
معنی استرس منفی
distress (dəˈstres)
احساس نگرانی یا ناراحتی زیاد، درد بزرگ روحی
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
پاسخ استرس منفی، که اغلب شامل تأثیر منفی و واکنش فیزیولوژیکی است: نوعی استرس که ناشی از تحت فشار قرار گرفتن، ضرر و زیان یا تهدیدهای قابل درک است. که باعث ایجاد ناسازگاری جسمی و روانی و ایجاد خطرات جدی برای سلامتی می شود تأثیر مخربی دارد.
-یک حالت عاطفی منفی
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
احساس نگرانی یا ناراحتی زیاد، درد بزرگ روحی
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
-احساس نگرانی شدید، غم یا درد
-وضعیتی که در آن رنج می برید یا بسیار در معرض خطر هستید و نیاز فوری به کمک دارید رنج بزرگ روحی یا جسمی، مانند اضطراب شدید، غم یا درد، یا وضعیت در معرض خطر یا نیاز فوری
ویکی پدیا انگلیسی (wikipedia)
در پزشکی، پریشانی یک حالت منزجر کننده است که در آن فرد قادر به سازگاری کامل با عوامل استرس زا یا استرس ناشی از آنها نیست و رفتارهای ناسازگار از خود نشان می دهد. این حالت می تواند در حضور پدیده های مختلف، مانند تعامل اجتماعی نامناسب (به عنوان مثال: پرخاشگری، انفعال، یا کناره گیری) رخ دهد.
واژه های مترادف در فارسی
آشفتگی، سختی، بی قراری، فروپاشی، نگرانی
واژه های مترادف لاتین
disorderliness, distraction, mess, muddle, noncooperation, oppression, perturbation
واژه های متضاد در فارسی
آرام، بیخیال، ثبات
واژه های متضاد لاتین
calm, calmness, peace, peacefulness, placidity, placidness, quiet, quietude, sereneness, serenity, tranquillity (or tranquility), tranquilness comfort, solace