معنی خودکارآمدی
self Efficacy (Self ˈefəkəsē)
اعتقاد شخص به اینکه می توانند هنگام انجام یک کار خاص موفق باشد.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
درک ذهنی فرد از توانایی خود در انجام کار در یک محیط خاص یا دستیابی به نتایج مطلوب، این عبارت توسط آلبرت بندورا به عنوان تعیین کننده اصلی حالات احساسی و انگیزشی و تغییر رفتار شناخته شده است همچنین خودکارآمدی ادراک شده نیز نامیده می شود.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
اعتقاد شخص به اینکه می توانند هنگام انجام یک کار خاص موفق باشد.
ویکی پدیا انگلیسی (wikipedia)
به گفته روانشناس، آلبرت بندورا که در ابتدا این مفهوم را ارائه داده است، خودکارآمدی یک قضاوت شخصی در مورد "چگونگی انجام اقدامات لازم برای مقابله با شرایط احتمالی" است. روانشناسان از چندین منظر به بررسی خودکارآمدی پرداخته اند. مربی کتی کولبه اضافه می کند، "اعتقاد به توانایی های ذاتی به معنای ارزش گذاری مجموعه خاصی از نقاط قوت شناختی فرد است. همچنین شامل عزم و پشتکار برای غلبه بر موانعی است که استفاده از این توانایی های ذاتی برای دستیابی به اهداف را مختل می کند.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
کارآیی خود. باورهای شخص در مورد توانایی برای کنار آمدن با موقعیت های متفاوت.