معنی حافظه
memory (ˈmem(ə)rē)
حافظه توانایی مغز است که در آن اطلاعات رمزگذاری، ذخیره و بازیابی می شوند.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
- توانایی حفظ اطلاعات یا بازنمایی تجربیات گذشته که مبتنی بر فرایندهای ذهنی یادگیری یا رمزگذاری و بازیابی یا فعال سازی مجدد است.
- اطلاعات خاص یا تجربه خاص گذشته که به یاد می آید.
- بخشی از فضای مغز که در آن آثاری از اطلاعات و تجربیات گذشته ذخیره می شود.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
- توانایی شما برای یادآوری چیزها
- تفکر چیزی است که شما از گذشته به یاد می آورید.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
- توانایی به خاطر سپردن اطلاعات، تجربیات و افراد
- چیزی که از گذشته به یاد می آورید.
فرهنگ دهخدا
حافظة. [ ف ِ ظَ] (ع ص، اِ) تانیث حافظ. || قوه حافظه؛ مقابل قوه ذاکره. نیروئی است که (بقول قدما) جای آن تجویف اخیر دماغ است، و کار آن نگاهداری چیزهائیست که نیروی واهمه آنرا درک کند از امور جزئیّه، پس حافظه خزانه وهم است مانند خیال برای حس مشترک
ویکی پدیا انگلیسی (wikipedia)
حافظه قوه مغز است که در آن اطلاعات رمزگذاری، ذخیره و بازیابی می شوند. اگر وقایع گذشته به خاطر سپرده نشود، ثبات روابط یا هویت شخصی غیرممکن است. از دست دادن حافظه معمولاً به عنوان فراموشی توصیف می شود. حافظه اغلب به عنوان یک سیستم پردازش اطلاعاتی با عملکرد صریح و ضمنی شناخته می شود که از پردازنده حسی، حافظه کوتاه مدت (یا کارگر) و حافظه بلند مدت تشکیل شده است.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
این اصطلاح مفهومی کلی دارد و به آن گروه از جریانات روانی که فرد را به ذخیره کردن تجارب و ادراکات و یادآوری مجدد آن ها قادر می سازد، اطلاق می شود. هرچند حافظه یکی از اجزا تعیین کننده هوش افراد است، معهذا ندرتا افراد عقب مانده ای پیدا می شود که در زمینه ای خاص مثلا موسیقی، حافظه خوب و ناهماهنگ با سایر اعمال مغزی شان می دهند. این افراد را اصطلاحا کانای هوشمندنما (idiot savant) می نامند.
واژه های مترادف در فارسی
ذهن، یادآوری، به خاطر آوردن
واژه های مترادف لاتین
mind, recollection, remembrance
واژه های متضاد لاتین
فراموشی، بی حافظه، نادان، عدم یاد آوری
واژه های متضاد لاتین
Forgetfulness, amnesia, Oblivion, obliviousness