معنی رضایت شغلی
Job Satisfaction (jäb ˌsadəsˈfakSH(ə)n)
نگرش و احساس یک کارگر یا کارمند نسبت به شغل خود، مثلا او نسبت به پاداش ها، همکاران، شرایط کار و محیط کار احساس دوست داشتن دارد یا تنفر.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
نگرش و احساس یک کارگر یا کارمند نسبت به شغل خود، مثلا او نسبت به پاداش ها، همکاران، شرایط کار و محیط کار احساس دوست داشتن دارد یا تنفر.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
احساس خوبی که هنگام کار و شغلی که در حال انجمش هستید و از آن لذت می برید، دریافت می کنید.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
احساس لذت و دستاوردی که در شغل خود تجربه می کنید به خصوص هنگامی که می دانید که کار شما ارزش انجام را دارد.
wikipedia
رضایت شغلی به معیار رضایت کارکنان از شغلشان اطلاق می شود، خواه جنبه های فردی یا جنبه های شغلی مانند ماهیت کار یا نظارت. رضایت شغلی را می توان در مولفه های شناختی (ارزشیابی)، احساسی و رفتاری سنجید. محققان همچنین متذکر شده اند که میزان رضایت شغلی در میزان سنجش احساس آنها در مورد شغل متفاوت است.
واژه های مترادف در فارسی
خشنودی شغلی، راضی بودن از شغل، میل به شغل، تمایل به شغل
واژه های مترادف لاتین
Amusement/ comfort/ delight/ enjoyment/ fulfillment/ joy/ well-being
واژه های متضاد در فارسی
نارضایتی شغلی، دوست نداشتن شغل، عدم تمایل به شغل، بی میلی شغلی، نارضایتی شغلی
واژه های متضاد لاتین
Unagree/ disappointment/ displeasure/ dissatisfavtion/ failure/ unhappiness