هوش مصنوعی روانشناسی منتشر شد ...

هوش مصنوعی روانشناسی منتشر شد ...

رابرت استرنبرگ

استرنبرگ یک روانشناس مشهور است که علت این شهرت را می توان به موارد زیر دانست:

 نظریه عشق مثلثی

 نظریه قصه عشق

نظریه عشق مضاعف

نظریه هوش سه وجهی

رابرت استرنبرگ

Robert J. Sternberg

قصه عشق استرنبرگ

  • استرنبرگ در سال 1994 نظریه عشق به مثابه عشق یا همان قصه عشق را مطرح نمود.
  • او پنج قصه ی اصلی را عنوان کرد که هر کدام به قصه های دیگری دسته بندی می شوند.

استرنبرگ در سال ۱۹۹۴ نظریه عشق به مثابه قصه (love as a story) را معرفی کرد. با ما همراه باشید تا به معرفی کامل این نظریه بپردازیم.

قصه عشق استرنبرگ

این نظریه می گوید که ما عاشق کسی می شویم که قصه اش با ما یکی است ولی نقشش در زندگی، نقش مکمل ما است. یعنی هرکدام از ما افرادی را در زندگیمان خواهیم داشت که کاملا شبیه یا مشابه هستند یا در مواردی با ما کاملا تفاوت دارند اما در عین حال می توانند نقش کامل کننده ما را ایفا کنند.

در این مدل زمانی که افراد به دنیا می آیند، شروع به شکل دادن داستان‌ هایی در این مورد می‌کنند که عشق چه باید چگونه باشد. نا گفته نماند که خواندن کتاب، دیدن فیلم و حتی روابط والدین و رسانه ها می توانند در تصورات ما نسبت به عشق تاثیر بگذارند. این تجربه های متفاوت باعث شکل‌ گیری قصه‌ های افراد می‌ شود و این قصه‌ های مختلف توجیه کننده آن است که چرا دو همسر یک رویداد واحد را یک‌ جور نمی‌ بینند. مثلا در روابط زوجی بارها پیش آمده است که تفسیرشان از یک موضوع متفاوت است و  همین امر سبب بروز اختلافاتی در آنها می شود. گاهی پیش آمده است که گفته اند زن و شوهر به مرور شبیه هم می شوند، این موضوع در واقع به این برمی گردد که افراد علاوه بر اینکه می گردند تا فردی را انتخاب کنند که قصه ای یکسان داشته باشند، بلکه با این هدف که رفتار همسر همخوانی بیشتری با داستان خودشان پیدا بکند، سعی می کنند در زندگی نیز، فرد را شبیه خودشان بکنند.

استرنبرگ قصه‌ ها را به پنج گروه اصلی تقسیم بندی می‌ کند که هر گروه شامل چند قصه می‌ شود. می توان گفت که این دسته بندی بر اساس ویژگی‌ های درونی قصه‌ ها می باشد. او می گوید که این گروه‌ بندی یک گروه‌ بندی استنباطی است و بر اساس تحلیل آماری تهیه نشده است، ولی کمک می‌ کند تا ضرورت‌ هایی را درک کنیم که گونه‌ های مختلف داستان بر روابط تحمیل می‌ کنند. هرچه هماهنگی بین قصه ی زوج ها بیشتر باشد یا قصه هایشان مکمل تر باشد، زوج ها رضایت زناشویی بالاتری دارند.

انواع قصه ی عشق استرنبرگ

قصه های نامتقارن: عدم تقارن یا رفتار مکمل زوج ها مبنای رابطه صمیمانه است.

قصه های شیئی: زوج یا رابطه آن ها وسیله ای است برای رسیدن به هدفی که خارج از رابطه آن هاست.

قصه های مشارکت: زوج ها با هم برای خلق چیزی، یا انجام کاری یا حفظ چیزی کار می کنند.

قصه های روایی: سمت و سوی رابطه بر اساس متن یا دستورالعملی که بیرون از رابطه قرار دارد نشان داده می شود.

قصه های گونه: بر روال یا شیوه حضور در رابطه تأکید می شود نه بر اهداف رابطه یا اصول زیربنایی آن.

قصه های نامتقارن

در این قصه‌ ها عدم تقارن میان همسران یا رفتار مکمل اساس و مبنای رابطه صمیمانه و نزدیک است.

قصه معلم-شاگرد: در این قصه یک نفر ساختار و اطلاعات را فراهم می کند و نفر دیگر دریافت کننده اطلاعات است.

قصه ایثار (فداکاری): یک نفر با کمال میل تخفیف می‌ دهد و کوتاه می‌آید، نفر دیگر از این تخفیف‌ ها بهره‌مند می‌ شود و از آنها سود می‌ جوید.

قصه حکومت: یک نفر بر دیگری مسلط است و اتخاذ تمامی تصمیم ها و قدرت در دستان اوست، دیگری فرمانبردار است.

قصه پلیسی: یک نفر دیگری را زیر نظر دارد و اغلب او را در چارچوبی که خود می‌ خواهد قرار می‌ دهد. پلیس برای خود حق‌ های اضافی قائل است.

قصه زشت‌ نگاری (پورنوگرافی): یک نفر جفت خود را خوار و بی‌ مقدار می‌کند، طرف دیگر فقط به عنوان شی ء جنسی مورد استفاده قرار می‌ گیرد.

قصه وحشت: یک فرد شکنجه‌ گر است و فرد دیگر قربانی بی‌ حرمتی و تحقیر است. این فرد جذب روابطی می‌ شود که در آن یا بترسد یا بترساند، در هر حال از آن لذت می‌ برد.

قصه‌ های شیئی

شخص در مقام شی ء: در قصه‌ هایی که شخص به عنوان شی ء نگریسته می‌ شود، شخص نقش شی ء را ایفا می کند.

قصه علمی- تخیلی: شخص بر اساس شخصیت یا رفتار عجیب و غریبش ارزیابی می‌ شود.

قصه مجموعه: ارزش شخص به این است که که شیار کوچکی را در یک مجموعه بزرگتر پر می‌ کند.

قصه هنر: شخص به خاطر ظاهر جسمانی‌ اش ارزش‌ گذاری می‌ شود.

رابطه به مثابه شی ء: در این قصه‌ ها رابطه به صورت وسیله‌ ای در می‌ آید برای نیل به هدفی که مستقیما هیچ ربطی به رابطه ندارد و اگر دارد بسیار اندک است.

قصه خانه و خانواده: رابطه به وسیله‌ ای تبدیل می‌ شود برای رسیدن و بر پا کردن یک محیط زندگی راحت و جذاب، خانه کانون رابطه است.

قصه بهبودی: قصه بهبودی قصه بقا است، در این قصه از رابطه در جهت کمک به بهبودی شخصی بهره‌ برداری می‌ شود که گرفتار آسیب روانی یا هر تجربه سخت دیگر شده است.

قصه دین: از این رابطه به عنوان وسیله‌ ای برای نزدیک‌ شدن به خدا استفاده می‌ شود، یا آنکه رابطه خود به مظهر و تجسم احساسات دینی فرد تبدیل می‌ شود.

قصه بازی: این قصه در برگیرنده نوعی رقابت است؛ رابطه به صورت وسیله‌ ای برای انجام بازی اغلب پیچیده‌ ای در می‌ آید که مجموعه قواعد و قوانین خود را دارد و نوعا دارای برنده و بازنده است.

قصه‌ های مشارکت

در این قصه‌ ها به عشق از این زاویه نگریسته می‌ شود که همپای همکاری همسران برای آفریدن یا حفظ چیزی، عشق نیز کامل می‌ شود.

قصه سفر: در این قصه‌ ها همسران رابطه خود را به چشم مسافرت نگاه می‌ کنند که در آن مقصد اهمیت زیادی ندارد، زیرا هدف رابطه آنها در این است که از سفر در کنار هم لذت ببرند، گاهی استعاره سفر شکل واقعی به خود می‌ گیرد و امکان دارد زوجین باهم به جاهای تازه و هیجان‌ انگیز سفر کنند.

قصه بافندگی و دوزندگی: همسران خود را به چشم کسانی نگاه می‌ کنند که در حال بافتن و دوختن رابطه متفاوت و ویژه خود هستند و در عین حال تکه‌ تکه‌ های رابطه خودشان را بهم می‌ تنند تا طرح آن را نیز پیاده کنند.

قصه باغ و باغچه: همسران رابطه را به چشم باغ می‌ بینند، باغی که لازم است همیشه و در همه حال به دقت به آن رسید و آنرا آبیاری کرد به این امید که رشد کرده و بارور شود.

قصه تجارت: رابطه شبیه کار تجاری اداره می‌ شود. فرد به سوی همسر خود به عنوان شریک بالقوه جلب می‌ شود و او را عمدتا از نظر شایستگی‌ اش در این نقش ارزیابی می‌ کند.

قصه اعتیاد: مشخصه کلیدی قصه اعتیاد، دلبستگی عمیق و پر اضطراب شخص، معتاد به جفت خویش یا نیاز به داشتن این دلبستگی است. فرد هم به ‌اعتیاد و هم به معتاد نیازمند است.

قصه‌ های روایی

در این قصه‌ ها، همسران معتقدند نوعی متن واقعی یا خیالی بیرون از رابطه وجود دارد، اما به طرق زیادی معین می‌ کند که رابطه چگونه باید باشد.

قصه خیال: این قصه متن افسانه پریان را دارد که فردی رویایی به سراغ شخص می‌ آید که از هر نظر ایده‌آل است.

قصه تاریخی: یک متن تاریخی دارد که چراغ راه آینده است. زوجین با نگاه به گذشته زندگی می‌ کنند، گویی که گذشته تا به حال دوام دارد.

قصه علم: اصول و قوانین علمی- منطقی عامل برانگیزنده رابطه و عامل شکل‌ گیری احساسات، افکار و کردار آدمی در آن رابطه است.

قصه آشپزی: دستورالعملی برای تهیه غذایی وجود دارد که شامل همه موارد لازم برای به وجود آوردن یک رابطه سعادتمندانه و موفقیت‌ آمیز است؛ برای رسیدن به عمری سعادتمند و خوشبخت لازم نیست شخص کاری بکند مگر آنکه دستوالعمل این کتاب را بکار بندد.

قصه‌ های گونه (ژانر)

شیوه یا روش حضور در رابطه، کلید موجودیت و حفظ آن رابطه است. بعد خاصی در رابطه، بر جنبه‌ های دیگر آن تسلط و برتری دارد.

قصه جنگ: جنگی در جریان است و آنرا برنده یا بازنده‌ ای نیست، زیرا در قصه جنگ بقای رابطه منوط به این است که این جنگ را پایانی نباشد.

قصه تاتر: رابطه مثل تئاتر است که یکی از همسران و گاهی هر دو مشغول ایفای نقش هستند.

قصه طنز: در این قصه برتری با لطیفه، سرزندگی و دیدن بعد سرگرم‌ کننده چیزهاست، به کمک طنز مسیر هر نوع تلاشی برای گفتگوی جدی یا حتی تعارض آفرین منحرف می‌ شود.

قصه معما: وضع به گونه‌ ای است که یکی از هر دو شریک پیوسته در هاله‌ ای از رمز و راز فرو رفته است و همراه با تلاش شریک دیگر برای نفوذ در این هاله معمایی داستان نیز به پیش می‌ رود.

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید

03 اردیبهشت 1403 02:42

سلام و خداقوت..ممنونم از توضیحات خوبتون