
معنی نوسان
fluctuation (ˌflʌktʃuˈeɪʃn)
یکی از چندین تغییر در اندازه، مقدار، کیفیت و غیره که مرتباً اتفاق می افتد، به ویژه از یک حد به یک حد دیگر.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
-تنوع در اندازه یا مقدار.
-یک تغییر جزئی همراه با عوامل محیطی به جای یک ویژگی ارثی.
-بی نظمی در تحلیل های سری زمانی که مربوط به هیچ روندی نیست و بنابراین اغلب با هموار سازی برطرف می شود.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
یکی از چندین تغییر در اندازه، مقدار، کیفیت و غیره که مرتباً اتفاق می افتد، به ویژه از یک حد به یک حد دیگر.
-عمل تغییر مکرر مانند این
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
یک تغییر یا روند تغییر، به ویژه به طور مداوم بین یک سطح یا یک چیز دیگر
فرهنگ دهخدا
نوسان [ن َ وَ] (ع مص) جنبیدن پیرایه و گیسو و جز آن. (از منتهی الارب). تذبذب و حرکت کردن چیزی متوالیاً. (از اقرب الموارد) (از لسان العرب). نَوس. (اقرب الموارد). ساکن و ایستاده از سوئی به سوئی جنبیدن، چون حرکت کشتی ساکن و ایستاده در دریا از جانبی به جانبی || پایین و بالا رفتن: نوسان نرخ ارز. (فرهنگ فارسی معین ). کم و زیاد شدن مقدار. || (اِمص ) جنبش چیزی در جای خود. (فرهنگ فارسی معین ). حرکت رفت وآمدی اجسام معلقه که از حال تعادل پایدار خود خارج شوند، مانند حرکت آونگ ساعت .
واژه های مترادف در فارسی
ارتعاش، اهتزاز، تکان، جنبش، لرزش
واژه های مترادف لاتین
oscillation, roll, seesaw, shimmy, sway, swing, teeter, to-ing and fro-ing, tremor, vacillation, wave, waver, yaw