دلایلی برای مجرد ماندن

امروزه ازدواج کردن یا مجرد ماندن یکی از موضوعات و دغدغه های همیشگی افرد می باشد. بنابراین، این سوال که مجردی بهتر است یا متاهلی؟ همواره  سوالی پر از چالش می باشد.

خیلی از افراد، مجردی را بهترین دوران می دانند و عده ای دیگر، آن را بی مسئولیتی خطاب می کنند و از سویی دیگر حتی افراد مجرد را افسرده یا مشکل دار می نامند به همین خاطر بعضی از افرادِ مجرد برای رهایی از این برچسب ها، تن به ازدواج می دهند یا حتی بعضی از افراد متاهل حاضرند سال ها با همسرشان طلاق عاطفی داشته باشند ولی به سمت دوران تجرد برنگردند.

در هر صورت مهم ترین نکته این است که هر کس با سلیقه خودش زندگی کند و بدون تفکر نباید یک مرتبه تصمیم به مجرد ماندن یا تاهل گرفت. در ادامه چند مورد از دلایل مجرد ماندن افراد آورده شده است:

عشقِ پُر شور، یک توهم است.
تصور این که تا آخر عمر با یک فرد ثابت باشیم سخت است.
بعد از یک مدت متوجه می شویم شریک زندگی آنقدرها هم عالی نیست.
ما اینقدر عاقل نیستیم که وارد یک رابطه عاشقانه شویم.
وقتی وارد رابطه می شویم عشق به مرور از بین می رود و احساس تنهایی می آید.
نمیخوایم خودمون رو به کسی تحمیل کنیم.

برای توضیحات بیشتر دلایل مجرد ماندن، لطفاً  کلیپ بالا را مشاهده کنید.

متن ویدئو:

دوست عزیز ای سنج سلام؛ با لایک و به اشتراک گذاری این پست از ما حمایت کنید.

تو دوره و زمونه ای که ما در اون زندگی می کنیم ممکنه افرادی وجود داشته باشن که اشتیاقی به برقراری رابطه با شخص دیگه نداشته باشن و ترجیحشون مجرد موندن و تنها زندگی کردنه و ممکنه این انتخابشون رو حتی از دیگران هم پنهان کنن که در این صورت این مورد نگران کننده و ناراحت کنندس چرا چون از دید بعضی آدم ها تنهایی و مجرد بودن اصلا خوب نیست

و در نگاه اول وقتی میگی که تنهایی ممکنه فرد دید خوبی نداشته باشه و خوب این از دید اون آدما  این خودش تبدیل به یه فاجعه ی جمعی میشه چرا؟

چون به این معنیه که تعداد زیادی از مردم که هیچ آرزو و علاقه ای برای زندگی کردن با شخص دیگری ندارن و فکر می کنن که برای با دیگری بودن و زندگی کردن افراد ناسازگاری هستن و هر ساله توسط مطبوعات و یا از رسانه ها از زندگی ها و افرادی که

در زندگی زناشویی تحقیر میشن و یا آرامش ندارن، می شنون و خوب در نهایت ترجیحشون اینه مجرد بمونن و تنها زندگی کنن ولی خوب ممکنه که مجرد بودن و متاهل بودن هر دو از نظر ارزشی با هم مساوی و برابر باشن و اصلا نتونیم بگیم که کدوم بهتر از اون یکیه و از همه بهتر اینه که هر کسی بتونه برای خودش تصمیم بگیره و مردم در انتخاب برای خودشون آزاد باشن و خوب چه کسی می تونه بگه که یه فرد برای به زندگی متاهلی پیوستن آماده اس؟

چون که فقط این فرد شخص دیگه ای رو دوست داره و رابطه عاشقانه ای با هم دارن؟

و به جای اون بگیم که مجردی بده چون تنهایی ادم رو آزار میده! نه! هر فردی می تونه با توجه به شخصیت و علایقش انتخاب کنه

در اینجا، چند دلیل از دلایل خوب از نظر مجرد ها برای صرف زندگی خود به تنهایی و مجرد موندن  گفته شده

یک: چون که یه عشق بسیار پر شور و رمانتیک می تونه صرفا یه توهم باشه

ما باید مطمئن شیم  که یه عشق رمانتیک، و این ایده که ما باید تا آخر عمرمان عاشق یک فرد بمونیم و او را عاشفانه دوست داشته باشیم، فقط یه مفهوم و ایده نیست و قابلیت اجرا در زندگی واقعی رو داره از یه نظر دیگه ، برای مدت زمان طولانی  تقریباً همه ی آدم ها محکوم به داشتن روحیه بسیار سخت گیر برای مقابله با مشکلات و سختی ها هستن و خوب این قضیه می تونه از شدت احساسات و رمانتیک بودن کم کنه یک ازدواج عاشقانه خوب از نظر تئوریک امکان پذیره اما در عمل نیز ممکنه بسیار بعید یا حتی ممکن باشه چرا که هر دو نفر باید تلاش کنن هر اتفاق بد و شکستی در رابطه موجب شرم و خجالت طرفین میشه رو درسی برای هر دو نفر بدونن و اونا این اتفاق منفی رو یه امتیاز و یا درس مثبت برای ادامه زندگیشون قرار بدن و از کجا معلوم که میون این همه فراز و نشیب و اتفاق بد رابطه ی زن و شوهرا هنوزم مثل قبل گرم و صمیمی و رمانتیک بمونه؟

دو: بعد از گذشت زمانی از رابطه، دیگه هیچ کس فکر نمیکنه که شریک زندگیش انسان فوق العاده ایه

نباید کسایی رو که انتخابشون مجرد ماندن است را غیر رمانتیک و افرادی سرد بدونیم در واقع، ممکنه که ما میون یه سری از آدم های رمانتیک قرار گرفته باشیم ولی در نهایت همین افراد رمانتیک هستن که باید مواظب باشن تا روابطشون آسیب نبینه و به جاهای بدی ختم نشه .
از نظر این افراد برقراری رابطه با افرادی که دیگران خیلی از اونا انتظار ندارن ممکنه خوب و راحت باشه.

سه: ما به اندازه کافی اونقدرا عاقل نیستیم که بخوایم در رابطه باشیم

اگرچه که دانستن مواردی که مربوط به دوست داشته شدن و دوست داشتن افراد است و زندگی کنار کسی،نشانه ای از بلوغه اما نشانه های دیگری هم برای بلوغ وجود داره همین که بپذیریم از نظر روان شناختی قادر به پدیرفتن رابطه و زندگی در کنار کسی نیستیم، یکی از همین نشونه هاست اینکه خودمونو بخوایم داوطلبان از رابطه برقرار کردن بازنشست کنیم.

یا به عبارت دیگه  برای جلوگیری از آشفتگی و عواقب منفی نخوایم که وارد رابطه بشیم نشونه بدی نیست بلکه نشونه مهربونی و روح بزرگه ماست و خوب قطعا همین یکی از نشونه های بلوغه دیگه،نه؟

چهار: تنها بودن یعنی اینکه دلمون نمیخواد خودمون رو به کسی تحمیل کنیم و این باعث میشه که یه کمی از نطرات عجیب و غریب دیگران دور بمونیم و هیچکسی نیست که بخواد به شما بگه چی کار باید کنید یا چی کار نکنید و این خوش شانسیه که شما می تونید خودتون رو به کسی تحمیل نکنین و خودتون رو دوست داشته باشین و حالتون با خودتون خوب باشه و بدون نیاز به کسی خوشحال باشین

پنج: برقراری رابطه عشق و از بین میبره

شاید بهتر باشه که در مجرد بودن و خارج از یک رابطه احساس تنهایی کنین و یا از روابط جنسی محروم باشین تا اینکه بخواین تو یه رابطه احساس تنهایی داشته باشین در کنار همه ی این موارد خوبه که بدونین یه چیزی که هیچ وقت تو افراد مجرد انکار نمیشه امیده و مجرد ها ادمای امیدوار و با هدفی هستن و تنهایی باعث نمیشه که غمگین باشن و فقط یه گوشه بشینن ولی همه ی این حرف ها باعث نمیشه که فکر کنین تنها بودن بدون مشکله!

البته طبیعیه که اشکالایی در هر دو حالت وجود داشته باشه، وقتی می گیم این دو تا حالت منظورمون زندگی مجردی و متاهلیه!

تنهایی در یکی،ناراحتی و گاها نا امیدی و عصبانیت در دیگری!

واقعیت اینه که ما ممکنه تو هر نوع رابطه که هستیم خواه مجردی یا متاهلی راضی و خوشحال نباشیم ولی بحث سر اینه که ما نباید خیلی راحت تصمیم به تنها موندن و یا حتی ازدواج بگیریم و قبل از هرکدوم باید حسابی فکر کنیم.

مرسی که همراه ما بودید و خوشحال می شویم نظر خود

اگر تمایل دارید تا بدانید چه زمانی برای ازدواج آماده ایم، به لینک مورد نظر مراجعه نمایید.

 کدام یک از دلایل مطرح شده در بالا تا حدودی منطقی و کدام یک غیرمنطقی به نظر می رسد؟ لطفاً دیدگاه و نظرات ارزشمند خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.

سوالات متداول