مدت مطالعه: 9 دقیقه شخصیت شناسی چیست؟ بررسی تئوریها و آزمونهای روانشناسی شخصیت
از گذشته تا کنون، نظرات مختلفی پیرامون شخصیت شناسی وجود داشته است و هر کدام از پژوهشگران، تلاش کردهاند تا به این سؤال واحد که شخصیت ما را چه چیزی تشکیل میدهد؟ پاسخ دهند. با توجه به اینکه شخصیت شناسی یکی از مباحث مهم در زمینه روانشناسی است، در این مقاله از ای سنج به صورت کامل، مدلهای شخصیت شناسی، تئوریها و همه مباحث مرتبط را بررسی میکنیم. همراه ما باشید.
شخصیت شناسی چیست؟
در یک مقاله که در سال 2011 میلادی منتشر شد، درباره این موضوع بحث شد که شخصیت انسان از ویژگیهای روانی تشکیل شده که بر سایر جنبههای انسان همانند تفکر، احساس و رفتار تأثیرگذار است. همچنین ویژگیهای شخصیتی در انسان به صورت ثابتی وجود ندارد، ویژگیهای شخصیتی از ذات انسان جدا نیست و این ویژگیها است که بر همه ابعاد انسان مؤثر است. همینطور نگرش و جهان بینی فرد هم از شخصیت آن سرچشمه میگیرد.
در نتیجه شخصیت شناسی، مطالعه الگوهای پایدار در افکار، احساسات و رفتار افراد است که به طور منحصر به فرد، شخصیت هر فرد را از دیگری متمایز میکند. این شاخه از علم روانشناسی به دنبال درک و تفسیر چرایی رفتار انسانها به شیوهای خاص و پیش بینی رفتارهای آینده آنها بر اساس ویژگیهای شخصیتیشان است.
برخلاف باور عموم، تحقیقات نشان میدهد که حدود ۳۰٪ تا ۵۰٪ ویژگیهای شخصیتی ریشه در ژنتیک دارند و باقی تحتتأثیر محیط شکل میگیرند.
نکات مربوط به تئوری شخصیت شناسی
برخی از ویژگیها همانند عشق، محبت و نیاز به توجه در شخصیت شناسی مطرح میشود که در همه انسانها یکسان است. منظور از تعلق خاطر، احساس وابستگی و علاقه به یک شخص یا گروه است که این موضوع در بین افراد، متفاوت است. هر فردی احساس خود را به شیوه خاصی بیان میکند و این بیان منحصر به فرد احساس، به مواردی همانند ویژگیهای شخصیتی، محیط زندگی و تجربیات فرد بستگی دارد.
تاریخچه شخصیت شناسی
ریشههای علم شخصیت شناسی را میتوان در فلسفه یونان باستان و تفکرات متفکرانی همانند بقراط و ارسطو جستجو کرد. در طول تاریخ مباحث مربوط به شخصیت شناسی تکمیل شده و همچنان هم در حال پیشرفت و توسعه است.
شخصیت شناسی به عنوان یک رشته علمی، در طول تاریخ خود شاهد تحولات و پیشرفتهای بسیاری بوده است. این علم امروزه به عنوان یک ابزار مهم در زمینههای مختلفی همانند روانشناسی، روانپزشکی، مشاوره و آموزش مورد استفاده قرار میگیرد. در ادامه این مباحث به به بیان جزئیاتی از تاریخچه این علم میپردازیم.
شخصیت شناسی و تئوریهای اولیه شخصیت
یکی از اولین افرادی که درباره شخصیت شناسی مطالعات خود را آغاز کرد ارنست کرچمر بود. ارنست کرچمر، روانپزشک آلمانی، در سال 1921 نظریهای را مطرح کرد که بر اساس آن، بین شکل بدن و شخصیت انسان ارتباطی وجود دارد.
در سال 1930 میلادی، ویلیام شلدون این مباحث را توسعه داد و با استفاده از یک سیستم امتیازی، ظاهر فیزیکی فرد را به ویژگیهای شخصیتی مرتبط کرد. همزمان با این تحقیقات، زیگموند فروید، عصب شناس اتریشی، مطالعاتی درباره آسیبهای روانی فردی آغاز کرد.
فروید به این نتیجه رسید که آسیبهای فعلی افراد، مربوط به اتفاقاتی است که در گذشته برای او رخ داده است و نظریهای را در سال 1912 میلادی مطرح کرد.
در این نظریه، فروید سه بخش مجزا در شخصیت انسان در نظر میگیرد:
- نهاد: بخش غریزی و ابتدایی شخصیت که شامل امیال و نیازهای اولیه همانند میل جنسی و میل به پرخاشگری است. نهاد به دنبال لذت فوری و بدون در نظر گرفتن عواقب آن است.
- ایگو: بخش منطقی و واقعبین شخصیت که به دنبال ارضای نیازهای نهاد به گونهای است که با هنجارهای اجتماعی و واقعیت سازگار باشد. ایگو به عنوان واسطهای بین نهاد و سوپرایگو عمل میکند.
- سوپرایگو: بخش اخلاقی شخصیت که شامل وجدان و قوانین درونی شده است. سوپرایگو بر اساس هنجارها و ارزشهای جامعه شکل میگیرد و به دنبال سرکوب امیال نهاد است.
انتقاد از خود زمانی اتفاق میافتد که ایگو احساس میکند که نهاد در حال نقض قوانین سوپرایگو است. این امر میتواند به دلیل امیال و افکار نهاد، یا به دلیل احساس ناتوانی ایگو در کنترل نهاد باشد. انتقاد از خود میتواند منجر به احساساتی همانند گناه، شرم و اضطراب شود.
کارل یونگ، روانپزشک سوئیسی، نظریهای در مورد رشد و شناخت شخصیت ارائه داد که در مقایسه با نظریه فروید، به تمایلات جنسی فرد کمتر بها میداد. نظریه یونگ جنبههای انتزاعی و معنوی بیشتری داشت و بر مفاهیمی همانند ناخودآگاه جمعی، کهن الگوها و فرایند فردیت تمرکز میکرد، مفاهیم یونگ درباره شخصیت شناسی شامل موارد زیر است:
- ناخودآگاه جمعی: یونگ معتقد بود که علاوه بر ناخودآگاه فردی، یک ناخودآگاه جمعی هم وجود دارد که شامل تجربیات و الگوهای رفتاری مشترک تمام انسانها در طول تاریخ است.
- کهن الگوها: یونگ معتقد بود که کهن الگوها، الگوهای رفتاری و تفکری هستند که در ناخودآگاه جمعی وجود دارند و بر شخصیت و رفتار انسانها تأثیر میگذارند.
- فرایند فردیت: یونگ معتقد بود که هدف نهایی زندگی انسان، رسیدن به فردیت است. فردیت به معنای تحقق کامل تمام جنبههای شخصیت، اعم از آگاه و ناخودآگاه است.
یکی دیگر از افرادی که در زمینه توسعه مباحث شخصیت شناسی مؤثر بود، فردی به نام آلفرد آدلر است، نظریه آلفرد آدلر بر دو اصل استوار است:
- اصل جبران: این اصل بیان میکند که انسانها برای جبران احساس حقارت خود، تلاش میکنند تا در برخی زمینهها به برتری برسند.
- اصل وحدت شخصیت: این اصل بیان میکند که شخصیت هر فرد، یکپارچه و منسجم است.
به بیان دیگر، تمام رفتارهای یک فرد، به نوعی به هم مرتبط هستند و میتوانند به عنوان تلاشهایی برای جبران احساس حقارت و رسیدن به برتری تفسیر شوند.
در سالهای بعدی اریک اریکسون، هشت مرحله را برای برای تغییر شخصیت انسان ارائه کرد، این هشت مرحله شامل، اعتماد در برابر بی اعتمادی، استقلال در برابر شک به خود، ابتکار در برابر احساس گناه، کارآمدی در برابر حقارت، هویت در برابر آشفتگی هویت، صمیمیت در برابر انزوا، زایندگی در برابر رکود و یکپارچگی در برابر ناامیدی است.
طبق این نظریه، رشد شخصیت انسان در مراحل بعدی، وابسته به گذراندن موفقیت آمیز مراحل قبلی است.
در سال 2017 میلادی هم دکتر لارسن، بیان کرد که این تئوریها، روی ذات انسان تأثیرگذار بود و یک موجودیت را به فرد میداد، با استفاده از این تاریخچهای که بیان کردیم میتوان گفت که سرچشمه شروع تحقیقات گسترده بوده است و همچنان هم ادامه دارد.
تئوریهای صفات شخصیتی
در دهه 194 میلادی، مباحث جدیدی از شخصیت شناسی مطرح شده که در آن شخصیت انسان را صفات او تشکیل میداد، منظور از صفات، صفات منحصر به فرد و مشترک است. ری کالسون در سال 1971 نقدی را بر نظریه صفات شخصیتی وارد کرد. او معتقد بود که این نظریه در درک شخصیت انسان به عنوان یک موجود منحصر به فرد و یگانه، ناکام است.
کالسون به چند مشکل کلیدی در نظریه صفات شخصیتی اشاره کرد:
- تقلیلگرایی: این نظریه، انسان را به مجموعهای از صفات تقلیل میدهد و به جنبههای پیچیده و منحصر به فرد شخصیت انسان توجه کافی نمیکند.
- عدم توجه به تعاملات: این نظریه به تعاملات بین صفات و همچنین تعاملات بین صفات و محیط توجه کافی نمیکند.
- عدم توجه به پویایی: این نظریه شخصیت را به عنوان یک پدیده ایستا و ثابت در نظر میگیرد، در حالی که شخصیت انسان در طول زمان تغییر میکند.
کالسون به جای نظریه صفات شخصیتی، نظریهای را مطرح کرد که بر اساس آن، شخصیت انسان از مجموعهای از طرحوارهها یا الگوهای رفتاری تشکیل شده است. در سال 1980 هم محققان به این نتیجه رسیدند که شخصیت انسان نه تنها تحتتأثیر ویژگیهای ذاتی و درونی او، بلکه تحتتأثیر محیطی که در آن زندگی میکند هم قرار میگیرد.
یکی از مشهورترین روانشناسان صفات شخصیتی، هانس آیزنک است، نظریه هانس آیزنک، شخصیت انسان را بر اساس سه ویژگی اصلی سازماندهی میکند:
1. روان پریشی (Psychoticism - P): این ویژگی، تمایل به انحراف از هنجارهای اجتماعی، رفتارهای غیرمعمول و تجربیات عجیب و غریب را نشان میدهد. افراد با نمره بالا در این مقیاس، ممکن است خلاق، مستقل و غیرقابل پیشبینی باشند، اما در عین حال، ممکن است خطرپذیر، تکانشی و پرخاشگر هم باشند.
2. برونگرایی (Extraversion - E): این ویژگی، تمایل به برونگرایی و اجتماعی بودن را نشان میدهد. افراد با نمره بالا در این مقیاس، از معاشرت با دیگران لذت میبرند، پرانرژی و فعال هستند و تمایل به جستجوی محرکهای بیرونی دارند. در مقابل، افراد درونگرا، ترجیح میدهند وقت خود را به تنهایی بگذرانند، آرام و کمحرف هستند و از محرکهای بیرونی به سرعت خسته میشوند.
3. ناپایداری عاطفی (Neuroticism - N): این ویژگی، تمایل به تجربه احساسات منفی همانند اضطراب، افسردگی و نگرانی را نشان میدهد. افراد با نمره بالا در این مقیاس، به طور کلی از نظر عاطفی ناپایدار هستند، به راحتی تحتتأثیر عوامل محیطی قرار میگیرند و در برابر استرس آسیبپذیرتر هستند. در مقابل، افراد با ثبات عاطفی، آرام، خونسرد و مقاوم در برابر استرس هستند.
با توجه به تنوع بالای روانشناسی شخصیت، بسیار مهم است که بدانیم کدام نظریه از اعتبار بیشتری برخوردار بوده و تأیید شدهاند.
کدام نظریههای شخصیت شناسی تأیید شدهاند؟
مباحث شخصیت شناسی موضوعاتی مختلفی را بر اساس دو مؤلفه تفاوت فردی و گروهی بررسی میکند و به سؤالات زیر پاسخ میدهد:
- برای انسان چند ویژگی شخصیتی وجود دارد؟
- ویژگیهای شخصیتی انسان به چه صورت در کنارهم قرار گرفتهاند؟
- منشأ این ویژگیها چیست؟
- ویژگی شخصیتی چه تأثیری روی انسان دارد؟
مدلهای شخصیتی و آگاهی از آنها در درک ادامه مباحث شخصیت شناسی بسیار مؤثر است که 3 مدل را بررسی میکنیم.

مدلهای روانشناسی شخصیت
3 مدل از شخصیت شناسی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است که شامل مدل 5 عاملی، مدل هگزاکو و مدل تکامل است که هر کدام را بررسی خواهیم کرد.
۱. مدل پنج عاملی
مدل شخصیت شناسی پنج عاملی یکی از شناختهشدهترین و پرکاربردترین مدلها در روانشناسی شخصیت است. این مدل، شخصیت انسان را بر اساس پنج عامل یا صفت اصلی توصیف میکند:
- پذیرش تجربههای جدید
- تمایل به جستجوی تجربههای جدید و متفاوت
- خلاق، کنجکاو و دارای تخیل قوی
- علاقه به یادگیری و اکتشاف
- انعطافپذیری و سازگاری با شرایط جدید
- وظیفهشناسی یا مسئولیت پذیری
- منظم، دقیق و قابل اعتماد
- وظیفهشناس و با انگیزه
- دارای نظم و انضباط شخصی
- تمایل به برنامهریزی و هدفگذاری
- برونگرا بودن
- تمایل به معاشرت با دیگران و لذت بردن از فعالیتهای اجتماعی
- پرانرژی و فعال
- تمایل به صحبت کردن و ابراز عقیده
- جسور و اجتماعی
- سازگاری و موافق بودن
- خوشبرخورد، مهربان و دلسوز
- تمایل به همکاری با دیگران
- صبور و بخشنده
- تمایل به اجتناب از درگیری
- نوروتیک یا روان رنجور بودن
- تمایل به تجربه احساسات منفی همانند اضطراب، افسردگی و نگرانی
- حساس و زودرنج
- دارای عزت نفس پایین
- تمایل به نگرانی و افکار منفی
این پنج عامل، طیف وسیعی از ویژگیهای شخصیتی را در بر میگیرند و میتوانند به درک بهتر شخصیت انسان و همچنین به پیشبینی رفتار او در موقعیتهای مختلف کمک کنند.
۲. مدل شخصیت شناسی هگزاکو
این مدل 6 عاملی بر اساس مطالعات مایکل اشتون و کیبوم لی بود که در سال 1994 میلادی ارائه شد و شامل موارد زیر است:
- صداقت و فروتنی
- عدم تمایل به فریب و خودخواهی
- صداقت در گفتار و عمل
- پذیرش اشتباهات
- احساسات
- تمایل به تجربه احساسات منفی
- حساسیت و زودرنجی
- نیاز به حمایت و تأیید دیگران
- برونگرایی
- تمایل به معاشرت با دیگران و لذت بردن از فعالیتهای اجتماعی
- پرانرژی و فعال
- جسور و اجتماعی
- سازگاری
- تمایل به همکاری با دیگران
- صبور و بخشنده
- تمایل به اجتناب از درگیری
- مسئولیت شناسی
- وظیفهشناس و با انگیزه
- دارای نظم و انضباط شخصی
- تمایل به برنامهریزی و هدفگذاری
- پذیرش تجربههای جدید
- تمایل به جستجوی تجربههای جدید و متفاوت
- خلاق، کنجکاو و دارای تخیل قوی
- علاقه به یادگیری و اکتشاف
مدل هگزاکو، شباهتهای زیادی به مدل پنج عاملی دارد، اما یک عامل اضافی به نام "صداقت و فروتنی" را به آن اضافه میکند.
۳. تئوری شخصیت شناسی تکامل
نظریه شخصیت شناسی داروین بر این فرض استوار است که شخصیت انسان تحتتأثیر عوامل مختلفی شکل میگیرد. برخی از این عوامل عبارتاند از:
- دورههای درمانی در کودکی
- نوع و کیفیت مراقبتهایی که کودک در دوران کودکی دریافت میکند، نقش مهمی در شکلگیری شخصیت او دارد.
- کودکانی که در محیطی گرم و صمیمی بزرگ میشوند، بیشتر احتمال دارد که دارای شخصیتی سالم و شاد باشند.
- در مقابل، کودکانی که در محیطی ناامن و بیثبات بزرگ میشوند، بیشتر احتمال دارد که دارای شخصیتی مضطرب و ناامن باشند.
- سبک زندگی مادر در دوران بارداری
- سبک زندگی مادر در دوران بارداری، میتواند بر سلامت جسمی و روانی جنین تأثیر بگذارد.
- مادرانی که در دوران بارداری سیگار میکشند، الکل مصرف میکنند یا از مواد مخدر استفاده میکنند، بیشتر احتمال دارد که فرزندانی با مشکلات رفتاری و شخصیتی داشته باشند.
- آسیبهای هنگام تولد مانند کمبود اکسیژن
- آسیبهای هنگام تولد مانند کمبود اکسیژن، میتواند به مغز جنین آسیب برساند و بر رشد و تکامل او تأثیر بگذارد.
- کودکانی که در هنگام تولد دچار آسیب میشوند، بیشتر احتمال دارد که دارای مشکلات یادگیری، رفتاری و شخصیتی باشند.
- بیماریهای دوران کودکی
- بیماریهای دوران کودکی، میتواند بر سلامت جسمی و روانی کودک تأثیر بگذارد.
- کودکانی که در دوران کودکی به بیماریهای مزمن مبتلا میشوند، بیشتر احتمال دارد که دارای مشکلات اضطرابی، افسردگی و عزت نفس پایین باشند.
- تجربیات خوب و بد در طول زندگی
- تجربیات خوب و بدی که در طول زندگی داریم، میتوانند بر شخصیت ما تأثیر بگذارند.
- افرادی که در زندگی خود تجارب مثبتی همانند عشق، حمایت و موفقیت را تجربه میکنند، بیشتر احتمال دارد که دارای شخصیتی شاد، سالم و خوشبین باشند.
- در مقابل، افرادی که در زندگی خود تجارب منفی همانند خشونت، سوءاستفاده و طرد شدن را تجربه میکنند، بیشتر احتمال دارد که دارای شخصیتی مضطرب، افسرده و بدبین باشند.
در نظریه شخصیت شناسی داروین، تأکید بر تعامل بین عوامل ژنتیکی و محیطی است. به عبارت دیگر، شخصیت انسان نه تنها تحتتأثیر ژنها، بلکه تحت تأثیر محیطی که در آن زندگی میکند هم قرار میگیرد. این نظریه، به درک بهتر عوامل مؤثر بر شخصیت انسان و همچنین به پیشگیری و درمان مشکلات شخصیتی کمک کرده است.
بررسی 4 نتیجه خاص در شخصیت شناسی
در این بخش به بررسی 4 نتیجه خاص در شخصیت شناسی میپردازیم:
جویندگان احساس
جویندگان احساس به افرادی اطلاق میشود که به دنبال تجربه احساسات شدید و هیجان در زندگی خود هستند. این افراد به طور ذاتی تمایل به جستجوی خطر، تازگی و برانگیختگی دارند. طبق مطالعاتی که انجام شده، افراد دارای ژن D4DR، تأثیر دوپامین بر آنها متفاوت است، دوپامین نقش مهمی در انگیزه، پاداش، یادگیری و حرکت ایفا میکند. کمبود حساسیت به دوپامین میتواند منجر به کاهش انگیزه، بیتفاوتی و جستجوی تجربههای شدید برای تحریک سیستم پاداش مغز شود.
کمرویی، اضطراب و اختلالات خوردن
ژن دیگری در انسان به نام 5-HTT باعث ایجاد اختلالاتی همانند کمرویی، اضطراب و اختلال در غذا خوردن میشود، همچنین با تفاوت این ژن در انسان، نحوه مقابله با این مشکلات هم متفاوت میشود.
تحقیقات شخصیت شناسی WEIRD
جوزف هنریک نیز شخصی بود که نتایج تحقیقات خود را بر مبنای تاثیر محیط زندگی بر شخصیت ما مطرح کرد، به عنوان مثال در طول تاریخ، انسانها در محیطهای مختلفی زندگی میکردهاند. در هر محیط، ویژگیهای خاصی برای بقاء و تولید مثل مفیدتر بودهاند.مثلاً در محیطهایی که منابع کمیاب بودهاند، افرادی که صبور، با برنامه و خسیس بودهاند، بیشتر احتمال دارد که زنده بمانند.
شخصیت، فاکتوری تأثیرگذار در حوزه ورزش
ویژگیهای شخصیتی میتواند بر عملکرد ورزشی فرد تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، فردی که دارای ویژگیهایی همانند تمرکز، اعتماد به نفس و خونسردی است، در مواقع بحرانی و مسابقات عملکرد بهتری خواهد داشت.
همچنین ویژگیهای شخصیتی میتواند در انتخاب رشته ورزشی مناسب برای فرد نقش داشته باشد. به عنوان مثال، فردی که دارای ویژگیهایی همانند جسارت، شجاعت و قدرت بدنی است، ممکن است در رشتههای ورزشی همانند بوکس، کشتی و فوتبال موفقتر باشد.
آزمونهای معتبر شخصیت شناسی
به احتمال زیاد شما هم قصد دارید با استفاده از تستهای شخصیت شناسی، به زوایای پنهان خود پی ببرید، ما در ای سنج مجموعه جامعی از آزمونهای شخصیت شناسی را فراهم کردهایم تا بتوانید با انجام تست و دریافت تحلیل جامع، به خودشناسی کاملی برسید.
از جمله تستهای معتبر شخصیت شناسی میتوان به تست MBTI، تست دیسک، تست شخصیت شناسی نئو، تست کتل و تست شخصیت شناسی MMPI اشاره کرد. برای انجام این تست موردنظر، زمان را از دست ندهید و همین الان اقدام کنید.
سخن نهایی ای سنج درباره شخصیت شناسی
شخصیتشناسی تنها ابزاری برای طبقهبندی انسانها در گروههای خاص نیست، بلکه نقشهای برای درک بهتر رفتارها، انگیزهها و نقاط قوت و ضعف ماست. استفاده صحیح از آزمونهای معتبری مثل MBTI یا Big Five میتواند در مسیر شغلی، بهبود روابط عاطفی و توسعه فردی تحولی چشمگیر ایجاد کند. با این حال، به خاطر داشته باشید که هیچ آزمونی نمیتواند پیچیدگی تمامعیار روح یک انسان را در چند کلمه خلاصه کند؛ این ابزارها شروع یک مسیر هستند، نه پایان آن.
اصطلاحات مهم این مقاله
سوالات متداول
-
معتبرترین آزمون شخصیت شناسی کدام است؟
- از نظر علمی، آزمون Big Five به دلیل دقت آماری بالا، معتبرترین ابزار نزد روانشناسان است.
-
آیا تیپ شخصیتی ما در طول زندگی تغییر میکند؟
- هسته اصلی شخصیت معمولاً ثابت میماند، اما با افزایش سن و تجربه، ویژگیهایی مثل «مسئولیتپذیری» و «پذیرش تجربه» ممکن است دستخوش تغییر شوند.
-
تفاوت تست MBTI با سایر تستها چیست؟
- MBTI افراد را به ۱۶ تیپ مشخص دستهبندی میکند و بیشتر کاربرد مدیریتی و خودشناسی عمومی دارد، در حالی که تستهایی مثل MMPI برای تشخیص اختلالات روانی به کار میروند.