![اختلالات خوردن را بهتر بشناسيم](https://esanj.ir/mag/images/post/1617567507get-to-know-eating-disorders-better.jpg)
اختلالات خوردن را بهتر بشناسيم
آيا تا به حال از وزن خودتا ناراضي بوده ايد؟
حتي زماني كه درحال ورزش و رژيم هستيد و يا زماني كه ديگران گوشزد ميكنند كه وزني متعادل داريد؟
آيا ناراضي بودن از وزنتان تا به آنجا پيش رفته است كه براي خوردن غذا، احساس گناه كرده ايد؟
چه راه حل هايي را براي كم كردن احساس گناهتان پيش گرفته ايد؟ آيا مفيد بوده اند؟
لاغري در طول تاريخ مسئله مهمي براي انسان ها بوده است. بسياري از افراد علاقمند هستند تا وزن و بدني را داشته باشند كه هميشه روياي آن را داشتند. اما بعضي افراد به دلايل مختلفي دچار اختلالاتي مي شوند كه در طيف اختلالات خوردن جاي ميگيرد كه موضوع مورد بحث اين مقاله هم همين است. اختلالاتي كه تحت عنوان پرخوري عصبي و بي اشتهايي عصبي ناميده ميشوند، اختلالاتي هستند كه در جوامع مخلتف اعم از ايراني، چيني، رومي و... به صورت هاي مختلف وجود دارد. اما براي اولين بار اين اختلالات در اروپا در سال 1689 توسط دكتر ريچاردمورتون توصيف شد. به هر حال در ادامه براساس فهرست مطالب زیر به این موضوعات می پردازیم:
اختلالات خوردن چيست؟
براي خيلي از افراد در سراسر دنيا به جز آنكه برايشان مهم باشد كه چه چيزي ميخورند يا مينوشند، مهم است كه چه ميزاني غذا مصرف ميكنند. در نتيجه ي اين وسواس بيش از حد بر ميزان مصرفي خوراكي دور از انتظار نيست كه فرد ترس از اضافه وزن و چاق شدن را پيدا ميكند كه منجر به اختلالات خوردن ميشود.
انواع اختلالات خوردن
اختلالات خوردن شامل دو مورد اختلال عمده است كه در ادامه به بررسي هركدام مي پردازيم:
بي اشتهايي عصبي(Anorexia Nervosa)
اين اختلال كه آنوركسيا نيز ناميده ميشود، اغلب در دختران نوجوان ديده ميشود و معمولا بعد از آنكه فرد داراي ميزان كمي اضافه وزن يا وزن طبيعي، رژيم ميگيرد شروع ميشود. افراد مبتلا به اختلال بي اشتهايي عصبي، ممكن است چيزي نخورند تا چاق نشوند يا ممكن است بعد از خوردن خود را وادار به استفراغ كنند و يا از داروهاي مختلف استفاده كنند. اين افراد وسواس زيادي در رابطه با كاهش وزن خود دارند و سعي آنها در كم كردن وزن است. حتي زمانهايي كه از شدت زياد لاغري در آستانه مرگ هستند هم فكر ميكنند چاق هستند و از شكل بدني خود راضي نيستند.
در دختران مبتلا به اين اختلال، معمولا دوره هاي قاعدگي متوقف ميشود، پوست زرد و خشك مي شود و ناخنها و موي سر نيز نازك و شكننده ميشود. همچنين اين افراد ممكن است دماي پايين بدن و فشار خون پايين راتجربه كنند و همواره احساس سرما كنند. از آنجايي كه افراد مبتلا به اختلال بي اشتهايي عصبي همواره ذهنشان درگير غذا است، ممكن است توانايي تمركز كردن خود را نيز از دست بدهند. همچنين اين افراد معمولا دچار افسردگي و اضطراب نيز هستند.
![](https://esanj.ir/mag/files/icons/read-more.png)
با توجه به مطلب فوق پیشنهاد می گردد مقاله ای تحت عنوان «بی اشتهایی عصبی چیست؟» را حتما مطالعه نمایید.
پرخوري عصبي(Bulimia Nervosa)
افراد مبتلا به پرخوري عصبي، در طول روز دوره هايي را تجربه ميكنند كه در طول روز ميزان زيادي غذا مصرف ميكنند اما بعد از مصرف دچار احساس گناه شده و سعي ميكنند با وادار كردن خود به استفراغ، ورزش كردن هاي بي رويه، استفاده از داروها و... كه رفتارهاي جبراني گفته ميشود، آنها را از بدن خود خارج كنند. اين دروه ها معمولا در يك هفته مي تواند 1 الي 30 دفعه تكرار شود و فرد در هردوره 3400 كالري يا بيشتر مصرف ميكند!
مواد مصرفي در اين دوره ها معمولا موادي مانند: كلوچه، شيريني ها، ساندويچ و... مصرف ميشود و فرد كمتر به غذا فكر ميكند و آن را ميچشد و حتي معمولا غذا با كمترين جويدن و سريع بلعيده ميشود. از آنجايي كه اين كار معمولا مخفيانه صورت ميگيرد و ميزاني زيادي هم مصرف ميشود، فرد همواره ترس از چاق شدن و لو رفتن دارد. اين اختلال نيز مانند بي اشتهايي عصبي، در دختران شايع است و معمولا از نوجواني آغار ميشود.
اما چرا به اختلالات خوردن مبتلا ميشويم؟
دلايل و دانش درمورد اينكه چرا بعضي افراد به اختلالات خوردن دچار ميشوند،كافي نيست. درحال حاضر محققان جنبه هاي مختلفي را مانند: شخصيت، ژنتيك، محيط و عوامل زيستي شيميايي، مورد بررسي قرار داده اند.
براي مثال پژوهشگران دريافتند كه افراد مبتلا به اختلالات خوردن داراي ويژگي شخصيتي زير هستند:
عزت نفس پايين
كمال گرايي
كناره گيري اجتماعي(به ويژه پس از ابتلا به اختلال)
براي نمونه فردي دوست دارد تا دانشآموزي عالي باشد اما اگر احساس كند كه نتوانسته است آنطور كه ميخواهد خوب باشد و يا چيزي در زندگي اش خوب پيش نرود، خود را سرزنش ميكنند. آنها سعي ميكنند تا با تمركز بر وزن و غذاي خود تا حدودي از مسائلي كه برايشان دردناك است، دور شوند. اين افراد معتقدند كه هرچه لاغرتر باشند خوشحالتر خواهند بود.
![](https://esanj.ir/mag/files/icons/statistical-report.png)
تحقيقات مشخص كرده اند كه اختلالات خوردن خانوادگي است و اغلب مبتلايان خانم ها هستند. اين يافته ها نشان مي دهد كه اختلالات خوردن ميتواند ارثي باشد اما نبايد از تاثيراتي كه محيط بر شدت و ميزان اختلال ميگذارد غافل بود.
والدين ناكارآمد از دلايل ابتلا به اختلالات خوردن
يكي از دلايل ديگر ابتلا به اين اختلالات كه در رويكرد روانكاوي كه توسط هيلد براش مطرح شد، والدين ناكارآمد است. براش معتقد است كه والدين ناكارآمد والديني هستند كه به نيازهاي كودكان خود رسيدگي نميكنند و بدون توجه به نياز واقعي كودك، براي او تصميمگيري ميكنند. كودكاني كه توسط اين والدين بزرگ ميشوند، ممكن است در آينده از نيازهاي خود آگاه نباشند و درنتيجه زماني كه گرسنه يا سير هستند، نتوانند آن را تشخصي دهند. از آنجايي كه اين كودكان نمي توانند به هيجانات و حالات دروني خود پي ببرند، درنتيجه به دنبال راهنماييهاي بيروني (مانند والدين خود) ميروند. بنابراين خود را انساني ميبينند كه توانايي كنترل چيزي را ندارد وتحت كنترل ديگران است. اين افراد براي غلبه بر اين احساس سعي ميكنند تا كنترل بيش از حد بر اندازه و شكل بدن خود داشته باشند.
اختلالات خوردن چگونه درمان ميشوند؟
پيشنهاد براي درمان اين اختلالات رواندرماني است به اين دليل كه لازم است تا براي درمان اين نوع اختلالات، فرد با عوامل هيجاني و زير بنايي خود به يك سازش برسد كه با رواندرماني امكان پذير خواهد بود. به طور كل رويكردهاي بسيار زيادي براي درمان اين طيف از اختلالات وجود دارد.
رويكرد هاي شناختي-درماني براي بهبود و تغيير افكار و رفتارهاي نابهنجار ميتواند سودمند باشد. همچنين درمان هاي گروهي، ميتواند براي اين اختلالات مفيد باشد. به اين دليل كه افراد مي توانند از طريق به اشتراك گذاشتن تجارب خود به يكديگر كمك كنند. در آخر هم اگر فرد نوجوان است و در خانواده زندگي ميكند، خانواده درماني، رويكرد مناسبي براي درمان اين اختلالات خواهد بود.
![](https://esanj.ir/mag/files/icons/read-more.png)
با توجه به مطلب فوق پیشنهاد می گردد مقاله ای تحت عنوان «مروری بر گروه درمانی» را حتما مطالعه نمایید.
جمع بندي ای سنج
در اين مقاله سعي شد تا درمورد دو اختلال مهم در طيف اختلالات خوردن، علل آن و درمانهاي موجود براي آن بحث كنيم. در آخر لازم است بگوييم افراد مبتلا به دو اختلال گفته شده، داراي نگرشي منفي نسبت به بدن خود هستند و همواره داراي احساس گناه هستند. بنابراين لازم است تا قبل از هر اقدامي ابتدا افكار و نگرش منفي آنها تعديل و اصلاح شود.
آیا شما هم در زندگی دچار این نوع اختلالات شده اید؟ لطفا دیدگاه و نظرات خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.