ماجرای وسواس
مرتب در حال شستن است و همه چیز کثیف و آلوده بهنظرش میرسد، البته از شنیدن اینکه بگویند وسواسی هستی، خوشش نمیآید و تنها به گفتن این جمله اکتفا میکند: "من فقط تمیزم." دائما فکرش درگیر شستن دستهایش است، به حدی به شستوشو علاقه دارد و این عمل را تکرار میکند که دستهایش دچار اگزما و انواع بیماریهای پوستی میشود.
در اختلال وسواس یا OCD، افکار استرسزا و ناخوشایند، به طور مکرر سراغ فرد میآید و رنج ناشی از این افکار، فرد را به سوی انجام مکرر رفتاری خاص سوق میدهد. در این حالت فرد افکار یا اعمالی را برخلاف میل خود تکرار میکند. این بیماری میتواند بهصورت وسواس فکری یا وسواس عملی یا هردو در فرد ظاهر شود. اعمال وسواسی هیچگونه توجیه منطقی ندارند.
افکار استرسزا و ناخواسته که مدام به ذهن خطور میکند را "وسواس فکری" و زمانی که فرد این افکار را مداوم تکرار میکند "وسواس عملی" میگویند. در وسواس فکری فرد قادر نیست فکر، احساس یا عقیدهای را از ذهن خود خارج کند. افکار وسواسی میتوانند بسیار ناراحتکننده، وحشتآور یا وحشیانه باشد و باعث میشوند که فرد به سمت عادات وسواسی گرایش پیدا کند، یعنی عمل یا اعمالی را به طور مکرر انجام دهد. مانند: شستن مکرر دستها، بالاکشیدن بینی، چککردن مداوم اشیا، چینش بیشازحد منظم وسایل، خوردن غذاها به ترتیب خاص، تکرار دعایی خاص بهطور مداوم و...
اختلال وسواس فکری_عملی، با وقوع افکار وسواسی ناخواسته و مزاحم یا تصاویر ذهنی ناراحتکننده تعریف شده است. وسواسهای فکری، افکار، تصاویر ذهنی یا تکانههای مزاحم مستمر و مکرر را دربر دارند که به صورت ناراحتکننده، نامناسب و کنترلناپذیر تجربه میشوند. افرادی که اینگونه وسواسهای فکری را دارند، بهطور فعال سعی میکنند در برابر آنها مقاومت کرده یا آنها را متوقف کنند یا با فکر و عمل دیگری آنها را بیاثر سازند.
وسواسهای عملی میتوانند رفتارهای مکرر آشکاری را که به صورت طولانی انجام میشوند( مانند دستشستن، وارسیکردن یا مرتبکردن) در بر داشته باشند. وسواسهای عملی میتوانند اعمال ذهنی ناآشکار را نیز شامل شوند.( مانند شمردن، دعاکردن یا بیان بیصدای کلمات خاص)
تا به حال این سوال فکر کردید که ریشه وسواس چه چیزی می تواند باشد؟
اضطراب و نگرانی زیاد، ریشه وسواس است. به علت اضطراب بیش ازحد، شخص در افکار و اعمال خود نهایت احتیاط را به عمل میآورد که خود باعث تشدید اضطراب میشود. ممکن است اختلال وسواس پایه ارثی و ژنتیکی داشته باشد.وقایع ناخوشایند یا روابط ناسالم خانوادگی نیز اختلال وسواس را آغاز یا وخیمتر میکند.
انسانهایی که از وسواس رنج میبرند، در واقع در دنیایی ناامن زندگی میکنند که این وسواس پوششی برای اضطراب آنها است. متاسفانه افراد دارای اختلال وسواس، علاوهبر اینکه خودشان اذیت و آزار ناشی از وسواس را تحمل میکنند، اطرافیانشان هم آسیب میبینند و اگر از سوی اطرافیان درک و راهنمایی لازم را دریافت نکنند، روزبهروز این اختلال بیشتر رشد میکند. پس اطرافیان میتوانند علاوهبر درک طرف مقابل، با کمک انسان خبره در این زمینه به راهنمایی و کمک به این افراد بپردازند.
شکل های متفاوت وسواس
وسواسها خود را به سه شکل نشان میدهند:
1/ افکار: افکار وسواسی کلماتی هستند که مدام در ذهن شما زنگ میزنند و تکرار میشوند. برای مثال اگر شیئی کثیف را لمس کنید، ممکن است این فکر به ذهن شما خطور کند که "اگر همین الان دستم را نشویم حتما مریض خواهم شد." بعضی دیگر افکار وسواسی خود را به صورت تردید یا دغدغه نشان میدهند: " آیا درها قفل شده یا نه، یا دغدغه درباره اینکه مبادا لوازم داخل کمد مرتب چیده نشده باشند."
2/ ترسها: ترسهای وسواسی عبارتند از احساسات، انگیزههای ناگهانی یا نگرانیهایی درباره این موضوع که مبادا کاری نابجا، ناشایست یا نامطلوب انجام دهید. برای مثال" از این ترس داشته باشید که به یکی از عزیزانتان صدمه و آسیب وارد کنید. یا هرکاری آنطور که شما آن را صحیح میدانید پیش نرود. یک مثال دیگر از ترس وسواسی زمانی است که نگران هستید مبادا در طول یک مراسم مذهبی شروع به پرتوپلاگویی و فحاشی کنید یا مبادا به هنگام رانندگی، ناگهان به آن طرف خیابان بروید و با اتومبیلهایی که از روبرو میآیند، شاخ به شاخ شوید.
3/ ایماژها: ایماژها همان تصاویر ذهنی هستند. اینها تصاویری ناخوانده و مزاحم هستند که در ذهنتان شکل میگیرند و معمولا صحنههایی پرخشونت، ترسناک، از لحاظ اخلاقی مذموم، عجیبوغریب، کودکآزاری یا آدمکشی فجیع هستند.
شیوع OCD
شیوع وسواس معمولا تدریجی است و بیشتر در اوایل نوجوانی و اوایل بزرگسالی و پس از یک رویداد استرسزا مثل بارداری، زایمان، مشکلات در روابط عاطفی و شغلی رخ میدهد. تعداد زنان بزرگسال مبتلا به OCD اندکی بیشتر از تعداد مردان بزرگسال است، اما پسربچهها بیشتر از دختربچهها به آن مبتلا میشوند. احتمال اینکه مردان، علاوهبر OCD، به اختلالات تیک نیز مبتلا باشند بیشتر از زنان است. زنان بیشتر درمورد تمیزی وسواس دارند و مردان بیشتر افکار ممنوعه و وسواس تقارن دارند. افکار ممنوعه افکاری هستند که فرد "نباید" دربارهی آنها فکر کند، مثل وسواس پرخاشگری: فکرکردن به آسیبرسانی به دیگران یا کشتن بچه، وسواس رابطه جنسی مثل رابطه داشتن با محارم یا خیانت به همسر، وسواس مذهبی مثل زیرسوال بردن آموزههای دینی، وسواس سوماتیک(جسمی) مثل ترس از یک بیماری خاص یا نگرانی شدید دربارهی یکی از جنبههای ظاهر و قیافهی خود.
برای مقابله با وسواس چیکار باید کرد؟
خیلی از افراد از روحیه وسواسی خود خسته شده اند و سعی بر آن دارند که این رفتارهای وسواسی را کاهش دهند تا بتوانند زندگی آرم تری را تجریه کنند. به همین خاطر در ادامه برای کاهش این اختلال راهکارهای زیر پیشنهاد می شود:
1/ مقابله با ترسها: فرار از افکار وسواسی و ترس از آنها، باعث شدیدتر شدن آنها میشود. درمقابل، به افکار وسواسی خود نزدیک شده و سعی در مقاومت در برابر آنها داشته باشید. هرچه بیشتر در مقابل ترسهایتان قرار بگیرید، اضطرابتان کمتر شده و متوجه میشوید که به ترسناکی گذشته نیستند.
2/ حواس خود را پرت کنید: هر زمان که متوجه هجوم افکار وسواسی شدید، با اعمالی همچون ورزش، پیادهروی، تفریح، موسیقی و... افکار و حواس خود را از آنها منحرف کنید. برای توقف افکار وسواسی، کارهایی که برایتان لذتبخش است انجام دهید.
3/ نوشتن افکار و نگرانیها وسواسی: هر زمان که افکار وسواسی به شما رجوع کردند، شروع به نوشتن آنها کنید. هدف فکر وسواسی این است که شما را درگیر کرده و مورد تایید قرار بگیرد و شما با نوشتن دقیقا میتوانید این کار را انجام دهید. حتی ممکن است روزانه چندین بار این کار را انجام دهید اما به مرور قدرت افکار و نگرانیها از بین میرود و دیگر مانند گذشته شما را آزردهخاطر نمیکنند.
4/ استفاده از تکنیکهای ریلکسیشن: استرس به تنهایی باعث ایجاد اختلال وسواس نمیشود اما علائم آن را تشدید میکند. با استفاده از روشهایی مانند یوگا، مدیتیشن، تنفس عمیق و... استرس خود را کاهش داده و تنش و ناراحتی ناشی از وسواس را بهبود بخشید.
5/ افکار و رفتارهای وسواسیتان را شناسایی کنید: میتوانید مهمترین افکار وسواسیتان را مشخص کنید، موقعیتها یا عواملی که باعث میشود افکار وسواسی به ذهنتان خطور کند را یادداشت کنید. برای مثال از خودتان بپرسید که وقتی خانه تمیز نباشد چه افکاری به سراغتان میآید؟ هرگاه آغازگر جدیدی پیدا کردید به یادداشتتان بیفزایید.
6/ از رواندرمانی کمک بگیرید: میتوانید با مراجعه به روانشناس یا رواندرمانگر در جهت بهبود افکار وسواسی و حال روحیتان کمک و مشاوره کسب کنید.