چرا شغل مان را میانه ی راه رها می کنیم؟
یکی از انتخاب هایی که این روزها می تواند تاثیر به سزایی روی زندگی، سرنوشت و از همه مهمتر روی هویت افراد در جامعه بگذارد کار و شغل می باشد. افراد با پیدا کردن کار و شغل مورد نظر خود می توانند در اجتماع صاحب هویت شوند.
افرادی که توانایی پیدا کردن کار متناسب با استعدادهای خود را نداشته باشند انسان هایی منزوی و بی هویت می شوند.
متاسفانه این روزها وقتی که افراد در اجتماع را می بینیم متوجه این بی هویتی کثیری از مردم می شویم. در واقع می توان گفت همسو نبودن روحیات آدم ها با کار انتخابی آنها، می تواند عاملی برای این خستگی های روزافزون در بین افراد جامعه باشد.
⦁ من فاعلی و من مفعولی
جامعه شناسی به نام مید بر این باور است که هر فردی از یک مفهوم "خود" تشکیل شده است و این "خود" در واقع شخصیت فرد را می سازد و از نگاهی دیگر می توان گفت این "خود" آینده فرد را می سازد که این ساختن به نوبه ی خود می تواند تمام جوانب زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد و اما بنا بردیدگاه "مید" باید اذغان نمود که مفهوم "خود" در هر فردی در واقع از دو مفهوم "من مفعولی" (me) و "من فاعلی" (I) ساخته شده است.
من مفعولی در واقع می توان همان فشار ساختار و هنجارهای جامعه تلقی و عنوان کرد. ولی من فاعلی همان کار و فعالیت و رفتاری است که فرد خارج از فشار ساختارهای جامعه خواهان انجام دادن آن است در واقع می توان گفت من فاعلی همان فعالیتی است که فرد در آن استعداد ویژه و منحصر به فردی دارد. مید می گوید که بین این دو "من" در هر فردی همیشه جنگ و جدال و درگیری وجود دارد. و درواقع یکی از این "من"ها (من فاعلی یا من مفعولی) فاتح و پیروز این نبرد می شود که در نتیجه "من فاتح" هویت "خود" فرد را می سازد.
اغلب اوقات من مفمولی سبب می شود که افراد تنها هنجارها و رسم و رسوم عادی جامعه را انجام دهند و تا حدودی خلاقیت پایین می آید ولی زمانی که من فاعلی پیروز میدان می شود خلاقیت زیاد می شود و یکدستی و همانندی در جامعه کاهش می یابد و افراد براساس ویژگی های شخصیتی و استعدادهای نهفته شان می توانند کارها و فعالیت های متنوع و گسترده ای را انجام دهند.
لازم به ذکر است که در کشورهای سنتی و جهان سومی اغلب من مفعولی در هر فرد حاکم است و همین سبب شده است که در این کشورها شاهد شغل های متنوع نباشیم و اکثر اوقات رضایت شغلی در بین افراد پایین باشد. زمانی که اکثر افراد در جامعه خودمان مشتاق تعطیلی های بین هفته هستند و از رفتن به سر کار و فعالیت بیزار هستن این نشان از آن دارد که ما مردمی هستیم که اسیر من مفعولی مان شده ایم و و دنبال استعدادهایمان نرفتیم.
روان شناسان بر این باورند زمانی که فرد به جای اینکه دنباله رو حرف و سخن اطرافیان و یا به عبارتی فشار ساختارهای اجتماعی و جامعه باشند دنبال رو استعدادهای منحصر به فرد خودشان باشد، هیچ وقت خستگی، یاس و نا امیدی را حس نمی کنند و همیشه با لذت فعالیت های شان را به سرانجام می رسانند.
بنابراین انجام کارهایی که همسو با استعدادها و ویژگی های شخصیتی فرد باشد، می تواند میزان رضایت شغلی و به دنباله ی آن رضایت از زندگی و احساس خوشختی در بین افراد جامعه را بالا ببرد که در نهایت با بالا رفتن میزان رضایت از زندگی و احساس خوشبختی در بین افراد جامعه سبب می شود که در کل در اجتماع انواع درگیری ها و نزاع های خیابانی کمتر شود و تنش ها روز به روز کمتر و کمتر شوند.
⦁ مشاوره شغلی راهی برای فرار از "من مفعولی"
بنابراین افراد جامعه باید تمام سعی و کوشش و تلاششان را بکنند تا اسیر حرف و سخن اطرافیان و جامعه نشوند. مثلاً مشکلی که اکثر افراد در گیر آن هستند این است که این روزها در جامعه ما افراد به یکباره به سمت شغل خاصی هجوم می برند . مثال آن را می توان در شغلی چون پزشکی و روان شناس و ... دید.
علت هجوم آن است که جامعه آن شغل، رشته، ماشین و ... را با ارزش تلقی کرده است که خروجی این با ارزش تلقی شدن چیزی نیست جز هجومی که آن را میبینیم . که خروجی این هجوم می تواند اشباع شدن شغل مذکور و نارضایتی شغلی در آن شغل و از همه بدتر هجوم افراد بی استعداد در آن شغل مذکور باشد.
چرا که فرد دیگر از این زاویه نگاه نمی کند که آیا شغل مذکور با استعدادها و شخصیت وی همخوانی دارد یا خیر؟ فقط به خاطر آن که آن شغل از طرف جامعه با ارزش و به اصطلاح امروزی ها باکلاس تلقی می شود به آن رجوع و سوق پیدا می کند.
بنابراین افراد جامعه باید قبل از این که اسیر فشارهای جامعه شوند و یا قبل از این که در جدال بین دو "من" ها ( من فاعلی و من مفعولی ) من مفعولی برنده میدان باشد باید به مراکز تخصصی مشاوره رجوع کنند تا بتوانند خود را بشناسند و ویژگی های شخصیتی شان را در یابند و در نهایت براساس استعدادهایی که دارند دست به انتخاب بزنند.
چرا که با شناسایی ویژگی های شخصیتی خودشان، قبل از این که اسیر من مفعولی بشوند و شغل های معرفی شده را انتخاب کنند به سمت شغل هایی می روند که با ویژگی های خودشان همسو باشد. روان شناسان با انواع تست روان شناسی می توانند در این زمینه کمک رسان باشند و ویژگی های شخصیتی فرد را به او گوش زد کنند.
بنابراین روان شناسان و مشاوران شغلی با ابزارهای مختلی چون تست شخصیت شناسی می توانند به افراد بگویند که بر اساس ویژگی های شخصیتی که دارند می توانند کدام را شغل را بدون آن که در نیمه راه آن شغل را رها کنند انتخاب کنند و سطح رضایت شغلی خوشان را بالا ببرند.
همچنین در آخر لازم به ذکر است که روان شناسیان با معرفی تست mbti بر آن هستند که افراد با 16 گونه تیپ شخصیتی آشنا شوند. در تست mbti افراد علاوه بر آن که با ویژگی های شخصیتی خودشان آشنا می شوند می توانند با شناخت شخصیت های دیگران آنان را بیشتر درک کنند که در نتیجه در محیط کار می توانند کمتر دچار اختلافات و درگیری های روزمره شوند.