معنی وفاداری
fidelity (fɪˈdeləti)
وفاداری به یک شخص، گروه، عقیده
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
-وفاداری به یک شخص، گروه، عقیده یا شخص دیگر.
-درجه دقت تولید مثل صدا یا تصویر در یک دستگاه الکترونیکی (به عنوان مثال سیستم صوتی ، تلویزیون).
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
-کیفیت وفاداری به کسی/ چیزی
-کیفیت وفاداری به همسر یا شریک زندگی خود از طریق نداشتن رابطه جنسی با شخص دیگر
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
-حمایت یا وفاداری صادقانه یا مستمر، خصوصاً به یک شریک جنسی
-درجه ای که جزئیات و کیفیت یک نسخه اصلی، مانند تصویر، صدا یا داستان، به طور دقیق کپی می شود.
-وفاداری به یک شخص یا سازمان
فرهنگ دهخدا
وفاداری. [وَ] (حامص مرکب) درستی و صداقت و راستی و نمک به حلالی. (ناظم الاطباء). در دوستی، زناشوئی یا خدمت به مردم صادق و صمیمی بودن. صاحب وفا بودن. وفادار بودن
ویکی پدیا انگلیسی (wikipedia)
وفاداری یک کیفیت اخلاقی است. از واژه لاتین fidēlis گرفته شده اند که به معنی "وفادار یا مومن" است.
واژه های مترادف در فارسی
باوفا بودن؛ پایداری در دوستی و به سر بردن عهد و پیمان.
واژه های مترادف لاتین
allegiance, devotion, faith, fidelity, loyalty, trustworthiness
واژه های متضاد در فارسی
بی ایمانی، کذب، ناسازگاری، خیانت، پوچی، خیانت، بی وفایی
واژه های متضاد لاتین
disloyalty, faithlessness, inconstancy, infidelity, perfidiousness, perfidy, treachery, unfaithfulness