خوش بینی در برابر بدبینی
افراد خوش بین و بدبین از نظر سبک توضیحی (نحوه توضیح وقایعی که در زندگی رخ داده است) با یکدیگر تفاوت دارند. در ادامه تفاوت های اساسی خوش بینی و بدینی در این سبکهای توضیحی آورده شده است:
ماندگاری
افراد خوش بین تمایل دارند اوقات بد را موقتی بدانند. به همین دلیل، آنها همچنین تمایل دارند که پس از شکست، بتوانند موقعیت بهتر را پس بگیرند. افراد بدبین احتمالاً وقایع منفی را دائمی و غیر قابل تغییر می دانند. به همین دلیل است که معمولاً وقتی شرایط سخت می شود آنها تسلیم می شوند.
شخصی سازی
وقتی اوضاع اشتباه پیش می رود، خوش بین ها تمایل دارند که نیروها یا شرایط بیرونی را مقصر بدانند. از طرف دیگر، افراد بدبین به احتمال زیاد خود را مقصر وقایع ناگوار زندگی خود می دانند. در عین حال، افراد خوش بین تمایل دارند که اتفاقات خوب را نتیجه تلاش خودشان بدانند، در حالی که افراد بدبین نتایج خوب را با تأثیرات خارجی مرتبط می دانند.
فراگیر شدن یا تعمیم
وقتی افراد خوش بین در یک زمینه شکست را تجربه می کنند، اجازه نمی دهند که این شکست، بر باورهای آن ها درباره توانایی هایشان در زمینه های دیگر تأثیر بگذارد. با این حال بدبین ها عقب نشینی ها را فراگیرتر می دانند. به عبارت دیگر، اگر آنها در یک کار شکست بخورند، معتقدند که در همه چیز شکست خواهند خورد.
تحقیقات نشان داده است که افراد بدبین در اقلیت هستند. بیشتر افراد (تخمین ها بین 60 تا 80 درصد بوده است) تا درجات مختلف خوش بین هستند.
ریشه های خوش بینی
خوش بینی آموخته شده مفهومی است که از شاخه نسبتاً جوان روانشناسی به نام روانشناسی مثبت پدیدار شد. خوش بینی آموخته شده توسط روانشناس مارتین سلیگمن، که پدر جنبش مثبت روانشناسی محسوب می شود، معرفی شد.
به گفته سلیگمن، فرایند یادگیری خوش بینی راهی مهم برای کمک به افراد در به حداکثر رساندن سلامت روانی و زندگی بهتر است. خود سلیگمن پیشنهاد کرده است که کارهای وی در ابتدا بر بدبینی متمرکز بوده است.
وی به عنوان یک روانشناس بالینی تمایل داشت که به دنبال مشکلات و چگونگی رفع آنها باشد. تا اینکه یکی از دوستان اشاره کرد که کارش واقعاً در مورد خوش بینی است، او شروع به تمرکز بر روی چگونگی گرفتن چیزهای خوب و حتی بهتر کردن آن کرد.
مارتین ای.پی. "مارتی" سلیگمن (Martin E. P. "Marty" Seligman) (متولد ۱۲ اوت ۱۹۴۲)، روانشناس آمریکایی، استاد دانشگاه و نویسنده کتابهای خودیاری است. لازم به ذکر است که نظریه سلیگمن با نام درماندگی آموختهشده بهطور گستردهای میان جامعه علمی و روانشناسان بالینی مطرح است.
آیا می توانید خوش بینی را یاد بگیرید؟
گرچه ممکن است روشن باشد که خوش بینی می تواند سودمند باشد، اما این سوال مطرح می شود که آیا مردم می توانند دیدگاه مثبت تری را یاد بگیرند یا خیر؟ آیا حتی بدبین ترین افراد هم می توانند جهان بینی خود را تنظیم کنند؟
طبیعت در برابر نربیت
محققان پیشنهاد می کنند که سطح خوش بینی علاوه بر ارثی بودن تا حدی، تحت تأثیر تجربیات دوران کودکی، از جمله گرمای والدین و ثبات مالی قرار دارد. با این حال، کارهای سلیگمن نشان می دهد که یادگیری مهارت هایی که می تواند به شما در داشتن یک فرد خوش بین تر کمک کند، امکان پذیر است. برای شروع هر کسی می تواند این مهارت ها را بیاموزد، هر چقدر هم بدبین باشند.
زمان مطلوب برای توسعه خوش بینی
تحقیقات سلیگمن نشان می دهد که آموزش مهارت های خوش بینی در اواخر کودکی بسیار مفید است، بنابراین اگر بچه ها مهارت فراشناختی داشته باشند می توانند در مورد افکار خود فکر کنند. آموزش چنین مهارت هایی در این دوره حساس ممکن است کلیدی برای کمک به کودکان در دفع تعدادی از بیماری های روانشناختی از جمله افسردگی باشد.
مدل ABCDE چیست؟
سلیگمن معتقد است که هرکسی می تواند بیاموزد که چگونه خوش بین تر شود. او یک تست خوش بینی آموخته شده طراحی کرد که به افراد کمک می کند تا میزان خوش بینی خود را کشف کنند.
افرادی که خوش بینی بیشتری را شروع می کنند، می توانند سلامت عاطفی خود را بیشتر بهبود بخشند، در حالی که افرادی که بدبین هستند می توانند با کاهش شانس ابتلا به علائم افسردگی، از این مزایا بهره مند شوند.
رویکرد سلیگمن در یادگیری خوش بینی مبتنی بر تکنیک های شناختی-رفتاری آرون بک و رفتار درمانی عاطفی - عقلانی آلبرت الیس می باشد. تمرکز هر دو تکنیک، روی شناسایی افکار اساسی است که بر رفتارها تأثیر می گذارد و سپس فعالانه چنین اعتقادی را به چالش می کشاند.
در ادامه مولفه های رویکرد سلیگمن به عنوان مدل "ABCDE" خوش بینی آموخته شده آورده می شود:
- ناملایمات: وضعیتی که پاسخ می خواهد
- اعتقاد: نحوه تفسیر ماجرا
- نتیجه: روشی که ما رفتار، واکنش، یا احساس می کنیم
- بحث: تلاشی که ما برای بحث و اعتراض در مورد اعتقاد انجام می دهیم
- انرژی بخشی: نتیجه ای که از تلاش برای به چالش کشیدن باورهای ما حاصل می شود
سختی
به نوع جدیدی از مشکلات فکر کنید که با آن روبرو شده اید. این ممکن است مربوط به سلامتی، خانواده، روابط، شغل یا هر نوع چالش دیگری باشد که ممکن است تجربه کنید. به عنوان مثال، تصور کنید که به تازگی یک برنامه تمرینی جدید را شروع کرده اید اما در پایبندی به آن مشکل دارید.
باور و اعتقاد
نوع افکاری را که در ذهن شما می گذرد، یادداشت کنید وقتی به این ناملایمات فکر می کنید. تا جایی که می توانید صادق باشید و سعی کنید احساسات خود را کنترل کنید. در مثال قبلی، ممکن است فکر کنید مواردی از قبیل "من در اجرای برنامه تمرین خود مهارت ندارم" ، "هرگز نمی توانم به اهدافم برسم" یا "شاید من آنقدر قدرت ندارم که بتوانم به اهدافم برسم ".
نتیجه یا پیامد
در نظر بگیرید که چه نوع عواقب و رفتاری از اعتقاداتی که در مرحله 2 ثبت کرده اید پدید آمده است. آیا چنین اعتقاداتی منجر به اقدامات مثبتی شده است، یا آنها شما را از رسیدن به اهداف بازداشتند؟ در مثال ما، ممکن است به سرعت متوجه شوید که هنگام رفتن به باشگاه بدنسازی تلاش کمتری انجام داده اید.
بحث و اختلاف نظر
اعتقادات خود را مورد بحث قرار دهید. از مرحله 2 به اعتقادات خود فکر کنید و به دنبال نمونه هایی بگردید که این باورها را غلط ثابت کند. به دنبال مثالی باشید که فرضیات شما را به چالش بکشد. به عنوان مثال، تمام موارد دیگر خود را که در آن ها با تلاش خود به موفقیت و سرانجام رسانده اید در نظر بیارید.
انرژی زایی
سوالی که در این مرحله از شما پرسیده می شود این است که اختلاف در اعتقادات قبلی چه احساسی در شما ایجاد کرد؟ اکنون که دیدید به همان اندازه که قبلاً اعتقاد داشتید ناامیدکننده نیستید، ممکن است از ادامه کار روی اهداف خود الهام بگیرید و با انرژی بیشتر اهداف و فعالیت های خود را ادامه دهید.
یادگیری خوش بینی ممکن است زمان بر باشد
به یاد داشته باشید ، این یک روند مداوم است که ممکن است لازم باشد مرتباً آن را تکرار کنید. وقتی می بینید که با یک چالش روبرو هستید ، سعی کنید این مراحل را دنبال کنید. در نهایت، شناسایی باورهای بدبینانه و به چالش کشیدن افکار منفی خود را آسان تر خواهید کرد. این روند همچنین ممکن است در نهایت به شما کمک کند افکار منفی خود را جایگزین کنید و با خوش بینی بیشتری به چالش ها نزدیک شوید
انتقادها و مشکلات احتمالی نظریه خوش بینی آموخته شده
برخی از منتقدان استدلال می کنند که برخی از برنامه های آموزش خوش بینی آموخته شده ممکن است که سبب افزایش خوش بینی در مردم نشود. در گزارش آماری زیر برخی از انتقادها و مشکلات احتمالی خوش بینی آموخته شده آورده شده است:
تحقیقات دیگر نیز حاکی از آن است که خوش بینی ممکن است جنبه منفی نیز داشته باشد. افرادی که بیش از حد و شاید غیر واقع بینانه خوش بین باشند ممکن است مستعد خودشیفتگی باشند. داشتن تعصب خوش بینی همچنین می تواند افراد را به سمت خطرهای سالم سوق دهد و رفتارهای پرخطر انجام دهند زیرا سطح خطر خود را دست کم می گیرند. در حالی که برخی تحقیقات به مشکلات احتمالی بیش از حد خوش بینی اشاره کرده اند، اما بیشتر مطالعات از این ایده که بین خوش بینی و سلامت کلی رابطه مثبت وجود دارد، حمایت می کنند. به عنوان مثال خوش بینی پیش بینی کننده سلامت جسمی با افزایش سن است
معرفی کتاب خوش بینی آموخته شده
در صورتی که تمایل به مطالعه کتاب در زمینه خوش بینی آموخته شده دارید، پیشنهاد ما بهش ما مطالعه کتاب خوش بینی آموخته شده از دکتر مارتین سلیگمن است.
او در این کتاب در مورد راه های دستیابی به شادکامی و خوش بینی آموخته شده صحبت می کند و مهارت هایی را برای دستیابی به آن به شما یاد می دهد.
اگر از علاقه مندان به روان شناسی عمومی هستید یا به مباحث خودیاری علاقه دارید، مطالعه این کتاب خالی از لطف نیست!

جمع بندی ای سنج
در این مقاله در مورد خوش بینی آموخته شده صحبت کردیم. همچنان که گفته شد این نوع خوش بینی، چیزی فراتر از بهبود رفاه یا دفع بیماری های روانی مانند افسردگی یا اعتماد به نفس پایین است.
سلیگمن پیشنهاد می کند که این می تواند راهی برای یافتن هدف شما در زندگی باشد. سلیگمن می گوید خوش بینی برای یک زندگی معنادار بسیار ارزشمند است. با اعتقاد راسخ به آینده مثبت می توانید خود را در خدمت آنچه بزرگتر از خودتان است قرار دهید.
تا چه حد در زندگی خود نسبت به مسائل اطرافیان خود خوش بین هستید؟ لطفا دیدگاه و نظرات خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.