عشق و احترام هستید. به خودتان مهربان باشید و از خودتان مراقبت کنید.
- یک شبکه حمایتی قوی ایجاد کنید: با دوستان و خانواده خود صحبت کنید و از آنها حمایت بخواهید.
- یک برنامه امنیتی داشته باشید: اگر نگران امنیت خود هستید، یک برنامه امنیتی برای خروج از رابطه تهیه کنید.
-
به آینده امیدوار باشید: به خودتان یادآوری کنید که این دوران موقتی است و شما میتوانید زندگی شاد و رضایتبخشی را پس از جدایی تجربه کنید.
- به دنبال کمک حرفهای باشید: یک درمانگر میتواند به شما کمک کند تا با احساسات خود کنار بیایید و مهارتهای مقابلهای سالم را یاد بگیرید.
کلام آخر ای سنج درباره نشانههای ترک رابطه
تصمیمگیری برای پایان دادن به یک رابطه، گاهی اوقات سختترین کار ممکن است، اما به یاد داشته باشید که شما سزاوار یک رابطه سالم و شاد هستید. اگر در رابطه خود احساس ناراحتی یا ناامنی میکنید، به خودتان کمک کنید و از این رابطه خارج شوید.
اصطلاحات مهم این مقاله
سوالات متداول
-
چرا باید از یک رابطه ناسالم خارج شوم؟
- حفظ سلامتی روانی و جسمی شما مهمتر از هر چیز دیگری است. رابطه ناسالم میتواند به اعتماد به نفس و آینده شما آسیب برساند.
-
اگر از یک رابطه خارج شوم چه اتفاقی میافتد؟
- در ابتدا ممکن است احساسات منفی همانند غمگینی، اضطراب و ترس را تجربه کنید، اما با گذشت زمان، احساس بهتری پیدا خواهید کرد و به زندگی عادی خود باز خواهید گشت، همچنین فرصت ایجاد روابط سالمتر و شادتری برای خود فراهم میکنید.
-
آیا میتوانم رابطه ناسالم را نجات دهم؟
- در برخی موارد، با کمک یک مشاور حرفهای میتوان رابطه را بهبود بخشید، اما اگر خشونت، کنترل یا تهدید وجود داشته باشد، بهتر است از رابطه خارج شوید.
-
چگونه میتوانم از تکرار این تجربه جلوگیری کنم؟
- روی اعتماد به نفس خود کار کنید، روابط سالم را بشناسید، مرزهای خود را مشخص کرده و از آنها محافظت کنید و به احساسات خود توجه نمایید.