فرانسیس گالتون یک فرد مشهور در زمینه های مختلف است از جمله: هواشناسی، جغرافیا، آماردان، روانشناسی، مردم شناسی، محقق، روان سنج و.... علت مشهوریت او به دلایل زیر است:
ارائه انحراف معیار و رگرسیون
ارائه نقشه هواشناسی
ارائه فرضیه واژگانی شخصیت
فرانسیس گالتون که یکی مشهور ترین چهره های قرن 18 میلادی است، نظریات مختلفی را در موضوعات مختلفی از جمله: هواشناسی، روانشناسی، آمار و... ارائه داده است. همچنین اون پسر عموی چارلز داروین است. در این بخش به شرح زندگینامه کامل او پرداخته ایم.
همچنین می توانید فهرست مطالب این بخش را از باکس زیر مشاهده نمایید.
سر فرانسیس گالتون، ریاضیدان انگلیسی عصر ویکتوریا بود: او آمارشناس، جامعه شناس، روانشناس، مردم شناس، محقق، جغرافی دان، مخترع، هواشناس، ژنتیک شناس، روان سنج و حامی داروینیسم اجتماعی، نژادپرستی و نژادپرستی علمی بود.
گالتون بیش از 340 مقاله و کتاب تولید کرده است. وی همچنین مفهوم آماری همبستگی را توسعه داد و رگرسیون را ارتقا داد. او اولین فردی بود که از روش های آماری برای مطالعه تفاوت های انسانی و وراثت هوش استفاده کرد و استفاده از پرسشنامه ها و نظرسنجی ها را برای جمع آوری داده های مربوط به جوامع بشری معرفی کرد، که از آنها برای کارهای تبارشناسی و بیوگرافی مورد نیاز خود استفاده کرد. او یکی از پیشگامان اصلاح نژاد بود، این اصطلاح را در سال 1883 ابداع کرد و عبارت "طبیعت در مقابل تربیت" را ابداع کرد. کتاب او نبوغ موروثی (1869) اولین تلاش در علوم اجتماعی برای مطالعه نبوغ و عظمت بود.
او به عنوان کاشف ذهن انسان، روان سنجی (علم اندازه گیری توانایی های ذهنی) و روانشناسی افتراقی و همچنین فرضیه واژگانی شخصیت را بنیان نهاد. او روشی را برای طبقه بندی اثر انگشت ابداع کرد که در علم پزشکی قانونی مفید بود. وی به عنوان آغازگر هواشناسی علمی، اولین نقشه هواشناسی را طراحی کرد، نظریه ای درباره آنتی سیکلون ها ارائه کرد و اولین فردی بود که در سطح اروپا ثبت کامل پدیده های کوتاه مدت آب و هوایی را ایجاد کرد. او همچنین "سوت گالتون" را برای آزمایش شنوایی افتراقی اختراع کرد. او پسر عموی چارلز داروین بود.
گالتون در "The Larches"، یک خانه بزرگ در منطقه Sparkbrook در بیرمنگام انگلستان متولد شد، که در محل "Fair Hill"، خانه سابق جوزف پریستلی، که گیاه شناس ویلیام واترینگ آن را تغییر نام داده بود، بود. او پسر عموی چارلز داروین بود که از پدربزرگ و مادربزرگشان، اراسموس داروین مشترک بودند. پدرش ساموئل ترتیوس گالتون، پسر ساموئل گالتون، جونیور بود. او همچنین پسر عموی داگلاس استروت گالتون بود.
گالتون یک بچه اعجوبه بود زیرا وقتی دو ساله بود توانست بخواند. در سن پنج سالگی برخی از زبان های یونانی و لاتین را بلد بود و در شش سالگی به کتاب های بزرگسالان، از جمله شکسپیر برای سرگرمی و شعر روی آورد، که آنها را به طور طولانی نقل کرد. گالتون در مدرسه کینگ ادوارد در بیرمنگام تحصیل کرد اما از برنامه درسی کلاسیک عصبانی شد و در سن 16 سالگی مدرسه را ترک کرد. والدینش او را وادار کردند که پزشک شود و او دوسال در بیمارستان عمومی بیرمنگام و دانشکده پزشکی کینگ کالج لندن تحصیل کرد. از سال 1840 تا اوایل 1844 تحصیلات ریاضی خود را در کالج ترینیتی، دانشگاه کمبریج ادامه داد.
بر اساس سوابق لژ یونایتد بزرگ انگلستان، گالتون در فوریه 1844 در لژ علمی که در مسافرخانه Red Lion، کمبریج برگزار شد، فراماسونر شد و سه درجه فراماسونری را طی کرد. وی به طور مختصر دانشکده پزشکی را از سر گرفت، اما مرگ پدرش در سال 1844 او را علیرغم استقلال مالی از نظر روحی و روانی بی نیاز کرد و تحصیلات پزشکی خود را به پایان رساند.
فرانسیس گالتون
افرادی که جهان را شکل می دهند اغلب کسانی هستند که با استعداد و سرشار از قدرت عصبی هستند و توسط یک ایده غالب دنبال می شوند و هدایت می شوند و بنابراین به طور قابل ملاحظه ای از جنون فاصله می گیرند.
در ژانویه 1853، گالتون با لوئیزا جین باتلر (1897-1822) در خانه همسایه اش ملاقات کرد و آنها در 1 اوت 1853 ازدواج کردند. ازدواج 43 ساله بدون فرزند بود. در سال های اولیه زندگی، گالتون یک مسافر مشتاق بود و قبل از رفتن به کمبریج، یک سفر انفرادی قابل توجه از طریق شرق اروپا به قسطنطنیه انجام داد. در 1845 و 1846، او به مصر رفت و از رود نیل به خارطوم سودان و از آنجا به بیروت، دمشق و پایین اردن رفت.
در سال 1850 به انجمن جغرافیایی سلطنتی پیوست و طی دو سال آینده یک سفر طولانی و دشوار را در جنوب غربی آفریقای آن زمان (نامیبیا فعلی) انجام داد. او کتابی درباره تجربه خود نوشت، "داستان کاوشگر در مناطق گرمسیری آفریقای جنوبی". به دلیل مطالعات پیشگامانه نقشه برداری خود در این منطقه، او در سال 1853 مدال طلای موسس انجمن جغرافیایی سلطنتی و مدال نقره انجمن جغرافیایی فرانسه را دریافت کرد. این شهرت او را به عنوان جغرافیدان و کاوشگر ثابت کرد. او پرفروش ترین کتاب The Art of Travel (راهنمای عملی برای ویکتوریایی در حال حرکت) را نوشت، که نسخه های زیادی را پشت سر گذاشته است و هنوز در دست چاپ است.
گالتون ریاضیدان بزرگی بود که در بسیاری از زمینه های علوم، از جمله هواشناسی (فشار بالا و اولین نقشه های آب و هوایی محبوب)، آمار (رگرسیون و همبستگی)، روانشناسی (سینستزی)، زیست شناسی (ماهیت و مکانیسم وراثت) و جرم شناسی (اثر انگشت) سهم مهمی داشت. بیشتر اینها تحت تأثیر گرایش او برای شمارش و اندازه گیری قرار گرفت. گالتون اولین نقشه هواشناسی منتشر شده در تایمز (1 آوریل 1875، با آب و هوای روز قبل 31 مارس) را ترسیم کرد، که اکنون یک مقاله استاندارد در روزنامه های سراسر جهان است.
او در انجمن بریتانیایی برای پیشرفت علم بسیار فعال شد و مقالات متعددی را در مورد موضوعات مختلف در جلسات آنها از سال 1858 تا 1899 ارائه کرد. او از 1863 تا 1867 دبیرکل بود، رئیس بخش جغرافیایی در 1867 و 1872 و رئیس بخش مردم شناسی در 1877 و 1885 بود. او بیش از چهل سال در هیئت مدیره انجمن جغرافیایی سلطنتی در کمیته های مختلف خدمت کرد.
جیمز مک کین کتل، شاگرد ویلهلم وونت که مقاله گالتون را خوانده بود، تصمیم گرفت با او درس بخواند. او سرانجام با گالتون رابطه حرفه ای برقرار کرد، موضوعات را بررسی کرد و در زمینه تحقیقات همکاری کرد. در سال 1888 گالتون آزمایشگاهی را در گالری های علمی موزه کنزینگتون جنوبی تأسیس کرد. در آزمایشگاه گالتون، شرکت کنندگان را می توان با نقاط قوت و ضعف آنها اندازه گیری کرد. گالتون همچنین از این داده ها برای تحقیقات خود استفاده کرد. او معمولاً برای خدماتش مبلغ ناچیزی از مردم می گرفت.
در سال 1873، گالتون نامه ای بحث برانگیز به تایمز با عنوان "آفریقا برای چینی ها" نوشت و در آن استدلال کرد که چینی ها به عنوان نژادی که دارای تمدن بالا هستند و فقط موقتاً در اثر شکست های اخیر سلسله های چینی پژمرده شده اند باید به مهاجرت تشویق شوند.
روش مورد استفاده در نبوغ موروثی به عنوان اولین نمونه تاریخ سنجی توصیف شد. برای حمایت از این نتایج و تلاش برای تمایز بین "طبیعت" و "تربیت" (او اولین فردی بود که از این اصطلاح در این زمینه استفاده کرد)، وی پرسشنامه ای را طراحی کرد که برای 190 نفر از اعضای انجمن سلطنتی ارسال کرد. وی ویژگی های خانواده های آنها مانند ترتیب تولد و شغل و نژاد والدین آنها را جمع آوری کرد. او سعی می کرد بفهمد که علاقه آنها به علم "ذاتی" است یا نتیجه تشویق دیگران است. این مطالعات در سال 1874 به عنوان کتابی با عنوان انگلیسی مردان علم: ماهیت و تربیت چاپ شد.
سر فرانسیس اولین دانشمندی بود که فرضیه واژگانی امروز را تشخیص داد. به این معنی که برجسته ترین و مرتبط ترین تفاوت های شخصیتی در زندگی افراد در نهایت به زبان رمزگذاری می شود. این فرضیه همچنین نشان می دهد که با نمونه گیری از زبان می توان طبقه بندی کاملی از ویژگی های شخصیتی انسان را بدست آورد.
پرسش های گالتون در مورد ذهن شامل گزارش مفصلی از گزارش های ذهنی افراد در مورد اینکه ذهن چگونه پدیده هایی مانند تصاویر ذهنی را پردازش می کند، است. برای دستیابی بهتر به این اطلاعات، او اولین فردی بود که از پرسشنامه استفاده کرد. در یک مطالعه، او از همکاران انجمن سلطنتی لندن خواست تصاویر ذهنی را که تجربه کرده اند شرح دهند. در مقاله دیگری، وی نظرسنجی های گسترده ای از دانشمندان برجسته جمع آوری کرد تا تأثیر طبیعت و تربیت را بر تمایل به تفکر علمی بررسی کند.
در قلب هر تجزیه و تحلیل آماری این مفهوم وجود دارد که معیارها متفاوت هستند: آنها هم گرایش یا میانگین مرکزی دارند و هم انحراف حول این مقدار یا واریانس مرکزی. در اواخر دهه 1860، گالتون ابزاری را برای کمی کردن تغییرات طبیعی ایجاد کرد به نام: انحراف استاندارد. گالتون اولین کسی بود که پدیده رایج رگرسیون را به معنی توصیف و توضیح داد، که اولین بار در آزمایشات خود بر روی اندازه دانه های نسل های متوالی نخود فرنگی شیرین مشاهده کرد.
گالتون فراتر از اندازه گیری و خلاصه تلاش کرد تا پدیده هایی را که مشاهده کرد توضیح دهد. در میان این تحولات، او یک نظریه اولیه در مورد محدوده های صوتی و شنیداری ارائه داد و مقدار زیادی داده های آنتروپومتریک را از طریق آزمایشگاه آنتروپومتریک محبوب و قدیمی خود، که در سال 1884 تأسیس کرد و در آن بیش از 9000 نفر را مورد مطالعه قرار داد، جمع آوری کرد. تا سال 1985 این داده ها به طور کامل ارزیابی نشد.
مطالعه گالتون در مورد توانایی های انسانی در نهایت منجر به ایجاد روانشناسی افتراقی و تدوین اولین آزمون های ذهنی شد. او علاقه مند بود افراد را از هر نظر اندازه گیری کند. این شامل اندازه گیری ظرفیت آنها برای تبعیض حسی است، که او معتقد بود با توانایی های فکری مرتبط است. گالتون پیشنهاد کرد که تفاوت های فردی در توانایی های کلی و در عملکرد مهارت های حسی نسبتاً ساده و در سرعت پاسخ به محرک، متغیرهایی که می توانند با آزمایشهای تشخیص تبعیض حسی و زمان عکس العمل اندازه گیری شوند، منعکس شده است. او همچنین میزان سرعت واکنش مردم را اندازه گیری کرد. گالتون در طول تحقیقات خود فرض کرد افرادی که سریعتر واکنش نشان می دهند از دیگران باهوش تر هستند.