معنی رایج
Endemic ()
اشاره به یک بیماری یا اختلال که در یک منطقه یا جمعیت خاص رخ می دهد.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
اشاره به یک بیماری یا اختلال که در یک منطقه یا جمعیت خاص رخ می دهد.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
به طور منظم در یک مکان خاص یا در میان گروه خاصی از مردم یافت می شود و از بین بردن آن دشوار است.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
یک بیماری که به طور منظم در یک گروه یا منطقه خاص اتفاق می افتد و بسیار شایع است.
واژه های مترادف در فارسی
باب، رواج، شایع، متداول، متعارف، مد، مرسوم، معمول
واژه های مترادف لاتین
common, current, fashionable, going, new, now, popular, prevailing, prevalent, regnant, running, standard, trendy, vogue, widespread