تحریک جریان مستقیم درون جمجمه ای (TDCS) برای اختلال افسرگی عمده
در مقاله قبل که به بررسی "TDCS چیست؟" در رابطه با این درمان به طور مفصل صحبت کردیم. در این مقاله سعی داریم تا یافته های پژوهشی مهم پیرامون استفاده از این رور در درمان افسردگی و اختلال دوقطبی را برای شما ارائه نماییم.
تاثیر درمان TDSC بر افسردگی
پژوهشهای زیادی تاکنون در خصوص درمانهای جدید مربوط به افسردگی عمده به عنوان یک اختلال شایع انجام شده است [1] که با وجود کارایی بسیار کم [2] اثرات مضر زیادی را بر شخص وارد می کنند [3]و این موضوع استفاده از این درمان ها را محدود میکند. برخی از این مداخلات جدید، بهبود نشانگان افسردگی را با افزایش دادن فعالیت قسمت قشری پیش پیشانی جانبی[4] مورد هدف قرار میدهند. زیرا مشاهدات نشان میدهد که در افسردگی عمده فعالیت این ناحیه کاهش یافته و فعالیت های زیرقشری افزایش پیدا میکند و با بهبود نشانه های افسردگی تا اندازهای این الگو به سطح نرمال باز میگردد [5].
بنابراین به صورت تئوریک، مداخلاتی که فعالیت قسمت قشری پیش پیشانی جانبی را افزایش میدهند اثر ضد افسردگی دارند. همانطور که می دانیم قشر پیش پیشانی در شبكه عصبی درگیر در پردازش خلق و هیجان نقش دارد. علاوه بر این بین دو نیمكره مغز نیز تفاوت های از نظر پردازش هیجان های مثبت و منفی وجود دارد. به طوری كه نیمكره راست بیشتر هیجان های منفی و نیمكره چپ بیشتر در پردازش هیجانات مثبت درگیر می باشد.
در مطالعات مختلف نشان داده شده است كه قشر پشتی جانبی پیش پیشانی (DLPFC) نیمكره چپ در حضور محرك های هیجانی مثبت، بیشتر فعال می شود. همچنین آسیب پشتی جانبی پیش پیشانی چپ در پی سكته مغزی، تروما یا صرع اغلب یا افسردگی همراه است در حالیكه آسیب پشتی جانبی پیش پیشانی راست با خلق بالا همراه است، در مطالعات پشتی جانبی پیش پیشانی راست با خلق بالا همراه است [6]. مشخص شده است كه تحریك پشتی جانبی پیش پیشانی با استفاده از جریان مستقیم الكتریكی (tDCS)، با تغییر خلق به حالت هیجانی مثبت همراه است [7].
برای سنجش افسردگی، می توان از تست افسردگی بک استفاده نمود.
بررسی های پژوهشی در رابطه با درمان TDCS برای افسردگی
مطالعات اخیر با هدف تغییر فعالیت قشر پیش پیشانی و ایجاد تعادل بین فعالیت قشر پیش پیشانی نیمكره چپ و راست، اثرات معنی دار tDCS را بر كاهش علائم اختلال افسردگی اساسی نشان داده اند [8]. چون TDCS درمانی بدون درد، نسبتاً ایمن و ارزان است، کارایی آن در درمان افسردگی عمده تحقیقات زیادی را به خود جلب میکند.
در یک پژوهش دوسو کور 40 بیمار مبتلا به افسردگی عمده تحت درمان TDCS واقعی و ساختگی با شدت 1 میلی آمپر قرار گرفتند. جلسات درمانی 5 جلسه بود که سپس به 10 جلسه برای هر بیمار افزایش یافت. نتایج مربوط به خلق و خو توسط ارزیابهای روانپزشک که از نحوه ی تقسیم گروه ها بی خبر بودند با استفاده از مقیاس های سنجش افسردگی انجام شد. سرعت روانی –حرکتی قبل و بعد از هر جلسه ی درمانی؛ و معیارهای توجه، کارکرد اجرایی منطقه ی پیشانی، حافظه ی کاری و یادگیری کلامی بعد از هر 5 جلسه انجام شد. نمرات کلی افسردگی به طور معنیداری در 10 جلسه درمانی بهبود پیدا کرد. نتایج این مطالعه نشان داد که TDCS یک درمان مناسب و بدون اثرات مضر در درمان عملکردهای عصبی –روانشناختی و دارای اثرات جانبی اندک میباشد [9].
اخیرا برخی مطالعات نشان داده است که اجرای TDCS بر روی منطقه ی قشر پیش پیشانی جانبی میتواند انجام عملکرد در یک تکلیف عاطفی (پذیرش یا عدم پذیرش) را بهبود بخشد. در پژوهش بوگیو و همکاران این موضوع مورد بررسی قرار گرفت که آیا اجرای یک جلسه TDCS بر روی منطقه ی قشر پیش پیشانی چپ در مقایسه با TDCS آندی پس سری و TDCS ساختگی بر اجرای این تکلیف در بیماران مبتلا به افسردگی عمده تاثیر میگذارد یا خیر؟ بدین منظور 26 بیمار تحت آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تنها شرایطی که بهبود معنی داری در عملکرد وجود داشت زمانی بود که تحریک بر روی منطقه ی قشر پیش پیشانی چپ انجام شد. یافته های این تحقیق نشان میدهد که فعالیت قشر پیش پیشانی چپ با پردازش هیجانی مثبت همراه است. این شواهد بخشی از کارکردهای عصبی که در پردازش هیجانی افسردگی عمده درگیر هستند را مشخص میکند [10].
در پژوهش لو و همکاران چهل و چهار بیمار افسرده تحت درمان TDCS آندی واقعی و ساختگی بر روی منطقه ی قشر پیش پیشانی (با شدت 2 میلی آمپر در 15 جلسه و به مدت سه هفته) قرار گرفتند. دوره درمانی فعال تا 3 هفتهی دیگر نیز افزایش یافت. سپس خلق و خو و اثرات عصبی –روانشناختی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج بهبود معنی داری را در خلق وخو با استفاده از TDCS واقعی در مقایسه با TDCS ساختگی نشان دادند. البته نرخ پاسخ دهی برای هر دو گروه یکسان بود. حافظه کاری و میزان توجه پس از یک جلسه TDCS واقعی بهبود یافت، اما در حالت ساختگی این بهبود وجود نداشت. همچنین پس از 3 تا 6 هفته تحریک فعال، در عملکرد عصبی –روانشناختی کاهشی پیدا نشد. تنها یک شرکت کننده که مبتلا به اختلال دوقطبی بود پس از TDCS واقعی دچار حملهی هیپومانیا شد. بنابراین یافتههای این پژوهش نیز کارایی و ایمنی TDCS را تایید میکند [11].
برونونی و همکاران اثر تعاملی TDCS و مداخلات دارویی مورد مطالعه قرار گرفت. هدف از این تحقیق، بررسی تعامل بین درمان TDCS و درمان دارویی در بیماران افسرده دوقطبی بود که حداقل به یک درمان دارویی مقاوم بودند. شرکت کنندگان شامل 54 بیمار زن و 28 بیمار مرد (با میانگین سنی 54 سال) بودند که به طور متوالی به واحد روانپزشکی مراجعه میکردند. آنها به مدت 5 روز متوالی، با شدت 2 میلی آمپر و هر بار به مدت 20 دقیقه TDCSدریافت میکردند. بر روی قشر پیش پیشانی چپ تحریک آندی و بر روی قشر پیش پیشانی راست تحریک کاتدی انجام شد. نتایج پس از 5 روز درمان کاهش معنیداری را در نمرات افسردگی نشان داد. استفاده از داروی بنزودیازپین با بدترین نتایج هم در تحلیل تک متغیری و هم در تحلیل چند متغیری همراه بود. TDCS منطقه ی قشر پیش پیشانی بهبود شدیدی در نشانگان افسردگی داشت. نتایج این پژوهش نشان میدهد که اثرات TDCS میتواند بسته به درمان دارویی پیشین متفاوت باشد [12].
در مطالعه دیگری نیز نتایج امیدوار کنندهای از کاربرد TDCS برای درمان افسردگی عمده و افسردگی مقاوم به درمان (TRD[13]) بدست آمده است. این مطالعه کارایی و قابلیت پذیرش درمان TDCS در بیماران افسرده با پاسخ ضعیف به دارو درمانی را بررسی نمود. 23 بیمار افسرده با تشخیص اختلال افسردگی عمده یا اختلال دوقطبی در 5 روز (هر روز 2 جلسه) تحت درمان قرار گرفتند. همه ی بیماران بدون اثرات جانبی مضر درمان را به پایان رساندند. یافتههای این پژوهش از کارایی درمان TDCS در بهبود بیماران افسرده و سودمندی های بالینی آن در مطالعه پیگیری یک هفته ای حاکی بود [14].
TDCS و اختلال دوقطبی
با اینکه مطالعات آزمایشی نشان دادهاند که TDCS در درمان اختلال افسردگی عمده دارای نتایج امیدوار کنندهای است، اما کاربرد آن در مورد اختلال افسردگی دوقطبی، چندان شناخته شده نیست. با این حال کارایی این تکنیک بر افسردگی دو قطبی در پژوهشی که توسط برونونی و همکاران اجرا شد، نشان داده شده است. شرکت کنندگان در این پژوهش شامل 31 بیمار بستری (24 زن) از سن 30 تا 70 سال بودند که از این تعداد17 بیمار دچار اختلال افسردگی عمده و 14 بیمار مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی بودند. همه ی بیماران رژیم دارویی یکسانی را برای حداقل دو هفته قبل از پذیرش دریافت کردند و مقدار دارو در سراسر زمان مطالعه بدون تغییر باقی ماند. تحریک بر روی منطقه ی قشر پیش پیشانی جانبی (الکترود آندی در سمت چپ و کاتدی در سمت راست) با استفاده از جریان 2 میلی آمپر به مدت 20 دقیقه و روزی دوبار برای 5 روز متوالی انجام شد. خط پایه افسردگی به ترتیب پس از 5 جلسه درمانی و نیز یک هفته و یک ماه بعد از شروع درمان اندازه گیری شد. برای اندازه گیری از مقیاس افسردگی بک و مقیاس 21 آیتمی همیلتون استفاده شد. همه ی بیماران بدون گزارش اثرات جانبی درمان را به پایان رساندند. پس از 5 جلسه درمان، نشانه های افسردگی در هر دو گروه تحت مطالعه کاهش یافت و این تاثیر پس از یک هفته و یک ماه پس از درمان نیز مشاهده شد. در نتیجه این مطالعه نشان داد که TDCS میتواند درمان نویدبخشی برای بیماران مبتلا به افسردگی عمده و اختلال خلقی دوقطبی باشد [15].
جمع بندی ای سنج
همانطور که در این مقاله دیدیم شواهد علمی زیادی وجود دارد که نشان می دهد درمان TDSC می تواند برای اختلال افسردگی مورد استفاده قرار گیرد. در اکثر این پژوهش های کاهش علائم بیماران نشان داده شده است. با اینکه این روش به نسبت جدید می باشد اما پژوهش های این حوزه به ویژه در سال های اخیر رو به افزایش بوده است.
نظر شما در رابطه با درمان TDCS برای افسردگی چیست؟ آیا با این روش آشنا هستید؟ تجربیات درمانی و یا استفاده از این روش را با ما به اشتراک بگذارید. همچنین می توانید سوالات خود در رابطه با این درمان را از ما بپرسید.
[1] Kessler, R. C., Berglund, P., Demler, O., Jin, R., Koretz, D., Merikangas, K. R., ... & Wang, P. S. (2003). The epidemiology of major depressive disorder: results from the National Comorbidity Survey Replication (NCS-R). Jama, 289(23), 3095-3105.
[2] Trivedi, M. H., Rush, A. J., Wisniewski, S. R., Nierenberg, A. A., Warden, D., Ritz, L., ... & Shores-Wilson, K. (2006). Evaluation of outcomes with citalopram for depression using measurement-based care in STAR* D: implications for clinical practice. American journal of Psychiatry, 163(1), 28-40.
[3] Anderson, I. M., Ferrier, I. N., Baldwin, R. C., Cowen, P. J., Howard, L., Lewis, G., & Matthews, K. (2008). lister-Williams RH, Peveler RC, Scott J, Tylee A: Evidence-based guidelines for treating depressive disorders with antidepressants: a revision of the 2000 British Association for Psychopharmacology guidelines. J Psychopharmacol, 22, 343-396.
4.Dorsolateral Prefrontal Cortical
[5] Pizzagalli, D. A. (2011). Frontocingulate dysfunction in depression: toward biomarkers of treatment response. Neuropsychopharmacology, 36(1), 183-206.
[6] Fregni, F., Boggio, P. S., Nitsche, M. A., Marcolin, M. A., Rigonatti, S. P., & Pascual-Leone, A. (2006). Treatment of major depression with transcranial direct current stimulation.
[7] Boggio, P. S., Rigonatti, S. P., Ribeiro, R. B., Myczkowski, M. L., Nitsche, M. A., Pascual-Leone, A., & Fregni, F. (2008). A randomized, double-blind clinical trial on the efficacy of cortical direct current stimulation for the treatment of major depression. International Journal of Neuropsychopharmacology, 11(2), 249-254.
[8] Nitsche, M. A., Cohen, L. G., Wassermann, E. M., Priori, A., Lang, N., Antal, A., ... & Pascual-Leone, A. (2008). Transcranial direct current stimulation: state of the art 2008. Brain stimulation, 1(3), 206-223.
[9] Loo, C. K., Alonzo, A., Martin, D., Mitchell, P. B., Galvez, V., & Sachdev, P. (2012). Transcranial direct current stimulation for depression: 3-week, randomised, sham-controlled trial. The British Journal of Psychiatry, 200(1), 52-59.
[10] Boggio, P. S., Rigonatti, S. P., Ribeiro, R. B., Myczkowski, M. L., Nitsche, M. A., Pascual-Leone, A., & Fregni, F. (2008). A randomized, double-blind clinical trial on the efficacy of cortical direct current stimulation for the treatment of major depression. International Journal of Neuropsychopharmacology, 11(2), 249-254.
[11] Loo, C. K., Alonzo, A., Martin, D., Mitchell, P. B., Galvez, V., & Sachdev, P. (2012). Transcranial direct current stimulation for depression: 3-week, randomised, sham-controlled trial. The British Journal of Psychiatry, 200(1), 52-59.
[12] Brunoni, A. R., Nitsche, M. A., Bolognini, N., Bikson, M., Wagner, T., Merabet, L., ... & Ferrucci, R. (2012). Clinical research with transcranial direct current stimulation (tDCS): challenges and future directions. Brain stimulation, 5(3), 175-195.
[14] Dell’Osso, B., Zanoni, S., Ferrucci, R., Vergari, M., Castellano, F., D’Urso, N., ... & Altamura, A. C. (2012). Transcranial direct current stimulation for the outpatient treatment of poor-responder depressed patients. European Psychiatry, 27(7), 513-517.
[15] Brunoni, A. R., Nitsche, M. A., Bolognini, N., Bikson, M., Wagner, T., Merabet, L., ... & Ferrucci, R. (2012). Clinical research with transcranial direct current stimulation (tDCS): challenges and future directions. Brain stimulation, 5(3), 175-195.