معنی بهت

Stupor (ˈst(y)o͞opər)

حالت بی حالی و ضعف هوشیاری، که در آن فرد گمراه، بی پاسخ و بی حرکت است.

انجمن روانشناسی آمریکا(APA)

-حالت بی حالی و ضعف هوشیاری، که در آن فرد گمراه، بی پاسخ و بی حرکت است.
-ناتوانی در صحبت کردن

فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)

حالتی که در آن قادر به فکر کردن، شنیدن و... نیستید، خصوصاً به دلیل اینکه الکل زیادی مصرف کرده اید یا مواد مخدر مصرف کرده اید یا شوک داشته اید.

فرهنگ لغت کمبریج(CALD)

حالتی که در آن فرد تقریباً بیهوش است و افکارش واضح نیست.

فرهنگ دهخدا

بهت. [ب َ] (ع مص) حیران کردن. (ترجمان القرآن). متحیر و سرگشته شدن. (از اقرب الموارد). متحیر ماندن. قال اﷲ تعالی: فبهت الذی کفر واﷲ لایهدی القوم الظالمین. (منتهی الارب ). مدهوش شدن و تحیر نمودن و منقطع گردیدن و هو الافصح. قوله تعالی : فبهت الذی کفر واﷲ... (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و تأویل آن منقطع گردیدن و مدهوش شدن و متحیر گردیدن است. (از اقرب الموارد). متحیر ماندن. خیره شدن.(فرهنگ فارسی معین). || عاجز شدن. (منتهی الارب).عاجز شدن و درمانده گشتن. (فرهنگ فارسی معین). مانده گردیدن. (از اقرب الموارد). || به دروغ افترا زدن. دروغ بستن بر کسی. (فرهنگ فارسی معین).

ویکی پدیا انگلیسی (wikipedia)

بهت یک کلمه لاتین است. عدم عملکرد ذهنی حیاتی و یک سطحی از هوشیاری است که در آن فرد مبتلا تقریباً واکنش خود را متوقف می کند و فقط به محرک های شدیدی مانند درد واکنش نشان می دهد.

فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)

این اصطلاح برای توصیف بیمارانی به کار می رود که فقط به تحریکات نسبتا شدید و مداوم پاسخ می دهند. بیمار در حال بهت بخودی خود بیدار نمی شود و وقتی معاینه کننده بیدارش می کند فقط ناله ای کرده و با بیقراری در بستر خود حرکتی می کند. اختلال شدیدی در کار مغز این قبیل بیماران وجود دارد و به همین دلیل ارزیابی معنی دار از محتوای فعالیت ذهنی آن ها مقدور نیست.