تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

سولومون اش

سولومون اش یک شخصیت برجسته در زمینه روانشناسی است که علت شهرت او به شرح زیر است:

شکل گیری برداشت

تلقین پرستیژ (اعتبار)

آزمایش همنوایی

سولومون اش

solomon asch

نظریه همنوایی

  • این نظریه مهم ترین نظریه سولومون اش است.
  • آزمایش همنوایی نقش مهمی در روانشناسی اجتماعی دارد.

در این بخش به آزمایش همنوایی سولومون اش خواهیم پرداخت. این آزمایش در روانشناسی اجتماعی نقش بسیار مهمی دارد. در ادامه به طور کامل این آزمایش و نظریه را توضیح خواهیم داد.

آزمایش همنوایی

اش بیشتر به دلیل آزمایش های همنوایی شناخته شده است. یافته اصلی وی این بود که فشار همسالان می تواند نظر و حتی درک را تغییر دهد. اش دریافت که اکثر شرکت کنندگان حداقل یک بار در مقابل فشار تسلیم شده و با اکثریت همراه شدند.

اش پرسید:

نیروهای اجتماعی تا چه اندازه نظرات مردم را تغییر می دهند؟

کدام جنبه از نفوذ گروه مهمترین است؟ تعداد موافقت ها یا اکثریت موافقت ها؟

آزمایش همنوایی اش بر روی 123 دانشجوی پسر سفیدپوست 17-25 ساله انجام شد که به آنها گفته شد بخشی از یک آزمایش ارزیابی بصری هستند. هر مبحث به گروهی متشکل از 6 تا 8 همفکر (کسانی که باهم اتفاق نظر داشتند) تقسیم شد (افرادی که اهداف واقعی آزمایش را می دانستند اما به عنوان شرکت کننده ساده لوح "واقعی" معرفی شدند).

3-4 گروه در كلاس درس جمع شدند و كارتی را نشان دادند كه يك خط روي آن بود، و سپس كارت ديگري با 3 خط با برچسب I ،II و III نشان داده شد. به هر سوال خطی "کوشش" گفته می شد.شرکت کننده "واقعی" آخرین یا قبل از آخرین نفر جواب داد. برای دو آزمایش اول، موضوع آزمایش راحت بود، زیرا او و سایر "شرکت کنندگان" پاسخ صحیح و روشنی را ارائه دادند. با این حال، پس از کوشش چهارم، همه همفکران در بعضی از نقاط کاملاً غلط پاسخ می دادند، به طوری که در 12 کوشش از 18 کوشش، همه آنها پاسخ غلط می دادند. کوششی که همفکران پاسخ نادرستی داده بودند، "کوشش های انتقادی" نام داشت. بنابراین شرکت کننده می تواند اکثریت را نادیده بگیرد و با حواس خودش حرکت کند یا می تواند با اکثریت همراه شود و یک واقعیت واضح را نادیده بگیرد.

هدف این آزمایش این بود که ببینیم آیا شرکت کننده واقعی پاسخ خود را تغییر می دهد و به همان روش همفکران پاسخ می دهد یا با آنچه چشمهایش صریح به او گفته است می ماند. اش دریافت که 23٪ از کل آزمودنی ها با موفقیت در برابر این نوع فشار اجتماعی مقاومت می کنند، 4.8٪ کاملاً تسلیم می شوند، در حالی که بقیه فقط با نظر آشکار غلط اکثریت در چرخه های آزمون مطابقت دارد. اش پیشنهاد کرد که این روش در مورد پاسخ ظاهراً واضح در بین شرکت کنندگان تردید ایجاد کرده است. وی همچنین دریافت که وقتی یکی از همفکران به درستی پاسخ داد، قدرت اکثریت برای تأثیرگذاری بر موضوع به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد. اش به همکارانش گفت که مطالعات همنوایی او با توجه به تجربیات کودکی وی در لهستان شکل گرفته است.

استعاره ها

اش به استعاره ها به زبان های مختلف، مانند عبری عهد عتیق، یونانی هومری، چینی، تایلندی، مالایام و هاواسا نگاه کرد. وی دریافت که معنای مشابهی برای اصطلاح حسی مانند "سرد" در انگلیسی و ویژگی شخصیتی مربوط به آن وجود دارد. وی نتیجه گرفت که استعاره ها و بنابراین زبان، نشان دهنده تلاش فرد برای درک خصوصیات واقعی یک شخص یا شی است.

انجمن های واحد و غیر واحد

اش نشان داد که خصوصیات ساده وقتی بخشی از یک موجود واحد باشند خیلی راحت تر وارد انجمن می شوند تا زمانی که از واحدهای مختلف یک موجود باشند.

تأثیرات قابل توجه

اش مشاور استنلی میلگرام در دانشگاه پرینستون بود و میلگرام در حال تکمیل پایان نامه خود درباره تفاوت های ملی در نظریه همنوایی اش بود. اش همچنین نظریه بسیاری از روانشناسان اجتماعی دیگر مانند هارولد کلی را بسیار تحت تأثیر قرار داده است. طبق گفته لوین (1999)، تحقیقات اش به چهار ایده مهم منجر شده است که در تحقیقات تأثیر اجتماعی پابرجا هستند.

اش معتقد بود كه تعامل اجتماعی نشان دهنده توانايی افراد در تركيب اطلاعات در مورد هنجارهای گروه، ديدگاه هاي ديگران و برداشت خود از خود به عنوان عضو گروه است. این دیدگاه حداقل در دو نظریه مهم (نظریه هویت اجتماعی و نظریه خود طبقه بندی) آشکار شده است و منبع الهام بسیاری از روانشناسان اجتماعی بوده است.

اش تأکید کرد که تفکر مستقل و اختلاف نظر در بین اعضای گروه، سنگ بنای عملکرد گروه است. وی معتقد بود که تنها با حل اختلافات با سایر اعضای گروه می توانیم کاستی باورهای خود را درک کنیم (لوین، 1999). این مفهوم توسط دانشمندان علوم اجتماعی مانند موسکوویسی، که این منطق را به عنوان مبنای نظریه تأثیر اقلیت در موقعیت های گروهی دنبال می کند، پذیرفته شده است و همچنین در نظریه تعارض جامعه شناختی گنجانده شده است.

اش همچنین معتقد بود که رابطه بین همنوایی و عدم همنوایی به همین سادگی نیست که یکی در مقابل دیگری باشد. این سومین ایده تأثیرگذار اش بود و او پیشنهاد کرد که همنوایی و مقاومت را می توان با فرایندهای روانشناختی اجتماعی منحصر به فرد خود توضیح داد. به عنوان مثال، همنوایی می تواند تابعی از میزان آگاهی فرد از تأثیرپذیری از گروه (تحریف درک)، میزان اعتقاد شخص به صحیح بودن اجماع گروه (تحریف قضاوت) و نحوه عملکرد باشد.

اش اظهار داشت که تأثیر گروه می تواند نحوه درک افراد از محرک ها را تغییر دهد. این جزو مبهم ترین ایده های اصلی اش است.

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید