تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

اختلال بی خوابی DSM-5

اختلال بی خوابی یا اینسومنیا یک اختلال روانی مربوط به اختلالات خواب است. در این اختلال فرد نمی تواند به راحتی بخوابد و این بی خوابی باعث نقص در عملکردش می شود.

اختلال کم خوابی یا اینسومنیا یکی از اختلالات مربوط به خواب است که امروزه بسیار شایع است. فرد در این اختلال خیلی کم می خوابد که در این قسمت این اختلال را بر اساس DSM-5 برایتان شرح داده ایم. همچنین می توانید در باکس زیر فهرست مطالب را مشاهده فرمایید.

مقدمه

اختلال بی خوابی یا اینسومنیا یکی از اختلالات روانی مربوط به حوزه خواب است. امروزه به دلیل زیاد شدن اضطراب این اختلال بسیار شایع شده است. در این اختلال فرد خیلی کم می خوابد و یا در به خواب رفتن مشکل دارد بنابر این، این مسئله باعث نقص در عملکرد روزانه فرد خواهد شد. این فرد خیلی دیر یا گاهی اصلا به خواب نمی رود و خیلی زود بلند می شود و هنگام بیدار شدن اصلا احساس تجدید قوا نمی کند. دلایل مهمی برای بوجود آمدن این اختلال وجود دارد اما مهم ترین آن وجود استرس و اضطراب و تنش هیجانی در فرد مبتلا می باشد. در ادامه به شرح کامل این اختلال پرداخته شده است.

ملاک های تشخیصی اختلال بی خوابی

شکایت عمده در مورد نارضایتی از کیفیت یا کمیت خواب در ارتباط با یک (یا تعداد بیشتری) از نشانه های زیر:

مشکل شروع کردن خواب. (در کودکان این ممکن است به صورت مشکل شروع کردن خواب بدون مداخله مراقبت کننده آشکار شود).

مشکل حفظ کردن خواب که با بیداری های مکرر یا مشکلات برگشتن به خواب بعد از بیداری ها مشخص می شود. (در کودکان این ممکن است به صورت مشکل برگشتن به خواب بدون مداخله مراقبت کننده آشکار شود).

بیدار شدن صبح زود همراه با ناتوانی در برگشتن به خواب.

اختلال خواب، ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی، آموزشی، تحصیلی، رفتاری یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد می کند.

مشکل خواب حداقل هفته ای ۳ شب روی می دهد.

مشکل خواب حداقل هفته ای ۳ شب روی می دهد.

مشکل خواب با وجود فرصت کافی برای خوابیدن روی می دهد.

بی خوابی منحصرا با دورۂ اختلال خواب - بیداری دیگر بهتر توجیه نمی شود و در طول آن روی نمی دهد (مثل حمله خواب، اختلال خواب مرتبط با تنفس، اختلال خواب - بیداری ریتم شبانه روزی، نابهنجاری خواب).

بی خوابی ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد نیست (مثل سوء مصرف مواد مخدر، دارو).

وجود همزمان اختلالات روانی و بیماری های جسمانی به قدر کافی شکایت عمده بی خوابی را توجیه نمی کند.

مشخص کنید اگر:

همراه با همزمانی روانی اختلال غیرخواب، از جمله اختلالات مصرف مواد.

همراه با همزمانی جسمانی دیگر

همراه با اختلال خواب دیگر

مشخص کنید اگر:

دوره ای: نشانه ها حداقل به مدت 1 ماه، ولی کمتر از 3 ماه ادامه دارند.

مداوم: نشانه ها به مدت ۳ ماه یا طولانی تر ادامه دارند.

عودکننده: دو دوره (یا بیشتر) همراه با ۱ سال فاصله.

توجه

بی خوابی حاد و کوتاه مدت (یعنی، نشانه ها کمتر از 3 ماه ادامه دارند، ولی از جهات دیگر تمام ملاک ها را در رابطه با فراوانی، شدت، ناراحتی و یا اختلال برآورده می کنند) باید به صورت اختلال بی خوابی مشخص دیگر کدگذاری شود.

دقت کنید که:

تشخیص اختلال بی خوابی خواه به صورت اختلال مستقل روی دهد یا همزمان با اختلال روانی دیگر (مثل اختلال افسردگی اساسی)، بیماری جسمانی (مثل درد)، یا اختلال خواب دیگر (مثل اختلال خواب مرتبط با تنفس)، داده می شود. برای مثال، امکان دارد که بی خوابی با روند خودش همراه با برخی از ویژگی های اضطرابی و افسردگی روی دهد، اما ملاک ها برای هر اختلال روانی برآورده نشوند.

بی خوابی همچنین می تواند به صورت ویژگی بالینی اختلال روانی غالب تر روی دهد. بی خوابی مداوم می تواند حتی عامل خطری برای افسردگی باشد و معمولا نشانه باقیمانده پس از درمان این اختلال است. در صورت وجود بی خوابی و اختلال روانی همزمان، درمان باید هر دو اختلال را هدف قرار دهد. با توجه به این دوره های متفاوت، اغلب تعیین کردن دقیق ماهیت رابطه بین این هستی های بالینی غیر ممکن است و این رابطه ممکن است با گذشت زمان تغییر کند.

بنابراین، در صورت وجود اختلال بی خوابی و اختلال همزمان، لازم نیست بین این دو اختلال انتساب علیتی برقرار شود. بلکه، تشخیص اختلال بی خوابی همراه با تصريع بیماری هایی که از لحاظ بالینی همزمان هستند، داده می شود. تشخیص بی خوابی همزمان باید فقط زمانی در نظر گرفته شود که بی خوابی به قدر کافی شدید باشد که توجه بالینی مستقل را موجه سازد؛ در غیر این صورت، هیچ تشخیص مجزایی ضرورت ندارد.

ویژگی های تشخیصی اختلال بی خوابی

ویژگی اصلی اختلال بی خوابی، نارضایتی از کیفیت یاکمیت خواب همراه با شکایت هایی در مورد شروع کردن و حفظ کردن خواب است. این شکایت های خواب با ناراحتی یا اختلال قابل بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه های مهم دیگر عملکرد همراه است. این اختلال ممکن است در طول دوره اختلال روانی یا بیماری جسمانی دیگر یا اینکه به طور مستقل روی دهد. جلوه های متفاوت بی خوابی می توانند در زمانهای مختلف دوره خواب روی دهند. بی خوابی هنگام شروع خواب (یا بی خوابی اولیه) مشکل شروع کردن خواب، در وقت خواب را شامل می شود.

بی خوابی حفظ کردن خواب (یا بی خوابی میانی) بیداری های مکرر یا طولانی در طول شب را شامل می شود. بی خوابی پایانی بیدار شدن صبح زود همراه با ناتوانی در برگشتن به خواب را شامل می شود. مشکل حفظ کردن خواب شایع ترین نشانه بی خوابی و به دنبال آن مشکل به خواب رفتن است، در حالی که ترکیب این نشانه ها در کل، شایع ترین جلوه بالینی است. نوع خاص شکایت خواب اغلب با گذشت زمان تغییر می کند. افرادی که یک زمانی از مشکل به خواب رفتن شاکی هستند ممکن است بعدها از مشکل حفظ کردن خواب شکایت کنند و برعکس. نشانه های مشکل به خواب رفتن و مشکل حفظ کردن خواب را می توان توسط گزارش شخصی گذشته نگر فرد، یادداشت های خواب یا روش های دیگر، مانند اکتی گرافی یا خواب نگاری چندبعدی اندازه گیری کرد، ولی تشخیص اختلال بی خوابی بر درک ذهنی فرد از خواب یا گزارش مراقبت کننده استوار است.

خواب غیر نیروبخش شکایت از کیفیت نامناسب خواب که با وجود مدت کافی باعث نمی شود فرد احساس کند استراحت کرده است، شکایت رایج خواب است که معمولا در ارتباط با مشکل شروع کردن یا حفظ کردن خواب یا به ندرت به تنهایی، روی می دهد. این شکایت همچنین می تواند در رابطه اختلالات خواب دیگر نیز گزارش شود (مثل اختلال خواب مرتبط با تنفس). در صورتی که شکایت از خواب غیر نیروبخش به تنهایی روی دهد (یعنی، در غیاب مشکل شروع کردن و یا حفظ کردن خواب)، اما تمام ملاک های تشخیصی مربوط به فراوانی، مدت و ناراحتی و اختلال در طول روز به گونه ای برآورده شده باشند، تشخیص اختلال بی خوابی مشخص دیگر یا اختلال بی خوابی نامشخص داده می شود.

غیر از ملاک های فراوانی و مدت که برای دادن تشخیص ضروری هستند، برای اندازه گیری شدت بی خوابی، ملاک های اضافی مفید هستند. این ملاک های کمی در حالی که دلبخواهی هستند، فقط با هدف روشنگری ارایه شده اند. برای مثال، مشکل شروع کردن خواب با تأخیر ذهنی خواب بیشتر از 20 تا 30 دقیقه تعریف شده است و مشکل حفظ کردن خواب با زمان ذهنی بیداری پس از شروع خواب بیشتر از 20 تا 30 دقیقه تعریف شده است. گرچه تعریف استانداردی برای بیداری صبح زود وجود ندارد، اما این نشانه مستلزم بیدار شدن حداقل ۳۰ دقیقه قبل از زمان برنامه ریزی شده و قبل از اینکه زمان خواب به 6/5 ساعت رسیده باشد است. نه تنها به حساب آوردن زمان بیداری پایانی ضروری است بلکه وقت خواب در شب گذشته نیز باید به حساب آورده شود. بیدار شدن در ساعت ۴ صبح در کسانی که ساعت ۹ شب به بستر می روند به اندازه کسانی که در ساعت ۱۱ شب به بستر می روند، اهمیت بالینی ندارد. چنین نشانه ای همچنین ممکن است افزایش وابسته به سن را در توانایی ادامه دادن خواب یا تغییر وابسته به سن را در زمان بندی دوره اصلی خواب منعکس کند.

اختلال بی خوابی، اختلالات روز به علاوه مشکلات خواب شب هنگام را شامل می شود. این مشکلات عبارتند از خستگی، یا به ندرت، خواب آلودگی هنگام روز؛ دومی در افراد مسن و هنگامی که بی خوابی با بیماری جسمانی (مثل درد مزمن) یا اختلال خواب دیگر همزمان باشد (مثل وقفه تنفسی در خواب) شایع تر است. اختلال در عملکرد شناختی می تواند مشکلاتی را در رابطه با توجه، تمرکز و حافظه و حتی عملکرد مهارت های دستی ساده را شامل شود. اختلالات خلقی مرتبط معمولا به صورت تحریک پذیری یا تغییر پذیری خلق و به ندرت به صورت نشانه های افسردگی یا اضطراب توصیف شده اند. همه افرادی که اختلالات خواب شب هنگام دارند ناراحت نیستند یا اختلال عملکرد ندارند. برای مثال، تداوم خواب اغلب در افراد مسن سالمی که خود را خفته های خوب توصیف می کنند، قطع می شود. تشخیص اختلال بی خوابی باید در مورد افرادی داده شود که ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه هنگام روز دارند که با مشکلات خواب شب هنگام آنها ارتباط دارد.

ویژگی های مرتبط با تشخیص اختلال بی خوابی

بی خوابی اغلب با برانگیختگی فیزیولوژیکی و شناختی و عوامل شرطی سازی که خواب را مختل می کنند، ارتباط دارند. اشتغال ذهنی به خواب و ناراحتی ناشی از ناتوانی در خوابیدن ممکن است به دور معیوب منجر شود: هرچه فرد بیشتر تلاش کند بخوابد، ناکامی بیشتری ایجاد می شود و خواب را بیشتر معیوب می کند. بنابراین، توجه و تلاش های بیش از حد برای خوابیدن، که مکانیزم های شروع خواب طبیعی را تحت الشعاع قرار می دهند، می توانند در ایجاد بی خوابی دخالت داشته باشند. افراد مبتلا به بی خوابی مداوم ممکن است عادت های خواب ناسازگارانه (مثل گذراندن زمان بیش از حد در بستر؛ پیروی از برنامه خواب نامنظم؛ چرت زدن) و شناخت های ناسازگارانه (مثل ترس از خواب آلودگی؛ نگرانی در مورد اختلالات روز؛ زیر نظر گرفتن ساعت) را نیز در طول دوره این اختلال اکتساب کنند.

پرداختن به چنین فعالیت هایی در محیطی که فرد شب های بی خوابی مکرری را سپری کرده است می تواند انگیختگی شرطی را وخیم تر کند و مشکلات خواب را تداوم بخشد. برعکس، وقتی فرد سعی نکند به خواب رود، راحت تر به خواب می رود. برخی افراد می گویند وقتی در اتاق خواب خودشان نیستند و از روال عادی شان پیروی نمی کنند، بهتر می خوابند. بی خوابی ممکن است با انواع شکایت ها و نشانه های روز، از جمله خستگی، انرژی کم و اختلالات خلقی همراه باشد. نشانه های اضطراب یا افسردگی که ملاک های اختلال روانی خاصی را برآورده نمی کنند، به علاوه تمرکز بیش از حد بر تأثیرات تصور شده بی خوابی بر عملکرد روز، ممکن است وجود داشته باشند.

افراد مبتلا به اختلال بی خوابی ممکن است در پرسشنامه های خودسنجی روان شناختی یا شخصیت که نیمرخ هایی برای نشان دادن افسردگی و اضطراب خفیف، سبک شناختی نگران کننده، شیوه حل کردن تعارض هیجان مدار و درونی کننده و تمرکز جسمانی دارند، نمرات بالا بگیرند. الگوهای اختلال عصبی ۔ شناختی در افراد مبتلا به اختلال بی خوابی ناهماهنگ هستند، هرچند که امکان دارد در انجام دادن تکالیفی که پیچیدگی بیشتری دارند و تکالیفی که نیازمند تغییرات مکرر در راهبرد عملکرد هستند، اختلالاتی وجود داشته باشد. افراد مبتلا به اختلال بی خوابی اغلب برای حفظ کردن عملکرد شناختی به تلاش بیشتر نیاز دارند.

شیوع اختلال اختلال بی خوابی

برآوردهای مبتنی بر جمعیت نشان می دهند که تقریبا یک سوم بزرگسالان از نشانه های بی خوابی خبر می دهند، ۱۰ تا ۱۵ درصد دچار اختلالات روز مرتبط می شوند و ۶ تا ۱۰ درصد نشانه هایی دارند که ملاک های اختلال بی خوابی را برآورده می کنند. اختلال بی خوابی از تمام اختلالات خواب شایع تر است. در محیط های مراقبت اولیه، تقریبا ۱۰ تا ۲۰ درصد افراد از نشانه های قابل ملاحظه بی خوابی شکایت می کنند. زنان بیشتر از مردان از بی خوابی شکایت می کنند، به طوری که نسبت جنسیت تقریبا 1/44:1  است. گرچه بی خوابی می تواند نشانه یا اختلال مستقلی باشد، غالبا همزمان با بیماری جسمانی یا اختلال روانی دیگر مشاهده شده است. برای مثال، ۴۰ تا ۵۰ درصد افراد مبتلا به بی خوابی، اختلال روانی همزمان نیز دارند.

شکل گیری و روند اختلال بی خوابی

شروع نشانه های بی خوابی می تواند در هر زمانی در طول زندگی باشد، اما اولین دوره در جوانی شایع تر است. بی خوابی به ندرت در کودکی یا نوجوانی شروع می شود. در زنان، شروع تازه بی خوابی می تواند در مدت یائسگی باشد و حتی بعد از اینکه نشانه های دیگر (مثل گرگرفتگی) برطرف شده باشند، ادامه یابد. بی خوابی ممکن است شروع اواخر عمر داشته باشد، که اغلب با شروع بیماری های دیگر مرتبط با سلامتی همراه است.

بی خوابی می تواند موقعیتی، مداوم یا عودکننده باشد. بی خوابی موقعیتی یا حاد معمولا به مدت چند روز یا چند هفته ادامه می یابد و اغلب با رویدادهای زندگی یا تغییرات سریع در برنامه های خواب یا محیط ارتباط دارد. این نوع بی خوابی معمولا بعد از اینکه رویداد تسریع کننده اولیه برطرف می شود، فروکش می کند. در برخی افراد، شاید آنهایی که نسبت به اختلالات خواب آسیب پذیر تر هستند، بی خوابی می تواند مدت ها بعد از رویداد راه انداز اولیه ادامه یابد، که احتمالا به دلیل عوامل شرطی کننده و برانگیختگی بیشتر است. عواملی که باعث وقوع بی خوابی می شوند ممکن است با عواملی که به آن تداوم می بخشند تفاوت داشته باشند. برای مثال، فردی که به خاطر آسیب دردناکی علیل می شود و مشکل خوابیدن دارد، امکان دارد بعدها تداعی های منفی را برای خواب پرورش دهد. برانگیختگی شرطی ممکن است از آن پس ادامه یابد و به بی خوابی مداوم بینجامد. ممکن است روند مشابهی در زمینه استرس روانشناختی حاد یا اختلال روانی ایجاد شود. برای مثال، بی خوابی که در طول دوره اختلال افسردگی اساسی روی می دهد، ممکن است کانون توجه قرار گیرد، پیامد شرطی شدن منفی داشته باشد و حتی بعد از برطرف شدن دوره افسردگی، ادامه یابد. در برخی موارد، بی خوابی ممکن است شروع پنهان بدون هرگونه عامل ایجاد کننده قابل شناسایی داشته باشد.

روند بی خوابی می تواند دوره ای نیز باشد، به طوری که دوره های مکرر مشکلات خواب با وقوع رویدادهای استرس زا ارتباط داشته باشد. میزان مزمن بودن در پیگیری های ۱ تا ۷ ساله، از ۴۵ تا ۷۵ درصد گسترش دارد. حتی زمانی که روند بی خوابی مزمن شده باشد، تغییر پذیری شب به شب در الگوهای خواب وجود دارد، به طوری که خواب شب پرآسایش گاه و بیگاه در میان چندین شب خواب نامناسب پراکنده می شود. ویژگی های بی خوابی نیز ممکن است به مرور زمان تغییر کنند. شماری از افراد مبتلا به بی خوابی، قبل از شروع مشکلات خواب بادوام تر، سابقه خواب «سبک» یا خوابی که به راحتی مختل می شود دارند.

شکایت های بی خوابی در بین افراد میانسال و مسن تر شایع تر هستند. نوع نشانه بی خوابی در اثر سن تغییر می کند، به طوری که مشکلات شروع کردن خواب در جوانان شایع تر است و مشکلات حفظ کردن خواب، بیشتر در افراد میانسال و مسن تر روی می دهند.

مشکلات شروع کردن و حفظ کردن خواب می توانند در کودکان و نوجوانان نیز روی دهند، اما در مورد شیوع، عوامل خطر و همزمانی اختلالات در طول این مراحل رشد عمر، اطلاعات محدودتری وجود دارد. مشکلات خواب در کودکی می تواند از عوامل شرطی کننده (مثل کودکی که یاد نمی گیرد بدون حضور مادر به خواب رود یا به خواب برگردد) یا از فقدان برنامه های خواب باثبات و روال عادی وقت خواب ناشی شوند. بی خوابی در نوجوانی اغلب به وسيله برنامه های خواب نامنظم (مثل تاخیر در مرحله)، راه اندازی یا تشدید می شود.  در کودکان و نوجوانان، عوامل روانی و جسمانی می توانند در بی خوابی دخالت داشته باشند.

شیوع بیشتر بی خوابی در افراد سالخورده تا اندازه ای با شیوع بیشتر مشکلات سلامت جسمانی در اثر پیر شدن توجیه می شود. تغییرات در الگوهای خواب مرتبط با فرایند رشد عادی باید از الگوهایی که از تغییرات مرتبط با سن فراتر هستند، متمایز شوند. گرچه خواب نگاری چند بعدی در ارزیابی بی خوابی ارزش محدودی دارد، اما ممکن است در تشخیص افتراقی در سالخوردگان مفیدتر باشد، زیرا سبب شناسی های بی خوابی (مثل وقفه تنفسی در خواب) اغلب در افراد سالخورده قابل شناسایی هستند.

عوامل خطر و پیش آگهی اختلال بی خوابی

در حالی که عوامل خطر و پیش آگهی که در این بخش مورد بحث قرار گرفته اند آسیب پذیری در برابر بی خوابی را افزایش می دهند، اما اختلالات خواب به احتمال بیشتر زمانی روی می دهند که افراد مستعد با رویدادهای تسریع کننده، مانند رویدادهای زندگی عمده (مثل بیماری، جدایی) یا استرس زندگی نه چندان شدید، ولی مزمن مواجه شده باشند. اغلب افراد بعد از اینکه رویداد راه انداز اولیه ناپدید شده است، الگوهای خواب عادی را از سر می گیرند، اما دیگران - شاید آنهایی که نسبت به بی خوابی آسیب پذیرتر هستند - همچنان مشکلات خواب بادوام داشته باشند. عوامل تسریع کننده، مانند عادت های خواب نامناسب، برنامه خواب نامنظم و ترس از نخوابیدن، وارد مشکل بی خوابی می شوند و ممکن است به دور معیوب کمک کنند که می تواند بی خوابی مداوم را ایجاد نماید.

خلق و خویی

در حالی که عوامل خطر و پیش آگهی که در این بخش مورد بحث قرار گرفته اند آسیب پذیری در برابر بی خوابی را افزایش می دهند، اما اختلالات خواب به احتمال بیشتر زمانی روی می دهند که افراد مستعد با رویدادهای تسریع کننده، مانند رویدادهای زندگی عمده (مثل بیماری، جدایی) یا استرس زندگی نه چندان شدید، ولی مزمن مواجه شده باشند. اغلب افراد بعد از اینکه رویداد راه انداز اولیه ناپدید شده است، الگوهای خواب عادی را از سر می گیرند، اما دیگران - شاید آنهایی که نسبت به بی خوابی آسیب پذیرتر هستند - همچنان مشکلات خواب بادوام داشته باشند. عوامل تسریع کننده، مانند عادت های خواب نامناسب، برنامه خواب نامنظم و ترس از نخوابیدن، وارد مشکل بی خوابی می شوند و ممکن است به دور معیوب کمک کنند که می تواند بی خوابی مداوم را ایجاد نماید.

محیطی

سر و صدا، نور، دمای بالا یا پایین ناراحت کننده و ارتفاع زیاد نیز ممکن است آسیب پذیری نسبت به بی خوابی را افزایش دهند.

ژنتیکی و فیزیولوژیکی

جنسیت زن و سن بالا با افزایش آسیب پذیری نسبت به بی خوابی ارتباط دارند. خواب آشفته و بی خوابی، آمادگی خانوادگی را آشکار می سازند. شیوع بی خوابی در بین دوقلوهای یک تخمکی نسبت به دو قلوهای دو تخمکی بالاتر است؛ شیوع آن در اعضای خانواده درجه اول در مقایسه با کل جمعیت نیز بالاتر است. اینکه تا چه اندازه ای این ارتباط از طریق زمینه ژنتیکی به ارث برده می شود، از طریق مشاهده الگوهای والدین آموخته می شود، یا به عنوان پیامد آسیب روانی دیگر ایجاد می شود، معلوم نیست.

تعدیل کننده های روند

تعدیل کننده های روند زیان آور، شیوه های بهداشت خواب نامناسب را شامل می شود (مثل مصرف بیش از حد قهوه، برنامه های خواب نامنظم).

موضوعات تشخیصی مرتبط با جنسیت

بی خوابی در زنان شایع تر از مردان است، به طوری که اولین شروع اغلب با تولد بچه جدید یا با یائسگی ارتباط دارد. با وجود شیوع بالاتر در بین زنان مسن، تحقیقات خواب نگاری چند بعدی از حفاظت بهتر تداوم خواب و خواب آهسته موج در زنان مسن در مقایسه با مردان مسن حکایت دارند.

شاخص های تشخیصی

خواب نگاری چندبعدی معمولا اختلالات تداوم خواب را نشان می دهد (مثل افزایش تأخیر خواب و زمان بیداری بعد از شروع خواب و کاهش قابلیت خواب (درصد زمان خفته بودن در بستر) و ممکن است افزایش مرحله ۱ خواب و کاهش مراحل ۳ و ۴ خواب را نشان دهد. شدت این اختلالات خواب همیشه با جلوه بالینی فرد یا شکایت ذهنی از خواب نامناسب هماهنگ نیست، به طوری که افراد مبتلا به بی خوابی اغلب مدت خواب را نسبت به خواب نگاری چند بعدی، کم برآورد می کنند و بیداری را زیاد برآورد می کنند. بررسی های کمی برق نگاری مغز ممکن است نشان دهند که افراد مبتلا به بی خوابی نسبت به خفته های خوب، هم در حدود شروع خواب و هم در طول خواب بدون حرکت سریع چشم، نیروی برق نگاری مغزی پربسامد بالاتری دارند، که این ویژگی بر افزایش برانگیختگی مغزی دلالت دارد. افراد مبتلا به اختلال خواب ممکن است آمادگی خواب کمتر داشته باشند و معمولا در مقیاس های آزمایشگاهی عینی خواب، در مقایسه با افرادی که اختلال خواب ندارند، افزایش خواب آلودگی در طول روز نشان نمی دهند.

مقیاس های آزمایشگاهی دیگر، هرچند نه همواره، شواهدی از برانگیختگی بیشتر و فعالیت کلی محور هیپوتالاموس - هیپوفیز - آدرنال نشان می دهند (مثل افزایش سطوح کورتیزول، تغییر پذیری ضربان قلب، واکنش پذیری به استرس، میزان سوخت و ساز). در مجموع، یافته ها با این فرضیه هماهنگ هستند که برانگیختگی فیزیولوژیکی و شناختی بیشتر، نقش قابل توجهی را در اختلال بی خوابی ایفا میکند.

افراد مبتلا به اختلال بی خوابی ممکن است خسته یا تکیده یا برعکس، بیش انگیخته و بی تاب به نظر برسند. با این حال، در معاینه بدنی، هیچ نابهنجاری های پایدار یا مخصوص وجود ندار. امکان دارد که وقوع بیشتر نشانه های روانی - فیزیولوژیکی مرتبط با استرس وجود داشته باشد (مثل سرد درد ناشی از تنش، تنش یا درد عضلانی، نشانه های معدی - روده ای).

پیامدهای کارکردی اختلال بی خوابی

امکان دارد که در نتیجه بی خوابی یا نگرانی زیاد در مورد خواب، مشکلات اجتماعی و شغلی، تحریک پذیری بیشتر در طول روز و تمرکز ضعیف ایجاد شود. کاهش توجه و تمرکز رایج هستند و ممکن است با میزان بالاتر تصادفات که در بی خوابی مشاهده شده، ارتباط داشته باشند. بی خوابی مداوم با پیامدهای بلند مدت، از جمله خطر بیشتر اختلال افسردگی اساسی، فشار خون، انفارکتوس میوکارد، غیبت بیشتر از کار و کاهش بازدهی در کار؛ کاهش کیفیت زندگی و فشار اقتصادی بیشتر نیز ارتباط دارد.

تشخیص افتراقی اختلال بی خوابی

  تغییرات خواب عادی

مدت خواب عادی در افراد مختلف به طور قابل ملاحظه ای تغییر می کند. برخی افراد که به خواب کم نیاز دارند («خفته های کوتاه») ممکن است در مورد مدت خواب خود نگران باشند. خفته های کوتاه از نظر نداشتن مشکل به خواب رفتن و خفته ماندن و فقدان نشانه های مخصوص روز (مثل خستگی، مشکلات تمرکز، تحریک پذیری) با افراد مبتلا به اختلال بی خوابی تفاوت دارند. با این حال، برخی از خفته های کوتاه شاید دوست داشته باشند یا سعی کنند به مدت طولانی تری بخوابند و با طولانی کردن زمان ماندن در بستر، ممکن است الگوی خواب شبه بی خوابی ایجاد کنند. بی خوابی همچنین باید از محرومیت خواب ناشی از فرصت ناکافی یا شرایط نامناسب برای خوابیدن که برای مثال از وضع اضطراری یا از تعهدات حرفه ای یا خانوادگی ناشی می شوند که فرد را وادار به بیدار ماندن می کنند، متمایز شود.

 بی خوابی موقعیتی / حاد

بی خوابی موقعیتی / حاد وضعیتی است که چند روز تا چند هفته ادامه می یابد، اغلب با رویدادهای زندگی یا تغییرات در برنامه های خواب ارتباط دارد. این نشانه های بی خوابی حاد یا کوتاه مدت ممکن است ناراحتی قابل ملاحظه نیز ایجاد کرده و عملکرد اجتماعی، شخصی و شغلی را مختل کنند. در صورتی که چنین نشانه هایی به قدر کافی مکرر باشند و تمام ملاک های دیگر به جز ملاک مدت ۳ ماهه را برآورده کنند، تشخیص اختلال بی خوابی مشخص دیگر یا اختلال بی خوابی نامشخص داده می شود.

مرحله خواب به تأخیر افتاده و انواع نوبت کاری اختلال خواب - بیداری ریتم شبانه روزی

افرادی که مرحله خواب به تاخیر افتاده از نوع اختلال خواب - بیداری ریتم شبانه روزی دارند فقط هنگامی که سعی می کنند در اوقاتی که از لحاظ اجتماعی عادی هستند بخوابند از بی خوابی شروع خواب خبر می دهند اما وقتی زمان خواب و بیدار شدن آنها به تأخیر افتاده باشد و با ریتم شبانه روزی درون زاد آنها مطابقت داشته باشد، از مشکل به خواب رفتن یا خفته ماندن خبر نمی دهند. بی خوابی نوع نوبت کاری  از نظر سابقه نوبت کاری اخیر با اختلال بی خوابی تفاوت دارد.

 نشانگان پای بیقرار

نشانگان پای بی قرار اغلب مشکلاتی را در شروع کردن و حفظ کردن خواب ایجاد می کند. با این حال، میل به حرکت دادن پاها و هرگونه احساسات ناخوشایند یا همراه با آن، ویژگی هایی هستند که این اختلال را از اختلال بی خوابی متمایز می کنند.

اختلالات خواب مرتبط با تنفس

اغلب افراد مبتلا به اختلال خواب مرتبط با تنفس سابقه خرخر کردن بلند، مکث های تنفس هنگام خواب، و خواب آلودگی زیاد هنگام روز دارند. با این حال تقریبا 50 درصد افراد مبتلا به وقفه تنفسی در خواب ممکن است از نشانه های بی خوابی نیز خبر بدهند، ویژگی ای که در زنان و افراد مسن شایع تر است.

حمله خواب

حمله خواب ممکن است موجب شکایت های بی خوابی شود، ولی با غالب بودن نشانه های خواب آلودگی زیاد هنگام روز، حمله ضعف عضلانی یا خشک زدگی (کاتاپلکسی)، فلج خواب و توهمات مرتبط با خواب از اختلال بی خوابی متمایز می شود.

نابهنجاری های خواب

نابهنجاری های خواب با شکایت از رفتار یا رویدادهای غیرعادی هنگام خواب مشخص می شوند که ممکن است به بیداری های متناوب و مشکل از سرگرفتن خواب منجر شوند. اما این رویدادهای رفتاری و نه بی خوابی به خودی خود، در تصویر بالینی غالب هستند.

  اختلال خواب ناشی از مواد / دارو، نوع بی خوابی

اختلال خواب ناشی از مواد دارو، نوع بی خوابی، به وسیله این واقعیت از اختلال بی خوابی متمایز می شود که قضاوت شده باشد مواد (یعنی، سوء مصرف مواد مخدر، دارو یا قرار داشتن در معرض مواد سمی) از لحاظ سبب شناختی با بی خوابی ارتباط دارد. برای مثال، بی خوابی که فقط در زمینه مصرف زیاد کافئین روی می دهد، با عنوان اختلال خواب ناشی از کافئین، نوع بی خوابی، با شروع هنگام مسمومیت تشخیص داده خواهد شد.

همزمانی اختلالات

بی خوابی معمولا با چند بیماری جسمانی، از جمله دیابت، بیماری عروق کرونری قلب، بیماری انسداد ریوی مزمن، التهاب مفاصل (آرتروز)، در عضلات و بافت همبندی و بیماری های درد مزمن دیگر همزمان است. به نظر می رسد که رابطه خطر دو جهتی باشد: بی خوابی خطر بیماری های جسمانی را افزایش می دهد و مشکلات جسمانی خطر بی خوابی را بیشتر می کنند. جهت این رابطه همیشه نیست و ممکن است با گذشت زمان تغییر کند؛ به همین دلیل، هنگام وجود بی خوابی همراه  با بیماری جسمانی دیگر (یا اختلال روانی)، بی خوابی همزمان اصطلاح ارجح است.

افراد مبتلا به بی خوابی اغلب اختلال روانی همزمان، مخصوصا اختلالات دو قطبی، افسردگی و اضطرابی را دارند. بی خوابی مداوم برای نشانه اولیه اختلالات بعدی دو قطبی، افسردگی، اضطرابی و صرف مواد، عامل خطر است. افراد مبتلا به بی خوابی ممکن است داروها یا الكل را برای کمک به خواب شبانه، داروهای ضد اضطراب را برای مبارزه با تنش یا اضطراب و کافئین یا مواد محرک دیگر را برای مبارزه با خستگی مفرط، سوء مصرف کنند. این نوع مصرف مواد علاوه بر اینکه بی خوابی را بدتر می کنند، ممکن است در برخی موارد به اختلال مصرف مواد بینجامد.

رابطه با طبقه بندی بین المللی اختلالات خواب

چند نوع پدیداری مجزای بی خوابی در ارتباط با منبع بی خوابی وجود دارد که طبقه بندی بین المللی اختلالات خواب ویراست دوم (2-ICSD) آنها را تشخیص داده است. این ها عبارتند از: بی خوابی روانی - فیزیولوژیکی، بی خوابی با علت ناشناخته، درک غلط خواب - بیداری و بهداشت خواب نامناسب. این تیپ های پدیداری، با وجود اینکه جذابیت بالینی و ارزش اکتشافی دارند، اما شواهد محدودی برای تأیید آنها وجود دارد.

اصطلاحات مهم این مقاله

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید