معنی تجسم فضایی

Spatial visualition (ˈspāSHəl ˌviZH(o͞o)ələˈzāSH(ə)n)

توانایی ایجاد و تفسیر موقعیت نسبی، اندازه و فاصله اجسام به صورت دو بعدی و سه بعدی

انجمن روانشناسی آمریکا(APA)

-روند ایجاد یک تصویر بصری و تجسم آن در ذهن شخص

-توانایی مشاهده اشیا، حوادث و ایده ها در نسبت واقعی

- توانایی تفسیر موقعیت نسبی، اندازه و فاصله اجسام در سطح هوا به گونه ای که گویا سه بعدی هستند.

- ظرفیت یک فرد برای در نظر گرفتن و درک بالقوه ادراکات، نگرش ها یا رفتارهای خود یا سایر افراد.

- یک روش خاص برای مشاهده وقایع یا موقعیت ها: یک موضع یا موقعیت فلسفی....

فرهنگ لغت کمبریج(CALD)

-برای ایجاد تصویری از شخصی یا چیزی در ذهن خود، به منظور تصور یا به یاد آوردن او

-یک روش خاص برای مشاهده چیزهایی که به تجربه و شخصیت فرد بستگی دارد.

-چشم انداز، همچنین به معنای توانایی در نظر گرفتن دقیق موارد در رابطه با یکدیگر است.

-روشی که به وسیله آن اجسام جامدی که روی یک سطح صاف از لحاظ عمق و فاصله ترسیم یا نقاشی و یا ظاهر می شوند.

فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)

-بازنمایی یک شی ، موقعیت یا مجموعه ای از اطلاعات به عنوان نمودار یا تصویر دیگر.

-توانایی فکر کردن در مورد مشکلات و تصمیمات به روشی منطقی بدون اغراق در اهمیت آنها

-نگرش خاص نسبت به چیزی؛ راهی برای فکر کردن در مورد چیزی

ویکی پدیا انگلیسی (wikipedia)

شکل گیری یک تصویر در صفحه تصویری صحنه ای که از یک نقطه ثابت مشاهده می شود و به تصور مدل سازی آن در هندسه گفته می شود.

فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)

-تصویر ذهنی، جهت یابی شناختی، طریقی برای دیدن یک موقعیت یا صحنه.

-آرایش اجزا یک صحنه کلی از نقطه نظر مزایای مفهومی، فیزیکی یا زمانی -آرایش اشیا در زاویه ای مسطح به گونه ای که بیننده برداشت یک صحنه سه بعدی از آن بنماید.

واژه های مترادف در فارسی

تفکر فضایی، تفکر خیالی، تفکر فرا مامورایی، دیدگاه فضایی، دیدگاه فراماورایی، برداشت عرفانی

واژه های مترادف لاتین

Spatial Outlook/ spatial view/ spatial viewpoint/ spatial point of view/ spatial standpoint position/ stand stance / slant /attitude/spatial frame of mind/ spatial thinking / spatial vantage point / spatial interpretation