

چرا رضایت زناشویی مهم است!
قبل از اینکه بدانیم چرا رضایت زناشویی مهم است، به یکسری جملات زیر که ممکن است روزانه، بارها و بارها به زبان میاوریم، توجه کنید:
از اینکه باهات ازدواج کردم پشیمان و ناراحتم...
تو همیشه مقصر همهی مشکلات هستی...
تو هیچ کاری برای زندگیمان انجام ندادی...
من هرجور که دوست داشته باشم صحبت میکنم و هرجور که دلم بخواد رفتار میکنم...
من خوبم و این تو هستی که مشکل داری...
و...
به نظرتان ما ازدواج کردیم که این نوع صحبت کردن را انتخاب کنیم؟ یا اینکه پذیرای هر رفتار و گفتاری از سوی طرف مقابل باشیم؟
ازدواج مبنای شکلگیری خانواده است که بخشی از اتفاقات مهم زندگی است که برای هر فردی رخ میدهد. ازدواج یعنی پیوند زندگی مشترک دو فرد با حفظ استقلال نسبی هرکدام و تکامل و رشد آنها با یاری یکدیگر.
زندگی زناشویی فراز و نشیبهای بسیاری دارد که با گفتار و رفتار و اقدامات سنجیده میتوان زندگی سرشار از آرامش را تجربه کرد. رضایت زناشویی یک جنبهی بسیار مهم در روابط زوجین است که تامین نیازهای همدیگر و برآوردهشدن انتظارات همسران، دو مولفهی اصلی در رضایت زناشویی است.
کسی که در ارتباط با همسر رضایت مطلوب را داشته باشد، میتواند به بخش زیادی از رضایت از زندگی برسد. این رضایت ترکیبی از رابطه عاطفی،صمیمیت، رابطه جنسی، رابطه کلامی و... است که نبود هر یک از این موارد، رضایت از زندگی را دچار آسیب میکند.
به زندگی خود صدمه وارد کنید!
وجود نارضایتی در بین همسران باعث کاهش رضایت از زندگی شده و زندگی را به سوی اضطراب و افسردگی پیش میبرد.
این نارضایتیها به مرور باعث بهوجودآمدن طلاق عاطفی شده و زوجین تمایل خود را به یکدیگر روزبهروز از دست میدهند. اغلب زوجین پس گذشت مدت زمانی از زندگی مشترک خود، به طلاق عاطفی میرسند و تعدادی از این زوجین پس از طلاق عاطفی وارد مرحله طلاق رسمی میشوند.
طلاق عاطفی اغلب از شکایت زوجها نسبت به یکدیگر شروع میشود که نشاندهندهی این است که به خواستههای همدیگر اهمیت نمیدهند و نیازهای آنها ارضا نمیشود. در واقع زن و شوهر یکدیگر را میبینند اما صدای هم را نمیشوند و تنها به وجود یکدیگر عادت کردهاند. مانند کتاب که بارها خواندهاند و دیگر از خواندن آن لذتی نمیبرند. این مرحله آغازین شروع طلاق عاطفی است.
تکنیکهای کاهش طلاق عاطفی و افزایش رضایت از زندگی
کلمات تشویقکننده:
تعریف کردن، یکی از راههای تاییدکردن همسرتان است. منظور از تشویق کردن "شجاعت بخشیدن" است. همه ما در موقعیتهایی از زندگی احساس ناامنی میکنیم. جرئت انجام کاری را نداریم و این کمبود مانع تحقق رویاهایمان میشود. شاید توانایی بالقوهای در وجود همسرتان است، ولی او احساس ناامنی میکند و منتظر کلام تشویقآمیز شماست.
آنچه باعث عقبنشینی میشود، فقدان شهامت است. همسر بامحبت میتواند این عامل بسیار مهم را در ما ایجاد کند. شاید استفاده از کلمات تشویقکننده برای شما سخت باشد، بخصوص اگر از کلمات انتقادآمیز و سرزنشآمیز استفاده میکنید، اما تغییر این روش به زحمتش میارزد.
کلمات محبتآمیز:
اگر میخواهیم عشق خود را به زبان بیاوریم، باید از کلمات محبتآمیز استفاده کنیم. لحن ما اهمیت بسزایی دارد. گاهی کلمات یک چیز میگویند و لحن ما چیز دیگری. همزمان دو پیام را منتقل میکنیم. معمولا همسر ما پیام را برحسب لحن ما دریافت میکند نه بر اساس کلماتی که بر زبان میآوریم.
کلام فروتنانه:
عشق درخواست میکند، طلب نمیکند. زمانی که چیزی را از همسرم طلب میکنم، انگار من والدم و او فرزند. اما در زندگی مشترک، با هم برابر هستیم. اگر میخواهیم رابطهای صمیمانه و دوستانه داشته باشیم، باید با خواستههای یکدیگر آشنا شویم. گرچه نحوهی ابراز خواستههایمان مهم است.
اگر خواستههایمان را در قالب "طلب" ابراز کنیم، صمیمت و عشق را از بین بردهایم. اما اگر نیازهایمان را به عنوان "لطفا و خواهش" ابراز کنیم، او را راهنمایی کردهایم.
اختصاص زمان مکالمه و باهم بودن:
1/ زمانی را در در روز برای صحبت با یکدیگر اختصاص دهید. 2/ زمانی که همسرتان صحبت میکند، در چشمانش نگاه کنید. 3/ زمانی که به همسرتان گوش میدهید، کار دیگری انجام ندهید. 4/ به احساساتش توجه کنید. 5/ به زبان بدن او توجه کنید. 6/ حرفش را قطع نکنید.
هدیه دادن:
به او هدایای گوناگون بدهید. میتوانید خوراکی برایش بگذارید. برایش گل بفرستید یا به او یک لباس هدیه دهید. میتوانید خودتان برای همسرتان یک هدیه بسازید و به مدت یک هفته هرروز به همسرتان یک هدیه بدهید.
خدمت کردن:
فهرستی از تمام خواستههایی که همسرتان طی چند هفته گذشته از شما درخواست کرده، تهیه کنید و هرهفته یکی از آنها را انتخاب کرده و به قصد ابراز عشق به همسرتان، انجامش دهید و در کنار انجام آن خدمت، یک یادداشت عاشقانه برایش بنویسید. در خدمت کردن میتوانید از فرزندانتان کمک بگیرید.
تماس بدنی:
زمانی که بیرون از منزل میروید، دست همسرتان را بگیرید. زمانی که همسرتان به خانه میآید، زودتر به استقبالش بروید و به ابراز محبت کنید و رابطه جنسی را با نوازش و پیشنوازش شروع کنید.
برای سنجش میزان عشق و علاقه و سبک عاشقی خود و شریک زندگیتان، می توانید تست عشق را انجام دهید.
4 هدفی که با ازدواج کردن آنها را بهدست میاورید.
1- نجات از سرگردانی و بیپناهی:
انسانی که ازدواج نکرده، همانند کبوتر بیآشیانه و تنهایی میباشد که با ازدواج، آشیانه، شریک زندگی، محرمراز و غمخوار خود را بهدست میآورد.
2/ تکامل اجتماعی:
هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست و پیوسته برای جبران کمبودهایش تلاش میکند. جوان در پی رسیدن به استقلال فکری خود، به سوی ازدواج سوق داد میشود و با انتخاب همسری شایسته، زمینهی رشد و تکامل خود را فراهم میکند. زن و مرد به گونهای آفریده شدهاند که از نظر روحی و جسمی به هم وابسته و با قرار گرفتن در کنار یکدیگر شخصیت خود را کامل میکنند.
3/ ارضای غریزه جنسی:
غریزه جنسی در وجود انسان بسیار نیرومند و ارزنده است که درصورت قرارگرفتن در مسیر صحیح خود، موجب رشد و تعالی روح و جسم انسان میشود. ارضای درست غریزه جنسی، یک نیاز طبیعی است که باید به آن پاسخ داده شود. در غیراینصورت، پیامدهای منفی در پی خواهد داشت. افرادی که از ازدواج کردن فراری هستند و امتناع میورزند، دچار بیماریهای روانی و جسمانی میگردند.
4/ تداوم نسل:
ثمره ازدواج، وجود فرزند است که میتواند باعث تحکیم خانواده و دلگرمی زن و شوهر شود. در اغلب موارد به دنیا آمدن فرزند جدید، آرامش بیشتری را به خانواده هدیه میکند و فرزندآوری، به شرط اینکه بین زوجین مشکل خاصی وجود نداشته باشد، بسیار لذتبخش خواهد بود.
جمع بندی
به جرئت میتوان گفت که رضایت زناشویی، عملکرد درست خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد و آرامش و شادمانی اعضای خانواده موثر است. چقدر خوب است که قبل از ازدواج یکدیگر را شناخته و انتظارات خود را از طرف مقابل در اختیار او قرار دهید تا بتوانید در آینده از زندگی مشترک خود رضایت داشته باشید.
بسیاری از زوجها در آرزوی رسیدن به رضایت از زندگی مشترک هستند و این آرزو تنها با برنامهریزی و آموختن یکسری از مهارتها تحقق مییابد. داشتن انتطارات واقعبینانه و منطقی و افزایش مهارتهای زندگی زناشویی، میتواند راهگشای مشکلات باشد.