6 مرحله فرایند رشد و تكوين خانواده
به طور کلی خانواده علی رغم شباهت هایی که با یکدیگر دارند از جنبه هایی با هم متفاوتند. شناخت این تفاوت ها نیازمند این است که درک درستی از فرایند رشد و تحول خانواده داشته باشیم. در این بخش می خواهیم 6 مرحله فرایند رشد و تكوين خانواده را با هم مرور کنیم. آنچه در ادامه خواهید خواند، بر اساس فهرست مطالب به شرح زیر است:
مراحل مهم رشد و تکوین خانواده
در این مقاله می خواهیم 6 مرحله از فرایند رشد خانواده را بر اساس مراحل چرخه زندگی مک کوید بیان کنیم. اما قبل از آن بیایید اندکی در مورد مراحل 8 گانه دووال بگوییم و سپس وارد 6 مرحله مدنظر شویم. كتاب دووال به نام "ازدواج و تحول و تكوين خانواده" همواره مأخذ معتبري در زمينه رشد و تكوين خانواده بوده است. اين كتاب فرايند تحول و تكوين خانواده را به هشت مرحله تقسيم ميكند. اين مراحل عبارتند از:
زوج هاي بدون فرزند.
خانوادههاي بچهدار، كه در آنها كودك ارشد كمتر از 30 ماه دارد.
خانوادههايي با بچههاي پيش دبستاني، كه بزرگترين كودك آنها دو سال و نيم تا 6 سال دارد.
خانوادههايي با بچههاي مدرسه رو، كه كودك ارشد خانواده بين 6 و 13 سال دارد.
خانوادههايي با بچههاي نوجوان كه بزرگترين كودك 13 تا 20 سال دارد.
خانوادههايي كه جوانان از آنها جدا ميشوند. اين مرحله با عزيمت اولين بچه از خانه شروع ميشود و با رفتن آخرين آنها خاتمه مييابد.
والدين ميانسال، از هنگامي كه فرزندان آنها منزل را ترك گفتهاند تا زمان بازنشستگي.
مرحلة كهولت اعضاي خانواده، مرحلهاي از بازنشستگي تا مرگ[1].
يكي از راههاي مفيد براي خانواده درمانگران تقسيم مراحل چرخة زندگي خانواده است كه توسط مكگولدريك و كارتر[2] پيشنهاد شده است. به نظر اين نويسندگان، فرايند زيربنايي مهمي كه بايد مورد مذاكره قرار گيرد عبارتست از وحدت و استقرار يك سيستم ارتباطي به منظور حمايت، ورود، خروج، و رشد اعضاي خانواده، به شيوهاي كنشي. ضمناً، به نظر ايشان با پيچيده شدن روزافزون زندگي، تعيين اين كه كداميك از الگوهاي چرخة زندگي خانوادگي «طبيعي» هستند، به طور فزايندهاي دشوار ميگردد. اغلب، وجود مدلهاي متعدد زندگي يكي از علل بروز استرس شديد و فشار رواني بر اعضاي خانواده محسوب ميشود. در واقع، خانواده سيستمي است كه در بافت اجتماعي خود كه همواره در حال تغيير است، ره ميسپارد. كاهش ميزان زاد و ولد، افزايش اميد به زندگي، و افزايش تعداد طلاق و ازدواجهاي مجدد از جمله اين تحولات هستند. در زیر مراحل پیشنهادی مک گولدریک و کارتر را با هم مرور می کنیم:
جوان مستقل
نخستين مرحله از مراحل پيشنهادي مكگولدريك و كارتر، «جوان مستقل» است، يعني شخصي كه در بين ساير اعضاي خانواده به سر ميبرد و بزودي بايد جدايي از بافت فعلي خانوادگياش را بپذيرد. چنين فردي ميبايست به احساس جدايي خود از خانواده پدري، و قابليت توسعه روابط نزديك با همگنان و همچنين ايجاد جايگاهي مناسب در محيط كار دست يابد.
برقراري پيوندهاي خانوادگي
این مرحله دومین مرحله می باشد که امروز گاهي به صور غيرقانوني نيز شكل ميگيرد. به هر حال اين فرايند پيوند دو همسر را با يكديگر شامل ميشود؛ به گونهاي كه نوعي نظام ازدواجي جديد شكل ميگيرد و بدين ترتيب سازگاريهاي متناسب در روابط زوجين با خانوادههاي گسترده و دوستانشان ايجاد ميشود.
خانواده و كودكان نوباوه
ورود بچهها تغييرات زيادي را در نظام خانواده ايجاب ميكند، به اين ترتيب كه زن و شوهر به مادر و پدر تبديل ميشوند. اين مولد جديد ميبايست در خانواده پذيرفته شود و در نتيجه روابط خانوادگي به خانواده گسترده تبديل ميشود. در اين ميان نقش پدر و مادر بزرگ نيز ميتواند امر مهم و با اهميتي به شمار آيد.
خانواده دارای نوجوان
مرحلة بعدي، يعني مرحلةچهارم، «خانواده داراي نوجوان» است. در اين مرحله ميبايست يك تغيير تدريجي اما اساسي در روابط والد ـ كودك بوجود آيد. بدين شكل كه بچهها بيش از پيش استقلال طلب ميشوند و حتي ممكن است براي مدتي درون يا برون از سيستم خانواده حركت كنند، كه به همين دليل حدود خانواده به نحو فزايندهاي انعطافپذير ميشود. همزمان، والدين به جاي توجه به مسايل مربوط به پدر و مادر شدن، به مسئله ازدواج وگاهي اوقات نيز به بررسي مسائل شغلي خود ميپردازند؛ مثلاً مادراني كه قبلاً شاغل بودهاند و سپس در خانه به تربيت بچهها سرگرم بودهاند، به سر كار باز ميگردند و يا فعاليتهاي اجتماعي جديدي را دنبال ميكنند.
رفتن و جدا شدن فرزندان
اين مرحله تقريباً در مقايسه با حلات مشابه خود در يك نسل قبل، از نوعي تازگي برخوردار است. در گذشته، بيشتر والدين از طريق دخالت در امور زندگي فرزندان بزرگسال خود در پرورش آنها دخالت داشتند، اما شكل امروزي اين مرحله با گذشته تفاوت دارد. در واقع ميزان زاد و ولد و افزايش طول عمر بزرگسالان، اكنون اين امر را طوري تغيير داده است كه ميتواند به بروز مشكلات تازهاي منجر گردد.
در اين مرحله ممكن است افراد زيادي از خانواده خارج و افراد ديگري به آن وارد شوند. به نحوي كه همزمان با خروج جوانترين فرزند از خانه، والدين احساس ضعف كرده و پير ميشوند و به همين دليل به فرزندان خود وابسته ميگردند. در واقع به تدريج كه بچه به دنياي بزرگسالي قدم ميگذارند و نوع جديدي از رابطه مبتني بر تساوي بزرگسال با بزرگسال بوجود ميآيد كه با بچهدار شدن فرزندان و آمدن نوهها به نقش پدر بزرگ و مادر بزرگ ميانجامد. سپس ضرورت سازگاري بچههاي قبلي با اعضاي جديد خانواده ـ مثل برادر زن و مادر زن و خواهر شوهر و مادر شوهر ـ پيش ميآيد. گاهي نيز تغييراتي نظير بيماري يا مرگ خويشان سالمند بوجود ميآيد كه افراد بايد با آنها نيز مواجه شوند.
خانواده در مراحل بعدي زندگي
در اين مرحله نسل والدين به نسل پدر بزرگ و مادر بزرگ تبديل ميشود. گاهي ممكن است كه پدر بزرگها و مادر بزرگها همچنان مستقل و متكي به خود باقي بمانند و يا علايق جديد پيدا كنند و در يك محفل اجتماعي جديد شركت كنند. به طور همزمان، نسل ميانه نوعي نقش محوري در خانواده بازي ميكند.
مثلاً شايد بر خلاف جريان قبل، اين بار جوانترها از افراد مسن خانواده مراقبت كنند و به آنها فرصت ابراز وجود داده و بدين ترتيب از خرد و تجربه نسل پيرتر بهره گيرند. علاوه بر اين، مرحله مذكور زماني است كه بيماري و مرگ در نسل سالمند شايع ميشود و فوت هر يك از اعضاي سالمند خانواده، همسران و سالمندان همسال آنها را متأثر ميكند.
جمع بندی ای سنج
در این مقاله در مورد 6 مرحله فرایند رشد و تكوين خانواده صحبت شد. درک درست مراحل رشد خانواده کمک به مشاوران کمک می کند تا بتوانند هر مرحله را به دقت بررسی نموده و ویژگی های آن را به طور مجزا مطالعه نمایند. پس از آن می توانند با در نظر گرفتن تاثیرگذاری ها و تاثیرپذیری های افراد در مراحل مختلف راه حل های مناسبی را هنگام بروز مشکلات در هر مرحله ارائه دهند.
شما در کدام مرحله از فرایند رشد خانواده هستید؟ نظرات تخصصی خود در این حیطه را با ما به اشتراک بگذارید.