تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

اختلال افسردگی مداوم در DSM-5

اختلال افسردگی مداوم یا افسردگی خویی از خانواده اختلالات افسردگی است که فرد در این اختلال دارای خلق پایین و غمگین و مشکل در خواب و اشتها و زندگی روزمره دارد.

اختلال افسردگی مداوم یا افسرده خویی، نوعی اختلال روانشناسی از زیر دسته افسردگی است که در این مقاله قصد داریم به طور کامل بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویراست پنجم DSM-5 به آن بپردازیم. مطالب این بخش را می توانید از طریق فهرست زیر مشاهده نمایید.

اختلال افسردگی مداوم در واقع نوعی افسردگی می باشد که بسیار طولانی است. افراد مبتلا به این اختلال علاقه و انگیزه خود را نسبت به  زندگی و کارهای روزمره از دست می دهند، احساس کم ارزشی می کنند، اعتماد به نفس کمی دارند، انرژی کمی دارند و این اختلال بر روی روابط و زندگی روزمره شان بسیار تاثیر می گذارد. این افراد بسیار نا امید هستند و مشکلات زیادی در خواب و اشتها و تمرکزشان دارند.

ملاک های تشخیصی اختلال افسردگی مداوم 

این اختلال این اختلال بیانگر تحکیم اختلال افسردگی اساسی مزمن و اختلال افسرده خویی است که در DSM- IV توصیف شده است.

خلق افسرده در بخش عمده روز، بیشتر روزها، به صورتی که با گزارش ذهنی یا مشاهده دیگران، به مدت حداقل ۲ سال مشخص می شود.

توجه

در کودکان و نوجوانان، خلق می تواند تحریک پذیر و مدت باید حداقل ۱ سال باشد.

در حالی که فرد افسرده است، وجود دو یا تعداد بیشتری از موارد زیر:

كم اشتهایی یا پرخوری

بی خوابی یا پرخوابی

انرژی کم یا خستگی

عزت نفس پایین

تمرکز ضعیف یا مشکل در تصمیم گیری

احساسات نا امیدی

در طول این دوره ۲ ساله اختلال (۱ سال برای کودکان یا نوجوانان)، فرد هرگز بیش از ۲ ماه در هر بار، بدون نشانه های ملاک الف و ب نبوده است.

ملاک های اختلال افسردگی اساسی ممکن است به طور مداوم به مدت ۲ سال وجود داشته باشند.

هرگز دوره مانیک یا دوره هیپومانیک وجود نداشته و ملاکها هرگز برای اختلال ادواری خو برآورده نشده اند.

این اختلال با اختلال اسکيزوافکتيو مستمر، اسکیزوفرنی، اختلال هذيانی یا طیف اسکیزوفرنی مشخص یا نامشخص دیگر یا اختلال روان پریشی دیگر بهتر توجیه نمی شود.

نشانه ها ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد ( مثل سوء مصرف مواد مخدر، دارو) یا بیماری جسمانی دیگر (مثل کم کاری تیروئید) نیستند.

نشانه ها ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد می کنند.

توجه

چون ملاک های دوره افسردگی اساسی چهار نشانه را شامل می شوند که در فهرست نشانه های مخصوص اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی) وجود ندارند، تعداد بسیاری محدودی از افراد نشانه های افسردگی خواهند داشت که بیشتر از ۲ سال ادامه یافته باشند، اما ملاک های اختلال افسردگی مداوم را برآورده نخواهند کرد. اگر ملاک های کامل دوره افسردگی اساسی در مقطعی از دوره کنونی بیماری برآورده شده باشند، باید تشخیص اختلال افسردگی اساسی داده شود. در غیر این صورت، تشخیص اختلال افسردگی مشخص دیگر یا اختلال افسردگی نامشخص موجه است.

مشخص کنید اگر:

همراه با ناراحتی اضطراب آور

همراه با ویژگی های مختلط

همراه با ویژگی های مالیخولیایی

همراه با ویژگی های نامتعارف

همراه با ویژگی های همخوان با خلق

همراه با ویژگی های ناهمخوان با خلق

همراه با شروع پیش از زایمان

مشخص کنید اگر:

در حالت بهبود نسبی

در حالت بهبود کامل

مشخص کنید اگر:

شروع زودهنگام: اگر شروع قبل از ۲۱ سالگی باشد.

شروع دیرهنگام: اگر شروع در ۲۱ سالگی یا بالاتر باشد.

مشخص کنید اگر:

برای اختلال افسردگی مداوم در ۲ سال اخیر

همراه با نشانگان خالص افسرده خویی: ملاک های کامل برای دوره افسردگی حداقل در ۲ سال قبل برآورده نشده اند.

همراه با دوره افسردگی اساسی مداوم: ملاک های کامل برای دوره افسردگی کامل در طول ۲ سال قبل برآورده شده اند.

همراه با دوره های افسردگی اساسی متناوب، با دوره کنونی: ملاک های کامل برای دوری افسردگی اساسی در حال حاضر برآورده می شوند، ولی دوره های دست کم ۸ هفته ای در حداقل ۲ سال گذشته وجود داشته اند که نشانه ها زیر سطح آستانه برای دوره کامل افسردگی اساسی بوده اند.

همراه با دوره های افسردگی اساسی متناوب، بدون دوره کنونی: ملاک های کامل برای دورۀ افسردگی اساسی در حال حاضر برآورده نمی شوند، اما حداقل در ۲ سال گذشته، یک یا چند دوره افسردگی اساسی وجود داشته است.

شدت کنونی را مشخص کنید:

خفيف

متوسط

شديد

ویژگی های تشخیصی اختلال افسردگی مداوم 

ویژگی اصلی اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی)، خلق افسرده است که در بخش عمده روز، بیشتر روزها، به مدت حداقل ۲ سال، یا ۱ سال برای کودکان و نوجوان، روی می دهد (ملاک الف). این اختلال بیانگر تحکیم اختلال افسردگی اساسی مزمن و اختلال افسرده خویی است که در DSM-IV توصیف شده اند. امکان دارد که افسردگی اساسی قبل از اختلال افسردگی مداوم واقع شود و دوره های افسردگی اساسی ممکن است در طول دوره افسردگی مداوم روی دهند. در مورد افرادی که نشانه های آنها ملاک های اختلال افسردگی اساسی را به مدت ۲ سال برآورده می کنند، باید تشخیص اختلال افسردگی مداوم به علاوه اختلال افسردگی اساسی داده شود.

افراد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم، خلق خود را به صورت غمگین یا «بی حوصله» توصیف می کنند. در طول دوره های خلق افسرده، حداقل دو نشانه از شش نشانه ملاک ب وجود دارند. چون این نشانه ها بخشی از تجربه روزمره فرد شده اند، مخصوصا در مورد شروع زودهنگام (مثلا، «من همیشه به این صورت بوده ام»)، تا زمانی که فرد مستقيما ترغیب نشده باشد، ممکن است گزارش داده نشوند. در طول مدت ۲ ساله (۱ سال برای کودکان و نوجوانان)، هر یک از فواصل بدون نشانه، طولانی تر از ۲ ماه نبوده است (ملاک ج).

شیوع اختلال افسردگی مداوم 

اختلال افسردگی مداوم معجونی از اختلال افسرده خویی و دوره افسردگی اساسی مزمن DSM-IV است. شیوع ۱۲ ماهه در ایالات متحده تقریبا 0/5 درصد برای اختلال افسردگی مداوم و 1/5 درصد برای اختلال افسردگی اساسی مزمن است.

شکل گیری و روند اختلال افسردگی مداوم 

اختلال افسردگی مداوم اغلب شروع زودهنگام و پنهان (یعنی، در کودکی، نوجوانی یا اوایل بزرگسالی) و بنا بر تعریف، روند مزمن دارد. در بین افراد مبتلا به هر دو اختلال افسردگی مداوم و اختلال شخصیت مرزی، هم پراکنش ( کوواریانس) ویژگی های همانند با گذشت زمان، از عملكرد مكانیزم مشترک حکایت دارد. شروع زودهنگام (یعنی قبل از ۲۱ سالگی) به احتمال زیاد با اختلالات شخصیت و اختلالات مصرف مواد همزمان ارتباط دارد. در صورتی که نشانه ها به سطح دوره افسردگی اساسی افزایش یابند، احتمالا بعدا به سطح پایین تر بر می گردند. با این حال، نشانه های افسردگی در زمینه اختلال افسردگی مداوم خیلی کمتر از دوره افسردگی اساسی احتمال دارد که ظرف مدت زمان معینی برطرف شوند.

عوامل خطر و پیش آگهی اختلال افسردگی مداوم 

خلق و خویی

عوامل پیش بین پیامد بلندمدت ضعیف تر عبارتند از سطوح بالاتر روان رنجور خویی (حالت عاطفی منفی)، شدت بیشتر نشانه، عملکرد کلی نامناسب تر و وجود اختلالات اضطرابی یا اختلال سلوک.

محیطی

عوامل خطر کودکی، از دست دادن یا جدایی والدین را شامل می شوند.

ژنتیکی و فیزیولوژی

بین اختلال افسرده خویی   DSM-IV و اختلال افسردگی اساسی مزمن، تفاوت های آشکاری در ایجاد، روند، یا سابقه خانوادگی بیماری وجود ندارد. بنابراین، یافته های پیشین مربوط به هریک از این دو اختلال احتمالا در مورد اختلال افسردگی مداوم کاربرد دارند. بنابراین، احتمال می رود که افراد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم، در مقایسه با افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، نسبت بالاتر خویشاوندان درجه اول مبتلا به اختلال افسردگی مداوم و اختلالات افسردگی بیشتری در کل داشته باشند. چند منطقه مغز (مثل قشر پیش پیشانی، شکنج کمربندی قدامی، بادامه، هیپوکامپ) در اختلال افسردگی مداوم به میان کشیده شده اند. نابهنجاری های خواب نگاره چند بعدی احتمالی نیز وجود دارد.

پیامدهای کارکردی اختلال افسردگی مداوم

درجه ای که اختلال افسردگی مداوم بر عملکرد اجتماعی و شغلی تأثیر می گذارد احتمالا خیلی تفاوت دارد، اما تاثیرات می تواند زیاد یا زیادتر از تاثیرات اختلال افسردگی اساسی باشند.

تشخیص افتراقی اختلال افسردگی مداوم

اختلال افسردگی اساسی

اگر خلق افسرده به علاوه دو یا تعداد بیشتری نشانه که ملاک افسردگی مداوم را برای مدت ۲ سال یا بیشتر برآورده می کنند وجود داشته باشد، در این صورت تشخیص  اختلال افسردگی مداوم داده می شود. این تشخیص به مدت ۲ ساله بستگی دارد، که آن را از دوره های افسردگی که ۲ سال ادامه نمی یابند، متمایز می کند. اگر ملاک های نشانه برای تشخیص دوره افسردگی در هر زمانی در طول این مدت کافی باشند، در این صورت باید تشخیص افسردگی اساسی مورد توجه قرار گیرد، اما به صورت تشخیص جداگانه کدگذاری نمی شود، بلکه به صورت شاخص همراه با تشخیص اختلال افسردگی مداوم کدگذاری می شود. اگر نشانه های فرد در حال حاضر ملاک های کامل دوره افسردگی اساسی را برآورده کنند، در این صورت از شاخص «همراه با دوره های  افسردگی اساسی متناوب، با دوره کنونی» استفاده می شود.

اگر دوره افسردگی اساسی به مدت حداقل ۲ سال ادامه یافته و موجود مانده باشد، در این صورت از شاخص «همراه با دوره افسردگی اساسی مداوم» استفاده می شود. در صورتی که ملاک های کامل دوره افسردگی اساسی در حال حاضر برآورده نشوند، ولی حداقل یک دوره قبلی افسردگی اساسی در زمینه حداقل ۲ سال نشانه های افسردگی مداوم وجود داشته باشد، در این صورت از شاخص «همراه با دوره های افسردگی اساسی متناوب، بدون دوره کنونی» استفاده می شود. اگر فرد در ۲ سال گذشته، دچار دوره افسردگی اساسی نشده باشد، در این صورت از شاخص «همراه با نشانگان افسرده خویی خالص» استفاده می شود.

اختلالات روان پریشی

نشانه های افسردگی ویژگی همراه اختلالات روان پریشی مزمن هستند (مثل اختلال اسکيزوافکتيو، اسکیزوفرنی، اختلال هذیانی). در صورتی که نشانه ها فقط در طول دوره اختلال روان پریشی روی دهند (از جمله مراحل باقیمانده) در این صورت تشخیص جداگانه اختلال افسردگی مداوم داده نمی شود.

افسردگی یا دوقطبی و اختلال مرتبط ناشی از بیماری جسمانی دیگر

اختلال افسردگی مداوم باید از افسردگی یا دوقطبی و اختلال مرتبط ناشی از بیماری جسمانی دیگر متمایز شود. اگر بر اساس سابقه، معاینه جسمانی، یا نتایج ازمایشگاه قضاوت شده باشد که اختلال خلقی ناشی از تأثیرات پاتوفیزیولوژیکی بیماری جسمانی مشخص، معمولا مزمن، است (مثل تصلب چندگانه) در این صورت تشخیص عبارت است از افسردگی یا دو قطبی و اختلال مرتبط ناشی از بیماری جسمانی دیگر. اگر قضاوت شده باشد که نشانه های افسردگی ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی بیماری جسمانی دیگر نیستند، در این صورت اختلال روانی اصلی (مثل اختلال افسردگی مداوم) ثبت می شود و بیماری جسمانی با عنوان بیماری جسمانی همراه (مثلا دیابت شیرین) ذکر می شود.

اختلال افسردگی یا دو قطبی ناشی از مواد / دارو

 افسردگی یا دوقطبی و اختلال مرتبط ناشی از مواد/ دارو زمانی از اختلال افسردگی مداوم متمایز می شود که قضاوت شده باشد. مواد (مثل سو مصرف مواد، مخدر، دارو، مواد سمی) ارتباط سبب شناختی با اختلال خلقی دارند.

اختلالات شخصیت

اغلب شواهدی از اختلال همزمان شخصیت وجود دارد. در صورتی که جلوه بالینی فرد ملاک های هر دو اختلال افسردگی مداوم و اختلال شخصیت را برآورده کند، هر دو تشخیص داده می شوند.

همزمانی اختلالات

در مقایسه با افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، آنهایی که به اختلال افسردگی مداوم مبتلا هستند، بیشتر در معرض خطر اختلالات روان پزشکی همزمان، در کل، و اختلالات اضطرابی و اختلالات مصرف مواد، بخصوص، قرار دارند. اختلال افسردگی مداوم با شروع زودهنگام، با اختلالات شخصیت مجموعه ب و ج در DSM - IV ارتباط نیرومندی دارد.

اصطلاحات مهم این مقاله

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید