معنی ثبات شی
Object constancy (ˈɑːbdʒɪkt ˈkänstənsē)
تمایل به اینکه یک شی هویت و شکل ادراک شده خود را حفظ کند، علیرغم اینکه در ظاهرش تغییر شکل داده باشد.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
در نظریه روابط شی، توانایی کودک در حفظ دلبستگی، بر اساس توانایی شناختی است. مثلا به مادرش دلبسته است و هنگامی که مادر دور از چشم است، شرایط راضی کننده نیست. بنابراین، یک نوزاد به مادر وابسته می شود. اما مادر به طور مداوم برای نوزاد وجود دارد و وجودش فقط مختص مواقعی که می خواهد نیاز کودک را برآورده کند، نیست.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
تمایل به اینکه یک شی هویت و شکل ادراک شده خود را حفظ کند، علیرغم اینکه در ظاهرش تغییر شکل داده باشد.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
اصطلاح کلی برای توصیف گرایش اشیا برای حفظ ویژگی های خود در شرایط مختلف دید. در روانکاوی، القا رابطه روانی با شی معین. مفهوم ضمنی اصطلاح این است که پس از برقراری ثبات شی جانشین سازی طرد می شود.
