تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

اختلال یادگیری خاص در DSM-5

در این مقاله قصد داریم تا شما را با اختلال یادگیری خاص آشنا کنیم. این اختلال شامل نقش در خواندن، نوشتن، ریاضیات و ناتوانایی های فرد نسبت به سن رشدی اش می باشد.

در این مقاله می خواهیم بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویراست پنجم DSM-5 شما را با اختلال یادگیری خاص به طور کامل و علائم و ویژگی های این اختلال آشنا کنیم. مطالب این بخش طبق فهرست زیر می باشند.

مقدمه

اختلال یادگیری خاص، یک بیماری عصبی - رشدی است. در این اختلال کارآیی فرد به نسبت سن و مواردی که از او انتظار می رود کمتر است. این اختلال در کودکان پدیدار می شود. کودکان دارای نقص در خواندن، نوشتن و ریاضیات هستند. همچنین این افراد در حافظه، تمرکز، ادراک دیداری شنیداری و تنظیم اطلاعات مشکل دارند.

ملاک های تشخیصی اختلال یادگیری خاص

مشکلات یادگیری و استفاده از مهارت های تحصیلی، به صورتی که با وجود حداقل یکی از نشانه های زیر مشخص می شوند که به رغم اجرای مداخله هایی که این مشکلات را هدف قرار می دهند، حداقل به مدت ۶ ماه ادامه داشته اند:

خواندن بی دقت یا آهسته و پرزحمت كلمه (مثل خواندن کلمات تکی با صدای بلند به صورت نادرست یا آهسته و با تردید، غالبا كلمات را حدس می زند، مشکل فهمیدن کلمات دارد).

مشکل درک کردن معنی آنچه خوانده شده است (مثلا ممکن است متن را درست بخواند، ولی توالی، روابط، نتیجه گیری ها، یا معانی عمیق تر آنچه خوانده شده است را درک نکند).

مشکلاتی در رابطه با هجی کردن (مثلا ممکن است حروف صدادار یا بی صدا را اضافه، حذف، یا جایگزین کند).

مشکلاتی در رابطه با بیان نوشتاری (مثلا خطاهای متعدد دستوری یا نقطه گذاری در جملات می کند؛ از سازماندهی پاراگراف نامناسب استفاده می کند؛ بیان نوشتاری عقاید، واضح نیست).

مشکلات تسلط یافتن بر معنی عدد، واقعیت های عدد، یا محاسبه (مثلا از اعداد، بزرگی و روابط آنها درک نامناسبی دارد؛ به جای اینکه واقعیت ریاضی را مانند همسالانش یادآوری کند، برای جمع کردن اعداد تک رقمی با انگشتانش می شمرد؛ در وسط محاسبه حساب گم می شود و ممکن است روش ها را تغییر وضع دهد).

مشکلاتی در رابطه با استدلال ریاضی (مثلا در به کار بردن مفاهیم، واقعیت ها یا روش های ریاضی برای حل کردن مسایل کمی مشکل شدیدی دارد).

مهارت های تحصیلی که تحت تأثیر قرار گرفته اند به میزان چشمگیری زیر سطحی هستند که از سن زمانی فرد انتظار می رود و اختلال قابل توجهی در عملکرد تحصیلی یا شغلی یا در فعالیت های زندگی روزمره ایجاد می کنند، طوری که آزمونهای پیشرفت استاندارد شده که به صورت فردی اجرا شده اند و ارزیابی بالینی جامع، آن را تأیید می کنند. در مورد افراد 17 ساله و بزرگتر، سابقه مستند مشکلات یادگیری مختل کننده می تواند جایگزین ارزیابی استاندارد شده باشد.

مشکلات یادگیری در طول سال های دبستانی شروع می شوند، ولی تا زمانی که ضروریات برای این مهارت های تحصیلی که تحت تأثیر قرار گرفته اند، بیش از توانایی های محدود فرد نباشند، ممکن است به طور کامل آشکار نشوند (برای مثال، در آزمون های زمان بندی شده، خواندن یا گزارش های پیچیده طولانی برای موعد تعیین شده، بار تحصیلی بیش از حد نوشتن سنگین).

این مشکلات یادگیری با ناتوانی عقلانی، تیزی بینایی یا شنوایی اصلاح نشده، اختلالات روانی یا عصبی دیگر، ناملایمات روانی - اجتماعی، فقدان مهارت در زبان آموزش تحصیلی یا آم تحصیلی نامناسب، بهتر توجیه نمی شوند.

توجه

چهار ملاک تشخیصی باید بر اساس ترکیب بالینی سابقه فرد (رشدی، پزشکی، خانوادی تحصیلی)، گزارش های مدرسه و ارزیابی روانی - تحصیلی برآورده شوند.

مشخص کنید اگر:

همراه با اختلال در خواندن

دقت کلمه خوانی

آهنگ یا فصاحت خواندن

درک خواندن

توجه

خوانش پریشی واژه جایگزینی است که برای اشاره به الگوی مشکلات یادگیری به کار برده می شود که با مشکلاتی در تشخیص درست یا فصیح کلمه، رمزگشایی نامناسب و توانایی های هجی کردن ضعیف مشخص می شود. اگر برای مشخص کردن این الگوی خاص مشکلات، از خوانش پریشی استفاده شده باشد، مشخص کردن هرگونه مشکلات دیگری که وجود داشته باشند نیز اهمیت دارد، مانند مشکلاتی در رابطه با درک خواندن یا استدلال ریاضی.

همراه با اختلال در بیان نوشتاری

  • دقت هجی کردن
  • دقت دستوری و نقطه گذاری
  • وضوح یا سازمان دهی بیان نوشتاری

همراه با اختلال در ریاضیات

  •  درک عدد
  • حفظ کردن واقعیت های علم حساب
  • محاسبه درست یا فصیح
  • استدلال ریاضی درست
توجه

محاسبه پریشی واژه جایگزینی است که برای اشاره به الگوی مشکلاتی به کار برده می شود که با مشکلات پردازش کردن اطلاعات عددی، یادگیری واقعیت های علم حساب و انجام دادن درست یا فصیح محاسبات مشخص می شوند. اگر برای مشخص کردن این الگوی خاص مشکلات ریاضی از محاسبه پریشی استفاده شده باشد، مشخص کردن هرگونه مشکلات دیگری که وجود داشته باشند نیز اهمیت دارد، نظیر مشکلاتی در رابطه با استدلال ریاضی یا استدلال درست کلمه.

شدت کنونی را مشخص کنید:

  • خفيف: برخی مشکلات مهارت های یادگیری در یک یا دو زمینه تحصیلی، اما شدت آن به قدر کافی خفیف است که در صورت فراهم بودن خدمات حمایتی، مخصوصا در طول سالهای تحصیلی، ممکن است فرد بتواند خوب درک و عمل کند.
  • متوسط: مشکلات محسوس مهارت های یادگیری در یک یا چند زمینه تحصیلی، طوری که فرد بعيد است بدون فواصل تدریس فشرده و اختصاصی در طول سال های تحصیلی، مهارت کسب کند. ممکن است مقداری خدمات تطبیقی یا حمایتی، حداقل بخشی از روز در مدرسه، در محل کار یا در خانه برای انجام دادن درست و کارآمد فعالیت ها، ضروری باشد.
  • شدید: مشکلات شدید مهارت های یادگیری، که بر چند زمینه تحصیلی تأثیر می گذارند، طوری که فرد بدون تدریس فشردۀ فردی و خصوصی برای اغلب سال های تحصیلی، بعید است که این مهارت ها را یاد بگیرد. حتی با وجود مجموعه ای از تطبيق ها یا خدمات مناسب در خانه، در مدرسه یا در محل کار، ممکن است فرد نتواند تمام فعالیت ها را به طور کارآمد کامل کند.

اختلال یادگیری خاص همراه با اختلال در خواندن، همراه با اختلال در سرعت یا فصاحت خواندن و اختلال در درک خواندن؛ اختلال یادگیری همراه با اختلال در ریاضیات، همراه با اختلال در محاسبه درست یا فصیح و اختلال در استدلال ریاضی درست، کد گذاری و ثبت خواهند شد.

ویژگی های تشخیصی اختلال یادگیری خاص

اختلال یادگیری خاص، اختلال عصبی - رشدی با منشا زیستی و مبنایی است برای نابهنجاری ها در سطح شناختی که با علایم رفتاری این اختلال ارتباط دارند. منشا زیستی عبارت است از: تعامل عوامل ژنتیکی، تکوینی ( اپی ژنتیک) و محیطی، که بر توانایی مغز در درک کردن یا پردازش درست و دقیق اطلاعات کلامی یا غیر کلامی تأثیر می گذارد.

یکی از ویژگی های اساسی اختلال یادگیری خاص، مشکلات مداوم در یادگیری مهارت های تحصیلی پایه (ملاک الف) است، که در طول سال های تحصیلات رسمی شروع می شود (یعنی، دوره رشد). مهارت های تحصیلی اساسی عبارتند از خواندن درست و فصیح تک کلمه ها، درک خواندن، بیان نوشتاری و هجی کردن، محاسبه علم حساب و استدلال ریاضی (حل کردن مسائل ریاضی). برخلاف حرف زدن یا راه رفتن، که نقاط عطف رشدی فراگیری شده هستند که با رسش مغز پدیدار می شوند. مهارت های تحصیلی (مثل خواندن، هجی کردن، نوشتن، ریاضیات) باید به روشنی آموخته شوند. اختلال یادگیری خاص، الگوی عادی یادگیری مهارت های تحصیلی را مختل می کند؛ این اختلال صرفا پیامد نداشتن فرصت یادگیری یا آموزش نامناسب نیست. مشکلات تسلط یافتن بر این مهارت های تحصیلی اساسی می توانند از یادگیری درس های دیگر نیز جلوگیری کنند (مثل تاریخ، علوم، مطالعات اجتماعی)، اما این مشکلات، ناشی از مشکلات یادگیری مهارت های تحصیلی اساسی هستند.

مشکلات یادگیری رسم کردن حروف با صداهای زبان فرد - برای خواندن حروف چاپی (که اغلب خوانش پریشی نامیده می شود) - یکی از شایع ترین جلوه های اختلال یادگیری خاص است. این مشکلات یادگیری به صورت دامنه ای از رفتارها یا نشانه های قابل مشاهده و توصیفی آشکار می شوند (به صورتی که در ملاک های الف1 تا الف۶ فهرست شده اند). این نشانه های بالینی می توانند مشاهده شوند، به وسیله مصاحبه بالینی بررسی شوند یا از گزارش های تحصیلی، مقیاس های رتبه بندی یا توصیفات در ارزیابی های قبلی تحصیلی یا روان شناختی، به آنها پی برده شود. این مشکلات یادگیری مداوم هستند، نه گذرا. در کودکان و نوجوانان، مداوم به صورت پیشرفت محدود در یادگیری (یعنی، شواهدی وجود ندارد که فرد به همکلاسی های خود برسد) به مدت حداقل 6 ماه، با وجود تدارک کمک اضافی در خانه یا مدرسه، تعریف شده است.

برای مثال، مشکلات یادگیری خواندن کلمات تکی که با وجود اقدامات لازم برای آموزش مهارت های واج شناختی یا راهبردهای تشخیص کلمه به طور کامل یا سریع برطرف نمی شوند، اختلال یادگیری خاص را نشان می دهند. شواهد مشکلات یادگیری مداوم می تواند از گزارش های تراکمی مدرسه، مجموعه تکالیف ارزیابی شده کودک، مقیاس های مبتنی بر برنامه درسی یا مصاحبه بالینی به دست آید. در بزرگسالان، مشکل مداوم به مشکلات جاری در مهارت های سواد یا کار کردن با اعداد اشاره دارد که در طول دوره کودکی یا نوجوانی آشکار می شوند و شواهد تراکمی از گزارش های مدرسه، مجموعه تکالیف ارزیابی شده یا ارزیابی های قبلی، آن را نشان می دهند.

دومین ویژگی اصلی این است که عملکرد فرد در زمینه مهارت های تحصیلی که تحت تأثیر قرار یافته اند کاملا پایین تر از میانگین سنی است (ملاک ب)، یک شاخص بالینی قوی مشکلات یادگیری مهارت های تحصیلی، پیشرفت تحصیلی کم متناسب با سن یا پیشرفت متوسط است که فقط با سطح بسیار بالای تلاش یا کمک، قابل دوام است. در کودکان، مهارت های تحصیلی کم، اختلال قابل ملاحظه ای را در عملکرد تحصیلی ایجاد میکند (که با گزارش های مدرسه و نمرات یا رتبه بندی های معلم مشخص می شود). شاخص بالینی دیگر، مخصوصا در بزرگسالان، اجتناب از فعالیت هایی است که به مهارت های تحصیلی نیاز دارند. همچنین در بزرگسالان، مهارت های تحصیلی کم در عملکرد شغلی یا فعالیت های روزمره که به این مهارت ها نیاز دارند، اختلال ایجاد می کند (که با گزارش شخصی یا گزارش دیگران مشخص می شود). با این حال، این ملاک همچنین به شواهد به دست آمده از آزمون پیشرفت تحصیلی که به صورت فردی اجرا شده باشد، از لحاظ روان سنجی دقیق و متناسب با فرهنگ بوده و هنجار - مرجع یا ملاک - مرجع باشد، نیاز دارد.

مهارت های تحصیلی در طول یک پیوستار مختل می شوند، بنابراین، برای متمایز کردن افراد مبتلا به اختلال یادگیری و افرادی که به این اختلال مبتلا نیستند، نقطه برش طبیعی وجود ندارد. بنابراین، هر آستانه ای برای مشخص کردن اینکه چه چیزی پیشرفت تحصیلی خیلی کم را تشکیل می دهد مورد استفاده قرار گرفته باشد (مثل مهارت های تحصیلی کاملا پایین تر از انتظار سنی) به مقدار زیاد دلبخواهی است. نمرات پیشرفت کم در یک یا چند آزمون با خرده آزمون استاندارد شده در زمینه تحصیلی (یعنی، حداقل 1/5 انحراف استاندارد پایین تر از میانگین جمعیت برای سن، که به نمره معیار 78 یا کمتر تبدیل می شود، که زیر صدک هفتم است) برای بیشترین اطمینان تشخیصی ضرورت دارد. با این حال، نمرات دقیق، بر اساس آزمون های استاندارد شده خاص که مورد استفاده قرار گرفته باشند، تفاوت خواهند داشت. براساس قضاوت بالینی، در صورتی که مشکلات یادگیری به وسیله شواهد همگرا از ارزیابی بالینی، سابقه تحصیلی، گزارش های مدرسه یا نمرات آزمون تأیید شده باشند، آستانه ملایم تری می تواند مورد استفاده قرار گیرد (مثل 2/5 - 1/0 انحراف استاندارد پایین تر از میانگین جمعیت برای سن). علاوه بر این، چون آزمون های استاندارد شده  به همه زبان ها وجود ندارند، تشخیص را می توان تا اندازه ای بر قضاوت بالینی نمرات در مقیاس های آزمون موجود استوار کرد.

سومین ویژگی اصلی این است که مشکلات یادگیری در سال های تحصیلی اولیه در اغلب افراد به حتی آشکار هستند (ملاک ج). با این حال، مشکلات یادگیری در دیگران ممکن است تا سال های تحصیلی بالاتر که ضروریات یادگیری افزایش می یابند و بیش از توانایی های محدود فرد آشکار نشوند.

ویژگی تشخیصی دیگر این است که مشکلات یادگیری به چهار دلیل، «خاص» محسوب شده اند. اول اینکه، این مشکلات ناشی از ناتوانی های عقلانی (ناتوانی عقلانی «اختلال عقلانی رشد»؛ تاخیر کلی رشد؛ اختلالات شنوایی یا بینایی یا اختلالات عصبی یا حرکتی دیگر) نیستند (ملاک د). اختلال یادگیری خاص در افرادی که به گونه دیگری سطوح طبیعی عملکرد عقلانی را نشان می دهند (که عموما به وسیله نمره هوشبهر بالاتر از ۷۰ برآورد می شود [۵+- نمره خطای ارزیابی وارد است )، بر یادگیری تاثیر می گذارد. عبارت «پیشرفت تحصیلی کم غیر منتظره» اغلب به عنوان ویژگی توصیف کننده اختلال یادگیری خاص ذکر می شود، از این نظر که ناتوانی های یادگیری خاص بخشی از مشکل یادگیری کلی نیستند که در ناتوانی عقلانی یا تأخیر کلی رشد آشکار می شود. اختلال یادگیری خاص می تواند در افرادی که با عنوان از نظر عقلانی «سرآمد» مشخص شده اند نیز روی دهد. این افراد ممکن است بتوانند استفاده از راهبردهای جبرانی، تلاش فوق العاده زیاد یا کمک، عملکرد تحصیلی ظاهرا مناسب را حفظ کنند، مگر اینکه ضروریات یادگیری یا روش های ارزیابی (مثل آزمونهای زمان بندی شده) موانعی را برای یادگیری با موفقیت در تکالیف لازم ایجاد کنند.

دوم اینکه، مشکل یادگیری نمی تواند ناشی از عوامل بیرونی کلی تر، مانند شرایط نامساعد اقتصادی یا محیطی، غیبت مزمن یا فقدان آموزش به صورتی که معمولا در موقعیت اجتماعی فرد تأمین می شود، باشد. سوم اینکه، مشکل یادگیری نمی تواند به اختلالات عصبی (مثل سکته کودکی) یا اختلالات حرکتی یا اختلالات بینایی و شنوایی که اغلب با مشکلات یادگیری مهارت های تحصیلی ارتباط دارند، اما با وجود علایم عصبی قابل تشخیص هستند، نسبت داده شود. سرانجام اینکه، مشکل یادگیری ممکن است به یک مهارت یا زمینه تحصیلی محدود باشد (مثل خواندن کلمات تکی، بازیابی یا محاسبه واقعیت های عددی).

ارزیابی جامع ضرورت دارد. اختلال یادگیری خاص را فقط بعد از اینکه تحصیلات رسمی شروع شده باشد می توان تشخیص داد، اما در هر مقطعی پس از آن در کودکان، نوجوانان یا بزرگسالان می توان تشخیص داد، به شرط آنکه شواهدی از شروع در طول سال های تحصیلات رسمی (یعنی، دوره رشد) وجود داشته باشد. هیچ منبع اطلاعات تنها برای تشخیص اختلال یادگیری خاص کافی نیست. بلکه، اختلال یادگیری خاص نوعی تشخیص بالینی است که بر ترکیب این موارد استوار است: سابقه پزشکی، رشدی، تحصیلی و خانوادگی فرد؛ سابقه مشکل یادگیری، از جمله جلوه قبلی و کنونی آن؛ تأثیر این مشکل بر عملکرد تحصیلی، شغلی یا اجتماعی؛ گزارش های تحصیلی قبلی یا کنونی؛ مجموعه تکالیفی که نیازمند مهارت های تحصیلی هستند؛ ارزیابی های مبتنی بر برنامه درسی و نمرات قبلی یا کنونی به دست آمده از آزمون های استاندارد شده فردی. اگر اختلال عقلانی، حسی، عصبی یا حرکتی گمان برود، در این صورت ارزیابی بالینی برای اختلال یادگیری خاص، باید روش های مناسب برای این اختلالات را نیز در بر داشته باشد. بنابراین، ارزیابی جامع، مستلزم متخصصانی است که در زمینه اختلال یادگیری خاص و ارزیابی روان شناختی / شناختی مهارت داشته باشند. چون اختلال یادگیری خاص معمولا تا بزرگسالی ادامه می یابد، ارزیابی مجدد به ندرت ضرورت دارد، مگر اینکه تغییرات محسوس در مشکلات یادگیری (بهبودی یا وخیم تر شدن)، آن را ایجاب کرده یا برای مقاصد خاص لازم باشد.

ویژگی های مرتبط با تشخیص اختلال یادگیری خاص

غالبا اما نه همیشه، در سالهای پیش دبستانی، تأخیرهایی در توجه، زبان یا مهارت های حرکتی قبل از اختلال یادگیری خاص واقع می شوند که ممکن است ادامه یابند و همراه با اختلال یادگیری خاص روی دهند. نیمرخ نامنظم توانایی ها، مانند توانایی های بالای متوسط در رسم، طراحی و توانایی های دیداری ۔ فضایی دیگر، اما خواندن آهسته، پر زحمت و نادرست و درک خواندن ضعیف و بیان نوشتاری، رایج است. افراد مبتلا به اختلال یادگیری خاص معمولا (اما نه همیشه) در آزمون های روان شناختی پردازش شناختی، عملکرد ضعیفی را نشان می دهند. با این حال، معلوم نیست که آیا این نابهنجاری های شناختی، علت، همبسته یا پیامد مشکلات یادگیری هستند. همچنین، با اینکه کمبودهای شناختی مرتبط با مشکلات یادگیری خواندن کلمات کاملا به اثبات رسیده اند، آنهایی که با جلوه های دیگر اختلال یادگیری خاص ارتباط دارند (مثل درک خواندن، درک حساب، بیان نوشتاری) مشخص نشده یا ناشناخته هستند. از این گذشته، معلوم شده که افراد دارای نشانه های رفتاری یا نمرات آزمون مشابه، انواع کمبودهای شناختی دارند و شماری از این کمبودهای پردازش، در اختلالات عصبی - شناختی دیگر نیز یافت شده اند (مثل اختلال کاستی توجه / بیش فعالی [ADHD] ، اختلال طیف اوتیسم، اختلالات ارتباط، اختلال هماهنگی مربوط به رشد). بنابراین، برای ارزیابی تشخیصی، ارزیابی کمبودهای پردازش شناختی لازم نیست. اختلال یادگیری خاص با خطر بیشتر اندیشه پردازی خودکشی و اقدامات خودکشی در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان ارتباط دارد.

برای اختلال یادگیری خاص، شاخص های زیستی شناخته شده وجود ندارد. افراد مبتلا به این اختلال به عنوان یک گروه، تغییرات محدودی را در پردازش شناختی و ساختار و کارکرد مغزی نشان می دهند. تفاوت های ژنتیکی نیز در سطح گروهی آشکار شده اند. اما آزمودن شناختی، تصویربرداری عصبی یا معاینه ژنتیکی در این زمان برای تشخیص مفید نیستند.

شیوع اختلال یادگیری خاص

شیوع اختلال یادگیری خاص در زمینه های تحصیلی خواندن، نگارش و ریاضیات، 5 تا 15 درصد در کودکان دبستانی زبان ها و فرهنگ های مختلف است. شیوع در بزرگسالان نامعلوم است، اما به نظر می رسد که تقریبا 4 درصد باشد.

شکل گیری و روند اختلال یادگیری خاص

شروع، شناسایی و تشخیص اختلال یادگیری خاص معمولا در طول سال های تحصیلی ابتدایی روی می دهد که لازم است کودکان خواندن، هجی کردن، نگارش و ریاضیات را یاد بگیرند. با این حال  پیش درآمدهایی نظیر تأخيرها یا کمبودهای زبان، مشکلاتی در هم قافیه کردن یا شمارش یا مشکلاتی در ارتباط با مهارت های حرکتی ظریف که برای نگارش لازم هستند، معمولا در اوایل کودکی و شروع تحصیلات رسمی روی می دهند. جلوه ها می توانند رفتاری باشند (مثلا بی میلی در پرداخت یادگیری؛ رفتار نافرمانی). اختلال یادگیری خاص دایمی است، اما روند و ابراز بالینی متغیر هستند و تا اندازه ای به تعامل بین ضروریات تکلیف محیط، دامنه و شدت مشکلات یادگیری فرد، توانایی های یادگیری فرد، همزمانی اختلالات، نظام ها و مداخله حمایتی موجود بستگی دارند. با این حال مشکلات مربوط به فصاحت و درک خواندن، هجی کردن، بیان نوشتاری و مهارت های کار کردن با اعداد در زندگی روزمره، معمولا تا بزرگسالی ادامه می یابند. تغییرات در جلوۂ نشانه ها با افزایش سن روی می دهند، به طوری که ممکن است فرد مجموعه ای از مشکلات مداوم یا تغییرپذیر در طول عمر داشته باشد.

نمونه هایی از نشانه هایی که می توانند در کودکان پیش دبستانی مشاهده شوند عبارتند از: بی علاقگی به بازی ها با صداهای زبان (مثل تکرار، قافیه کردن) و ممکن است آنها در یادگیری قافیه های مهد کودک مشکل داشته باشند. کودکان پیش دبستانی مبتلا به اختلال یادگیری خاص ممکن است بارها از گفتار بچگانه، کلماتی که بد تلفظ می شوند استفاده کنند و در یادآوری اسامی حروف الفبا، اعداد یا روزهای هفته مشکل داشته باشند. امکان دارد آنها نتوانند حروف الفبا در نام خودشان را تشخیص دهند و در یادگیری شمردن مشکل داشته باشند. کودکان کودکستانی مبتلا به اختلال یادگیری خاص ممکن است نتوانند حروف الفبا را تشخیص داده و بنویسند، قادر نباشند نام خودشان را بنویسند یا از هجی کردن جعلی استفاده کنند. ممکن است آنها در تقسیم کردن کلمات گفتاری به هجاها مشکل داشته باشند (مثل «گاوچران» به «گاو» و «چران») و نتوانند کلمات هم قافیه را تشخیص دهند (مثل hat، bat ،cat). بچه های کودکستانی ممکن است در متصل کردن حروف به صداهای آنها نیز مشکل داشته باشند (مثل حرف b صدای /b/ می دهد) و نتوانند واج ها را تشخیص دهند (مثلا نمی دانند کدام یک در یک مجموعه کلمات [مثل car ، man ، dog] با صدای یکسانی مثل « cat» آغاز می شود).

اختلال یادگیری خاص در کودکان دبستانی معمولا به صورت مشکل محسوس در یادگیری تطابق حرف - صدا (مخصوصا در کودکان انگلیسی زبان)، رمزگشایی فصیح کلمه، هجی کردن یا واقعیت های ریاضی آشکار می شود؛ خواندن با صدای بلند کند، نادرست و پر زحمت است و برخی کودکان برای درک کردن بزرگی اعداد شفاهی یا کتبی مشکل دارند. کودکان در دوره ابتدایی (کلاس 3 - 1) ممکن است همچنان مشکل تشخیص دادن و دستکاری کردن واج ها داشته باشند، نتوانند کلمات رایج تک هجایی را بخوانند (مثل mat یا top) و قادر نباشند کلماتی را که به صورت بی قاعده هجی می شوند تشخیص دهند (مثلtwo ، said). امکان دارد که آنها مرتکب خطاهایی شوند که مشکلاتی را در متصل کردن صداها و حروف الفبا نشان می دهند (مثل "big" برای "got") و در مرتب کردن اعداد و حروف الفبا مشکل داشته باشند. کودکان کلاس 3 - 1 همچنین ممکن است در یادآوری واقعیت های عدد یا روش های حساب برای جمع کردن، تفریق کردن و غیره مشکل داشته باشند و شکایت کنند که خواندن یا حساب، دشوار است و از انجام دادن آن اجتناب ورزند. کودکان مبتلا به اختلال یادگیری در سال های متوسطه (کلاس 6 - 4) ممکن است قسمت هایی از کلمات چندهجایی را بد تلفظ کنند یا از قلم بیندازند (مثلا به جای «convertible» بگویند «conible»، به جای «animal» بگویند «aminal») و کلماتی را که صدای مشابه دارند قاطی کنند (مثلا به جای «volcano» بگویند «tornado») و امکان دارد آنها در یادآوری تاريخ ها، اسامی و شماره تلفن ها و انجام دادن به موقع تکالیف یا آزمونها مشکل داشته باشند. کودکان در سال های متوسطه همچنین ممکن است درک نامناسب همراه با یا بدون خواندن آهسته، پر زحمت و نادرست داشته باشند، شاید آنها در خواندن کلماتی که کارکرد کوچکی دارند (مثل that, the, an, in) مشکل داشته باشند. ممکن است آنها هجی کردن خیلی ضعیف و کار نوشتاری نامناسب داشته باشند. امکان دارد که آنها اولین بخش از یک کلمه را درست دریافت کنند و بعد شتاب زده حدس بزنند (مثلا «clover» را به صورت «clock» بخوانند) و ممکن است از خواندن با صدای بلند بترسند یا از این کار اجتناب ورزند.

در مقابل، نوجوانان ممکن است بر رمزگشایی کلمه تسلط یافته باشند، اما خواندن همچنان کند و پرزحمت مانده باشد و آنها احتمالا مشکلات محسوسی در درک خواندن و بیان نوشتاری (از جمله هجی کردن نامناسب) و مهارت ضعیف در واقعیت های ریاضی یا حل مسائل ریاضی نشان می دهند. افراد مبتلا به اختلال یادگیری خاص در طول دوره نوجوانی و تا بزرگسالی، ممکن است همچنان اشتباهات هجی کردن متعدد داشته باشند و کلمات تکی و متن متصل را با کندی و تلاش زیاد بخوانند و در تلفظ کردن کلمات چندهجایی مشکل داشته باشند. ممکن است آنها نیاز داشته باشند مطلبی را دوباره بخوانند تا آن را بفهمند یا نکته اصلی آن را درک کنند و در نتیجه گیری از متن نوشتاری، مشکل داشته باشند. نوجوانان و بزرگسالان ممکن است از فعالیت هایی که نیازمند خواندن و حساب هستند (خواندن برای تفریح، خواندن دستورالعمل ها) اجتناب کنند. بزرگسالان مبتلا به اختلال یادگیری خاص مشکلات هجی کردن، خواندن کند و پرزحمت دارند یا امکان دارد در نتیجه گیری مهم از اطلاعات عددی در اسناد مکتوب مرتبط با کار، مشکل داشته باشند. ممکن است آنها از فعالیت های اوقات فراغت و مرتبط با کار که نیازمند خواندن یا نوشتن هستند اجتناب کنند یا از روش های دیگری برای دسترسی به متن چاپ شده استفاده کنند (مثلا نرم افزار متن - به - گفتار/گفتار - به - متن، کتاب های شنیداری، رسانه های شنیداری - دیداری).

جلوه بالینی دیگر، مشکلات یادگیری محدود هستند که در طول عمر ادامه می یابند، مانند ناتوانی در تسلط یافتن بر درک اساسی عدد (مثل آگاهی از اینکه کدام جفت از اعداد یا نقطه ها بیانگر مقدار بزرگتر است)، مهارت نداشتن در تشخیص کلمه یا هجی کردن. اجتناب یا اکراه از پرداختن به فعالیت هایی که به مهارت های تحصیلی نیاز دارند در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان شایع است. دوره های اضطراب شدید یا اختلالات اضطرابی، از جمله شکایت های جسمانی یا حملات وحشتزدگی، در طول عمر شایع هستند و جلوه محدود و گسترده تر مشکلات یادگیری را به همراه دارند.

عوامل خطر و پیش آگهی اختلال یادگیری خاص

محیطی

زودرسی یا وزن کم به هنگام تولد، همین طور قرار گرفتن پیش از تولد در معرض نیکوتین خطر اختلال یادگیری خاص را افزایش می دهد.

ژنتیکی و فیزیولوژیکی

 به نظر می رسد که اختلال یادگیری خاص در خانواده ها انباشته باشد، مخصوصا زمانی که بر خواندن، ریاضیات و هجی کردن تأثیر بگذارد. خطر نسبی اختلال یادگیری خاص در خواندن یا ریاضیات به طور قابل ملاحظه ای در خویشاوندان درجه اول افراد مبتلا به این مشکلات یادگیری در مقایسه با کسانی که به این مشکلات مبتلا نیستند بالاتر است (به ترتیب 4 تا 8 و 5 تا 10 برابر بیشتر). سابقه خانوادگی مشکلات خواندن (خوانش پریشی)، مهارت های سواد والدین، مشکلات سواد یا اختلال یادگیری خاص را در فرزندان پیش بینی می کند، که بیانگر نقش مخلوط عوامل ژنتیکی و محیطی است. توارث پذیری بالایی برای توانایی خواندن و ناتوانی خواندن در زبان الفبایی و غیر الفبایی، از جمله توارث پذیری بالا برای اغلب جلوه های توانایی ها و ناتوانی های یادگیری وجود دارد (برای مثال، برآورد توارث پذیری بیشتر از 6/0 است). تغییر همگام (کوواریانس) بین جلوه های مختلف مشکلات یادگیری بالاست، بدین معنی که ژن های مرتبط با یک جلوه با ژن های مرتبط با جلوه دیگر، همبستگی بالایی دارند.

تعدیل کننده های روند

مشکلات محسوس در رابط با رفتار بی توجهی در سال های پیش دبستانی مشکلات بعدی در خواندن و ریاضیات (اما نه لزوما اختلال یادگیری خاص) و پاسخ ندادن به مداخله های تحصیلی مؤثر را پیش بینی می کنند. تأخیر یا اختلالات در گفتار یا زبان، یا پردازش شناختی معیوب (مثل آگاهی واج شناختی، حافظه کوتاه مدت، نامیدن زنجیره ای سریع) در سال های پیش دبستانی، اختلال یادگیری خاص بعدی را در خواندن و بیان نوشتاری پیش بینی می کند. همزمانی اختلال یادگیری خاص با ADHD در مقایسه با اختلال یادگیری خاص بدون ADHD پیامد سلامت روانی بدتر را پیش بینی می کند. آموزش منظم، فشرده، و فردی با استفاده از مداخله های مبتنی بر شواهد، می تواند مشکلات یادگیری را در برخی افراد بهبود بخشد یا اصلاح کند یا استفاده از راهبردهای جبرانی را در دیگران ترغیب نماید و بدین وسیله پیامدهایی را که در غیر این صورت می توانستند ضعیف باشند، کاهش دهد.

موضوعات تشخیصی مرتبط با فرهنگ

اختلال یادگیری خاص در تمام زبان ها، فرهنگ ها، نژادها و شرایط اجتماعی - اقتصادی روی می دهد، اما جلوه آن می تواند بسته به ماهیت نظام های نماد گفتاری یا نوشتاری و شیوه های فرهنگی و آموزشی، تفاوت داشته باشد. برای مثال، نیازمندی های پردازش شناختی خواندن و کار کردن با اعداد، در شیوه های املا تفاوت زیادی دارند. در زبان انگلیسی، نشانه بالینی شاخص قابل مشاهده برای مشکلات یادگیری، خواندن نادرست و آهسته کلمات تکی است؛ در زبان های الفبایی دیگر که نقشه برداری مستقیم تری بین صداها و حروف الفبا دارند (مثل زبان اسپانیایی، آلمانی) و در زبان غيرالفبایی (مثل چینی، ژاپنی)، ویژگی شاخص، خواندن آهسته ولی درست است. در یادگیرنده های انگلیسی زبان، ارزیابی باید توجه به این موضوع را در بر داشته باشد که آیا علت مشکلات خواندن به مهارت محدود در زبان انگلیسی ربط دارد یا به اختلال یادگیری خاص. عوامل خطر برای اختلال یادگیری خاص در یادگیرنده های زبان انگلیسی، سابقه خانوادگی اختلال یادگیری خاص یا تأخیر زبان در زبان بومی و همین طور مشکلات یادگیری و ناتوانی در رسیدن به دیگران را شامل می شود. اگر در مورد تفاوت های فرهنگی یا زبان، تردید وجود داشته باشد (برای مثال، در یادگیرنده زبان انگلیسی)، در این صورت ارزیابی باید مهارت زبان فرد را در زبان اول یا زبان بومی او و همین طور زبان دوم (در این مورد، انگلیسی) به حساب آورد. همچنین، ارزیابی باید موقعیت زبانی و فرهنگی را که فرد در آن زندگی می کند، همین طور، سابقه تحصیلی و یادگیری او در فرهنگ و زبان اصلی، در نظر بگیرد.

موضوعات تشخیصی مرتبط با جنسیت

اختلال یادگیری خاص در مردان شایع تر از زنان است (دامنه نسبت ها تقریبا از 2:1 تا 3:1 است) و نمی تواند ناشی از عواملی چون سوگیری ثابت شده، اختلاف تعریفی یا اندازه گیری، زبان یا جایگاه اجتماعی - اقتصادی باشد.

پیامدهای کارکردی اختلال یادگیری خاص

اختلال یادگیری خاص می تواند پیامدهای کارکردی منفی در طول عمر داشته باشد، از جمله پیشرفت تحصیلی کمتر، میزان بالاتر ترک تحصیل دبیرستان، میزان پایین تر تحصیل پس از دوره متوسطه، سطح بالای ناراحتی روان شناختی و سلامت روانی کلی نامناسب تر، میزان بالاتر بیکاری و نیمه بیکاری و درآمد پایین تر. ترک تحصیل و نشانه های افسردگی همراه با آن، خطر پیامدهای سلامت روانی نامناسب، از جمله گرایش به خودکشی، را بیشتر می کند، در حالی که سطوح بالای حمایت اجتماعی و هیجانی، پیامدها سلامت روانی بهتر را پیش بینی می کند.

تشخیص افتراقی اختلال یادگیری خاص

تغییرات عادی در پیشرفت تحصیلی

اختلال یادگیری خاص از تغییرات عادی در پیشرفت تحصیلی ناشی از عوامل بیرونی (مانند نداشتن فرصت آموزشی، آموزش نامناسب، یادگیری در زبان دوم) متمایز شده است، زیرا این مشکلات یادگیری با وجود فرصت آموزشی مناسب و قرار داشتن در معرض آموزش یکسان همانند گروه همسال و شایستگی زبان آموزش و حتی زمانی که با زبان گویش اصلی فرد متفاوت است، ادامه می یابد.

ناتوانی عقلانی (اختلال عقلانی رشدی)

اختلال یادگیری خاص با مشکلات یادگیری کلی ناتوانی عقلانی تفاوت دارد، زیرا این مشکلات یادگیری با وجود سطح طبیعی عملکرد عقلانی روی می دهد (یعنی، نمره هوشبهر حداقل ۵+ ۷۰). اگر ناتوانی عقلانی وجود داشته باشد، اختلال یادگیری خاص را فقط زمانی می توان تشخیص داد که مشکلات یادگیری بیش از آن باشند که معمولا با ناتوانی عقلانی ارتباط دارند.

مشکلات یادگیری ناشی از اختلالات عصبی یا حسی

اختلال یادگیری خاص از مشکلات یادگیری ناشی از اختلالات عصبی یا حسی (مثل سکته کودکی، صدمه مغزی آسیب زا، اختلال شنوایی، اختلال بینایی) متمایز شده است، زیرا در این موارد یافته های نابهنجاری در معاینه عصبی وجود دارند.

اختلالات عصبی - شناختی

اختلال یادگیری خاص از مشکلات یادگیری مرتبط با اختلالات شناختی تباهش عصبی متمایز شده است، زیرا در اختلال یادگیری خاص، جلوه بالینی مشکلات یادگیری خاص در طول دوره رشد روی می دهد و این مشکلات کاهش محسوس در مقایسه با وضع قبلی را نشان نمی دهند.

اختلال کاستی توجه / بیش فعالی

اختلال یادگیری خاص از عملکرد تحصیلی نامناسب مرتبط با ADHD متمایز شده است، زیرا در اختلال دومی، مشکلات لزوما بیانگر مشکلات خاص در یادگیری مهارت های تحصیلی نیستند، بلکه دشواری هایی را در عملکرد این مهارت ها منعکس می کنند. با این حال، وقوع همزمان اختلال یادگیری خاص و ADHD بیشتر از آنکه به طور تصادفی انتظار برود رایج است.

اختلالات روان پریشی

اختلال یادگیری خاص از مشکلات تحصیلی و پردازش شناختی مرتبط با اسکیزوفرنی یا روان پریشی متمایز شده است، زیرا در این اختلالات، کاهش (اغلب سریع) در این زمینه های کارکردی وجود دارد.

همزمانی اختلالات

اختلال یادگیری خاص معمولا با اختلال عصبی - رشدی (مثل ADHD ، اختلالات ارتباط، اختلال هماهنگی مربوط به رشد، اختلال طیف اوتیسم) یا اختلالات روانی دیگر روی می دهد (مثل اختلالات اضطرابی، اختلالات افسردگی و دو قطبی). این همزمانی ها لزوما تشخیص اختلال یادگیری خاص را منتفی نمی کنند، اما ممکن است آزمون کردن و تشخیص افتراقی را دشوارتر کنند، زیرا هریک از اختلالاتی که باهم روی می دهند به طول مستقل، اجرای فعالیت های زندگی روزانه، از جمله یادگیری را مختل می کند. بنابراین، برای نسبت دادن اینگونه اختلال به مشکلات یادگیری، قضاوت بالینی لازم است. اگر علامتی وجود داشته باشد که تشخیص دیگری بتواند مشکلات یادگیری مهارت های تحصیلی پایه را که در ملاک الف توصیف شد توجیه کند، اختلال یادگیری خاص نباید تشخیص داده شود.

اصطلاحات مهم این مقاله

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید