معنی ارادی
voluntary (ˈvälənˌterē)
توصیف فعالیت، حرکت، رفتار یا سایر فرآیندهای ایجاد شده توسط انتخاب یا قصد عمدی خود فرد در مقابل حرکت های خودکار غیر ارادی.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
توصیف فعالیت، حرکت، رفتار یا سایر فرآیندهای ایجاد شده توسط انتخاب یا قصد عمدی خود فرد در مقابل حرکت های خودکار غیر ارادی.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
با تمایل انجام دادن کاری، بدون اینکه اجباری در کار باشد.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
انجام کار به روش داوطلبانه و با میل و رغبت خود
فرهنگ دهخدا
ارادی. [ اِ ] (از ع، ص نسبی) منسوب به اراده. طوعی. اختیاری. به میل. عن قصد. به عمد: گوش آدمی را حرکت ارادی نباشد. تنفس حیوان ارادی نیست.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
داوطلبانه، ارادی. مشخص کننده چیزی که با آزادی و خواست درونی شخص انتخاب می شود. مشخص کننده فرآیندی روانشناختی و الگوی رفتاری که تحت کنترل قشر مخ قرار دارند. رفتارها و فرآیندهای ارادی توسط ارگانیسم ابراز می شود و قابل شکل دهی به طریق شرطی سازی عامل است.
واژه های مترادف در فارسی
غیر اجباری، با میل و رغبت، اختیاری
واژه های مترادف لاتین
volitional, voluntary, willful
واژه های متضاد در فارسی
اجباری، غیر ارادی، بدون میل، زوری
واژه های متضاد لاتین
coerced, compelled, forced, involuntary, nonvoluntary, unwilled