اختلال وسواس فکری و عملی چیست؟
آیا تا به حال رفتار و اعمال یک فرد وسواسی را از نزدیک مشاهده کرده اید؟ چه ویژگی و علائمی را در این افراد دیده اید؟ اگر برایتان سوال شده است، اختلال وسواس که بسیاری از افراد را درگیر خودش کرده است، چه ویژگی هایی دارد و اصلا چگونه اختلالی است، پیشنهاد می کنیم این مقاله را بخوانید. این مقاله در مورد اختلال وسواس فکری عملی با تکیه بر کتاب راهنمای تشخیصی و آماری (DSM5) می باشد. آنچه در ادامه خواهید خواند، بر اساس فهرست مطالب به شرح زیر است:
اختلال وسواس اجباری چیست؟
اختلال وسواسی-اجباری یک اختلال روان شناختی رایج است که اختلال شدیدی در زندگی فردی ایجاد می کند(میر و پلسن، ۲۰۱۶). به طور کلی اختلال وسواسی-اجباری با علائمی نظیر افکار تکراری و مکرر، تصاویر و یا اصرارهایی که فرد را دچار آشفتگی یا اضطراب مشخص (وسواس) می کند، مشخص می شود(ناسکار، ویکتور، ناث و چوندوری ۲۰۱۷).
در گذشته اختلال وسواس فکری عملی جزء اختلالات اضطرابی به شمار می آمد. اما اکنون این اختلال در DSM5 از اختلالات اضطرابی جدا شده است(ماتس و هامبل، ۲۰۱۶). به نظر می رسد پیشرفت های پژوهشی دررابطه با اضطراب در دهه گذشته در اصلاح معیارهای تشخیصی در DSM-5 نقش داشته است.
در همین راستا ملاحظه می گردد که در نسخه جدید DSM اختلال استرس پس از سانحه و اختلال وسواسی-اجباری در بخش های جداگانه “اختلالات مربوط به تروما و استرس” و “اختلالات وسواسی-اجباری” طبقه بندی شده اند (بیسترسکای، خالسا، کامرون و شیفمن، ۲۰۱۳).
اختلال هایی که در طبقه اختلالات وسواسی قرار می گیرند، کدام اند؟
بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی DSM-5، شامل اختلالات زیر می شود:
اختلال وسواسی -جبری و اختلالات مرتبط شامل اختلال وسواسی- جبری OCDD
اختلال بدریخت انگاری بدن
اختلال ذخیره سازی یا احتکار
اختلال کندن مو
اختلال خراشیدن پوست
اختلال وسواسی -جبری و اختلالات ناشی از مواد/دارو
اختلال وسواسی-جبری
اختلالات مرتبط ناشی از بیماری طبی
اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط معین دیگر
اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط نامعین
در کتاب DSM-5 فصل وسواس و اختلالات مرتبط در یک بخش جدید آمده است و این مسئله نشان دهنده شواهد فزاینده ای است درباره ارتباط این اختلالات با یکدیگر است.
ملاک و معیار تشخیص گذاری اختلال وسواس فکری - عملی
بر اساس پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM -5)، ملاکهای تشخیصی برای اختلال وسواس فکری – عملی به شرح زیر است (سادوک و سادوک، ۲۰۱۵):
وجود وسواسهای فکری یا عملی یا هر دوی آن ها
وسواسهای فکری:
افکار، تمایلات یا تصاویر بازگشتی و پایداری که در دورهای از اختلال، به شکل مزاحم و ناخواسته تجربه شده و در اکثر افراد موجب اضطراب یا ناراحتی عمده گردند.
فرد تلاش میکند این افکار، تمایلات یا تصاویر ذهنی را نادیده گرفته یا آن را سرکوب نماید و یا اینکه با پرداختن به افکار یا فعالیتهای دیگر (مثل انجام یک وسواس عملی)، خنثی کند.
وسواسهای عملی:
رفتارهای تکراری (نظیر شستن دست، رعایت نظم و ترتیب، وارسی کردن) یا فعالیتهای ذهنی (نظیر دعا کردن، شمردن، تکرار آهسته کلمات در سکوت) که فرد احساس میکند مجبور به اجرای آنها در پاسخ به یک وسواس فکری و یا بر طبق قوانینی که باید دقیقاً انجام شوند.
این اعمال یا فعالیتهای ذهنی با هدف پیشگیری یا کاهش اضطراب یا ناراحتی و یا جلوگیری از بعضی از رویدادها و وضعیتهای هراس آور صورت میپذیرند؛ با این وجود اعمال و فعالیتهای ذهنی مذکور رابطه وافع گرایانهای با آنچه که قرار بوده خنثی یا جلوگیری شوند ندارد یا به وضوح افراطی اند.
وسواسهای فکری یا عملی وقت گیرند (بیش از یک ساعت در روز) یا موجب ناراحتی قابل توجه یا اختلال در کارکردهای اجتماعی، شغلی یا سایر حوزههای مهم کارکردی میشوند.
نکاتی در مورد اختلال وسواس فکری عملی
همچنین در نسخه جدید DSM-5 اسپیسیفایرهای اختلالات وسواس مشخص شده اند. میزان بینش به عنوان یک اسپیسیفایر در افراد وسواسی به عنوان ملاکی برای تعیین مشخص کننده ها آورده شده است. در DSM-5 سه اسپیسیفایر شامل بیماران با “بینش خوب یا سالم“، ” با بینش ضعیف“ و ” بدون بینش یا دارای باورهای هذیانی“ تعیین شده اند.
این دسته بندی این امکان را می دهند تا مشخصا تفاوت بین افرادی که شرایط خود را درک می کنند را از افرادی که نسبت به وضعیت خود بینش ضعیفی دارند یا اصلا بینشی ندارند تعیین گردد(سیمپسون و ریدی، ۲۰۱۶).
با اینکه ملاک های تشخیصی این اختلال در DSM-5 به طور گسترده در مداخلات جدید مورد استفاده قرار گرفته است با این حال هنوز در رابطه با جداشدن این اختلالات از اختلال اضطرابی و قرار گرفتن در یک دسته جداگانه هنوز تفاوت آراء وجود دارد. به طوری که برخی از پژوهشگران به انتقاد از این طبقه بندی پرداخته اند.
در همین راستا به اعتقاد آبراموویتز (۲۰۱۷) اگرچه این دسته بندی جدید وعده داده است که آگاهی از مشکلات ناشناخته اختلال وسواس را افزایش دهد؛ لیکن اعتبار تجربی و کاربرد عملی این دسته جدید تشخیصی و آماری نیازمند مطالعات بیشتری است.
جمع بندی ای سنج
در این مقاله به بررسی اختلال وسواس فکری عملی با تکیه بر کتاب راهنمای آماری و تشخیصی (DSM5) پرداختیم. این اختلال شیوع قابل ملاحظه ای دارد. در صورت تشخیص و مشاهده علائم اختلال وسواس فکری عملی بهترین کار مراجعه به متخصصین سلامت روان یعنی روان شناس و روان پزشک می باشد.
آیا مطلب فوق برای شما مفید واقع شد؟ لطفا نظرات و دیدگاه های ارزشمندتان را با ما در میان بگذارید.