تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

اختلال وحشت زدگی در DSM-5

اختلال وحشت زدگی یا حمله پنیک یکی از اختلالات اضطرابی است که در آن فرد به صورت ناگهانی دارای حمله های ناگهانی ترس می شود.

اختلال وحشت زدگی، یکی از اختلالات روانشناسی از زیر شاخه اختلالات اضطرابی می باشد، که در این مقاله می خواهیم شما را  به صورت کامل بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویراست پنجم DSM-5 آشنا کنیم. فهرست مطالب این بخش را می توانید از باکس زیر مشاهده نمایید.

اختلال وحشت زدگی یا حملات پانیک، یکی از اختلالات روانشناسی از زیر شاخه اختلالات اضطرابی است. در این بیماری فرد یه یک باره دچار حمله های ناگهانی ترس و یا اضطراب شدید می شود. این حمله ها ممکن است پشت سر هم یا با فاصله اتفاق می افتد، همچنین ممکن است بسیار زیاد یا بسیار کم حتی یک بار در سال روی دهند. این افراد با قرار گرفتن در موقعیت هایی، دچار اضطراب، ترس یا وحشت می شوند. همچنین این علائم بیشتر از چند دقیقه طول نمی کشند و با تپش قلب، تهوع، عرق کردن، احساس گرما یا سرمای شدید و... همراه است.

ملاک های تشخیصی اختلال وحشت زدگی

  حملات وحشت زدگی غیر منتظره عود کننده. حمله وحشت زدگی، هجوم ناگهانی ترس شدید یا ناراحتی شدید است که ظرف چند دقیقه به اوج می رشد و در طول این مدت چهار (یا تعداد بیشتری) از نشانه های زیر روی می دهد:

توجه

هجوم ناگهانی می تواند از حالت آرامش یا حالت مضطرب روی دهد.

تپش های قلب، کوبش قلب یا شتاب سرعت قلب

عرق کردن

لرزیدن یا تکان خوردن

احساس کمبود نفس یا خفه شدن

احساسات خفگی

درد یا ناراحتی قفسه سینه

تهوع یا ناراحتی شکمی

احساس گیجی، بی ثباتی، منگی، یا ضعف

احساس سرما یا گرما

اختلالات بساوشی (احساسات کرختی یا مور مور)

 مسخ واقعیت (احساس عدم واقعیت) یا مسخ شخصیت (جدا بودن از خویشتن)

 احساس از دست دادن کنترل یا «دیوانه شدن»

 ترس از مردن

توجه

نشانه های خاص فرهنگ (مثل زنگ زدن گوش، سفتی گردن، سردرد، جیغ کشیدن یا گریه کردن غیرقابل کنترل) ممکن است دیده شوند. چنین نشانه هایی نباید به عنوان یکی از چهار نشانه لازم به حساب آیند.

 حداقل یکی از حملات، ۱ ماه (یا بیشتر) یک یا هر دو مورد زیر را در پی داشته است:

نگرانی مداوم در مورد حملات وحشت زدگی دیگر یا پیامدهای آنها ( مثل از دست دادن کنترل، دچار حمله قلبی شدن، «دیوانه شدن»).

تغییر ناسازگارانه قابل توجه در رفتار مرتبط با حملات (مثل رفتارهایی که برای اجتناب کردن از دچار حملات وحشت زدگی شدن ترتیب یافته باشند، مانند اجتناب از ورزش یا موقعیت های نا آشنا).

این اختلال ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد (مثل سوء مصرف مواد مخدر، دارو) یا بیماری جسمانی دیگر (مثل پرکاری تیروئید، اختلالات قلبی- ریوی) نیست.

این اختلال با اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی شود (مثلا حملات وحشت زدگی فقط در پاسخ به موقعیت های اجتماعی ترسناک، نظیر آنچه در اختلال اضطراب اجتماعی مشاهده می شود؛ در پاسخ به موضوعات یا موقعیت های فوبیک محدود، نظیر آنچه در فوبی خاص دیده می شود؛ در پاسخ به وسواس های فکری، نظیر آنچه در اختلال وسواس فکری- عملی مشاهده می شود؛ در پاسخ به یادآورهای وقایع آسیب زا، نظیر آنچه در اختلال استرس پس از آسیب دیده می شود یا در پاسخ به جدایی از اشخاص دلبسته، نظير آنچه در اختلال اضطراب جدایی مشاهده می شود؛ روی نمی دهند).

ویژگی های تشخیصی اختلال وحشت زدگی

اختلال وحشت زدگی به حملات وحشت زدگی غیر منتظره عودکننده اشاره دارد (ملاک الف).

حمله وحشت زدگی، هجوم ناگهانی ترس شدید یا ناراحتی شدید است که ظرف چند دقیقه به اوج می رسد و در طول این مدت، چهار یا تعداد بیشتری از فهرست ۱۳ نشانه جسمانی و شناختی روی می دهند. اصطلاح عودکننده به معنی دقیق کلمه یعنی بیش از یک حمله وحشت زدگی غیر منتظره. اصطلاح غیرمنتظره حمله وحشت زدگی اشاره دارد که نشانه یا آغازگر واضحی در زمان وقوع برای آن وجود ندارد- یعنی، به نظر می رسد که حمله ناگهان روی می دهد، مثل زمانی که فرد آرمیده است یا از خواب بیدار می شود (حمله وحشت زدگی شبانه). در مقابل، حملات وحشت زدگی مورد انتظار، حملاتی هستند که نشانه یا آغازگر واضحی برای آنها وجود دارد، مثل موقعیتی که حملات وحشت زدگی معمولا در آن روی می دهند.

متخصص بالینی تعیین می کند که آیا حملات وحشت زدگی مورد انتظار هستند یا غیر منتظره و این قضاوت را براساس ترکیبی از سؤال کردن دقیق در مورد توالی رویدادهایی که قبل از حمله، واقع، یا به آن منجر می شوند و قضاوت خود فرد در مورد اینکه آیا به نظر می رسد که حمله بدون دلیل آشکار روی می دهد یا نه، انجام می دهد.

تعبیرهای فرهنگی می توانند بر تعیین حملات وحشت زدگی به صورت مورد انتظار یا غیر منتظره تأثیر بگذارند. در ایالات متحده و اروپا، تقریبا نیمی از افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی، حملات وحشت زدگی مورد انتظار به علاوه حملات وحشت زدگی غیر منتظره دارند. بنابراین، وجود حملات وحشت زدگی مورد انتظار، تشخیص اختلال وحشت زدگی را منتفی نمی کند.

فراوانی و شدت حملات وحشت زدگی بسیار تفاوت دارند. از نظر فراوانی، ممکن است حملات نسبتا مکرر (مثل هفته ای یک بار) هر بار به مدت چند ماه یا هجوم های کوتاه حملات مکررتر (مثلا روزانه) به فاصله چند هفته یا چند ماه بدون هرگونه حملات یا با حملات نه چندان مکرر (مثلا ماهی دو حمله) ظرف چند سال، وجود داشته باشد. افرادی که حملات وحشت زدگی نادر دارند، از نظر نشانه های حمله وحشت زدگی، خصوصیات جمعیت شناختی، همزمانی با اختلالات دیگر، سابقه خانوادگی و اطلاعات زیستی، شبیه افرادی هستند که حملات وحشت زدگی مکررتر دارند.

از لحاظ شدت، افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی ممکن است هم حملات با نشانه کامل (چهار نشانه یا بیشتر) و هم با نشانه محدود (کمتر از چهار نشانه) داشته باشند و تعداد و نوع نشانه های حمله وحشت زدگی اغلب از یک حمله وحشت زدگی به حمله بعدی تفاوت دارند. با این حال، برای تشخیص اختلال وحشت زدگی، بیش از یک حمله وحشت زدگی با نشانه کامل غیر منتظره ضرورت دارد. نگرانی ها در مورد حملات وحشت زدگی و عواقب آنها معمولا به مسایل جسمانی، نظیر نگرانی از حملات وحشت زدگی بیانگر وجود بیماری های مهلک باشند (مثل بیماری قلبی، اختلال صرعی) و مسائل اجتماعی، مانند شرمندگی یا ترس از قضاوت شدن منفی توسط دیگران به علت نشانه های وحشت زدگی قابل رؤیت و مسایلی در رابطه با عملکرد، نظير «دیوانه شدن» یا از دست دادن کنترل، مربوط می شوند (ملاک ب).

تغییرات ناسازگارانه در رفتار، بیانگر تلاش هایی برای به حداقل رساندن حملات وحشت زدگی یا اجتناب از آنها یا پیامدهای آنهاست. نمونه های آن، اجتناب از فشار جسمانی، سازمان دادن زندگی روزمره برای اطمینان یافتن از اینکه در صورت بروز حمله وحشت زدگی، کمک در دسترس باشد، محدود کردن فعالیت های روزانه معمول و اجتناب کردن از موقعیت هایی از نوع آگورافوبی، مانند ترک کردن خانه، استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی یا خرید کردن را شامل می شوند. اگر آگورافوبی وجود داشته باشد، تشخیص مجزای آگورافوبی داده می شود.

ویژگی های مرتبط با تشخیص اختلال وحشت زدگی

یک نوع حمله وحشت زدگی غیرمنتظره، حمله وحشت زدگی شبانه است (یعنی، بیدار شدن از خواب در حالت وحشت زدگی، که با وحشت زدگی بعد از بیدار شدن از خواب تفاوت دارد). در ایالات متحده، برآورد شده است که این نوع حمله وحشت زدگی حداقل یک بار در تقریبا یک چهارم تا یک سوم افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی روی می دهد، که اکثر آنها حملات وحشت زدگی روزانه نیز دارند.

 خیلی از افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی، علاوه بر نگرانی در مورد حملات وحشت زدگی و پیامدهای آنها، از احساس مداوم یا متناوب اضطراب که با مسایل سلامتی و سلامت روان ارتباط گسترده تری دارند، خبر می دهند. برای مثال، افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی، اغلب پیامد مصیبت بار ناشی از نشانه جسمانی خفیف یا عوارض جانبی دارو را پیش بینی می کنند (مثلا فکر می کنند که ممکن است بیماری قلبی داشته باشند یا سردرد به معنی وجود تومور مغزی است).

این گونه افراد اغلب نسبتا عوارض جانبی دارو را تحمل نمی کنند. به علاوه، ممکن است در مورد توانایی انجام دادن تکالیف روزمره یا تحمل کردن عوامل استرس زای روزانه، مصرف بیش از حد داروها (مثل الكل، داروهای تجویزی یا داروهای غیر مجاز) برای کنترل کردن حملات وحشت زدگی یا رفتارهای افراطی به قصد کنترل کردن حملات وحشت زدگی، نگرانی های فراگیر وجود داشته باشد (مثل محدودیت های شدید در مصرف غذا یا اجتناب از غذاها یا داروهای خاص به علت نگرانی از نشانه های جسمانی که حملات وحشت زدگی را تحریک می کنند).

شیوع اختلال وحشت زدگی

در کل جمعیت، برآورد شیوع ۱۲ ماهه برای اختلال وحشت زدگی در ایالات متحده و چند کشور اروپایی تقریبا 2 تا 3 درصد در بزرگسالان و نوجوانان است. در ایالات متحده، میزان بسیار پایین تر اختلال وحشت زدگی در آمریکای لاتینی ها، آمریکایی های آفریقایی تبار، سیاه پوستان کارائیبی و آمریکایی های آسیایی تبار، در مقایسه با سفیدپوستان غير لاتینی گزارش شده است؛ در مقابل، سرخ پوستان آمریکا، میزان به مراتب بالاتری دارند. برآوردهای پایین تر برای کشورهای آسیایی، آفریقایی، آمریکای لاتین گزارش شده که از 0/1 تا 0/8 درصد است.

زنان بیشتر از مردان، به میزان تقریبا 2:1 به این اختلال مبتلا می شوند. تفاوت جنسیتی در نوجوانان یافت می شود و تقریبا قبل از ۱۴ سالگی قابل مشاهده است. گرچه حملات وحشت زدگی در کودکان روی می دهد، اما شیوع کلی اختلال وحشت زدگی قبل از ۱۴ سالگی، کم است (%0/4> ). میزان اختلال وحشت زدگی، افزایش تدریجی در طول نوجوانی را نشان می دهد، مخصوصا در زنان و احتمالا پس از شروع بلوغ است، و در طول بزرگسالی به اوج می رسد. این میزان های شروع در افراد سالخورده کاهش می یابد (یعنی 0/7 درصد در بزرگسالان بالای ۶۴ سال)، که احتمالا کاهش شدت به سطح زیر بالینی را منعکس می کند.

شکل گیری و روند اختلال وحشت زدگی

میانگین سنی هنگام شروع اختلال وحشت زدگی در ایالات متحده، ۲۰ تا ۲۴ سالگی است. تعداد کمی از موارد در کودکی شروع می شوند و شروع بعد از ۴۵ سالگی غیرعادی است، ولی می تواند روی دهد. روند معمول، اگر این اختلال درمان نشده باشد، مزمن است، ولی افزایش و کاهش می یابد. برخی افراد ممکن است شیوع دوره ای با چند سال بهبود بینابین داشته باشند و دیگران ممکن است حالت بیمارگونه شدید و مداوم داشته باشند. فقط تعداد کمی از افراد بهبود کامل بدون برگشت بعدی ظرف چند سال دارند. روند اختلال وحشت زدگی معمولا با دامنه ای از اختلالات دیگر، مخصوصا اختلالات اضطرابی دیگر، اختلالات افسردگی و اختلالات مصرف مواد پیچیده می شود. اختلال وحشت زدگی در نوجوانان نیز مانند بزرگسالان، روند مزمن دارد و غالبا با اختلالات اضطرابی دیگر، افسردگی و دو قطبی همزمان است. تا به امروز، هیچ تفاوتی در جلوه بالینی بین نوجوانان و بزرگسالان یافت نشده است. با این حال، نوجوانان ممکن است کمتر از جوانان در مورد حملات وحشت زدگی اضافی نگران باشند.

بیشتر بدانید

گرچه اختلال وحشت زدگی در کودکان بسیار نادر است، اما اولین وقوع «دوره های ترسناک» اغلب به گذشته، به دوران کودکی بر می گردد.

به نظر می رسد که شیوع کمتر اختلال وحشت زدگی در افراد سالخورده ناشی از «تعدیل شدن» مرتبط با سن پاسخ دستگاه عصبی خود مختار باشد. مشاهده شده است که شماری از افراد سالخورده مبتلا به «احساسات وحشت زدگی»، «آمیزه ای» از حملات وحشت زدگی با نشانه محدود و اضطراب فراگیر دارند. همچنین، افراد سالخورده گرایش دارند حملات وحشت زدگی خود را به موقعیت های استرس زای خاص، نظیر شیوه پزشکی یا محیط اجتماعی نسبت دهند.

افراد سالخورده ممکن است توجيهات گذشته نگر را برای حمله وحشت زدگی تأیید کنند (که مانع از تشخیص اختلال وحشت زدگی می شود) حتی اگر حمله ای واقعا غیر منتظره بوده باشد(و بنابراین، به عنوام مبنایی برای تشخیص اختلال وحشت زدگی واجد شرایط است). این ممکن است به عدم تأیید حملات وحشت زدگی در افراد سالخورده منجر شود. بنابراین، برای اینکه ارزیابی شود آیا حملات وحشت زدگی قبل از وارد شدن به موقعیت مورد انتظار بودند یا نه، سؤال کردن دقیق از افراد سالخورده ضرورت دارد، تا اینکه حملات وحشت زدگی غیر منتظره و تشخیص اختلال وحشت زدگی نادیده گرفته نشوند.

درحالی که میزان پایین اختلال وحشت زدگی در کودکان می تواند با مشکلاتی در گزارش دادن نشانه ارتباط داشته باشد، با توجه به اینکه کودکان می توانند ترس شدید یا وحشت زدگی را در ارتباط با جدایی و موضوعات فوبیک یا موقعیت های فوبیک گزارش دهند، چنین چیزی بعید به نظر می رسد.

نوجوانان ممکن است کمتر از بزرگسالان مایل باشند بی پرده درباره حملات وحشت زدگی خود صحبت کنند. بنابر این، متخصصان بالینی باید آگاه باشند که حملات وحشت زدگی غیر منتظره به همان اندازه ای که در بزرگسالان روی می دهند، در نوجوانان نیز روی می دهند و هنگام روبرو شدن با نوجوانانی که دوره های ترس یا ناراحتی شدید را نشان می دهند، این امکان را در نظر داشته باشند.

عوامل خطر و پیش آگهی اختلال وحشت زدگی

خلق و خویی

حالت عاطفی منفی (روان رنجورخویی) (یعنی، آمادگی برای تجربه کردن هیجانات منفی) و حساسیت اضطرابی (یعنی، آمادگی برای باور کردن اینکه نشانه های اضطراب مضر هستند) عوامل خطری هستند برای شروع حملات وحشت زدگی و به طور مجزا، برای نگرانی درباره وحشت زدگی، هرچند که وضعیت خطر برای تشخیص اختلال وحشت زدگی نامعلوم است. سابقه «دوره های ترسناک» (یعنی، حملات با نشانه محدود که ملاک های کامل برای حمله وحشت زدگی را برآورده نمی کنند) ممکن است عامل خطری برای حملات وحشت زدگی بعدی و اختلال وحشت زدگی باشد. گرچه اضطراب جدایی در کودکی، مخصوصا در صورتی که شدید باشد، ممکن است قبل از ایجاد اختلال وحشت زدگی واقع شده باشد، اما عامل خطر با ثباتی نیست.

محیطی

گزارش های تجربیات کودکی بهره کشی جنسی و جسمی در اختلال وحشت زدگی رایج تر از انواع دیگر اختلالات اضطرابی است. سیگار کشیدن عامل خطری برای حملات وحشت زدگی و اختلال وحشت زدگی است. اغلب افراد از عوامل استرس زای قابل شناسایی در چند ماه قبل از اولین حمله وحشت زدگی خود خبر می دهند (مثل عوامل استرس زای میان فردی و عوامل استرس زای مرتبط با سلامت جسمانی، نظیر تجربیات منفی در ارتباط با داروهای غیر مجاز یا تجویزی، بیماری یا مرگ در خانواده).

ژنتیکی و فیزیولوژیکی

باور بر این است که ژن های متعددی موجب آسیب پذیری در برابر اختلالات وحشت زدگی می شوند. با این حال، ژن های دقیق، فرآورده های ژنی یا کارکردهای مرتبط با مناطق ژنتیکی درگیر، معلوم نیستند. مدل های سیستم های عصبی کنونی برای اختلال وحشت زدگی، بر بادامه و ساختارهای مرتبط، مانند سایر اختلالات اضطرابی، تأکید دارند. خطر اختلال وحشت زدگی در فرزندان والدین مبتلا به اختلالات اضطرابی، افسردگی و دوقطبی، بیشتر است. اختلال تنفسی، مانند آسم از نظر سابقه گذشته، همزمانی و سابقه خانوادگی، با اختلال وحشت زدگی ارتباط دارد.

موضوعات تشخیصی مرتبط با فرهنگ

به نظر می رسد که میزان ترس ها در ارتباط با نشانه های جسمانی اضطراب در بین فرهنگ ها متفاوت باشد و بر میزان حملات وحشت زدگی و اختلال وحشت زدگی تأثیر بگذارد. همچنین، انتظارات فرهنگی می توانند بر طبقه بندی حملات وحشت زدگی به صورت مورد انتظار و غیر منتظره تأثیر بگذارند. برای مثال، یک فرد ويتنامی که بعد از گرفتار شدن در محیطی پرباد دچار حمله وحشت زدگی می شود (trung gio؛ «ضربه دیدن از باد») ممکن است در نتیجه نشانگان فرهنگی که این دو تجربه را ربط می دهد، این حمله وحشت زدگی را به مواجهه با باد نسبت دهد، که به طبقه بندی حمله وحشت زدگی با عنوان مورد انتظار منجر می شود.

مجموعه نشانگان فرهنگی دیگر نیز با اختلال وحشت زدگی ارتباط دارد، از جمله ataque de nervios («حمله اعصاب») در بین آمریکای لاتینی ها و حملات khyal و «از دست دادن روح» در بین اهالی کلمبيا، ataque de nervios ممکن است لرزش، جیغ کشیدن یا گریه کردن غیرقابل کنترل، رفتار پرخاشگرانه یا خودکشی گرا و مسخ شخصیت یا مسخ واقعیت را در بر گیرد که امکان دارد طولانی تر از چند دقيقه معمول حملات وحشت زدگی تجربه شوند. برخی از جلوه های بالینی ataque de nervios ملاک های بیماری های دیگر غیر از حمله وحشت زدگی را برآورده می کنند (مثل اختلال تجزیه ای مشخص دیگر).

این مجموعه نشانگان بر نشانه ها و فراوانی اختلال وحشت زدگی، از جمله انتساب غیر منتظره بودن فرد تأثیر می گذارد، همانگونه که مجموعه نشانگان فرهنگی ممکن است ترس از موقعیت های خاصی را ایجاد کند که از مشاجره میان فردی (مرتبط با ataque de nervios)، تا انواع تقلا (مرتبط با حملات khyal)، تا باد جوی (مرتبط با حملات trung gio) گسترش دارند. روشن کردن جزئیات انتساب های فرهنگی ممکن است به متمایز کردن حملات وحشت زدگی مورد انتظار و غیر منتظره کمک کند.

نگرانی های خاص در مورد حملات وحشت زدگی و عواقب آنها احتمالا از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر (و در بین گروه های سنی و جنسیتی متفاوت) تفاوت دارند. نمونه های سفیدپوستان غيرلاتینی جامعه ایالات متحده برای اختلال وحشت زدگی، اختلال کارکردی خیلی کمتری از آمریکایی های آفریقایی تبار دارند. همچنین، در سیاهپوستان غيرلاتینی کارائیبی مبتلا به اختلال وحشت زدگی، میزان بالاتر شدت که به طور عینی تعریف شده باشد و میزان پایین تر اختلال وحشت زدگی در هر دو گروه آمریکایی آفریقایی تبار و آفریقایی- کارائیبی وجود دارد، بدین معنی که در بین افراد آفریقایی نژاد، ملاک ها برای حمله وحشت زدگی ممکن است فقط زمانی برآورده شوند که شدت و اختلال قابل توجهی وجود داشته باشد.

موضوعات تشخیصی مرتبط با جنسیت

به نظر نمی رسد که ویژگی های بالینی اختلال وحشت زدگی بین مردان و زنان تفاوت داشته باشند. شواهدی برای دو شکلی جنسی، همراه با ارتباط بین اختلال وحشت زدگی و ژن کته کول -اُ۔ متیل ترانسفراز (COMI) فقط در زنان، وجود دارد.

خطر خودکشی

حملات وحشت زدگی و تشخیص اختلال وحشت زدگی در ۱۲ ماه گذشته با میزان بالاتر اقدامات خودکشی و اندیشه پردازی خودکشی در ۱۲ ماهه گذشته ارتباط داشته اند، حتی زمانی که همزمانی اختلالات و سابقه بهره کشی کودکی و عوامل خطر دیگر خودکشی محسوب شده باشند.

پیامدهای کارکردی فوبی خاص

اختلال وحشت زدگی با سطوح بالای ناتوانی اجتماعی، شغلی، و جسمانی؛ هزینه های مالی قابل ملاحظه؛ و بیشترین تعداد ملاقات های پزشکی در بین اختلالات اضطرابی ارتباط دارد، هرچند که این تاثیرات با وجود آگورافوبی، نیرومندتر می شوند. افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی ممکن است به طور مکرر برای مراجعه به دکتر و بخش اورژانس، از کار یا مدرسه غیبت کنند، که می تواند به بیکارشدن یا ترک تحصیل منجر شود. در افراد مسن، ممکن است اختلال در وظایف مراقبت کردن یا فعالیت های داوطلبانه دیده شود. حملات وحشت زدگی با نشانه کامل معمولا بیشتر از حملات با نشانه محدود یا حالت مرضى ارتباط دارند (مثل استفاده بیشتر از مراقبت بهداشتی، معلولیت بیشتر، کیفیت پایین تر زندگی).

تشخیص افتراقی اختلال وحشت زدگی

  اختلال اضطرابی مشخص دیگر با اختلال اضطرابی نامشخص

اگر حملات وحشت زدگی با نشانه کامل (غیر منتظره) هرگز تجربه نشده باشند، اختلال وحشت زدگی نباید تشخیص داده شود. در مورد فقط حملات وحشت زدگی غیر منتظره با نشانه محدود، تشخیص اختلال اضطرابی مشخص دیگر با اختلال اضطرابی نامشخص باید در نظر گرفته شود.

  اختلال اضطرابی ناشی از مواد/ دارو

اگر قضاوت شده باشد که حملات وحشت زدگی پیامد فیزیولوژیکی مستقیم مواد هستند، اختلال وحشت زدگی تشخیص داده نمی شود. مسمومیت با مواد محرک دستگاه عصبی مرکزی (مثل کوکائین، آمفتامین ها، کافئین) یا حشیش و ترک مواد کند ساز دستگاه عصبی مرکزی (مثل الكل، باربیتورات ها) می توانند باعث وقوع حمله وحشت زدگی شوند. با این حال، اگر حملات وحشت زدگی خارج از زمینه مصرف مواد روی دهند (مثلا مدت طولانی بعد از اینکه تأثیرات مسمومیت یا ترک خاتمه یافته اند)، تشخیص اختلال وحشت زدگی باید در نظر گرفته شود.

به علاوه، چون اختلال وحشت زدگی ممکن است در برخی افراد قبل از مصرف مواد واقع شود و با مصرف مواد بیشتر ارتباط داشته باشد، مخصوصا برای مقاصد خود درمانی، باید سابقه مشروحی به دست آید تا معلوم شود آیا فرد قبل از مصرف مواد بیش از حد، حملات وحشت زدگی داشته است یا نه. اگر چنین باشد، تشخیص اختلال وحشت زدگی به علاوه تشخیص اختلال مصرف مواد باید در نظر گرفته شود. ویژگی هایی نظیر شروع بعد از ۴۵ سالگی یا وجود نشانه های نامتعارف در مدت حمله وحشت زدگی ( مثل سرگیجه، از دست دادن هشیاری، فقدان کنترل ادرار یا مدفوع، گفتار درهم برهم، یادزدودگی) از احتمال اینکه بیماری جسمانی دیگر یا ماده ای ممکن است موجب نشانه های حمله وحشت زدگی شود، حکایت دارد.

  اختلال اضطرابی ناشی از بیماری جسمانی دیگر

اگر قضاوت شده باشد که حملات وحشت زدگی پیامد فیزیولوژیکی مستقیم بیماری جسمانی دیگر هستند، اختلال وحشت زدگی تشخیص داده نمی شود. نمونه هایی از بیماری های جسمانی که می توانند موجب حملات وحشت زدگی شوند عبارتند از پرکاری تیروئید، پرکاری پاراتیروئید، فئوکروموسیتوم، کژکاری های دهلیزی، بیماری های صرع و بیماریهای قلبی- ریوی (مثل بی نظمی های قلب، افزایش ضربان قلب فرابطنی، آسم، بیماری ریوی انسدادی مزمن [COPD]). نتایج آزمایشگاهی مناسب (مثل سطوح کلسیم سرم برای پرکاری پاراتیروئید monitor Holter برای بی نظمی های قلب) یا معاینات بدنی (مثلا برای بیماری قلبی) ممکن است به تعیین نقش سبب شناختی بیماری جسمانی دیگر کمک کنند.

 اختلالات روانی دیگر همراه با حملات وحشت زدگی به عنوان ویژگی مرتبط (مثل اختلالات اضطرابی دیگر و  اختلالات روان پریشی)

حملات وحشت زدگی که به عنوان نشانه اختلالات اضطرابی دیگر روی می دهند، انتظار می روند  (مثلا موقعیت های  اجتماعی در اختلال اضطراب اجتماعی، موضوعات یا موقعیت های فوبیک در فوبی خاص یا آگورافوبی، نگرانی در اختلال اضطراب فراگیر، جدایی از خانه یا اشخاص دلبسته در اختلال اضطراب جدایی، آنها را راه اندازی می کنند) و بنابراین، ملاک های اختلال وحشت زدگی را برآورده نخواهند کرد.

 

توجه

در مواقعی حمله وحشت زدگی غیر منتظره با شروع اختلال اضطرابی دیگر ارتباط دارد، اما بعدا این حملات مورد انتظار می شوند، در حالی که اختلال وحشت زدگی با حملات وحشت زدگی غیر منتظره عودکننده مشخص شده است

اگر حملات وحشت زدگی فقط در پاسخ به راه اندازهای خاص روی دهند، در این صورت فقط اختلال اضطرابی مرتبط، تعیین می شود. با این حال، اگر فرد حملات وحشت زدگی غیر منتظره را نیز تجربه کند و به خاطر این حملات، نگرانی مداوم یا تغییر رفتاری داشته باشد، در این صورت تشخیص اضافی اختلال وحشت زدگی باید در نظر گرفته شود.

همزمانی اختلالات

اختلال وحشت زدگی به ندرت در غیاب آسیب روانی دیگر در محیط های بالینی روی می دهد. شیوع اختلال وحشت زدگی در افراد مبتلا به اختلالات دیگر، مخصوصا اختلالات اضطرابی دیگر (و بخصوص آگورافوبی)، افسردگی اساسی، اختلال دوقطبی و احتمالا اختلال مصرف الکل خفیف، بالاست. در حالی که اختلال وحشت زدگی اغلب در سن پایین تر از اختلال (اختلالات) همزمان شروع می شود، گاهی شروع بعد از اختلال همزمان است و امکان دارد به عنوان شاخص شدت بیماری همزمان در نظر گرفته شود.

میزان همزمانی گزارش شده در طول  زندگی بین اختلال افسردگی اساسی و اختلال وحشت زدگی بسیار متفاوت است و از ۱۰ تا ۶۵ درصد در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی گسترش دارد. در تقریبا یک سوم افراد مبتلا به هر دو اختلال، افسردگی قبل از شروع اختلال وحشت زدگی واقع می شود. در دو سوم  باقی، افسردگی همزمان با یا بعد از شروع اختلال وحشت زدگی روی می دهد.

زیر مجموعه ای از افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی، دچار اختلال مرتبط با مواد می شوند، که در برخی از آنها، بیانگر تلاش برای درمان کردن اضطرابشان با الکل یا داروهاست.

همزمانی با اختلالات اضطرابی دیگر و اختلال اضطراب بیماری نیز شایع است.

اختلال وحشت زدگی به طور قابل ملاحظه ای با چندین نشانه و بیماری جسمانی عمومی همزمان است که سرگیجه، بی نظمی های قلب، پرکاری تیروئید، آسم، COPD، و نشانگان روده تحریک پذیر از آن جمله هستند، ولی به آنها محدود نمی شود. با این حال، ماهیت ارتباط (مثل علت و معلول) بین اختلال وحشت زدگی و این بیماری ها معلوم نیست. گرچه پایین افتادن دریچه میترال و بیماری تیروئید در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی شایع تر از کل جمعیت است، این تفاوت ها در شیوع، باثبات نیستند.

اصطلاحات مهم این مقاله

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید