تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

آبراهام مازلو

آبراهام مازلو یک روانشناس معروف در حوزه رشد می باشد که البته علت شهرت او به دلیل زیر است:

نظریه نیازهای سلسله مراتبی مازلو

آبراهام مازلو

Abraham Maslow

روانشناسی انسان گرایانه مازلو

  • مازلو روانشناسی انسان گرایانه را ابداع کرد.
  • آبراهام مازلو هفت مرحله برای سلسله مراتب نیاز های انسان بیان نمود.

در این بخش به بررسی روانشناسی انسان گرایانه مازلو خواهیم پرداخت. با ما همراه شوید.

روانشناسی انسان گرایانه مازلو

فکر مازلو اصیل بود. وی از مردم خواست که نیازهای اساسی خود را قبل از رفع نیازهای بالاتر درک کنند و در نهایت رشد کنند. او می خواست بداند که سلامت روان مثبت چیست؟ روانشناسی انسان گرایی، درمان های مختلفی را بوجود آورده است، همه با این ایده هدایت می شوند که مردم منابع داخلی برای رشد و درمان دارند و هدف از درمان این است که موانع موفقیت خود را برطرف کنند. مشهورترین این روش درمان فرد مداری است که توسط کارل راجرز ساخته شده است.

اصول اساسی روانشناسی انسان گرایانه به شرح زیر است:

نحوه کار امروز کسی مهمترین جنبه وی است. در نتیجه، انسان گرایان به جای بررسی گذشته یا پیش بینی آینده، بر اینجا و اکنون تمرکز می کنند.

برای داشتن سلامت روان، افراد باید مسئولیت شخصی خود را در قبال اقدامات مثبت یا منفی خود بر عهده بگیرند.

همه به طور طبیعی شایسته هستند. اگرچه یک عمل خاص می تواند منفی باشد، اما این اعمال ارزش یک شخص را نفی نمی کند.

هدف نهایی در زندگی دستیابی به رشد و درک شخصی است. تنها هنگامی که فرد به طور مداوم خودسازی کند و خود را درک کند، می تواند واقعاً خوشحال باشد.

نظریه روانشناسی اومانیستی یا انسان گرایانه برای افرادی مناسب است که جنبه مثبت انسانیت را می بینند و به اراده آزاد اعتقاد دارند. این نظریه کاملاً با تئوری جبرگرایی بیولوژیکی فروید مغایرت دارد. یکی دیگر از نقاط قوت مهم این است که نظریه روانشناسی انسان گرایانه مازلو با سایر مکاتب فکری سازگار است. سلسله مراتب مازلو در مورد سایر موضوعات مانند امور مالی، اقتصادی یا حتی تاریخ یا جرم شناسی اعمال می شود.

روانشناسی انسان گرایانه که به آن روانشناسی مثبت نیز گفته می شود، به دلیل عدم اعتبار سنجی تجربی و در نتیجه فقدان مفید بودن آن در درمان مشکلات خاص، مورد انتقاد قرار گرفته است. همچنین نمی تواند به افراد مبتلا به اختلالات روانی شدید کمک یا تشخیص دهد. روانشناسان انسان گرایانه معتقدند که هر شخصی تمایل زیادی به دستیابی به توانایی های کامل خود و دستیابی به سطحی از «خود واقعی سازی» دارد. نکته اصلی این حرکت جدید، که در دهه 1960 به اوج خود رسید، تأکید بر پتانسیل مثبت مردم بود. مازلو آثار خود را به عنوان مکمل اساسی فروید قرار داد:

آبراهام مازلو

گویی فروید نیمه بیمار روانشناسی را برای ما فراهم کرده و اکنون باید آن را با نیمه سالم پر کنیم.

با این حال، مازلو بسیار انتقادات زیادی به فروید داشت. مازلو برای اثبات اینکه مردم کورکورانه به موقعیت ها واکنش نشان نمی دهند بلکه در تلاشند به چیز بزرگ تری دست یابند، افراد سالم را بیش از افرادی که دارای مشکلات جدی روانی هستند، مورد مطالعه قرار داد. او روی افرادی که رشد می کنند تمرکز کرد. افرادی که رشد می کنند نشانگر سندرم شخصیت سازگار و نشان دهنده سلامت و عملکرد بهینه روان هستند.

سلسله مراتب نیاز های انسان از دیدگاه مازلو

آبراهام مازلو، ایده سلسله مراتب نیازها را در کتاب خود به نام «انگیزه و شخصیت» در سال ۱۹۴۳ مطرح نمود. او هدف و آرمان اصلی انسان را و تربیت و تقلای او را دست یافتن به مرتبه والای انسانی و همانا تحقیق خویشتن یا خود شکوفایی می‌ داند. وی مراتبی را برای دسترسی به این آرمان به صورت سلسله مراتب نیازها تدوین نموده‌ است. نظریه سلسله نیازهای انسانی مازلو (Hierarchy of Human Needs) معمولاً به شکل یک هرم متشکل از ۵ یا ۷ طبقه ترسیم می‌ شود. هرم مازلو از نیازهای ابتدایی در طبقه پایینی شروع شده و هرچه بالاتر می‌ رود نیازهای پیچیده‌ تر انسانی معرفی می‌ شود:

در پایین ترین سطح سلسله مراتب "نیازهای اساسی یا فیزیولوژیکی" یک فرد وجود دارد: غذا، آب، خواب، رابطه جنسی و...
سطح بعدی "نیازهای امنیتی: امنیت، نظم و ثبات" است. هر دو مرحله برای بقای جسمی فرد مهم است. هنگامی که مردم از مواد غذایی اولیه، سرپناه و امنیت برخوردار می شوند، سعی در دستیابی به موارد بیشتر دارند.
سطح سوم نیاز "عشق و تعلق" است که نیازهای روانی است؛ وقتی افراد از نظر جسمی از خود مراقبت کردند، آماده هستند تا با دیگران مانند خانواده و دوستانشان شریک شوند.
مرحله چهارم زمانی حاصل می شود که مردم با آنچه که به دست آورده اند راحت باشند. این "سطح قدردانی" است، نیاز به صلاحیت و شناخته شدن، به عنوان مثال از طریق وضعیت و سطح موفقیت.
سپس سطح "شناختی" وجود دارد که در آن افراد از نظر فکری تحریک و کاوش می کنند.
سپس سطح "زیبایی شناختی" وجود دارد که همان نیاز به هماهنگی، نظم و زیبایی است.
در راس هرم، "نیاز به خود واقعی سازی" وقتی بوجود می آید که افراد به یک حالت هماهنگی و تفاهم برسند زیرا متعهد می شوند که به تمام پتانسیل خود برسند. هنگامی که فردی به وضعیت خودکوبی رسید، آنها روی خودشان تمرکز می کنند و سعی می کنند چهره خودشان را بسازند. شما می توانید این را از نظر احساساتی مانند اعتماد به نفس یا رسیدن به یک هدف تعیین شده مشاهده کنید.

چهار سطح اول نیاز کسری یا D نامیده می شود. این بدان معناست که وقتی این چهار نیاز را به اندازه کافی ندارید، پس باید احساس کنید. اما وقتی آنها را بدست آورید احساس رضایت خواهید کرد. این نیازها به تنهایی انگیزه ای ایجاد نمی کند.

انتقادات به نظریه مازلو

نظریه مازلو در روانشناسی بسیار محبوب شده است. حوزه های آموزش و تجارت به ویژه تحت تأثیر این نظریه بود. اگرچه محبوبیت مفهوم مازلو بدون انتقاد نبود  در میان این:

نیازها از سلسله مراتب پیروی نمی کنند: در حالی که برخی تحقیقات برخی از نظریه های مازلو را نشان داده است، اما بیشتر تحقیقات نتوانسته اند ایده سلسله مراتب نیازها را اثبات کنند. وهبا و بریدول گزارش دادند كه شواهد اندكی در مورد رتبه بندی مازلو در مورد این نیازها وجود دارد و حتی شواهد كمتری نیز بر اینكه این نیازها به ترتیب سلسله مراتبی بوده اند، وجود دارد.
آزمایش این نظریه دشوار است: دیگر منتقدان نظریه مازلو یادآور می شوند که آزمایش علمی تعریف وی از خود واقعی سازی مشکل است. تحقیقات خود واقعی سازی وی همچنین بر اساس نمونه بسیار محدودی از افراد، از جمله افرادی که می شناخت و همچنین شرح حال افراد مشهوری که مازلو معتقد بود خود واقعی هستند، بود.

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید